تکست‌هایِ ماندگار

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع EhsanJ
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
قورتت میده حسش که
یه چیزی اشتباست و
این شهر مال ماست و
میگیم و دروغه ولی تابع قانونیم
همه فلجیم و کر ولال و کور میشه استعداد
ولی بازم زندگی رو جلو میبرن
مادرا میزائن، پدرا میخرن
دوچرخه میشه ماشین
آبنبات میشه کلید
هم بازی میشه شریک ج ن س ی وقت پیریت
امروز بد بود، بدتر از دیروز
هیشکی در نزد بگه از خونت بیا بیرون
هیشکی نفهمید غیر از درد خودش، درد چیه
ولی زندگی جاریه، فقط هوا سرد میشه
واست کیک میخرن، واست دست میزنن
پدر و مادرت با مهر برات وقت میخرن
مغزتو میشورن معلمای بی شرف
ولی بازم میشه خودت و رفیقت بشید عوض
از شاه عربا تا بچه بازیای کیشیشا
هنوز در جنایت بازه توی این کلیسا
مسیح کی بود؟ خوب و بد چی بود؟
واسمون عیسی رو معنی کردن، دلیل چی بود ؟
ما آدما پر از سوالیم، پر از انرژی
پر از اهمیت به ک س ش ر ی مثل پرستیژ
پر از جنایت پر از تعفن
وعده ی آخر تهوع، مرگ های پر تنوع
دنبال رویات باش، انقدرا زنده نیستی که
بخوای بسوزی،‌بسازی
انقدرا جدی نیست
میسوزم میبینم هنوز قفلیم رو جدول
به خودت میگی آزادیه پنج حرف اول
ولی بهت میگن، زندان یا اعدام
همش پنج حرفه، انتخاب بین بد و بدتر
الف، ب، پ، ت، ث
مثل ساکت، سه بار در روز سکوتو گوش کن از اول
چه غمناکه، چه غمناکه
وقتی تو برگه اتهامت سکوت باشه
رد میشدیم از کنار یه کلاه خالی
زیر یه پل تاریک، یه هنرمند باریک
صدای ویالونش میگفت این شهر قصه میخواد
به قصه های خوب، یه سکه میداد
همه پرسیدن شیر یا خط؟
من با خط بدم نوشتم شیر
تو این جنگل، پرسه نزن
با رأی گیری اینجا روباه میشه عادل
گاو میشه عاقل، شغال میشه عاشق
تو ازدواج حاکم، حرفت ساقدوش باده
بادی که از هر وری اومد، گند زد به حالت
حالا اسمشو بنویس و پرت کن تو صندوق
هی انتظار بکش، منتظر فندق
واقعا اگه خودت بودی، نمیدزدیدی
اون چند و چند میلیارد که بود، حق مردم
صورتتو تر کن، دست و پاتو بشناس
واسه یه بار هم که شده، فکرو کار بنداز
لعنتی، لعنت شیطون به قبرت
تف به شعارت که خودت گمی توی گندت
خودتو کردی برده، گناهه اگه باور کنی
وقتی بهت میگن، خدا میخواد باشی بنده
خدایی نیست، خدا هرچی باشه این نیست
خدا ترس نداره، به خدا خدا این نیست
جهنم خدا، واسه خیلیا بهشته
بهشت باشه واسه اونکه میخواد از حوری کرشمه
خدا این نیست، اگه باشه هم دروغه
مگه نه اینکه نور پاکشو دمیدن تو روحت
مگه نمیخواستیم تو این دنیا، بخندیم و پر شیم
مثل خورشید، نورانی
مثل خورشید، نورانی
 
مهر-بامداد

قورتت میده حسش که
یه چیزی اشتباست و
این شهر مال ماست و
میگیم و دروغه ولی تابع قانونیم
همه فلجیم و کر ولال و کور میشه استعداد
ولی بازم زندگی رو جلو میبرن
مادرا میزائن، پدرا میخرن
دوچرخه میشه ماشین
آبنبات میشه کلید
هم بازی میشه شریک ج ن س ی وقت پیریت
امروز بد بود، بدتر از دیروز
هیشکی در نزد بگه از خونت بیا بیرون
هیشکی نفهمید غیر از درد خودش، درد چیه
ولی زندگی جاریه، فقط هوا سرد میشه
واست کیک میخرن، واست دست میزنن
پدر و مادرت با مهر برات وقت میخرن
مغزتو میشورن معلمای بی شرف
ولی بازم میشه خودت و رفیقت بشید عوض
از شاه عربا تا بچه بازیای کیشیشا
هنوز در جنایت بازه توی این کلیسا
مسیح کی بود؟ خوب و بد چی بود؟
واسمون عیسی رو معنی کردن، دلیل چی بود ؟
ما آدما پر از سوالیم، پر از انرژی
پر از اهمیت به ک س ش ر ی مثل پرستیژ
پر از جنایت پر از تعفن
وعده ی آخر تهوع، مرگ های پر تنوع
دنبال رویات باش، انقدرا زنده نیستی که
بخوای بسوزی،‌بسازی
انقدرا جدی نیست
میسوزم میبینم هنوز قفلیم رو جدول
به خودت میگی آزادیه پنج حرف اول
ولی بهت میگن، زندان یا اعدام
همش پنج حرفه، انتخاب بین بد و بدتر
الف، ب، پ، ت، ث
مثل ساکت، سه بار در روز سکوتو گوش کن از اول
چه غمناکه، چه غمناکه
وقتی تو برگه اتهامت سکوت باشه
رد میشدیم از کنار یه کلاه خالی
زیر یه پل تاریک، یه هنرمند باریک
صدای ویالونش میگفت این شهر قصه میخواد
به قصه های خوب، یه سکه میداد
همه پرسیدن شیر یا خط؟
من با خط بدم نوشتم شیر
تو این جنگل، پرسه نزن
با رأی گیری اینجا روباه میشه عادل
گاو میشه عاقل، شغال میشه عاشق
تو ازدواج حاکم، حرفت ساقدوش باده
بادی که از هر وری اومد، گند زد به حالت
حالا اسمشو بنویس و پرت کن تو صندوق
هی انتظار بکش، منتظر فندق
واقعا اگه خودت بودی، نمیدزدیدی
اون چند و چند میلیارد که بود، حق مردم
صورتتو تر کن، دست و پاتو بشناس
واسه یه بار هم که شده، فکرو کار بنداز
لعنتی، لعنت شیطون به قبرت
تف به شعارت که خودت گمی توی گندت
خودتو کردی برده، گناهه اگه باور کنی
وقتی بهت میگن، خدا میخواد باشی بنده
خدایی نیست، خدا هرچی باشه این نیست
خدا ترس نداره، به خدا خدا این نیست
جهنم خدا، واسه خیلیا بهشته
بهشت باشه واسه اونکه میخواد از حوری کرشمه
خدا این نیست، اگه باشه هم دروغه
مگه نه اینکه نور پاکشو دمیدن تو روحت
مگه نمیخواستیم تو این دنیا، بخندیم و پر شیم
مثل خورشید، نورانی
مثل خورشید، نورانی
 
بیمارم_ محمد علیزاده

باز روبرومی با چشمای خیس
طرز نگاهت مث همیشه نیست
دستاتو می گیرم آروم بشی
با اینکه تو دلیل آرامشی

خلوت نکن عشقم اینجا با خودت
من هستم و موندی تنها با خودت
کاشکی می دونستی تو چه حالی ام
تو با چی می جنگی من که دست خالی ام

بیمارم
دلیل درد قلب من اینه
می بینم
نگاه تو دوباره غمگینه
چه سخته وقتی آدم انتهای زندگیشو می بینه

من هستم
به من بگو تموم درداتو
پاک کردم
با اشک چشمم اشک چشماتو
چه فرقی داره اینکه من مقصرم یا تو

حرف دلم عوض نمیشه عاشقم
کارم همینه من همیشه عاشقم
یادت نره غمت غم دوتای ماست
اشتباست همین که دست ما دو تا جداست

چی شد که اینجوری حالت بده
بازم به ما زمونه پشت پا زده
من میدونم بازم تو واسم بگو
خیس شده از اشک تو لباسم بگو

بیمارم
دلیل درد قلب من اینه
می بینم
نگاه تو دوباره غمگینه
چه سخته وقتی آدم انتهای زندگیشو می بینه

من هستم
به من بگو تموم درداتو
پاک کردم
با اشک چشمم اشک چشماتو
چه فرقی داره اینکه من مقصرم یا تو
 
مادر - محسن چاوشي - ترانه از حسين صفا
صدای پا نبود صدای تق تق شکستن تو بود
غروب خسته بود که من سرم هنوز رو دامن تو بود
صدای پای تو که توی راه رو زبونه میکشید
تمام روحمو برای دیدنت به خونه میکشید
به مادرم بگین قفس شکسته و پرنده پر زده
به مادرم بگین بهار اومده جوونه سر زده
یه درد مطمعن مفاصل منو کلافه کرده
تمام وزنشو به شونه های من اضافه کرده
غروب رفته بود غروب ِ توی مه غروب ِ تو غبار
غروب بیقرار غروب رو سیاه غروب بی پناه
به مادرم بگین هنوز خنده هاش رو سر جهازشن
به مادرم بگین هنوز گریه هاش تو جا نمازشن
به مادرم بگین هنوز خنده هاش رو سر جهازشن
به مادرم بگین هنوز گریه هاش تو جا نمازشن
-----------------
محسن چاوشي
البوم پاروي بي قايق
اهنگ پاروي بي قايق
حسين صفا
دوتا چشمام دوتا سرباز مغرورن که مدت هاست از معشوقشون دورن
دوتا سرباز که چندتا زن تنها توی دلشوره هاشون رخت میشورن
دوتا دستام دوتا چاقوی بی دسته دوتا قفل بزرگ ِ دست و پا بسته
دوتا پارو دوتا پاروی بی قایق دوتا کشتی با ده تا لنگره خسته
گلوم خلوت ترین پس کوچه ی بن بست سرم سرکش ترین فواره ی میدون
یه فنجون قهوه تو غمگین ترین کافه یه عابر تو خیابونای سرگردون
چشامو بستمو وا کردمو دیدم یکی از بال ِ بستم آسمون ساخته
یکی بختک شده افتاده رو سینه م یکی از استخونام نردبون ساخته
سرم چندتا کتاب ِ رنگ و رو رفته یه بالون با طناب ِ از گلو پاره
یه اعدامی که اُمیدش به دنیا نیست ولی دنیا براش جذابیت داره
نه دنیا از سرم خیلی زیادی بود نه پیشونی نوشتم بود کم باشم
به هر تقدیر شکلک در نیاوردم فقط میخواستم شکل خودم باشم
گلومو پاره کردم اما این مردم بهم گفتن که دیوونست ، عاشق نیست
کسی باور نکرد این آدمه بی شکل به غیر از عشق با چیزی موافق نیست

محسن چاوشي
خواب البوم پاروي بي قايق
لبخند زد و دستامو گرفت اما توی خواب فردا نشده بیدار شدم بیدار و خراب
عکسش روی میز باز از توی قاب بیرون اومدو دستامو گرفت باهم دوباره رفتیم توی قاب
ترسیدم اگه بیدار بشم خوابم بپره
گفتم نکنه اصلا” روی میز خوابم نبره
تنها روی تخت تنها توی خواب با اون توی قاب
چشماشو که بست قاب از روی میز افتاد و شکست
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه
تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه
تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه
بارون میومد پس داد زدم من پشت درم خمیازه ی باد آهسته گذشت از پشت سرم
در وا نشده بیدار شدم بارون میومد گفتم نکنه فردا شده و من بی خبرم
بارون میومد پس داد زدم کی پشت دره
بیدار شدی گفتی نکنه خوابم نبره
سیل از توی قاب اومد تو اتاق در وا شده بود
ما غرق شدیم از بس که اتاق دریا شده بود
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه
تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه
تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه
تغییر کنه...

محسن چاوشي
تفنگ سر پر از البوم پاروي بيقايق

توی خونه روی دیوار یه تفنگ سر پُره داغ جنگلا رو میشه روی قندافش دید
آره یه تفنگ سر پُر و فراری از شکار که میشه از تو گلوش صدای شلیکو شنید
یه تفنگ پیر و کهنه یه تفنگ بی جواز که دلش رو برده زوزه های زخمیه یه گرگ
عمریه که بوی باروتو نفس نمیکشه تنها شاهده نفس کشیدنه پدربزرگ
توی خونه روی دیوار یه تفنگ ِ سر پُره
منم آخرین گوزنی که گلوله میخوره
توی خونه روی دیوار یه تفنگ ِ سر پُره
منم آخرین گوزنی که گلوله میخوره
خسته از روزای غمگینه بدون ِ اتفاق خواب رفته مثل آتیش زیر خاکستر داغ
یه تفنگی که مثه ، یه مرد گریه میکنه شبو با روح پرنده های مُرده تو اتاق
با دوتا میخه سیاه مونده رو دیواره سفید تو سر هردوی ما وسوسه ی آزادی
خیلی وقته بوی خون خونه رو پُر کرده و من خیره ام به آخرین ارثیه ی اجدادی
توی خونه روی دیوار یه تفنگ ِ سر پُره
منم آخرین گوزنی که گلوله میخوره
توی خونه روی دیوار یه تفنگ ِ سر پُره
منم آخرین گوزنی که گلوله میخوره

حسین غیاثی
 
آخرین ویرایش:
  • لایک
امتیازات: sabz
گلی نروید در این چمن به رنگ و بویت
فروغ شبهای ما بود ز شمع مویت
به لب رسد جان بی دلان ز آرزویت

تصنیف داغ حسرت- گلهای رنگارنگ 354- استاد عبدالوهاب شهیدی- ترانه از رهی
 
Shadmehr Aghili
Halam Avaz mishe

حالم عوض میشه
حرف تو که باشه
بی اعتمادم کن به همه دنیا
اینکه با من باش
کنار من تنها کنار من تنها
از اولین جمله ات
فهمیده بودم زود
عشق های قبل از تو
سوتفاهم بود
اونقدر میخوامت
همه باهات بد شن
با حسرت هر روز از
کنار مارد شن ،رد شن
حالم عوض میشه
حرف تو که باشه اسم تو بارونه
عطره تو همراشه
اون گوشه از قلبم
که ماله هیچ کس
نیست کی با تو آروم شد
اصلاً مشخص نیست

بی اعتمادم کن به همه دنیا
اینکه با من باش
کنار من تنها کنار من تنها
از اولین جمله ات
فهمیده بودم زود
عشق های قبل
از تو،سوء تفاهم بود
حالم عوض میشه
حرف تو که باشه اسم تو بارونه
عطره تو همراشه اون گوشه از قلبم
که ماله هیچ کس
نیست کی با تو آروم شد
اصلاً مشخص نیست
حالم عوض میشه
حرف تو که باشه
حالم عوض میشه
حرف تو که باشه اسم تو بارونه
عطره تو همراشه اون گوشه از قلبم
که ماله هیچ کس نیست
کی با تو آروم شد
اصلاً مشخص نیست
حالم عوض میشه

http://goo.gl/1A7TPh
 
به خداحافظیِ تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ی ممنوعه، ولی لب هایم
هر چه از طعمِ لب سرخ تو دل کند نشد
بی قرار توئم و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جایِ خودش را دارد
جانشین تو در این سینه، خداوند نشد
خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند
تا فراموش شود یادِ تو، هر چند نشد
من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد
بی قرار توئم و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست


#خداحافظی تلخ - محسن چاووشی
 
آخرین ویرایش:
کاشکی تورو، سرنوشت ازم نگیره
می ترسه دلم، بعد رفتنت بمیره
اگه خاطره هام یادم می یارن تو رو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من واسه تو
قلب شکسته اش می زنه
آخه کی واسه تو مثل منه؟
بمــــــــــــــــــــــــــون
دل من فقط به بودنت خوشه
من و فکر رفتنت می کشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو، نمی تونم​


# بمون - محسن یگانه
 
کجای زندگیمی تو که من میگردم و نیستی ...
یه روزی مطمئن بودم پای حرفات وای میستی ... پای حرفات وای میستی ...
#گمت_کردم
#شادمهر_عقیلی
فوق العاده اس به نظرم حتما گوش بدین ...
 
تا کِی دل من چشم به در داشته باشد / ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست / از کوچه ی ما کاش گذر داشته باشد

آن روز که می‌بستی بار سفرت را / گفتی به پدر "هر که هنر داشته باشد
باید برود هر چه شود، گو بشو و باش / بگذار که این جاده خطر داشته باشد!"

باید بپرد هر که در این پهنه عقاب است / حتی نه اگر بال و نه پر داشته باشد
کوه است دل مرد ولی کوه نه هر کوه / آن کوه که آتش به جگر داشته باشد!

عشق است بلای من و من عاشق عشقم / این نیست بلائی که سپر داشته باشد...
رفتی و من آن روز نبودم دل من هم / تا با تو سر سیر و سفر داشته باشد

برگرد، سفر طول کشید ای نفس سبز / تا کی دل من چشم به در داشته باشد؟

<رضا یزدانی_داغ>
 
آخرین ویرایش:
من با خیالت دلخوشم از خواب بیدارم مکن محروم از رویایِ خود در این شبِ تارم مکن
در عشقِ تو دیوانه ام با خویش هم بیگانه ام از اینکه هستم بیشتر دیگر گرفتارم مکن
من بی تو یعنی مردگی آوارگی سرخوردگی مانند برجی بی رمق بر خویش آوارم مکن
باید فراموشت کنم یا رو به آغوشت کنم بین دو راهی باز هم گمراهو ناچارم مکن
با اخمهای نا به جا هر لحظه هر دم هر کجا اینقدر تشویشم مده اینقدر آزارم مکن
رویای شیرینِ مرا با تلخ کامی زهر کن با خشم ویرانم کن و با چشم انکارم مکن
در این شبِ بی خانگی با تکیه بر دیوانگی سر میکنم با زندگی ای عشق هشیارم مکن
#دلخوشم
#داریوش_اقبالی
 
برروی ساقی شده ام دیوانه دیوانه
می گردم بی وی همه شب میخانه میخانه

نوشم شبها ،، ساقی
هر شب تنها ،، ساقی

همه میخانه میخانه ، می مستانه مستانه

بر شمع رویی شده ام پروانه پروانه
آخر خون شد دل زغم جانانه جانانه

مستم مستم ،، امشب
رفت از دستم ،، امشب

بت جانانه جانانه ، شدم افسانه افسانه

ساقی ساقی من بخدا مستم امشب مستم مستم اما از نگه گیرای تو مستم

خندان خندان ،، رفتی
ترک یاران ،، گفتی

به وفایت چون دل بستم ، بربودی دل از دستم

ملوک ضرابی ،، تصنیف ساقی ،، دستگاه شور
 
الو سلام آقای ساسی مانکن؟

دیوونه خونه - ساسی مانکن فیت حسین مخته و علیشمس
 

همیشگیم

همیشه این قلب پیشت

گیر میمونه

فقط بگو پس من چی بیبی

پس من چی بیب
پس من چی بیب
پس من چی بیبی

به دنیا نمیدم تک تک خنده هات

ديدم نيستن رو لبات اگه نكشم كنار

با اينكه ميدونستم ميرم تهشم بگ*

گفتم برو نه دليل بيار نه معذرت بخواه

شبا ترسيدى زل بزن از پنجرت به ماه

اگه حال داشتى بعضى وقتا سر بزن بخوابم

البته اگه من بخوابم

فقط حداقل ا ساعت

به دوستت ميگى جلوم چيو جمع كنه

تو كه آمارت رو ميخواس كيو خر كنه

راستى چند روز ديگه ٢٨مه. منم اين شراب ٣ سالرو ميخورم كلشو

سلامتيتو هركى پرسيد ازم
ميگم بي تو ام اوكي.

ولى ميدونن جكه

فقط بگو از چيش اومد خوشت

مگه ميتونه منو از يادت ببره عمرن اگه تو بغلش خوابت ببره

لب ساحل ٥ صبح همه روزارو حفظم اگه يادت رفته تو

برو دلت اگه باز شكستشو چشت از نگاهش خسته شد

داشتى ميفتادى بيا

ميتونم نگيرم مگه اخه دستتو

بد اره بعد تو و
بد اره بعد تو
اينم آخرين كادو ى ولنتاين من به تو

بودى قل ميدادم قدرتو بدونم

همه بعد تو يجورن

اينم فرق تو يدونست

فرشته ى تخص شيطونمى

گولم میزنی مثل hتو رگی
سخت تركت ولى بتونم ميرم چون هيچ جاى دنيا نيست

عشق زوركى

نميخواستم قلبتو بشكونم هيچوقت

بگو چى شد پس رفيق نيمه رام شدى ؟

اون موهاى فرت لا دست كيه رام شدى زود

اون چشاى كيه بهش خيره مات شدى تو بغل كى افتادى بي
لباس تويى روش

حتى فكرشم عذاب

چقدر بپرم نصفه شب از خواب

هركى سراغتو گرفت بگم اسمشم نيار

كاش يه روز ميشد باشيم مثل اولاش كاش

پس من چی بیب
پس من چی بیب
پس من چی بیبی


پس من چی
از وانتونز
 
سرزمین مادریم اَه چه ساده ‌باوریم
بزن باز بلند میشیم رو پای مادری
کی‌ میگه کافریم ؟ خدا بزرگه بش میگن کریم
میگن رحیم واس همینه می ‌سوزه اورشلیم هان؟
بهتره زیادی توش نریم نگن سیاسی گوش ندین
من افتخار گرگام وصله بند نافم به تهران
اونجا که زیاده توش فقیر
خیاطی یه طبّه اعتبار مردم دوختنی
هرگز تن‌ نمی کنم لباس چرک ارتش
به وقتش حق دشمن رو کف دستش می ذاریم
با اینکه جنگ و نارنجک عینهو کک و کرک می‌مونه
سخته درد ترکش آه
می چکه بارون آروم آروم
خون می زنه بیرون از ناودونامون
می چرخه دنیا واستادیم ما سر جامون
یه نکته کوتاهه آسمون بمون تو سجده
وطن یعنی‌ قهرمان مرده
زوزه گرگ زخمی پشت جلد لوس گربه
یعنی‌ انقلاب به قیمت خون تو که
زخمای خفیفت آخرش پر میشه با مقام و رتبه
وطن یعنی‌ درد یعنی‌ از آزادی حرف زدن با صد تا مرز
یعنی‌ سختی یعنی‌ زنجیر یعنی‌ مرگ مرموز تختی
یعنی‌ هیچ لطفی‌ بی ‌ریا نی
یعنی‌ کلاش روسی بمب شیمیایی
اصلا وطن کجاس ؟ یه مرز کاغذی ؟
صدای تیک و تاک بمب ساعتی‌ ؟
و کالبدهای پاره پوره باطنای پاپتی ؟
از داخل فاشیست نما وعده‌ های خاتمی ؟
قسم به هر خدایی که ناظره
که شاهده یا حتی غایبه
واضحه علنی شه جنگ رنگی‌ تهش یه تابوت دست جمعیه
میشیم بسته‌بندی پس دیگه بسه تقسیم
سرزمین مادری اَه چه ساده‌باوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
سرزمین مادری اَه چه ساده‌باوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
نژاد آریایی نژاد برتریم
نژاد پرستیم پس ز سگ پست‌تریم
قشنگه زندگی ‌هه چرند نگین
از الف تا یش رو ورق زدیم
کتابای الهی رو همشون تله ‌س عزیز
نه نشده نازل واسه کنترل بهتر جسم و فکر و مایه
ناگفته نمونه بزن به افتخار
اونی‌ که خونشو ریخت به پای اعتقادش
تا شاید رشد کنه کمی
زمین داره مرد کم مثل حسین و مسیح
قصدم ارشاد نی
حقیقت میزبانه تو مخم جای انکار نیست
نمی ‌خوام از فقر سیاسیمون پول و پله
بزنم به جیب بری به رفیقات بگی‌ دیگه فهمیدم چه خبره
دنیا یه زندونه که همه‌ مون توش حبسیم
مثل بچه از جناح نظام باس پوشک شیم
سر خط خبرها موشک مین تیربار پر ِ دیوار پر ِ بیمار
لیوانتو بیار ببین می ریزیم توش چیا
رو سیاه میری خونه لش رو خوشخوابا
زومه سمت غرب همه بشقابا
خوبه حداقل پر میشه دخل خشکبارا
یه کانال سیاسی یه مشت بالا
نیازی به فراگیری ریاضی‌ نداری واسه شمار کشتارا
غم رو به وضوح می بینی‌ از رخ دادا
وقتی‌ جنازه چشمگیره
می نویسم تا پیرهن کاغذ مشکی‌ شه
سپاس از کسی‌ که سلاحش فقط یه صداس
وطنش زمینه نیس برده ی نژاد
پرچمش نی یه تیکه پارچه رنگی‌
فدائی به وقایع ریتم میده ولی‌ نه واسه اینکه باش برقصی
نه واسه اینکه بترسی بلرزی
باس فکر کنی‌ بفهمی
بفهمی وطن فقط یه حسه
یه اسمه تو قصه
روسپی دو جنسه
یعنی یه جفت س*نه‌‌ ی بدون شیر
دو تا ت*م و یه دونه ک*ر
سرزمین مادری اَه چه ساده‌باوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
نژاد آریایی نژاد برتریم
نژاد پرستیم پس ز سگ پست‌تریم



آهنگ سرزمین مادری از آلبوم عدل از رپر آتئیست کشورمون اشکان فدایی
با تفسیر لطفا
 
یکی دو تا که نیست دردای سینه ام
پای حرفه کدومشون بشینم​
باید بازم دمه اون رفیقمو ببینم

رفیقم خب قدیمیش چیز دیگه ست
قدیمی تر کی از تو بوده و هست
تو هر حالی که باشم تو رو نمیدم از دست

عشق آخه قربونه دلهره هات
نگرونمه باز که چشات
نکن با خودت این جوری

فکرت با منو تویه جاده ی یک طرفه
نشد با تو باشم یه دفعه
عزیزم مگه مجبوری مگه مجبوری..

بهشت اینجاست
جهنمم همینجاست
باید دید چی خوبه چی اشتباهه
همین عمرای کوتاه
یه جور تمومه راهه

حالا که رو زمین همین یه بارم
یه بار اجازه ی دنیا رو دارم
شده هر جوری باید
تو رو به دست بیارم

عشق آهای دلبره دل نگرون
همش با منو با دگرون
دلم تنگته بدجوری

فکرت با منو تویه جاده ی یک طرفه
نشد با تو باشم یه دفعه
عزیزم مگه مجبوری مگه مجبوری

آهنگ رفیق قدیمی
رضاصادقی
شعر :فؤاد فرهنگ
 
sing for you
Picking up my old guitar,
The confession that I couldn’t make
Pretending I made one song, I’m about to tell
Just listen, I’ll sing for you

I love you a lot but I don’t say the words,
It’s awkward that pride doesn’t allow me
Today I will take courage and tell you, but just
Listen to it carelessly, I’ll sing for you

The way you cry, the way you smile
I wonder how much they mean to me
The words I want to say, but missed the chance
I will confess but just listen,
I’ll sing for you, sing for you
Just listen once and smile

It’s a bit funny to me, although you’re everything
To me, sometimes I am no better than a stranger
Actually I want to rub my hair
And be hugged in your arms

The way you cry, the way you smile
I wonder how much they mean to me
The words that I regretted when I looked back
I will appologize but just listen,
I will sing for you, sing for you
Just act casually

Everyday I am thankful that you are with me
My gift that God gave to me
After today, I might act awkward again
But today I really want to say today
So listen

The way you cry, the way you smile
I wonder how much they mean to me.
The words I want to say, but missed the chance
I will confess and it’s a bit awkward, but
Just listen I will sing for you, sing for you
Just listen, I will sing for you​
 
یاسر بینام - من یعنی تو

من از عمق خاطراتِ تلخت اومدم
، من از پَرسه های بی هدفت اومدم
من با اینکه دنیات سیاهه ، ولی أ پاکیِ قلبت اومدم
من از زمینم از آسمونت ، از نگاهِ سرد مهربونت
من از عمق دلگیرِ شبهات و از همه روزایِ سختت اومدم
من یعنی مردِ پاییز و بارون ، چتر، سیگار، پیاده، داغون
من یعنی یه تختِ پاره ، رو موجِ بلند حماقتامون
من آیینه یِ رفتارتم ، من حاصل افکارتم
من واسه اینکه تو خواستی هستم
همون که اشکاتو داد میزد
کم دیدی که رو دنیایِ خودم فیریک زدم ، رو این دنیا با اين آدمای گریم پرست
همیشه توو شعرام تو بودی بیشتر ، آخه من اصلاً دروغگوی خوبی نیستم
واسه همین توو دلِ تو جای ما نبود ، چون میخوندیم با طبعِ شاعرانمون
از یه سری گرگهای بی وطن ، و میزهایی که آدما رو بی معرفت کرد
نه نمیخوام روضه خونِ دردات بشم ، و گوش بدی فقط تو دردات به من
من کوهم حاصلِ رسوب دریام ، پس نمیگیرم هیچوقت وضو با اشكا
خیلی جاها با حرفام گله کردم ازت ، ولی نشستی پا حرفام و گریه کردی فقط
قول میدم نشنیدی حرف دلمو ، فقط هِی هميشه گفتی باشه ولم کن

He deals the cards as a meditation
And those he plays never suspect
He doesn’t play for the money he wins
He doesn’t play for the respect
I know that the spades are the swords of a soldier
I know that the clubs are weapons of war
I know that diamonds mean money for this art
But that’s not the shape of my heart
خسته شدم دیگه از به دل کشیدن ، حتی گاهی از درد دل شنیدن
خسته شدم دیگه از آدمای دورم ، از این احمقا که شکلِ عاقلای پُرن
تو یاد دادی بهم اونکه سرباز میشه ، با جون و دل أ پرواز میگه
و فهمیدم اینجا هرکی فکر خودشه ، اونکه بیشتر قول میده کمتر راست میگه
فهمیدم به همه یِ ثروت عالم ،نمیرزه که باشه تنهایی آدم
من فهمیدم ، مَنیّت من ، یعنی خریِت مَحض
پس سلامتی کَریم ، “بنزما” ، که نگفت بنزِ من ، میگفت بنز ما
و ما یعنی حسادت تموم ، یعنی همه میریم و میمونه رفاقتامون
ما یعنی یه جهان یه قانون ، یعنی یه دنیای مهربونِ آروم
ما یعنی یه راه، یه فانوس ، یعنی نمیپیچه بویِ خون و باروت
ما یعنی رویام رو زمین ، یعنی رنگ آبی رو به دنیا بزنیم
من، یعنی درد مشترک ، یعنی شاملو رو فریاد بزنیم
ولی تو عاشقِ کارناوالی ، به اصل موضوع هم کار نداری
که میخواد یه عشق پُر صدا باشه، یا ختم حبیب و مرتضی باشه
نه ، واسمون فرقی هم نمیکنه ، اشکامون به درد هم نمیخوره
کلام آخر یعنی حرفام بی هدف ، من یعنی تو، یعنی ما رویاست تا ابد
I know that the spades are the swords of a soldier
I know that the clubs are weapons of war
I know that diamonds mean money for this art
But that’s not the shape of my heart
 
  • لایک
امتیازات: z.a97
گرچه بی من، گر چه که دور
دل ِ من، دل یار منی
تو بگو درمان ِ تو چیست
تو بگو دل یار ِ تو کیست
تو بگو این ها همه رو
سببی جز فاصله نیست
تو شب ِ بیدار منی
همه جا تکرار منی
گرچه بی من، گر چه که دور
دل ِ من، دل یار منی

#دل_یار #سارا_نایینی
 
بره و گرگ

بیا تا برات بکم - آسمون سیا شده
دیگه هر پنجره ای - به دیواری وا شده
بیا تابرات بگم - گل تو گلدون خشکیده
دست سردم تا حالا - دست گرمی ندیده

بیا تامثل قدیم - واسه هم قصه بگیم
گم بشیم تو رویاها - قصه از غصه بگیم
بیا تا برات بگم - قصه بره و گرگ
که چه جور آشنا شدن - توی این دشت بزرگ

آخه شب بود می دونی -بره گرگ رو نمی دید
بره از گرگ سیاه -حرف های خوبی شنید
بره ی تنها رو گرگ -به یه شهر تازه برد
بره تا رفت تو خیال -گرگ پرید و اون وخورد

بره باور نمی کرد -گفت: شاید خواب می بینه
ولی دید جای دلش -خالی مونده تو سینه
بیا تا برات بگم - تو همون گرگ بدی
که با نیرنگ و فریب -به سراغم اومدی

گوگوش
 
Back
بالا