اگه بهت گفتم که سر نوشت بوده
داستانمون بد و زشت بوده
نه نکنی باور
نه،نه نکنی باور
اگه بهت گفتم که دیگه راهی نیست
خونمون بی تو خالی نیست
نه نکنی باور
نه،نه نکنی باور
بُگذر ز من ای آشنا چون از تو من دیگر گذشتم
دیگر تو هم بیگانه شو چون دیگران با سرگذشتم
می خواهم عشقت در دل بمیرد
می خواهم تا دیگر ، در سر
یادت پایان گبرد... هر عشقی می میرد
خاموشی می گیرد
عشق تو نمی میرد
باور کن بعد از تو
دیگری در قلبم
جایت را نمی گیرد
سیاهی روبرومون بود
دیگه چیزی نمیدیدم
تموم راهو جون کندم
تموم راهو ترسیدم
چراغ جادمون ماهه
منم با ماه همراهم
نمیدونم کجا میرم
ولی با راه همراهم
یه وقتایی یه جاهایی
آدم چیزی نمیدونه
یکی راهو یکی چاهه
دو راهی روبرومونه
یه وقتی راضی از اینی
که میبینی خطر کردی
همیشه قصه رفتن نیست
یه جایی خوبه برگردی..
راحــــت، کثافت زدیم شهرو با هــم
میخوایم خسارت ندیم ولی طاقت نداریم ما تا حد نداریم ما
میمونیم اَ ما میشنون صدا فانِ نه بیشتر از ۳ ماه تهران مال ماِ ولی جای ما نی دیگه بالا شهر همه شدن قاطی پاتی
انتلکت، قمه کش تا معاملاتی همه بُر خوردن میری یه جا یه پارتی
آدم حسابیا یه کوچه م من دیگه همه کوچ کردن
این ور اونور,فراره, این شهر دیگه موندن نداره
یه موقعی معیار خوب و ساده بود تحصیلاتو خونواده بود
قبل از این که پول و مایه بود، ولی الان
دیگه دخترا قشنگ میدونن با کی بخوابن
دختر چیه؟ اینا ماشین حسابن
با این حال اینجا عالیِ فکرا خالی و تو درینک ها مالیِ
این آهنگــِ شکیلا رو خیـــلی دوست دارم قناری از آلبوم ِ ارثیه های عاطفی :
منم و چندتا قناری با یه زندگی ِ ساده
یه درخت ِ بید و سایه ش ، همینم واسم زیاده
همینم واسم زیاده
منم و یه آشیونه ، که فقط اسمشه خونه
یه نهال ِ گُل نداده ، همینم واسم زیاده
همینم واسم زیاده
منم و یه گلدون ِ گُل ، روی تاقچه ی اتاقم
شُده این گلدون کوچک ، وسعت ِ تمام ِ باغم
نه گِله از بیش و از کم
نه گله از دل ِ پُر غم
دوست دارم همینی که هست ،
با تمام ِ اشتیاقم ...
چند که وقته از دسته من رفتی
چند وقته اوضاعم درب و داغونه
اسمم یه چیزه دیگه بود اما
دکتر صدام میزنه دیوونه
زل میزنم به آینه با بغض
بعد از تو حتی از خودم دورم
جز ابری که بی وقفه میباره
چی مونده از چشمای مغرورم تو نیستی و با خاطرات تو
با هرچی از تو مونده درگیرم
من یادگاری پس نمیفرستم
من یادگاری پس نمیگیرم
دنیا بدون تو برای من
محدوده به اندازه ی تختم
از این که دل کندی نمیترسم
بعد از تو مرد روزایه سختم
بعد از تو تنها موندم و هیچکس
از حال من چیزی نمیپرسه اصلاً مهم نیست که پیشم نیستی
قرصام اگه باشن دلم قرصه
همیشه ســبز می خُشکد
همیشـه ساده می بازد
همیشه لشکر ِ اندوه
به قلب ِ ساده می تازد
من آن سبزم که رُستن را
تو آخر بردی از یادم چه ساده هستی ِ خود را
به باد ِ سادگی دادم!
...
اِبی / ســادگــی
آهنگ از اُستاد قمیشی : X ترانه سراش رو بَلد نبودم آهنگسازشو گفتم : )
وقتی چشات بازه بازه // نمیتونی ببینی یه راه تازه
وقتی تاریکی تو راهت باشه // میبینی روزاتو تو ماه کامل
جادۀ ماه به آفتاب // نجات و تنها راه به بالاست
میرسی به نور کامل // اگه دستای تو باشه باهات
- ای خداوند... ای خدای زنده تو رو شکرت میکنم امروز ، به خاطر وجودت...
به خاطر اینی که ، اگر زمین افتادم تو منو بلند کردی ای خداوند...
اگر نا امید بودم تو امیدم بودی... مرسی که هستی ای خداوند...
تا ابد و ابد...
کشتمت! تن زده در ورطه ی خون رقصیدم
پشت هر میکروفون از فرط جنون رقصیدم
از گذشته شب تو تا به هنوزم آمد
مست کردم که نفهمم چه به روزم آمد!
وسط آینه دیدی و ندیدم خود را
در شب یخزده سیگار کشیدم خود را
به خودم زنگ زدم توی شبی پاییزی
دود سیگار شدم تا که نبینم چیزی
مردم اجزاء روحمو ارزون به تاراج میبرن
تو آخرین سال دنیا
سه روز خوشبختی میخرن
فقط تماشا میکنم
انگار برام هیچ مهم نیس
به تدریج تبدیل شدم به یک بیمار پستمدرنیسم
حس چیزایی که میگم تو هیچ جای صورتم نیس
حتا افکارم شبیه فِرِمهای حرکتم نیست
تأثر مرمدمو با سر تایید میکنم
واکنش عاطفی اونها رو تقلید میکنم
به باغ وحش باورم صبحها گوشت خام میبرم
برای برگشتن به شهر اسلحه و دام میخرم
مردم در پِیِ توسعه
و من افول میکنم
مردم چیزای بد میخوان و من قبول میکنم
تو رو اضافه میکنن به جشن قهرمانانه
شب ها تو رو خط میزنن از لیستهای محرمانه
مردم نبوغ میخرن و احتکار میکنن
با ایدههای تو ولی، مردمچه کار میکنن
برایِ منِ خوب از دور
هورا چه راحت میکشن
مردم تو رو نزدیک میخوان تا به کثافت بکشن
مردم تحمیل میکنن
هوا نیاز فوری نیست
مردم توجیه میکنن و میگن اینکه طوری نیست
برایِ منِ خوب از دور
هورا چه راحت میکشن
مردم تو رو نزدیک میخوان
تا به کثافت بکشن
مردم برای خودکشی یک ابتکار میکنن
با پیشگیری از زندگی
مردم چه کار میکنن
مردم نبوغ میخرن و احتکار میکنن
با ایدههای تو ولی مردم چه کار میکنن
برایِ منِ خوب از دور
هورا چه راحت میکشن
مردم تو رو نزدیک میخوان تا به کثافت بکشن
حس چیزایی که میگم تو هیچ جای صورتم نیس
حتا افکارم شبیه فِرِمهای حرکتم نیست
تأثر مرمدمو با سر تایید میکنم
واکنش عاطفی اونها رو تقلید میکنم
به باغ وحش باورم صبحها گوشت خام میبرم
برای برگشتن به شهر اسلحه و دام میخرم
مردم در پِیِ توسعه
و من افول میکنم
مردم چیزای بد میخوان و من ...
مردم نبوغ میخرن و احتکار میکنن
با ایدههای تو ولی مردم چه کار میکنن
برایِ منِ خوب از دور
هورا چه راحت میکشن
مردم تو رو نزدیک میخوان تا به کثافت بکشن
شُمــالــم تا جنوبم عشق
چه خاک و گندمی دارم
صدام یاری کُنه باید
بگم چه مردُمی دارم بگم این حق هیچ کس نیست
که با ثروت ، فقیر باشه
کسی که فرش می بافه
نباید رو حصیر باشه !
اگرچه سختی از انسان ،
یه کوه ِ درد می سازه
ولی از مردُمِ ما ، درد
داره یک مرد می ســازه
مُعین / مردم
ترانه : افشین مقدّم (ترانه سرای جاودانه هایی مث ِ الکی ِسیاوش قمیشی ، همدم ِمعین و خُدا با ماست از ابی )
BU AKŞAM ÖLÜRÜM
بو آكشام اُلوُروُم
امشب می میرم
Bu akşam ölürüm beni kimse tutamaz
بو آكشام اُلوُروُم بَني كيمسه توتاماز
امشب ميميرم ، کسی نمی تواند مرا بگیرد ( کسی نمی تواندمانع شود )
Sen beni tutamazsın yıldızlar tutamaz
سن بنی توتامازسين ييلديزلار توتاماز
تو نمی توانی مرا بگیری ، ستاره ها نمی توانند مرا بگیرند
Bir uçurum gibi düşerim gözlerinden
بير اوچوروم گيبي دوشَريم گوزلريندن
همچون پرتگاه از چشمانت می افتم
Gözlerin beni tutamaz
گوزلرين بني توتاماز
چشمانت نمی توانند مرا بگیرند
Düşlerinde büyürüm büyürüm kabusun olur ölürüm
دوشلَريندَه بويوريم بويوريم كابوسون اُلور اُلوُريم
در رویاهایت بزرگ می شوم ،وقتي كابوس به سراغت مي آيد می میرم
Bir şiir yazarım bir türkü söylerim
بير شير يازاريم بير توركي سويلَريم
يك شعر مينويسم ، يك ترانه محلي ميخوانم
Bir sen olurum bir ben ölürüm
بير سَن اُلوروم بير بَن اُلوُروُم
يك بار همچون تو مي شوم ، دوباره مي ميرم
Bu akşam ölürüm sırf senin için
بو آكشام اولوُروُم سيرف سَنين ايچين
امشب ميميرم ، فقط بخاطر تو ميميرم
Beni ölüm bile anlamaz
بني اُلوُم بيلَه آنلاماز
حتي مرگ هم نمي تواند مرا درك كند
Bu akşam ölürüm beni kimse tutamaz
بو آكشام اُلوُروُم بَني كيمسه توتاماز
امشب ميميرم ، کسی نمی تواند مرا بگیرد ( کسی نمی تواندمانع شود )
Sen beni tutamazsın yıldızlar tutamaz
سن بنی توتامازسين ييلديزلار توتاماز
تو نمی توانی مرا بگیری ، ستاره ها نمی توانند مرا بگیرند
Bir uçurum gibi düşerim gözlerinden
بير اوچوروم گيبي دوشَريم گوزلريندن
همچون پرتگاه از چشمانت می افتم
Gözlerin beni tutamaz
گوزلرين بني توتاماز
چشمانت نمی توانند مرا بگیرند
Düşlerinde büyürüm kabusun olur ölürüm
دوشلَريندَه بويوريم بويوريم كابوسون اُلور اُلوُريم
در رویاهایت بزرگ می شوم ،وقتي كابوس به سراغت مي آيد می میرم
Bu akşam ölürüm sırf senin için ölürüm
بو آكشام اُلوُروُم سيرف سَنين ايچين اُلوُروُم
امشب ميميرم ، فقط بخاطر تو ميميرم
Beni ölüm bile anlamaz
بني اولوم بيلَه آنلاماز
حتي مرگ هم نمي تواند مرا درك كند
كاش اینجا بودی و من / نصفه و نیمه نبودم
نفست میپیچید تو گوشم / این قلب صدات نمیزد این قدر
برف و بارون نمیتونن / منو از تو دور كنن
صدسال تو یه راه موندن / یه لحظه س وقتی با توام
دنیا رو بهم بدن میگم نمیخوام / اگه یه وقت تو نباشی توش
مواظبشم اینكه بین منو و توئه / نمیزارم یه خراشی روش بیفته
دیدی ادما از هم دیگه چقد زود خسته میشن / میخوام نشه نه،میخوام نشه نه،میخوام نشه نه
میخوام همیشه بمونه / هرویین منی تو
داری الان یكو یه وقت نری دو / ندی بهم اون حس غریبو
چون برمیگردی ولی میگم كه دیره / میرم و میرم دیگه برنمیگردم