دیوار بلند آرزوهایم ریخت
صد آینه از بگو مگوهایم ریخت
اندازه ی موهایِ سرم خواستمت
آنقدر نیامدی که موهایم ریخت
.
هرچند زمان از سرت انداخت مرا
بدجور عذابِ رفتنت ساخت مرا
این عکس که از تو پیشِ من جا مانده
یک عمر به من زل زد و ساخت مرا
.
یک جامِ پر از شراب دستت باشد
تا حالِ منِ خراب دستت باشد
این چند هزارمین شبِ بی خوابیست
ای عشق فقط حساب دستت باشد
.
ای عشق تو هم دست به سر کن مرا
دلخوش به نگاه مختصر کن مرا
او آمد و رفت و ما پسِ پنجره ایم
صد بار نگفتمت خبر کن مرا
---------------------------------
شد کوچه به کوچه جستجو عاشقِ او
شد با شب و گریه روبرو عاشقِ او
پایان حکایتم شنیدن دارد
من عاشقِ او بودم و او عاشقِ او
.
چون جاده به زخم رفتن آر
است مرا
یک سینه تپش نفس نفس کاست مرا
این بود تمام ماجرای من و او
میخواستمش ولی نمیخواست مرا