پاسخ : برنامه کوهنوردی گروهی سمپادیا
باو هیشکی نمیاد ک...بیخیال شیم به نظرم...
نه ستایش هست نه حمید نه بچه های خودمون...
بیخیال بشیم؟
باو هیشکی نمیاد ک...بیخیال شیم به نظرم...
نه ستایش هست نه حمید نه بچه های خودمون...
بیخیال بشیم؟
منم موافقم با نرفتنبه نقل از پوریا عابدی :باو هیشکی نمیاد ک...بیخیال شیم به نظرم...
نه ستایش هست نه حمید نه بچه های خودمون...
بیخیال بشیم؟
ب معنای واقعی کلمه هیشکی نیست...به نقل از Hurricane :منم موافقم با نرفتن
ولی اگه برید میام
درسته ... ولی خودتون برید حداقل ! کم نیستید که ... خوش میگذره بتون ...به نقل از پوریا عابدی :الان دیگه زشته کنسلش کنیم...این همه برنامه ریزی شده...فقط خودمون نیستیم ک...
ولی کار ستایش و حمید به غایت زشت بود...همین
فندک نیازی نیست...یه فال کافیه ب این منظوربه نقل از s!na :کلا خوب بود دیگه!
یکی میاد این جا هر چی میذارم پاک میکنه ، خودشم معرفی نمیکنه!
یه سری بودن ، خیلی از خودشون خوششون میومد ، کلی هم مارو معطل کردن سره رفتن بالا! کلا بالانس کار رو به هم زدن.
پوریا هم بعده این که گیسشو آتیش زدن به طرز عجیبی آروم شد ، همیشه فندکو اسپری داشته باشه یکی
کلا خوب بود دیگه. خوش گذشت
منم علفم این وسط ، نه؟ تا اون بالا ۸ کیلو زغال با سیخ؟به نقل از پوریا عابدی :فندک نیازی نیست...یه فال کافیه ب این منظور
ایدتون برای غذا هم واقعا عالی بود...شدیدا تشکر میکنیم از مهران و نیمای عزیز...
بازم میگم...دفعات بعد هر کسی رو راه ندین...
زشته تا آدم میاد برن همه خب
فکر کن ، قرار بود منو مران و شایانو نیما ۱۶ سیخ جوجه رو خودمون یواشکی بخوریم. درسا سیخارو دید تو کیفم ، منم دلم به حال تو سوخت گفتم حیفه گشنه بمونی آب میشیبه نقل از پوریا عابدی :3 الی 3.5...ب خدا اصلا خودمو خیلی کنترل کردم...گفتم درسا بخوره از اینم بیشتر چاق میشه میمونه رو دستمون ...بیتا هم ک کلا میل نداشت ...شایان هم ک آدم نیست به اون شکل ...اشکانم اگه بیفته بش عمرا پا بشه...مهرانم ک انگار باباش مرغداری داشت ...نیما هم ک دیگه میترکید بیشتر از این میشد وزنش ...علی هم ک کلا لاشخوره بیفته بش تموم میشه ...سینا هم کلا هیکلش همینجوری قشنگه ...موندیم من و خودت(تو رو دیگه نتونستم دک کنم )
منم اگه عجله نداشتم عمرا میذاشتم بی ناهار بریم خونه ...خونه هم ب خیال کوه و ناهارش بهم ناهار ندادن
حقته...من هنوزم میگم تو اگه زود امتحانو میدادی میرسیدی...بازم با این وجود اگه عینکم نشکسته بود پایه بودم یه بارم با تو بعد از ظهر برمبه نقل از Ham!D ShojaE :و آنگاه كه تاپيك منفجر ميشود و دل ما از نرفتن به كوه ؛ سوز