گنده بک: کسی که باسن بزرگی دارد
هندونه: دان مرغ
کارگردان: به دانشمندان و پژوهشگرانی که کارگران رو مورد بررسی و مطالعه قرار میدن، کارگردان می گویند.
هم فیها خالدون: آن ها در اتاق خاله ها(خاله دانی) هستند.
enough: ای-ناف: ناف الکترونیکی
صندلی : یعنی تو دیوانه ای(ترکی)
ماشین: کدام شین؟(عربی)
سردبیر: سر دبیر
دمپر: یعنی کسی که نفسش پر داره
مشهود: هود مشتی
میرداماد: دامادی که به زودی میمیره
سنگکوب: یه جور سبک نقاشیه
گولاخ: بگو لاخ
همدان: همه چیو میدونه
تاکسی: یه مدل درخت انگور
گلابی:گل آبی
پرتقال(فارسی عربی)پرت+ قال (طرف حرف بی ربط گفت)
هلو:هُل+او(او را هل بده)
شاتوت :شات+اوت(یکی که معنی خودشه یکی دیگه یعنی (ببخشید ببخشید) خفه شو گم شو بیرون)ops:
موز:مو +وِز=موی وز وزی و فر
خیار:خی +یار =کیف یار
صرفا جهت اینکه تاپیک بیاد بالا