مدیر مدرسمونم نشدیم با مستخدم مدرسه به بهانه ی نگاه کردن دوربینا تو اتاق مدیریت خلوت کنیم چای بیسکوییت بخوریم درم ببندیم.
و صد البته مستخدم مدرسه مونم نشدیم همه معاونا عاشقمون باشن
ما چشم نگشتیم که آبی برسانیم
ما غنچه نگشتیم که این آب بجوییم
ما چشم نگشتیم که این غنچه ببینیم
ما آب چو گشتیم به این غنچه ببوییم
معنیش یه کم خیلی استعاری شد!