درک موقعیت در فضا

  • شروع کننده موضوع
  • #1

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
چرا پیانیست ها میتونن چشم هاشون رو ببندن و پیانو بزنن؟

چرا وقتی داریم تایپ میکنیم لازم نیست به صفحه نگاه کنیم؟

اصلاً چرا وقتی داریم راه میریم لازم نیست همیشه به پاهامون نگاه کنیم و مراقب قدم زدنمون باشیم؟
 

TMNT

علی‌سینا
ارسال‌ها
2,264
امتیاز
2,986
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : حس عمقی؟!

اولی چون که مدت زمان زیاد با پیانو کار کردن و جای هر دکمه (بهش چی میگن :D ) رو دیگه خوب میدونن



دومی چون که داریم به کیبورد نگاه می کنیم و اطمینان داریم که داریم چی می نویسیم

سومی هم فکر کنم به خاطر این باشه که با پاهامان مواظب هستیم. :D



همش از خودم بود اگه اشتباه بود بخشید نظرم بود
 

parnian.d

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,470
امتیاز
6,404
نام مرکز سمپاد
فرزنگان1 بندرعبّاس
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : حس عمقی؟!

اولی: مثل این میمونه که بخوای چشمت رو ببندی و از اتاقت بیای بیرون. آشناست!
سوال: چرا پیانیست ها دوست دارن چشماشون رو ببندن وقتی پیانو میزنن؟ آیا با چشم بسته آدم احساس بیشتری داره؟(مرتبطه؟)
دومی: همون قبلی
سومی: چون مخچه مون مواظب راه رفتنمون هست. ما معمولاً با یه ریتم ثابت راه میریم و مخچه اون ریتم رو برامون حفظ میکنه. هرجا لازم شد از اون ریتم ثابت خارج شیم از چشم کمک میگیره و باز مدل راه رفتن رو تنظیم میکنه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : حس عمقی؟!

خب درسته که جای هر کلید رو خوب میدونن ولی چطوری مغزشون میتونه تصمیم بگیره الان باید کدوم کلید رو فشار بده بدون اینکه به کلید ها نگاه کنه؟ این نگاه نکردن این جا مهمه.

نه همه به کیبورد نگاه نمیکنن؛ تایپیست ها که اصلاً نگاه نمیکنن! من نگاه نمیکنم :D ولی همچنان مغز من خودش تصمیم میگیره کِی، کدوم دکمه صفحه کلید رو فشار بدم! پس حفظ بودن محل هر کلید و دکمه کافی نیست! یه چیز دیگه هم لازمه؛ چی؟

این سومی که گفتی یعنی چی؟! مغزمون چی کار میکنه که لازم نیست هر قدمی که میخوایم برداریم به پاهامون نگاه کنیم که اون قدم رو داریم کجا میذاریم؟ چرا آدما موقع راه رفتن لازم نیست کل وقت به پاهاشون نگاه کنن؟!

اصلاً چرا موقع رانندگی راننده ها به جای اینکه به فرمون نگاه کنن به جاده نگاه میکنن؟ چجوری بدون نگاه کردن به پدال ها رانندگی میکنن؟!
 

TMNT

علی‌سینا
ارسال‌ها
2,264
امتیاز
2,986
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : حس عمقی؟!

واسه کیبورد : تناقض ایجاد کردی چرا؟ :D
اولش گفتی بدون اینکه به صفحه نگاه کنن حالا میگی بدون اینکه به کیبورد نگاه کنن؟ :D


واسه ماشین :

خوب می تونی بفهمی که چه طور زاویه ای داره دست هات و با چند بار تکون دادنش دیگه نگاه نمیکنی



یه سوال تازه :

شبیه کیبورده.
چرا مثلا وقتی داری تو پلی استیشن با دسته بازی می کنی اصلا به دسته نگاه نمی کنیم؟
 

hamidsoltan

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
313
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
مدال المپیاد
دارم اونم چجوری(کامپیوتر-ریاضی)
رشته دانشگاه
والا نمیدونم
پاسخ : حس عمقی؟!

به نقل از ParNiaN.D :
اولی: مثل این میمونه که بخوای چشمت رو ببندی و از اتاقت بیای بیرون. آشناست!
سوال: چرا پیانیست ها دوست دارن چشماشون رو ببندن وقتی پیانو میزنن؟ آیا با چشم بسته آدم احساس بیشتری داره؟(مرتبطه؟)
دومی: همون قبلی
سومی: چون مخچه مون مواظب راه رفتنمون هست. ما معمولاً با یه ریتم ثابت راه میریم و مخچه اون ریتم رو برامون حفظ میکنه. هرجا لازم شد از اون ریتم ثابت خارج شیم از چشم کمک میگیره و باز مدل راه رفتن رو تنظیم میکنه.
نظر منم همینه
سومی رو که مطمئنم همینه
اولی ها رو هم فک کنم از رو عادت باشه و تمرین همین B-)
 
  • لایک
امتیازات: TMNT
  • شروع کننده موضوع
  • #7

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : حس عمقی؟!

ببخشید اشتباه کردم اول کاری. منظورم اینه که بدون نگاه کردن به صفحه کلید تایپ میکنیم.

برای پیانو : پرنیان : با عرض پوزش نه مرتبط نیست :D یه کم دیگه بریم جلوتر مشخص میشه چرا ;;) درسته که از روی عادت هم هست ولی ما مغزمون رو عادت میدیم که جای هر کلید کجاست ولی همچنان سوال اینه که مغز ما چجوری باعث میشه دستامون این کار رو انجام بدن؟! درسته که خود هر چی پیانیست مهارت بیشتری داشته باشه بهتر میتونه این کارو انجام بده ولی در درجه اول چطور؟!

اونی که شماها برای راه رفتن میگین فرق داره، به اون میگن equilibrioception و برای حفظ تعادل انجام میشه ( گوش داخلی و این حرفا) ولی چجوری ما میتونیم پاهامون رو جای درست بذاریم بدون اینکه بهشون نگاه کنیم؟!

در حقیقت این قضیه انقدر توی رفتارهامون مهمه که اصلا نمیبینیمش!
 
  • لایک
امتیازات: TMNT

bl0ker

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
429
امتیاز
1,051
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب شیراز
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
91
مدال المپیاد
برنز المپیاد زیست سال 90
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
زیست شناسی
پاسخ : حس عمقی؟!

در حقیقت این قضیه انقدر توی رفتارهامون مهمه که اصلا نمیبینیمش!

سوال نسترنگار اینه که چرا به این جواب که "چون عادت کردیم و جاشون رو بلدیم" قانع میشید؟!

یعنی واقعا این جواب می تونه به ما کاملا بگه که واقعا چرا و چطور میشه که به کیبرد نگاه نمی کنیم؟!

لازمه که با حد بالاتری از درون نگری [nb]توضیح اینکه درون نگری چیه رو توی پست اول تاپیک اندکی در باب نوروساینس دادم، حتما بخونیدش.[/nb]بهش نگاه کنین شاید تونستین به توجیه عمقی تری از این قضیه برسید که واقعا چرا و چطور؟ به علاوه برای اونها که اطلاعات در مورد آناتومی و عملکرد های مغز دارن؛ می تونن بحث رو از جنبه عصب شناسی اش هم بررسی کنن.

لازم نیست جواب شما جواب درستی باشه. فقط تحلیل کردن و استفاده از درون نگری ایه که مهمه.


ویرایش: این زیری ربطی به مسیر کلی تاپیک نداره، در مورد همون درون نگریه چون گفتم شاید یه سری حوصله نکنن برن و بخوننش و البته خیلی هم مهمه، پس اینجا نقل قول کردم:

اول می خوام یکم در مورد درون نگری بگم! قبل از هرچی اینکه درون نگری با درون گرایی فرق داره. سعی می کنم با مثال بگم تا ملموس شه. اول یه نگاه به این لیست بندازین:

چرا از عنکبوت می ترسیم؟ (چی عنکبوت یا سوسکه که مثلا باعث میشه از اونا بترسیم اما از مورچه نترسیم؟!)
دژاوو يا آشنا پنداري (چرا دچار دژاوو می شیم؟)
چرا ایشون می‌خنده؟ (چرا می خندیم؟ چی میشه که می خندیم؟)
تمرکز (تمرکز چیه؟! چی میشه که یکی تمرکز بالاتری داره؟ حواس پرتی چیه؟!)
بیش فعالی ( یه آدم بیش فعال چه مرگشه؟!
ترس (ترس چیه؟)
خواب (خواب ها چطور به وجود میان؟ چرا اصلا نیاز به خواب داریم و ...)
قبول منطق دیگران
درک سرعت گذر زمان از دیدگاه دیگران (چرا بعضی وقتا درک ما از گذشت زمان تغییر می کنه؟)
آیا واقعا کشتن لذت بخش است؟ (چرا مثلا برخی قاتلین خیلی راحت آدم می کشن؟ چیه که برای بعضی ها کشتن یه لذته اما برای بعضی ها یه کابوسه؟! چرا جک قاتل از کشتن و تیکه پاره کردن لذت می برد؟!)
وسواس (ذهن یه وسواسی چطوری عمل می کنه؟)
چرا خمیازه مسریه؟؟؟


اینا همه اش سوالاتیه که خود شماها توی بعضی از تاپیک ها طرح کرده بودید و روش بحث کردید. درون نگری همون توانایی ای هست که فرد باهاش می تونه چیزایی مثل سوالات بالا رو طرح کنه و یا توانایی اینکه چقدر می تونه تحلیلشون کنه. درون نگری متناسبه با توانایی فرد در ایده پردازی در مورد پدیده های ذهنی. اینجا خیلیا فک می کنن تیزهوشن - حالا کار ندارم تا چه حد درست فک می کنن - اما شده اصلا تا حالا از خودتون بپرسین ما که مثلا تیزهوشیم، چی مون تیزه؟! این هوش چیه که تیزه؟! چیزای زیادیه که کنار هم میاد تا هوش رو بسازه و یکی از اون چیزایی که تیزه همون درون نگری شماست.

درون نگری همون چیزی که باعث شده علومی مثل فلسفه و روانشناسی پدید بیاد! بعضیا معتقدن پیشرفت کم علم نوروساینس به خاطر اینه که اصولا مغز نمی تونه خودش رو بفهمه! جف هاوکینز، یه نظریه پرداز در حیطه نوروساینس، در یکی از سخنرانی هاش به شکل تحقیرآمیزی این دیدگاه و طرفدارانش رو به باد انتقاد گرفت!

مطمئنا مغز می تونه خودش رو بفهمه و هرچی درون نگری در سطح بالاتری باشه، مغز بهتر می تونه خودش رو بشناسه. بهترین نظریه پردازان نوروساینس کسانی می تونن باشن که درون نگری بالایی در درک اعمال ذهنی و تحلیل کردنشون دارن.
 

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : حس عمقی؟!

کیبرد برای اینه که اولا جای حروف رو میدونی و مهم تر از اون اینکه برای همه ی کلمات رایج توی ناخودآگاهت یه پیشفرضی داری . یعنی میخوای تایپ کنی "نسترنگار" دیگه حتی نمیخواد یه ثانیه فکر کنی "ن" کجاست ، "س" کجاست و ... چون از دستورالعمل تایپ کلمات توی ذهنت یه پیشفرضی داری و کاری که مغزت باید بکنه کپی کردن دوباره اون پیش فرضه .
اما پیانو ، وقتی یه آهنگی رو مثلا خیلی زیاد بزنی و بشنوی ، زدنش میره توی ناخودآگاهت ، دیگه فکر نمی کنی " اینجا کدوم نت بود ؟ " چون مغزت برای اون چیزی که داری میزنی یه پیشفرض داره و اون رو کپی می کنی رو دستات . همین باعث میشه حتی به خودت بیای ، ببینی داری پیانو میزنی با اینکه کلا تو یه فکر دیگه‌ای هستی . با چشم بسته هم همینطوره ، دست تو می دونه اینجا چه قدر باید تکون بخوره تا رو نت ِ فُلان فرود بیاد (!) ، واسه همین دیگه اشتباهی به نت بغلیش نمیخوره . ( البته این نظر خودم بود راجع به پیانو ، شاید بقیه اینجوری نباشن :D)
رانندگیم مثلا اینجوریه ، کار خیلی آسونی نیستا ، دنده عوض کردنا و اینا ، ولی انقدر راننده ها انجامش دادن ، دیگه نمی خواد فکر کنن سر پیچ باید چی کار کنن ، ناخودآگاه دستشون دنده رو عوض می کنه .
 

Behrad

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
509
امتیاز
8,771
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب یک
دانشگاه
دانشگاه تهران
پاسخ : حس عمقی؟!

در مورد پيانو من نظرمُ ميگم:
ببينيد كسي كه پيانيسته يعني گام هارو بلده، گام چيه؟ گام يه سري هارموني و نظم هايي هستن كه يك حالت آهنگ گون رو براي ما به وجود ميارن. اين گام ها توي سبك فولك و لايت خيلي كمك ميكنن براي زدن و اينكه نگاه نميكنن كلاً غلطه! توي كلاسيك نگاه كردن واقعاً نيازه! مخصوصاً سطوح پيشرفته كه كلاً تمپوي تندي دارن
علاوه بر گام، آكورد ها هم كه نوعي نظمن كمك ميكنن
حالا مبحثي كه بحثِ انتظار و برآورده شدنه
شما وقتي توي هر سازي نت "سي" رو بزنين، اين صدا براي شما يك انتظار به وجود مياره كه با زدن ِ"دو" ي بعد از "سي" اين حالت ارضا ميشه و ديگه مغز منتظر نيست كه بعد از اين دو نت ، نت ديگه اي نواخته بشن
ولي اگه تعداد نتا بيشتر و حتي چنتا همزمان بشه و ريتمي پيدا كنه، مغز همين جور دنبال ارضا شدنه كه باعث ميشه چيزي به نام "آهنگ" به وجود بياد.
پيانيست كسيه كه "آهنگ" هاي قبلي زيادي زده كه به همين نحو به وجود اومدن... پس خودش در هنگام نواختن قطعه اي كه "حفظش" كرده و به كمك همين انتظارها كارشُ انجام ميده
البته بايد اينو هم در نظر گرفت كه تمرين بالاي انگشتا، رابطه هاي عظيمي بين عضلات و نورون هاي حركتي ايجاد ميكنن كه باعث ميشه در حد امكان نگاه نكنن
 
  • شروع کننده موضوع
  • #11

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : حس عمقی؟!

خب چجوری مغز ما میفهمه که الان دستامون کجان؟ کجا باید برن؟ جدا از بحث حافظه که حافظمون رو آموزش میدیم جای هر کلید رو بدونه؟ کاری که مغز باید بکنه اینه که دست ها رو به اندازه و در جهت مناسب تکون بده و فشار لازم رو وارد کنه

وقتی داریم پیانو میزنیم هم همین طوره؛ مغز تصمیم میگیره کی چی رو بزنه، این دست نیست که میدونه :D الان بیشتر توضیح میدم. کاملاً درسته مغز میدونه دقیقاً دست رو کجا ببره :D

یعنی چی دیگه نمیخواد فکر کنن؟! چرا ناخودآگاه دستشون میره رو فرمون؟!
 

Behrad

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
509
امتیاز
8,771
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب یک
دانشگاه
دانشگاه تهران
پاسخ : حس عمقی؟!

خب مغز ما قسمت بندي ميكنه، خب پيانو ٧ قسمت داره كه همون اكتاوه و صداهاي اين اكتاوا زير و بم هايي دارن كه گوش با شنيدن زياد ِاينا براش تبديل به حقيقت ميشه
و براي نتا هم همينجور عمل ميكنه كه صدايي كار ميكنه... شنيدين ميگن گوش طرف قويه؟
مثلاً من كه پيانو ميزدم، رفتم سنتور رو امتحان كنم. سنتور بر خلاف پيانو اون قسمت صداي زيرش سمت چيه و من تا مدت ها از نظر شنيدن به اين عادت نكرده بودم و گيج ميشدم!
 

parnian.d

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,470
امتیاز
6,404
نام مرکز سمپاد
فرزنگان1 بندرعبّاس
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : حس عمقی؟!

اصلاً دست ما لازم نیست بدونه کجاست. همین که مغز بدونه دست کجاست کافیه. همون مثال از اتاق بیرون اومدن رو میگم. پای من لازم نیست بدونه الان کجاست. چون مغز میدونه من مثلاً اگه 6قدم برم جلو بعد 6قدم برم راست میرسم به در. مغز من هم اندازه ی قدم های من رو میدونه، هم ابعاد اتاقم رو. این مسیر پردازش میشه و پا کار همیشگی خودش رو انجام میده.
چشم کارش اینه که به من بفهمونه پام رو کجا بذارم و چقدر جلو برم دیگه؟ خب وقتی مغز این رو میدونه نیازی به چشم نیست.

پیانو هم همینه. مغز به حافظه میسپره که دست برای نواختن این آهنگ کجا بره، با چه نیرویی بره، با چه سرعتی بره و ...
من فکر میکنم هرچی قطعه سخت تر باشه این نگاه کردنا بیشتر میشن. هرچی نوازنده خبره تر باشه، قدرت نگاه نکردن بیشتر میشه.
نوازنده های خبره توانایی فوق العاده ای برای برقراری این ارتباط دارن.
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : حس عمقی؟!

به نقل از نسترنّگار :
خب چجوری مغز ما میفهمه که الان دستامون کجان؟ کجا باید برن؟
مغز ما قدرت نامحدودی داره پس توانایی انجام هر کازی رو داره و فهمیدن اینکه الان دستامون کجان واسش کار سختی نیست.
اگه ابر کامپیوتری رو در نظر بگیرید که تونسته خیلی از اطلاعات رو تو خودش ذخیره کنه و خیلی از محاسبات رو انجام بده و کهکشان های دیگه ای رو کشف کنه به قدرت نامحدود مغز پی میبرید. چون انسان با توانایی مغزش اون دستگاه رو به وجود آورده.

اما در مورد سوال ها باید مغز رو تفکیک کرد. مغز به دو بخش خودآگاه (3 تا 5 درصد) و ناخودآگاه (95 تا 97 درصد) تقسیم شده. بخش ناخودآگاه ما برنامه هایی رو که ما بهش دادیم اجرا میکنه بدون اینکه ما متوجه بشیم چون بخش خودآگاه ما دخالتی نداشته. برنامه ی تایپ کردن یا پیانو زدن یا رانندگی کردن یا قدم زدن به بخش ناخودآگاه ما وارد شده و به همین دلیل نیازی به دیدن و شنیدن (وارد کردن اطلاعات) و فکر کردن و تجزیه و تحلیلشون نداریم. درست مثل باز کردن و به اجرا گذاشتن یه بازی تو کامپیوتر. کامپیوتر فکر نمیکنه که الان باید چی کار کنه. چون الگوریتم ها قبلا بهش داده شده. توی مغز هم همین اتفاق میافته و بخش خودآگاه برنامه ها و الگوریتم ها رو برای اجرا به بخش ناخودآگاه میده.

مثلا برای اولین بار که رانندگی میکنیم اگاهانه تمام اعمال رو انجام میدیم مثلا برای گاز دادن نگاه میکنیم تا مکان دقیق گاز رو پیدا کنیم و تکرار این عمل یه برنامه تو بخش ناخودآگاه ایجاد میکنه که بعد از اون بدون نیاز به فکر کردن اون کار رو انجام میدیم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #15

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : حس عمقی؟!

خب خوبه داریم به جاهای خوبی میرسیم :D

به نقل از anahita.sh :
مغز ما قدرت نامحدودی داره پس توانایی انجام هر کازی رو داره و فهمیدن اینکه الان دستامون کجان واسش کار سختی نیست.

اجازه هست مخالفت کنم؟ خب ما میخوایم علت رو درک کنیم و این حرفی که شما میزنین به نظرم داره این کار رو زیر سوال میبره. کار سختی نیست؟ خب ولی چه جوری میفهمه؟

اگر این کار جزو بخش ناخودآگاهه پس چجوری میتونیم تقویتش کنیم؟ چجوری که همه پیانیست ها مثل هم نیستن از نظر توانایی؟ چرا تایپیست ها خیلی سریع تر از بقیه تایپ میکنن؟
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : حس عمقی؟!

به نقل از نسترنّگار :
اجازه هست مخالفت کنم؟ خب ما میخوایم علت رو درک کنیم و این حرفی که شما میزنین به نظرم داره این کار رو زیر سوال میبره. کار سختی نیست؟ خب ولی چه جوری میفهمه؟
این کار که اجازه نمیخواد چون حق شماست. من نظرم رو گفتم و اگه فکر میکنید غلطه بهترین کار صحبت کردن و رفع اون مورد غلط هست. این که گفتم کار سختی نیست به خاطر قدرت بالای ذهن ماست. همونطور که تحقیقات نشون داده و خودتون هم میدونید دانشمندان بزرگی مثل انیشتین و نیوتون و ... فقط از 10% مغزشون استفاده کردن پس اگه از مغز درست استفاده کنیم هماهنگی های ساده نباید براش خیلی دشوار باشه.
به نقل از نسترنّگار :
اگر این کار جزو بخش ناخودآگاهه پس چجوری میتونیم تقویتش کنیم؟ چجوری که همه پیانیست ها مثل هم نیستن از نظر توانایی؟ چرا تایپیست ها خیلی سریع تر از بقیه تایپ میکنن؟
اینم به همون برنامه هایی که ما توی ضمیر ناخودآگاهمون ثبت کردیم مربوط میشه. اگه افراد معمولی جامعه رو در نظر بگیریم همه توانایی ذهنی کم و بیش یکسانی دارن. ممکنه بگیم اگه کسی توی قسمتی موفق تره توانایی ذهنیش کمی بالاتر از بقیه ی افراده اما این حرف کاملا درست نیست. بقیه (افراد با توانایی ذهنی پایین تر نسبت به شخص اول) میتونن در اون قسمت موفق باشن و فقط به زمان بیشتر و تلاش بیشتری احتیاج دارن. اینکه یه عده در کارشون موفق ترن به علت تلاش و اراده ی بیشترشونه. و برای تقویت یه توانایی باید یه کم برنامه های ضمیر ناخودآگاه رو تغییر بدیم تا اراده برای تلاش بیشتر و رسیدن به موفقیت رو پیدا کنیم. البته منظورم این نیست که برنامه های قبلی رو پاک کنیم چون ما توانایی از بین بردن خاطرات و تجربیات رو نداریم فقط میتونیم چیزهایی رو بهش اضافه کنیم یا بعضیا رو در گذشت زمان فراموش کنیم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #17

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : حس عمقی؟!

به نظر من خود حرفی که زدی غلط نیست ولی استدلالت غلطه؛ مغز ما قدرت نامحدودی داره، درست ولی چجوری این کارو میکنه؟ این مهمه! چون با این توجیهی که اوردی میشه همه کارهایی که مغز انسان انجام میده و ناشناخته هستن رو توجیه کرد


در حقیقت این ۳ تا مثالی که زدم همشون در یه موردنا، خیلی با هم فرقی ندارن :D
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : حس عمقی؟!

به نقل از نسترنّگار :
به نظر من خود حرفی که زدی غلط نیست ولی استدلالت غلطه؛ مغز ما قدرت نامحدودی داره، درست ولی چجوری این کارو میکنه؟ این مهمه! چون با این توجیهی که اوردی میشه همه کارهایی که مغز انسان انجام میده و ناشناخته هستن رو توجیه کرد
درست میگی. در حالت کلی جواب رو میده اما راه انجام این فرایند رو ارائه نمیده. من روش فکر میکنم اگه چیزی به ذهنم رسید میگم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #19

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : حس عمقی؟!

همه این مثال ها برمیگردن به کنترل اعضای بدن توسط مغز؛ اینکه مغز بدونه الان دست من کجاست تا بتونه بدون برقرار کردن رابطه چشمی تصمیمات لازم رو بگیره
به نظرتون یک اندام خاص توی مغز هست که این کار رو میکنه؟ اصلاً به مغز ربطی داره؟
 

یلدا-ق

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,971
امتیاز
2,905
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
نجوم
پاسخ : حس عمقی؟!

به نقل از علی سینا :
چرا مثلا وقتی داری تو پلی استیشن با دسته بازی می کنی اصلا به دسته نگاه نمی کنیم؟
از اول همینجوری بودیم؟ ینی از روز اولی که پلی استیشن گرفتیم دستمون بدون نگاه کردن به دسته بازی میکردیم؟ نه بعد از اینکه مدت مدیدی بازی کردیم دیگه جای همه دکمه ها دستمون اومد و فهمیدیم نیگا کردن به صفحه بهتره چون هم باعث میشه تمرکزمون رو حفظ کنیم هم امکان اشتباهمون میاد پایین
به نقل از SaϔnA.M :
کیبرد برای اینه که اولا جای حروف رو میدونی و مهم تر از اون اینکه برای همه ی کلمات رایج توی ناخودآگاهت یه پیشفرضی داری . یعنی میخوای تایپ کنی "نسترنگار" دیگه حتی نمیخواد یه ثانیه فکر کنی "ن" کجاست ، "س" کجاست و ... چون از دستورالعمل تایپ کلمات توی ذهنت یه پیشفرضی داری و کاری که مغزت باید بکنه کپی کردن دوباره اون پیش فرضه .
اما پیانو ، وقتی یه آهنگی رو مثلا خیلی زیاد بزنی و بشنوی ، زدنش میره توی ناخودآگاهت ، دیگه فکر نمی کنی " اینجا کدوم نت بود ؟ " چون مغزت برای اون چیزی که داری میزنی یه پیشفرض داره و اون رو کپی می کنی رو دستات . همین باعث میشه حتی به خودت بیای ، ببینی داری پیانو میزنی با اینکه کلا تو یه فکر دیگه‌ای هستی . با چشم بسته هم همینطوره ، دست تو می دونه اینجا چه قدر باید تکون بخوره تا رو نت ِ فُلان فرود بیاد (!) ، واسه همین دیگه اشتباهی به نت بغلیش نمیخوره . ( البته این نظر خودم بود راجع به پیانو ، شاید بقیه اینجوری نباشن :D)
رانندگیم مثلا اینجوریه ، کار خیلی آسونی نیستا ، دنده عوض کردنا و اینا ، ولی انقدر راننده ها انجامش دادن ، دیگه نمی خواد فکر کنن سر پیچ باید چی کار کنن ، ناخودآگاه دستشون دنده رو عوض می کنه .
ینی به قول ایشون ما یه کپی از دسته پلی استیشن تو ذهنمون داریم،صفحه بازی هم که جلومونه، اینجوری خیلی بهتره تا اینکه دسته جلومون باشه ولی صفحه رو نبینیم،ینی ما فقط دسته رو داریم، درصورتیکه بعد از بازی کردن زیاد ما دسته پلی استیشن رو تو ذهنمون داریم و صفحه رو جلومون داریم،پس هر دو تا چیزو در عین حال داریم و واضحه که بهمون خیلی کمک میکنه
ولی من الان سوال اصلیم اینه که اون به اصطلاح کپی دسته پلی استیشن میره تو مغز ما؟ :-?
+نمیدونم به نوروساینس مربوطه یا نه ولی این سواله بدجوری منو درگیر کرده: اگه مارو مغزمون کنترل میکنه پس چی مغز مارو کنترل میکنه؟ :-?
ینی مغزخودش خودشو کنترل میکنه؟ :-?
 
بالا