اگزیستانسیالیسم

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع dorna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از - + شیـــدا + - :
درسته. يه سري چیزا هستن كه تعريف شده ان.اما حرفم اينه كه مثلا" همين " ضرب " يه عمليه كه هست! يني ما تعريفش نكرديم. فقط براش اسم انتخاب كرديم .
اين عمل هست حالا با هر اسمي.
و 2 ضربدر 2 هميشه 4 هست. نه بر اساس تعريف هاي ما. اين يه حقيقته.و ما توي كلمات گنجوندیمش. يني يه سري كلماتي براش تعريف كرديم.ولي اين دليل بر " تعريف شده " بودن كلّ اين جمله نميشه.
چه کس گفته است ضرب معنا دارد شیدا؟؟...دلیلت چیست؟...مثلا میگی ما در طبیعت ضرب داریم؟(مثلا دو تا درخت سیب که هر کدام دو سیب دارند)...من میگم به دید و برداشت شخصی من ربط داره:)...کی میگه ما دوتا درخت با دو تا سیب داریم؟...من میگم ما یک درخت اینجا داریم یک درخت هم آنجا:)...سیب ها را هم جداگانه میبینم:)...
میبینی؟...من تعاریفم را با وحدت میگذارم و تو در منطق با کثرت:)...
فهمیدی حرفمو؟...
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از یک کاغذ سفیدم دهید... :
چه کس گفته است ضرب معنا دارد شیدا؟؟...دلیلت چیست؟...مثلا میگی ما در طبیعت ضرب داریم؟(مثلا دو تا درخت سیب که هر کدام دو سیب دارند)...من میگم به دید و برداشت شخصی من ربط داره:)...کی میگه ما دوتا درخت با دو تا سیب داریم؟...من میگم ما یک درخت اینجا داریم یک درخت هم آنجا:)...سیب ها را هم جداگانه میبینم:)...
میبینی؟...من تعاریفم را با وحدت میگذارم و تو در منطق با کثرت:)...
فهمیدی حرفمو؟...
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻗﻀﻴﻪ ﻱ ﺩﺭﺧﺖ ﻭ ﺳﻴﺐ : ﺧﺐ ﺍﻳﻦ ﻳﻪ ﻭﺟﻮﺩﻳﻪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﻭ ﺣﺘﻲ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ! ﻳﻨﻲ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩﺍﺭﻩ.ﻣﺜﻼً ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻧﺎﻇﺮ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻓﺎ...ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﻣﻨﻈﻮﺭﻣﻮ؟
ﺍﻣﺎ ﺑﺒﻴﻦ 2 ﺿﺮﺑﺪﺭ 2 ﻫﻢ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭﻳﻪ ؟ ﺑﻪ ﭼﯽ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﻩ ؟
2 ﺿﺮﺑﺪﺭ 2 ﻫﺴﺖ. ﭼﻮﻥ ﺩﻭ ﺗﺎ 2 ﻫﺴﺘﻦ ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩ ! 2 ﺿﺮﺑﺪﺭ 2 ﻫﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻲ ﻭﺟﻮﺩﺷﻮ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﻨﻲ.
ﭼﻮﻥ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻮ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻱ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﺴﺖ !
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از - + شیـــدا + - :
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻗﻀﻴﻪ ﻱ ﺩﺭﺧﺖ ﻭ ﺳﻴﺐ : ﺧﺐ ﺍﻳﻦ ﻳﻪ ﻭﺟﻮﺩﻳﻪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﻭ ﺣﺘﻲ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ! ﻳﻨﻲ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺩﺍﺭﻩ.ﻣﺜﻼً ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻧﺎﻇﺮ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻓﺎ...ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﻣﻨﻈﻮﺭﻣﻮ؟
ﺍﻣﺎ ﺑﺒﻴﻦ 2 ﺿﺮﺑﺪﺭ 2 ﻫﻢ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭﻳﻪ ؟ ﺑﻪ ﭼﯽ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭﻩ ؟
2 ﺿﺮﺑﺪﺭ 2 ﻫﺴﺖ. ﭼﻮﻥ ﺩﻭ ﺗﺎ 2 ﻫﺴﺘﻦ ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮﻥ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﺮﺩ ! 2 ﺿﺮﺑﺪﺭ 2 ﻫﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻲ ﻭﺟﻮﺩﺷﻮ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﻨﻲ.
ﭼﻮﻥ ﺟﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻮ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻱ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﺴﺖ !
نگرفتی شیدا...
من میتونم بگم اصلا دویی نیست...اصلا مفهوم ضرب رو من نمیبینم...فرض کن من بزنم زیر چیزی که میبینم...یا اصلا یجور دیگه ببینم...
اشتباه نکنین بچه ها...منطق اصلا مطلق نیست...کاملا نسبیه...
اگه تونستین بدون تعریف منطقی بنویسین دیگه فلسفه نمیخونم::)...هر بنایی باید پی داشته باشد...و تمامی پی ها برداشت شخصی را شامل میشوند:)
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از یک کاغذ سفیدم دهید... :
نگرفتی شیدا...
من میتونم بگم اصلا دویی نیست...اصلا مفهوم ضرب رو من نمیبینم...فرض کن من بزنم زیر چیزی که میبینم...یا اصلا یجور دیگه ببینم...
اشتباه نکنین بچه ها...منطق اصلا مطلق نیست...کاملا نسبیه...
اگه تونستین بدون تعریف منطقی بنویسین دیگه فلسفه نمیخونم::)...هر بنایی باید پی داشته باشد...و تمامی پی ها برداشت شخصی را شامل میشوند:)
ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﺑﺤﺚ ﺳﺮ ﻭﺟﻮﺩﻩ.ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻳﻪ ﻭﺟﻮﺩﻱ ﻣﺎﺩّﻳﻪ ﻳﺎ ﻧﻪ.
ﺣﺘﻲ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻱ ﺍﺯ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﻲ ؟
ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﮕﯽ 2 ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻟﻴﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ؟
ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻲ ﺑﮕﯽ 2 ﻧﻴﺲ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻧﻤﻴﺒﻴﻨﻤﺶ . ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺗﻮ ﻧﺒﻴﻨﻲ.

ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﻣﻴﺘﻮﻧﻢ ﺑﮕﻢ 2 ﻫﺴﺖ ﺑﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﺒﻴﻨﻤﺶ.

ﻫﻮﻡ؟
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از - + شیـــدا + - :
ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﺑﺤﺚ ﺳﺮ ﻭﺟﻮﺩﻩ.ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻳﻪ ﻭﺟﻮﺩﻱ ﻣﺎﺩّﻳﻪ ﻳﺎ ﻧﻪ.
ﺣﺘﻲ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻱ ﺍﺯ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﻣﻨﻄﻘﻲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﻲ ؟
ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﺑﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﮕﯽ 2 ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻟﻴﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ؟
ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻲ ﺑﮕﯽ 2 ﻧﻴﺲ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻧﻤﻴﺒﻴﻨﻤﺶ . ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺗﻮ ﻧﺒﻴﻨﻲ.

ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﻣﻴﺘﻮﻧﻢ ﺑﮕﻢ 2 ﻫﺴﺖ ﺑﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﻴﺒﻴﻨﻤﺶ.

ﻫﻮﻡ؟
گفتی دلیل شیدا؟:)...این اصل اول منطق است...میتونم قبولش نکنم:)...میبینی شیدا؟..همه چیز تعاریف است...و تعاریف شخصی هستند:)
"انسان ابتدا احساساتش هست و بر حسب آنان عمل میکند سپس برایشان دلیل منطقی میاورد..."
به این جمله هم بفکر...
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از یک کاغذ سفیدم دهید... :
گفتی دلیل شیدا؟:)...این اصل اول منطق است...میتونم قبولش نکنم:)...میبینی شیدا؟..همه چیز تعاریف است...و تعاریف شخصی هستند:)
"انسان ابتدا احساساتش هست و بر حسب آنان عمل میکند سپس برایشان دلیل منطقی میاورد..."
به این جمله هم بفکر...
ﺍﮔﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻳﻪ ﻣﻌﻴﺎﺭ ﻛﻞّ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺳﻴﺮ ﺗﻜﺎﻣﻠﻲ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ !
ﻧﻪ ؟
ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻣﻴﺸﻪ ؟
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از - + شیـــدا + - :
ﺍﮔﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻳﻪ ﻣﻌﻴﺎﺭ ﻛﻞّ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺳﻴﺮ ﺗﻜﺎﻣﻠﻲ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ !
ﻧﻪ ؟
ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻣﻴﺸﻪ ؟
سیر تکاملی؟...اینا تعاریف توئه شیدا...
توجیه؟؟...میگم اینا اصول منطقه...

ببین...تفاوت ظریف این دوتا رو یفهم:
1:منطق غلط است...
2-منطق لزوما درست و کامل نیست...

من اولی رو نمیگم...حرف دومیه...
یه ذره بفکرین میبینید نمیشه بی پایه و تعریف حرف زد...و تعاریف تمام بسته به دید ما هستند:)
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

ضرب دقیقا یه تعریفه!
بر مبنای تعریف ضرب 2*2 مساوی 4 میشه.و چون ضرب رو ما تعریفش کردیم نیازی به اثبات نداره.صرفا یه تعریفه که داره به کار برده میشه.
مثل خطوط موازی.وقتی ما خطوط موازی رو خطوطی تعریف کنیم که به هم نمیرسن میتونیم یه علم بر مبناش بسازیم به اسم هندسه ی اقلیدسی.
اگه بگیم خطوط موازی به هم میرسن یه علم دیگه ای به دست میاد.
کلا بر اساس تعریف ما چیز متفاوتی به دست میاد که درست مطلق و اشتباه مطلقی نمیشه بینشون مشخص کرد.
 
  • لایک
امتیازات: N.M
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

هستم هنوز رو حرفم كه يه تعريف نيس.
يه عملي با اين ماهيت وجود داشته فقط ما اومديم با يه اسم ازش استفاده ميكنيم.

هميشه خطوطي هستن كه به هم نميرسن. حالا ما اسم اونا رو گذاشتیم موازي.
حتي اگه اونا اسم هم نداشتن باز وجود داشتن.


+ همه اينا به پذیرفتن منطق وابسته س.
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

چنين دنيايي ديگه مشترك نيست بين آدم ها.
خيلي چيزها فرق ميكنن، اما خيلي چيزها بين همه مشترك هستن.
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

آقا سوال!
شیدا اینی که میگی اگزیتانسیالیسم میگه هیچ علم درست مطلقی نیست و همه ش شخصیه رو از کجا اوردی؟
اگه اینجوری باشه اگزیستانسیالیسم رو چه حساب میگه دنیا بی هدف و بی علت به وجود اومده؟یعنی این علم رو چگونه میاره تو اصولش که یعنی داره میگه این صد در صد درسته که اوردمش تو اصولم!
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از Dorna :
آقا سوال!
شیدا اینی که میگی اگزیتانسیالیسم میگه هیچ علم درست مطلقی نیست و همه ش شخصیه رو از کجا اوردی؟
اگه اینجوری باشه اگزیستانسیالیسم رو چه حساب میگه دنیا بی هدف و بی علت به وجود اومده؟یعنی این علم رو چگونه میاره تو اصولش که یعنی داره میگه این صد در صد درسته که اوردمش تو اصولم!
کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق .
علناً یه همچین حرفایی رو کی یرکگارد زده.
این ضدیّت با علم کلاً تو همه ی فردگرا ها هست !
مثل تولستوی که البته اگزیستانسیالیست نبوده .
اما اگزیستانسیالیسم هم یه مکتب فردگرا هست.


+ اتفاقاً در مورد این اصول و این ها که میگی یه حرفی هست. اگزیستانسیالیسم در واقع نمیاد یه باوری رو جایگزین باورهای غلط بکنه بلکه تبیین میکنه که یه باوری غلطه .
برا همین به نظرم اصلا گذاشتن اصول برا اگزیستانسیالیسم کاملاً در تناقض با ویژگی اصلی اونه !
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

ولی توی کتاب تهوع علنا" ساتر میگه که جهان بی دلیله.اول از علت و معلول رسیدن به خالق رو رد میکنه و میگه استدلال درستی نیست بعد هم مستقیما" میگه که جهان و موجودات صد در صد بی دلیل هستن.
این خودش به منزله ی حکم کلی و صادر کردن یه علم درست طلق نیست؟
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

دو حالت داره:
١. برداشت شما غلطه
٢. اگزيستانسياليسم واقعا اينقدر بي منطقه

من چون خودم هيچ مطالعه اي در اين باره نداشتم فرض مي كنم شما درست ميگين.
اشكالي كه پيش مياد يكي همونه كه بچه ها گفتن(اين كه عملا اصول خودشو نقض ميكنه ) و ديگه اين كه هيچ جوري نميشه نظام علت و معلول هستي رو-هرچند به بن بست ميرسه- ناديده گرفت و تمام علوم از جمله رياضي رو برداشت شخصي دونست.
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

اگزیستانسیالیسم علم ستیز نیست...
تمام بحث صفحه ی قبل من و شیدا و آناهید هم سر این نبود که خوبه یا بد...سر این بود که مطلق نیست...
حرف اگزیستانسیال اینه که تو باید"راه فهمیدن و نه راه دانستن"را بیاموزی و در این راه علم برایت کامل نیست...

ضمنا...گزاره ی فلسفی علم نیست...دانستنی است...اما فیزیک نیست...
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

"آﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﻦ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻭ ﻣﻨﺠﻤﺪ. ﻏﺮﻗﺪﺭ ﺟﺬﺑﻪ‌ﺍﯼ ﻫﺮﺍﺱ ﺁﻭﺭ. ﻭﻟﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺍﯾﻦ ﺟﺬﺑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ. ﺗﻬﻮﻉ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻡ. ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺍﺵ ﺑﻮﺩﻡ. ﺭﺍﺳﺘﺶ ﮐﺸﻔﻢ ﺭﺍﻫﻨﻮﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺣﺎﻻ‌ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﯾﻢ
ﺁﺳﺎﻥ‌ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﻨﻢ. ﺍﻣﺮ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ. ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﮏ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻧﯿﺴﺖ. ﻭﺟﻮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻥ‌ﺟﺎ ﺑﻮﺩﻥ. ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻨﺘﺎﺝ ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ. ﻓﻘﻂ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﮐﻮﺷﯿﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﺑﺪﺍﻉ ﯾﮏ ﻭﺟﻮﺩ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﮐﻪ ﻋﻠﺘﺶ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﻓﺮﺽ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﭼﯿﺮﻩ ﺷﺪﻧﺪ. ﭘﺲ ﻫﯿﭻ ﻫﺴﺘﯽ ﺿﺮﻭﺭﯼ‌ﺍﯼ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﻫﺪ. ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﯾﮏ ﺟﻨﺒﻪٔ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩ ﻧﯿﺴﺖ. ﺍﻣﺮ ﻣﻄﻠﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯾﮏ ﺍﻣﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﻠﺖ ﺗﺎﻡ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﻠﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻍ، ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺧﻮﺩ ﻣﻦ."
این یه قسمت تهوع هست که تو ویکی پدیا هم هست.
برداشت بقیه چیه؟
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از Dorna :
"آﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﻦ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻭ ﻣﻨﺠﻤﺪ. ﻏﺮﻗﺪﺭ ﺟﺬﺑﻪ‌ﺍﯼ ﻫﺮﺍﺱ ﺁﻭﺭ. ﻭﻟﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺍﯾﻦ ﺟﺬﺑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ. ﺗﻬﻮﻉ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻡ. ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺍﺵ ﺑﻮﺩﻡ. ﺭﺍﺳﺘﺶ ﮐﺸﻔﻢ ﺭﺍﻫﻨﻮﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺣﺎﻻ‌ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﯾﻢ
ﺁﺳﺎﻥ‌ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﻨﻢ. ﺍﻣﺮ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ. ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﮏ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻧﯿﺴﺖ. ﻭﺟﻮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻥ‌ﺟﺎ ﺑﻮﺩﻥ. ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻨﺘﺎﺝ ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ. ﻓﻘﻂ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﮐﻮﺷﯿﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﺑﺪﺍﻉ ﯾﮏ ﻭﺟﻮﺩ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﮐﻪ ﻋﻠﺘﺶ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﻓﺮﺽ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﭼﯿﺮﻩ ﺷﺪﻧﺪ. ﭘﺲ ﻫﯿﭻ ﻫﺴﺘﯽ ﺿﺮﻭﺭﯼ‌ﺍﯼ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﻫﺪ. ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﯾﮏ ﺟﻨﺒﻪٔ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩ ﻧﯿﺴﺖ. ﺍﻣﺮ ﻣﻄﻠﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯾﮏ ﺍﻣﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﻠﺖ ﺗﺎﻡ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﻠﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻍ، ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺧﻮﺩ ﻣﻦ."
این یه قسمت تهوع هست که تو ویکی پدیا هم هست.
برداشت بقیه چیه؟
نکته ی وحشتناک مهم...
ادبیات را از فلسفه منفک بدانید...
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از Dorna :
"آﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﻦ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻭ ﻣﻨﺠﻤﺪ. ﻏﺮﻗﺪﺭ ﺟﺬﺑﻪ‌ﺍﯼ ﻫﺮﺍﺱ ﺁﻭﺭ. ﻭﻟﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺍﯾﻦ ﺟﺬﺑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﺎﺯﻩ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ. ﺗﻬﻮﻉ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻡ. ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺍﺵ ﺑﻮﺩﻡ. ﺭﺍﺳﺘﺶ ﮐﺸﻔﻢ ﺭﺍﻫﻨﻮﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺣﺎﻻ‌ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﯾﻢ
ﺁﺳﺎﻥ‌ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﻭﺍﮊﻩ‌ﻫﺎ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﻨﻢ. ﺍﻣﺮ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﺍﺳﺖ. ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﮏ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﻧﯿﺴﺖ. ﻭﺟﻮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻥ‌ﺟﺎ ﺑﻮﺩﻥ. ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻨﺘﺎﺝ ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ. ﻓﻘﻂ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﮐﻮﺷﯿﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺍﺑﺪﺍﻉ ﯾﮏ ﻭﺟﻮﺩ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﮐﻪ ﻋﻠﺘﺶ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﻓﺮﺽ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﭼﯿﺮﻩ ﺷﺪﻧﺪ. ﭘﺲ ﻫﯿﭻ ﻫﺴﺘﯽ ﺿﺮﻭﺭﯼ‌ﺍﯼ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﻫﺪ. ﻣﻤﮑﻦ ﻧﺎﺿﺮﻭﺭ ﯾﮏ ﺟﻨﺒﻪٔ ﺩﺭﻭﻏﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩ ﻧﯿﺴﺖ. ﺍﻣﺮ ﻣﻄﻠﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯾﮏ ﺍﻣﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﻠﺖ ﺗﺎﻡ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﻠﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻍ، ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺧﻮﺩ ﻣﻦ."
این یه قسمت تهوع هست که تو ویکی پدیا هم هست.
برداشت بقیه چیه؟
بازی با کلمات....
اصلا ربطی ب فلسفه نداره.....
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

محض ياد اوري سارتر رهبرو پيشرو اگزيستانسياليسم بوده:-"
 
پاسخ : پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اگزیستانسیالیسم

به نقل از MALICE :
محض ياد اوري سارتر رهبرو پيشرو اگزيستانسياليسم بوده:-"
و کی یر کگور(استاد بزرگ)............
 
Back
بالا