ســودای درون

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
خب اینجا میخوایم راجع به چند تا چیز مختلف بحث کنیم .

از بحث اول شروع میکنم ؛ آیا همیشه اون چیزی "احساس" میکنیم رو "به زبون" میاریم ؟

چقدر از کارای ما میتونه احساسی باشه و آیا قرار دادن اون حس ها تو مرحله ای که بخوایم به کسی بگیمشون ، باعث تغییر اونا میشه ؟ منطقی ترشون میکنه ؟

سوال کلی تر اینکه واقعاً چقدر از حس ها و تصمیم گیری های ذاتی ما در سطح خودآگاه انجام میشه ؟ و آیا این خودآگاهی تاثیری بر منطقی شدن اون حس ها میزاره یا نه .
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : ســودای درون

به نقل از Madmazel Fairy Tale :
آیا همیشه اون چیزی "احساس" میکنیم رو "به زبون" میاریم ؟
نه همیشه. بعضی وقتا کاملا منطقی عمل می کنیم و احساس رو دخالت نمیدیم. در چنین شرایطی جملات ما هم بر اساس احساس نیست.
یا در بعضی از شرایط به دلیل رودربایستی (یا موار مشابه) خودمون رو گول میزنیم و احساسمون رو بیان نمیکنیم.
به نقل از Madmazel Fairy Tale :
آیا قرار دادن اون حس ها تو مرحله ای که بخوایم به کسی بگیمشون ، باعث تغییر اونا میشه ؟ منطقی ترشون میکنه ؟
این هم به گوینده بستگی داره و هم به شنونده. اگه گوینده موضوع رو درست و با شیوه های موثر بیان کنه و شنونده هم انعطاف پذیر باشه یا حداقل مطلق گرا نباشه، انگیزه یا تو مراحلی که تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه اراده رو تو اون شخص به وجود میاره و باعث تغییر اونا میشه.
به نقل از Madmazel Fairy Tale :
آیا این خودآگاهی تاثیری بر منطقی شدن اون حس ها میزاره یا نه .
به نظرم اگه شخص ادم منطقی باشه تاثیر میذاره اما اگه آدم غیرمنطقی و خرافه پرستی باشه، نمیتونه حسی منطقی داشته باشه.
 

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : ســودای درون

فکر میکنم نه به دو دلیل:

۱. دلیلی نداره هر احساسی که میکنیم اون رو به زبون بیاریم، هر چی خواستیم رو میگیم :D

۲. فکر میکنم به ناخودآگاه آدما برمیگرده؛ یعنی یه اتفاقایی اون پشت توی مغزمون میفته که خودمون هم باخبر نیستیم ولی رو احساسات و در نتیجه تصمیم گیریمون خیلی اثر میذاره.

فکر میکنم احساس روی عقلانی ترین کار ها هم اثر بذاره :-? نمیدونم ولی فکر هم نمیکنم باعث منطقی تر شدنشون بشه. چرا باید همچین اتفاقی بیفته؟

سؤال آخر رو هم که تو ۲ گفتم :D
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : ســودای درون

به نقل از نسترنّگار :
فکر میکنم به ناخودآگاه آدما برمیگرده؛ یعنی یه اتفاقایی اون پشت توی مغزمون میفته که خودمون هم باخبر نیستیم ولی رو احساسات و در نتیجه تصمیم گیریمون خیلی اثر میذاره.
یعنی ضمیر خودآگاهمون هیچ نقشی نداره؟
+
مثلا چه اتفاقاتی؟ اینکه بگیم یه اتفاقاتی میافته توجیح نمی کنه و نمی تونیم بفهمیم که یه فرضیه درسته یا غلط.
 

elnaz.A

النــاز
ارسال‌ها
51
امتیاز
1,188
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : ســودای درون

1- معمولا توی شرایط مختلف احساس های مختلفی نسبت به همه چی پیدا میکنیم ؛ ناراحتی و تنفر و خوشحالی و ... ولی لزومی نداره هیچ وقت به زبونشون بیاریم. هیچ دلیلی نداره که همیشه اون حسی که ما داریم خوب باشه بعضی وقتا به زبون آوردن حس هایی که نسبتا خوب نیستند و نارضایتی مارو نسبت به شرایط نشون میده شاید خیلی هم به نفعمون نباشه.

2- اولش بستگی به آدمی داره که میخواد حسشو بیان کنه که بتونه درست اون حسو انتقال بده و به زبون بیاره یا نه ؛ همه نمیتونن هرچی رو که احساس میکنن بگن. بعدش به درک طرف مقابل هم بستگی داره و اینکه کسی که داره این حرفا رو گوش میده منظور رو به درستی بفهمه و اینکه درست تصمیم بگیره.

3- معمولا و بیشتر حس های ما توسط خودآگاهمون شکل نمیگیره ؛ واسه همینه که خیلی وقتا میگن وقتی تو اوج ناراحتی و خوشحالی و عصبانیت و اینا قرار دارین تصمیم مطلقا درستی نمیتونید بگیرید.
اما بازم این به تفاوت آدما برمیگرده که چقدر میتونن احساساتشون رو کنترل کنن و بخوان از روی خودآگاهشون تصمیم بگیرن؛ آدمایی که بتونن احساساتشون رو کنترل کنن معمولا هم منطقی تر تصمیم میگیرن.
 

AUGUST II_PRINCE OF SAMPA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,126
امتیاز
1,906
نام مرکز سمپاد
ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﮋﺍﺩ II
شهر
ﻣﺸﻬﺪ
ﭘﺎﺳﺦ : ﺳــﻮﺩﺍﯼ ﺩﺭﻭﻥ

با موبم،عذر که شاید اونقد به پست اول ربط نداشته باشه،خاستین پاکش کنین
من حس میکنم ما نمیتونیم به صورت خود آگاه روی احساسات یا شدتشون کنترل داشته باشیم،اما میتونیم به صورت غیر مستقیم کنترلشون کنیم،با کنترلی که روی بروزشون داریم،ینی فرد از نظر من نمیتونه روی شکل گیری یا شدت احساسات تغییر ایجاد کنه اما میتونه کنترل کنه که چقد اونارو تو تصمیماتش تاثیر بده یا به زبون بیاره
این کنترل البته بنظرم یه توان و مرزی داره که به خود فرد ربط داره و اگه احساسات قدرتمند تر از مرزش باشن بر تصمیمات تاثیر میذارن
 

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : ســودای درون

منظورم اینه که مثلاً وقتی ما یک تبلیغی رو میبینیم بخشی از احساسی که به ما دست میده مربوط به ناخودآگاهمونه ( خودمون متوجه نیستیم ازش)
 

اردلان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,501
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
زیادن حال ندارم بگم
دانشگاه
عباسقلی خان
رشته دانشگاه
نرفتم ک هنوز
پاسخ : ســودای درون

بنظر من
انسان امروزی با احساساتش زندست
مثلا هر چقدر ک بتونه اون احساساتشو بروز بده ب مراتب سرحال تر و سر زنده تر میشه
حالا ی سری از افراد این و ذاتی دارن و نمیتونن ک بروز ندن
ینی تو ضمیر نا خودآگاهشون ثبت شده ک باید امید ب زندگی داشته باشن و سرحال و با نشاط باشن
طبیعتا این افراد اگه بخان هم نمیتونن احساساتشون رو بروز ندنو در کل هیچ کنترلی روشون ندارن
این افراد عموما هر چی ب ذهنشون بیاد رو ب زبون میارن بدون اینکه فکری دربارش کنن یا منطقی پشتش باشه
چون خودشون با حرف افراد ناراحت نمیشن همین حس و نسبت ب بقیه دارن
عموما کارهاشونم از رو احساساتشونه
مثلا صب ب صب ک پا میشن ب جای این ک ب خودشون برسن میرن ب باغچشون سر میزنن
میرن سراغ حیوون خونگیشون و ....
این کارا از رو احساساته بیشتر ک ب عمل تبدیل میشن
شاید هم هیچ منطقی از نظر خودشون نداشته باشه ولی باعث سرزندگیشون میشه
در کل شاید ی سری از تصمیماتشون خودآگاه باشه ولی اون نحوه ی زندگی و تصمبمات روزمره ناخوداگاه اند
ولی برعکس ی سری افراد هستن ک میخان ادای این افراد و در بیارن
تا ی جاهایی هم میتونن پیش برن ولی چون خودشون دارن کنترل میکنن هر چقدر هم ک بتونن کنترل داشته باشن رو خودشون ولی بازم ی جایی و ی جوریی ی گافی میدن.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : ســودای درون

به نقل از anahita.sh :
نه همیشه. بعضی وقتا کاملا منطقی عمل می کنیم و احساس رو دخالت نمیدیم. در چنین شرایطی جملات ما هم بر اساس احساس نیست.
یا در بعضی از شرایط به دلیل رودربایستی (یا موار مشابه) خودمون رو گول میزنیم و احساسمون رو بیان نمیکنیم. این هم به گوینده بستگی داره و هم به شنونده. اگه گوینده موضوع رو درست و با شیوه های موثر بیان کنه و شنونده هم انعطاف پذیر باشه یا حداقل مطلق گرا نباشه، انگیزه یا تو مراحلی که تاثیرگذاری بیشتری داشته باشه اراده رو تو اون شخص به وجود میاره و باعث تغییر اونا میشه.
به نظرم اگه شخص ادم منطقی باشه تاثیر میذاره اما اگه آدم غیرمنطقی و خرافه پرستی باشه، نمیتونه حسی منطقی داشته باشه.

واقعاً مرز بین منطق و احساس مشخصه ؟ یعنی وقتی چیزی رو میگی واقعاً مطمئنی صرفاً "تحت تاثیر" قرار نگرفتی و داری با منطق ۱۰۰% و از خودت میگیش ؟

به نقل از anahita.sh :
یعنی ضمیر خودآگاهمون هیچ نقشی نداره؟
+
مثلا چه اتفاقاتی؟ اینکه بگیم یه اتفاقاتی میافته توجیح نمی کنه و نمی تونیم بفهمیم که یه فرضیه درسته یا غلط.

بنظر من ضمیر خودآگاه تو تصمیم گیریا خیلی اثرش کمه و درواقع منشا همه ی تصمیم گیریا اول ناخودآگاهه ..

با توجه به چیزایی که گفتین میشه اینجور نتیجه گرفت که تو "بیان" چیزایی که تو ذهنمونه ، طرف مقابل یه نقش اساسی داره برامون . یعنی اینکه بدونیم کسی که مقابلمونه چی ازمون "انتظار" داره خیلی رو بیانمون تاثیر میزاره . پس اگه اینطور باشه و همیشه چیزی که تو ذهنمون هست رو بیان نمیکنیم ، چطور میشه فهمید واقعاً کی داره به چی فک میکنه ؟ یا چی مد نظرشه ؟ یا نظر واقعیش چیه ؟
 

اردلان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,501
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
زیادن حال ندارم بگم
دانشگاه
عباسقلی خان
رشته دانشگاه
نرفتم ک هنوز
پاسخ : ســودای درون

به نقل از Madmazel Fairy Tale :
واقعاً مرز بین منطق و احساس مشخصه ؟ یعنی وقتی چیزی رو میگی واقعاً مطمئنی صرفاً "تحت تاثیر" قرار نگرفتی و داری با منطق ۱۰۰% و از خودت میگیش ؟

بنظر من ضمیر خودآگاه تو تصمیم گیریا خیلی اثرش کمه و درواقع منشا همه ی تصمیم گیریا اول ناخودآگاهه ..

با توجه به چیزایی که گفتین میشه اینجور نتیجه گرفت که تو "بیان" چیزایی که تو ذهنمونه ، طرف مقابل یه نقش اساسی داره برامون . یعنی اینکه بدونیم کسی که مقابلمونه چی ازمون "انتظار" داره خیلی رو بیانمون تاثیر میزاره . پس اگه اینطور باشه و همیشه چیزی که تو ذهنمون هست رو بیان نمیکنیم ، چطور میشه فهمید واقعاً کی داره به چی فک میکنه ؟ یا چی مد نظرشه ؟ یا نظر واقعیش چیه ؟
همه چیز تاثیرپذیر از همون ضمیر ناخودآگاهه
حتی وقتی فرد داره فک میکنه الان با منطق صددرصد حرفی رو میزنه،عملی رو انجام میده و ... بازم ضمیر ناخودآگاهشه
من خودم ی چیزی تو وجودم هستش ک اگه خودمو بکشم هم ریاضی رو دوس نمیدارم.
حالا این ملکه ی ذهنم شده و تو ضمیر ناخودآگاهم ی چیزی وا3 این موضوع ثبت شده
حالا مثلا 5روز قبل امتحان ریاضی ترم دو :
مامانم:بیا منطقی حرف بزنیم
من :باشه
(مباحثی مربوط ب ریاضی و نمره و ... )
من باید بشینم و ریاضی رو بخونم
الان هرکی من و ببینه میفهمه ک با منطق صددرصد دارم میحرفم و الان ضمیر خوداگاهم فعاله ولی بازم چ بخوام و چ نخوام تحت تاثیر ی سری فاکتور هام و باز اون ضمیر ناخودآگاه بد از مدتی میاد سره جاش
نتیجه:
1-مرز بین منطق و احساس کاملا مشخصه و میشه اینو از رو رفتار افراد فهمیدش.
2-چون آدم تو بعضی مواقع میتونه خودش تصمیم بگیره ک ضمیر ناخوداگاهش مسلط بشه بهش یا خودآگاهش،وقتی ک میگه (واقعا مطمین ام)مطمینه ولی این ب مرور زمان اثر خودشو از دست میده و باز روز از نو و روزی از نو


من 50درصد با این حرفت موافقم ک ضمیر خودآگاه تاثیرش کمه
تو اون پست قبلیم درباره ی نقششون فک کنم بقدر کافی توضیح دادم ولی...
ی سری کارا و خصوصیات و اخلاقیات و ... تو ضمیر ناخودآگاهمون ثبت شدن ک قابل تغییر در اکثر موارد نیستن و انسانایی ک اینجورین،آره منشا تصمیم گیریاشون ناخوداگاه
ولی حالا اونوره قضیه انسانایی هستن ک میخوان م3 این گروه باشن
این جاست ک اون 50درصد مخالفتم میاد


حالا وا3 طرف مقابل،افراد گروه اول چون ی سری خصایل دارن فک میکنن ک بقیه هم همچین حسی دارن تقریبا و زیاد رو افکار و احساسات طرف مقابلشون وا3 حرف زدن و بیان عقاید و ... توجهی نمیکنن و تاثیر زیادی رو بیانشون نداره
ولی حالا افراد این گروه دوم،چون خودشون ی شناخت نسبی از اینکه کی چی حس میکنه،کی چی دوس داره و ... دارن وا3 بیان عقاید و ... ب طرف مفابل اول طرف رو میسنجن و این کار ر و بیانشون تاثیر بسزایی داره


اما سوالت
همه ی این ها امکان پذیرن ب شرطی ک با افراد و اشخاص متفاوت و دارای شخصیت های متفاوت نشست و برخاست داشته باشی
همه ی اینا قابل فهم و درک میشن برات
 
  • شروع کننده موضوع
  • #11

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : ســودای درون

فقط یه چیزی رو بگم ، میشه انقد بحث رو روانشناسی نکنین ؟ بیشتر رو پایه های عصب شناسی میخوایم این مسائل رو بررسی کنیم نه تجربه های شخصی .
 

anahita_ashg

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
1,240
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
همدان-رشت
پاسخ : ســودای درون

به نقل از Madmazel Fairy Tale :
واقعاً مرز بین منطق و احساس مشخصه ؟ یعنی وقتی چیزی رو میگی واقعاً مطمئنی صرفاً "تحت تاثیر" قرار نگرفتی و داری با منطق ۱۰۰% و از خودت میگیش ؟
مسلما نه. مرز مشخصی ندارن و در افراد مختلف، تو شرایط مختلف، تو مکان ها و زمان های متفاوت فرق میکنه. اما اگه سعی کنی منطقی رفتار کنی بیان منطقی تر از قبل میشه اما حرفات 100% منطقی نیست. مثلا اگه قبلا 50% حرفات منطقی بوده، با کنترل احساساتت سعی در جهت منطقی بودن میتونی اون درصد رو به 60 یا 70 برسونی. البته احساسات گاهی اونقدر قوی هستند که نشه کنترلشون کرد. پس باید موقعیت رو در نظر گرفت.
به نقل از Madmazel Fairy Tale :
با توجه به چیزایی که گفتین میشه اینجور نتیجه گرفت که تو "بیان" چیزایی که تو ذهنمونه ، طرف مقابل یه نقش اساسی داره برامون . یعنی اینکه بدونیم کسی که مقابلمونه چی ازمون "انتظار" داره خیلی رو بیانمون تاثیر میزاره . پس اگه اینطور باشه و همیشه چیزی که تو ذهنمون هست رو بیان نمیکنیم ، چطور میشه فهمید واقعاً کی داره به چی فک میکنه ؟ یا چی مد نظرشه ؟ یا نظر واقعیش چیه ؟
درسته ما همیشه چیزی رو که تو ذهنمون هست بیان نمیکنیم. خیلی وقت ها بخاطر احترام به بزرگ ترا یا افرادی که موقعیتی بالاتر از ما دارن یا برای حفظ موقعیت اجتماعی خودمون رو احساسمون سرپوش میذاریم و به اصطلاح حرف دلمون رو نمیزنیم.
+
در مورد سوالات هم با اردلان موافقم. با نشست و برخاست کردن با افراد از گروه های مختلف به یه درک کلی از چگونگی تفکرات و احساسات هر گروه پی میبریم. البته این کار در ابتدا مشکل هست اما رفته رفته آسون تر میشه.
 

اردلان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,501
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
زیادن حال ندارم بگم
دانشگاه
عباسقلی خان
رشته دانشگاه
نرفتم ک هنوز
پاسخ : ســودای درون

به نقل از Madmazel Fairy Tale :
فقط یه چیزی رو بگم ، میشه انقد بحث رو روانشناسی نکنین ؟ بیشتر رو پایه های عصب شناسی میخوایم این مسائل رو بررسی کنیم نه تجربه های شخصی .
سلام
عذر میخوام ولی من یک چهارم حرفامم تجربه ی شخصی نیستن
مثالایی هستن ک ملموس بودن میزنم :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #14

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : ســودای درون

خب و یه سوال دیگه ، اگه این فرض رو که علایق یه فرد وقتی "بیان" میشه لزوماً همون چیزی نیست که ایشون واقعآً بهش "فکر میکنه و باور داره" ، چطور میتونیم بفهمیم یک نفر واقعاً چی دوست داره و به چی فک میکنه ؟!
 

اردلان

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,501
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
زیادن حال ندارم بگم
دانشگاه
عباسقلی خان
رشته دانشگاه
نرفتم ک هنوز
پاسخ : ســودای درون

به نقل از مـı د مـϟ ز ـℒ.• :
خب و یه سوال دیگه ، اگه این فرض رو که علایق یه فرد وقتی "بیان" میشه لزوماً همون چیزی نیست که ایشون واقعآً بهش "فکر میکنه و باور داره" ، چطور میتونیم بفهمیم یک نفر واقعاً چی دوست داره و به چی فک میکنه ؟!
سلام


این موارد کلا از رو احساسات فرد چشمه میگیرن
احساسات هم اون درون مایشون برمیگرده به سمت ضمیر ناخودآگاهمون(پستای قبلیم)
پس اون چیز کلی که میشه از علایق فرد استنباط کرد همون هایی هستن که اون فرد بهشون باور داره
ممکنه ک درصدی تو چیزهای جزئی متفاوت باشه ولی در حالت کلی همونان
 

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : ســودای درون

فکر می‌کنم تصمیم‌گیری ما خیلی راحت تحت تأثیر قراره می‌گیره؛ مثلاً تبلیغ یک وسیله رو می‌بینیم و به این نتیجه ‌می‌رسیم که به اون وسیله احتیاج داریم (در حالی که نداریم). این‌جا، تصمیم‌گیری ما تحت تأثیر قرار گرفته.

+، به نظرم چیزی که افراد می‌گن می‌تونه خیلی با چیزی که فکر می‌کنن فرق داشته باشه. به دلایل مختلف نمی‌گنش از جمله اینکه ممکنه فکر کنن حرفشون مورد تأیید بقیه قراره نگیره یا شرایط طوری باشه که گفتن اون حرف در اون موقعیت خاص درست نباشه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #17

Madmazel Fairy Tale

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
522
امتیاز
1,892
نام مرکز سمپاد
فرزانـ/̵͇̿̿/'̿'̿̿̿ ̿ ̿̿ ½
شهر
Minsk
دانشگاه
BSMU
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : ســودای درون

به نقل از نسترنّگار :
فکر می‌کنم تصمیم‌گیری ما خیلی راحت تحت تأثیر قراره می‌گیره؛ مثلاً تبلیغ یک وسیله رو می‌بینیم و به این نتیجه ‌می‌رسیم که به اون وسیله احتیاج داریم (در حالی که نداریم). این‌جا، تصمیم‌گیری ما تحت تأثیر قرار گرفته.

+، به نظرم چیزی که افراد می‌گن می‌تونه خیلی با چیزی که فکر می‌کنن فرق داشته باشه. به دلایل مختلف نمی‌گنش از جمله اینکه ممکنه فکر کنن حرفشون مورد تأیید بقیه قراره نگیره یا شرایط طوری باشه که گفتن اون حرف در اون موقعیت خاص درست نباشه.

هوم پس دو تا چیز رو خیلی راحت میشه از هم جدا کرد . یا ما "میدونیم" که داریم واقعیت درونیمون رو میگیم یا نمیگیم یا "نمیدونیم" و چون "تحث تاثیر" قرار گرفتیم فقط "فک میکنیم " که داریم واقعیت رو میگیم . پس در واقع اگه راهکارش رو بلد باشیم خیلی راحت میشه آدما رو جوری تحت تاثیر قرار داد که دقیقاً کارایی رو بکنن که ما میخوایم . و در عین حال خوشحال و شاد و خندان باشن ! حالا یه سوال ، واقعاً برداشتی که من داشتم درسته ؟!

یعنی واقعاً امکان داره ما چیزی رو "نخوایم" ولی جوری رفتار کنیم که ینی میخوایمش و خودمونم فک کنیم که خواستنی ترین چیزیه که همیشه میخواستیمش ؟! :-?
 

...roze...

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
307
امتیاز
1,371
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
مشهد
پاسخ : ســودای درون

من به شخصه 80 درصد تصمیم گیری هام منطقی هستن و در سطح خود آگاهانه انجام می شن ولی به هر حال 20 درصد هم بدون منطق و عجولانه است ولی خوب نمیشه گفت تو اون 20 درصد همیشه موفق نبودم...
 

sara mathers

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
127
امتیاز
309
نام مرکز سمپاد
FARZANEHGAN III KARAJ
شهر
کرج
پاسخ : ســودای درون

به نظر من بیشتر به شدت احساس بستگی داره بعد از اون به میزان منطقی بودن هر فرد و محیط و افرادی که پیش اون فرد هستن هم بستگی داره.مثلا فرض کنین به یه نفر آدم منطقی توی یه محیط رسمی و پیش کسایی که با اونا رو در وایسی داره یه احساس شدیدی دست میده و تمام اون عوامل بالا باعث میشه تمام سعیش رو بکنه تا احساسش رو بروز نده.اما اگه احساس خیلی خیلی شدید بشه اون دیگه نمی تونه خودش رو کنترل کنه و احساسش رو بروز میده.در نتیجه به نظر من در این مواقع کشمکش شدیدی هست بین احساس و منطق و هر کدوم که قوی تر باشه غالب میشه و فرد بر طبق اون عمل میکنه. :D
 

fateme.n

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
629
امتیاز
2,398
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجفآباد
سال فارغ التحصیلی
1394
رشته دانشگاه
کامپیوتر
پاسخ : ســودای درون

خیلی وقتا کارام عجولانست البته شاید بخاطره اینه که مثه یه عادت شده و بازم تصمیمی هم که با فکر و منطقه صددرصد تحت تآثیره احساسات قرار میگیره البته به فرد هم بستگی داره که چقدر به احساساتش اجازه ی دخالت میده توی کاراش و چقدر منطقیه!
 
بالا