برگزیده مکالمات

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع naseri
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : برگزیده مکالمات

شری دوستم:زن عموم انقد هنرمنده...نقاشیاش محشره...(ی رب تعریف از زن عمو جان)
من:زن عموت ازدواج کرده... :-L :-L :-L
 
پاسخ : برگزیده مکالمات


so, first, there was play station. aka, ps1
then ps2, then ps3, and now ps4
and that makes sense
you'd think after xbox, there'd be xbox 2
but no, next came xbox 360
hmm? and now after 360, comes xbox one
why "one" ?
maybe thats how many seconds of thought they put into naming it
=))

از دیالوگ های شلدن. :)))))
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

من : ببخشید شما چجوری میرید شهرتون؟
اون : من یه خواهر دارم :|
من : خب چه ساعتی میرسین؟
اون : 8-|
من : باشه خدافظ
:-"
مکالمه من با یکی از همکلاسیا ملت نمیدونم چی میزنن کلا تو یه فاظ دیگن :-/
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

پسرعموی 6 سالم و من تو پارک
علیرضا:اهای خانوم شماره می دی؟ B-)
من:مگه تو خودت ناموس نداری؟
علیرضا:چرا دارم گذاشتمش خونه
خودم اومدم عشق و حال :D :D
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

به نقل از Mohad :
این عاغاهه کیع؟
[nb]آواتارش
fa31dp6y8oxutcsi46i.jpg
[/nb]

به نقل از Tinα :

به نقل از Mohad :
اوهوع چ خوشکله یکیشم برا من جور کن کی این قد با سلیقه شدی بلا! =)) :))

به نقل از Tinα :

به نقل از Mohad :

به نقل از Tinα :

به نقل از Mohad :
=))
این ک شوورته!!!!

به نقل از Tinα :
شورت ؟ نه عزیزم شورت اینه
2185481.png

به نقل از Mohad :
=)) روانی رد دادی شب المپیادی ب خدا من حرفی ندارم در حد مرگ قانعم الان! :))
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

این تقریبا مکالمه هروزه منو داداشمه(10سالشه) :-"
داداشم وقتی این پا اون پا میکنه،میدوئه(؟)درجا میزنه و....
من_دستشویی داری؟ :-? :>
_نه...دارم ورزش میکنم :-??
.
.
.
قیافه داداشم بعد 10 دقیقه :-& :-&
و
هجوم اوردنش به دستشویی.. :-" 8-|
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

این مکالمه بین یکی از دوستام و معلم شیمی مون هست :

معلم _ واقعا احمقی
دوستم_ ااا ... نه آقا
_ میخوای بهت ثابت کنم ؟! B-)
_ بعله
_ نگاه کن احمق با حٌمق هم خانواده است و حمق یعنی نادانی ... تو هم که همه چیزو نمیدونی پس احمقی :-[
_آقا پس یعنی شما و باباتونو هفت جد و آبائتون احمقین دیگه :-" :D

معلم : :| X-( :((
دوستم : :> :-h
ما همه =))
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

من و بابام پشت تلفن:
بابا:سلام کلاست هفت تموم میشه یا هفت و ربع؟
من:هفت
بابا:خوب من هفت بیام یا هفت و ربع؟
من:کاری ندارم تو مدرسه همون هفت.
بابا:باشه پس من تا هفت و ربع میام :-< :)) :))
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

+ چه چاق و تپل شدی ، دختر !
- عظمت در نگاه توست ، نه در انچه که بهش می نگری ..
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

من خطاب به معلم جبر و احتمال

من : "آقای x !"

آقای x : "بله!"

من : "اگه بلد نیستین کلاس رو اداره کنید دیگه سال بعد نیاید" :))

یکی دیگه

معلم زبانفارسی:کل یوم کربلا و کل ارض عاشورا :|
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

-می بینی ترو خدا؟

+Re khAli losan

-هوم منم موافقم! خیلی لُسن!

+bemir!khodeto maskhare kon :/

اینم شده سرگرمی هرروزه ی ما :/
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

به نقل از M.E... :
حاجي رو ول كن ديگه!
هنوز كه نتمرگيدي :D
به نقل از ملیــڪا :
چرا بابا رفتم یه 5دقه تمرگیدم دیدم نمیتونم بتمرگم 2باره اومدم :)) :-"
به نقل از M.E... :
تو روح نا متمرگتت :))
به نقل از ملیــڪا :
به نقل از M.E... :
احمق بعدن ميشيني عر ميزني كه چرا مهناز گف بتمرگ نتمرگيدم :))
به نقل از ملیــڪا :
خب تمرگم نمیاد :))
به نقل از M.E... :
خاك تو سرت! :))
اصن نتمرگ :))
به نقل از ملیــڪا :
تو چرا نمی تمرگی اصن؟؟؟
این وقت ظهر برو بتمرگ خواهر جان :D
به نقل از M.E... :
من كجا برم بتمرگم خب؟! :))
واسه چي بتمرگم!؟
كلي انتظار اين روزا رو كشيدم حسووود :))
به نقل از ملیــڪا :
اه کثافته نتمرگیده :))
به هر حال که تو هم پارسال این موقعا در حال تمرگیدن بودی و من سال دیگه این موقعا در حال نتمرگیدن خواهم بود!! :))



چی گفتم اصن :)) :-"
به نقل از M.E... :

و این شد که ما رفتیم تمرگیدیم :-"
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

من و اسمشو نبر
من : ﻳﮑﻴﻪ ﺩﻧﺒﺍﻝ ﺯﻥ ﻣﻴﮕﺮﺩﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﻣﻌﺮﻓﻴﺖ ﮐﻨﻢ ؟ :))
اسمشو نبر : آره :((
- ﮐﯽ ﺑﻴﺎﻥ ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ ؟
- هر چه زودتر ;;)
- ﺣﺘﯽ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﯼ ﺑﭙﺮﺳﯽ ﮐﻴﻦ + ﺟﺪﯼ ﺟﺪﯼ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻣﻴﮕﻢ ﺑﻴﺎﻧﺎ !
-حالا کین؟ :-"
- پسر ﮐﺎﻭﻳﺎﻧﯽ کتاب فروشه !
- کصاففففففففط! :)) =))
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

دیروز با داییم بحث میکردیم بعد ایشون گفتن خب حالا قراره کدوم تنب قبول شی بزرگ یا کوچیک؟؟؟ :-<
بنده هم گفتم شما قراره کی عازم سربازی شی این ماه یا ماه دیگه؟؟؟ :D
بعد با لحن حرص دراری گفت شما قراره کی عمه شی امروز یا فردا؟؟؟؟؟؟؟ :-s :-s :-s
اصلا لال شدم لامصصصب هیچ جوابی براش نداشتم :))
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

مکالمه منو داداشم توی تلگرام(من توی اتاقم و داداشم توی آشپزخونه)

من:یه لیوان آب برام بیار
داداشم:برو بابا
من:مودمو قطع میکنم آ
داداشم:سرد باشه یا معمولی؟؟
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

من (تو sms): چیه لعنتی؟ چرا انقد زنگ میزنی؟ دست از سرم بردار دیگه...چی میخوای ازم؟؟!!!


مزاحم تلفنی محترم: دوستت دارم عزیزم، میخوام باهم باشیم


من: مگه تو منو میشناسی؟!! :o :o :-/


مزاحم: نههههههه...راستی بچه کجایی؟




*یعنی عاشق صداقتش شدم :)) :))
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

من و داداشم از روزی که مدسه ها تموم شده:
من: پاشو بیا کتاباتو مرتب کن!
داداشم: باشه فردا
من : از روزی که تعطیل شدی هی میگی فردا فردا....پاشو بهت میگم!!!
داداشم:خوب منکه سر حرفم هستم از اولم گفتم فردا....
من: پپپپپاااااششششوووو
داداشم: مرد و حرفش....گفتم فردا یعنی فردا.
من: یه ماهه داری میگی فردا...پاشو...زود...
داداشم:نمیش!الان فوتبال داره....فردا
من: گفتم پاشو
داداشم:گفتم پاشو
من: جدی گفتم
داداشم : جدی گفتم
من: مسخره بازی درنیار....پاشووو
داداشم: مسخره بازی در نیار....پاشووو
من : ادامو درنیار
داداشم : ادامو در نیار
.
.
.
همین طوری هرچی میگم تکرار میکنه تا خسته میشم و بی خیالش میشم....ولی فردا دیگه نمیتونه بهونه بیارهِ.... ~X(
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

آرمين : گرمته؟

من: :لایک

آرمين: يني امروز نمياي سينما؟

من: :ضدلایک
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

اندر احوالات ـه بیکاری :/

ax1.JPG
 
پاسخ : برگزیده مکالمات

cmz8_2015-07-06-20-00-42.png


خیلی مشخصه زده به سرم :))
 
Back
بالا