تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

[ریـحـانـه]

با سلام!
خب، با توجه به پیشنهادهایی که تو تاپیک انتخاب فیلم برای تماشای گروهی پنجم دادین و با بررسی هایی که شد فیلم اسب حیوان نجیبی است، به کارگردانی عبدالرضا کاهانی برای تماشای گروهی این بار انتخاب شد.

خلاصه ی فیلم: چند نفر از ساعت ده شب تا حوالی بامداد ناخواسته با هم همراه می شوند ...

عوامل فیلم:

فیلمنامه: عبدالرضا کاهانی
فیلمبردار: محمدرضا سکوت
تدوین گر : شیما منفرد
صدابردار: جهانگیر میرشکاری
طراح چهره‌پردازی: نوید فرح‌مرزی
طراح لباس: فرحناز نادری
موسیقی: کارن همایونفر

ژانر فیلم: کمدی سیاه/اجتماعی

لازم به ذکره که این فیلم، جایزه ی ویژه انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران و تندیس جشن خانه ی سینما برای بهترین بازیگر نقش اول مرد برای رضا عطاران رو هم در کارنامه داره.
در مورد کارگردان این فیلم می تونید اینجا بخونید.
برای آشنا شدن با نقد هم میتونید اینجا رو بخونید.

تاپیک تا 10 تیر قفل میمونه، بعد باز میشه و راجع بهش بحث میکنیم!

 

[روژین د.]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

به خاطر مشکلاتی که تو اطلاع رسانی پیش اومد و احتمالاً هنوز خیلی‌ها فیلم رو ندیدند، با هماهنگی ای که با ریحانه شد، تاپیک تا 15 تیر قفل می‌مونه بعد باز میشه.
تا اون موقع وقت دارید که فیلم رو تهیه کنید و ببینید.

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

خب، امروز 15 تیره. تاپیک باز میشه!

 

[persianboy1373]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

فیلم جالبی بود از نظر من...
شروع فیلم آهنگ گوگوش رو یه مرد میخوند(به نظرم رضا عطاران بود)...
اول فیلم واقعا فکر کردم عطاران پلیسه...مثل همیشه قشنگ بازی کرد...کج بودن چشمهاشم نکته ی بانمکی بود که هی فکر میکرد دسته ی موتور کجه!
فقط من برام سوال پیش اومد به پسره چه کارتیو به عنوان افسر نیروی انتظامی نشون داد؟

بازی باران کوثری رو هم دوست دارم، خیلی طبیعی و با انرژیه...بالاخره مادر کارگردان داشته باشی همین میشه دیگه!!
نکته ی قابل ذکر دیگه بازی کردن کارن همایون فر بود که خودش آهنگساز فیلم هم بود و تو فیلم نقش یه نفر که آموزشگاه موسیقی داره رو بازی کرد!!
اون صحنه ای که عطاران به زن معتاده گیر میده خیلی خوب بازی شده بود...واقعا عصبی بودنه زنه رو حس کردم!
فقط آهنگی که باران کوثری با گوشیش میذاشت دفعه ی آخر یکم حوصله مو سر برد...!
دوسته پسره که رفت از عروسی آوردش بیرون هم خیلی قشنگ نقش این اوا خواهرا(!!!!) رو بازی میکرد!!

نکته ی دیگه ای به ذهنم برسه میگم!
در کل راضی بودم!

 

[م.ز]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

در کل خوشم نیومد.
به نظرم زیاد خوب نبود.
اول اولش اون اخطار مسخره ای که میاد نوشته به صلاحدید بزرگترها و اینا دیده بشه خیلی مسخرست.
عطاران یه جوری حرف میزد که اگه مثلن لهجه بود خیلی بد بود.
کج بودن دسته ی موتور ایده ی خوبی بود ولی کلن تو تمامه فیلم از یه سوژه هی استفاده میکرد که دیگه آدم با خودش میگفت خُب بسّه دیگه.
اینکه باران کوثری دنبالشون راه افتاده بود و هیشکی بهش نگفت نیا و اینا بی منطق بود.
بازی همون اوا خواهره روانیم کرد و آهنگ گوش دادن باران کوثری.
به نظرم خیلی بچه بازی کرده بود.
موضوعشم خوشم نیومد.
در کل چیزه خوبی نبود.
یه چیز دیگه اینکه اسم فیلم خوب بود و ایده ی خوبی بود در کل.

 

[melika.m.r]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

از اسم ـش خوشم اومد. ایده یِ جالبی داشت.
انتخاب بازیگر ـش هم خوب بود واقعا" !
از ایده یِ کلّی ِ ماجرایِ فیلم هم راضی بودم. این که یهو یه عالمه آدم با مشکلاتشون، درگیرِ یه ماجرا می شن ُ بعد به هم مربوط ـن ، چیزه خوبی بود جدّی !
بازیِ باران کوثری ُ دوست داشتم . اینکه کارن همایون فر بازی کرده بود هم خوب بود ! مهتاب کرامتی خیلی نقشِ متفاوتی با نقش ـایِ قبلش داشت که به نظرم خوب ـم تونسته بود درش بیاره !
از کارایِ متفاوتِ عطاران ـم بود. جدی خوشم اومد از سیستم ـش. مخصوصا" ازین داستانِ چشم ـاش !

به نظرِ من فیلمی بود که ارزشِ دیدن داشت ! برخلافِ وقتی که اسمِ بازیگراشُ دیدم ، واقعا" به نظرم باید دید ـش.

 

[nbalinparast]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

من راستش خیلی خوشم نیومد
ایده ی رابین هود بازی عطاران زود لو رفت ولی ایدهی پلیس نبود و مجرم بودن خوب بود.
اسمش خوب بود.
باران کوثری ظاهرش مثل فیلم"تقاطع" بود ولی مهتاب کرامتی خوب بود.
اینکه پانته آ بهرام فقط صداش بود جالب بود.
تیتراژش چیز جدیدی بود و بر خلاف قوانین همیشگی.

 

[آلا ح.]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

منم از فیلم راضی نبودم.. یعنی اولش فکر می کردم که خیلی بهتر از اینا میتونه باشه....
همه ی بازیگرا به نظرم توش خیلی خوب بازی کرده بودن خیلی خوب ...
داستان روند آرومی داشت هیچ جاش هیجان نداشت....
حتی می شد آخر داستان رو حدس زد...
به نظرم نکته مثبتش جز بازی خوب ، این بود که همشون با تمام ویژگی های شخصی و مشکلاتشون می خواستن به دوستشون کمک کنن! همشون ویژگی های بد داشتن اما نمیتونستی هم بگی اینا آدمای خیلی بدی ان!

 

[pucy cat]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

منم زياد راضي نبودم
باران کوثري خوب بود
اسم فيلم جالب بود خوشم اومد
تيتراژهم باحال بود
ايده هاي جالبي توي فيلم بود
درکل قابل تحمل بود

 

[پگاه 1717]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

من از اون تیکه ایش خوشم اومد که میره خونه اون پسره ( بابک حمیدیان؟ ) بعد اون خانومه هم هست دیالوگ ها دقیق یادم نیست ( من این فیلمو اون موقع که سینما ها اکران بود دیدم) که خانومه میگه من زنگ میزنم پلیس رضا عطاران میگه منم میگم داشتین چیکار میکردین خانومه میگه ما که کاری نمیکردیم رضا عطاران میگه اگه من بگم یعنی میکردین

به نظرم این مستبد بودن پلیس ها و ترسی که توی مردم ایجاد میکنن رو دقیقا نشون میده که نیروی انتظامی و پلیس به جای اینکه حس اطمینان و امنیت بدم به آدم کاملا برعکس هم میتونن عمل کنن! و اینکه اون شهروند بدبخت هیچکاری نمیتونه بکنه

یه چیز دیگه هم اینکه این همه اتفاق توی شب موقعی که آدم شاید فکر کنه شهر خوابه ولی این همه اتفاق و این همه آدم های درگیر

من در کل چیزی که از این فیلم بیشتر واسه ام برجسته بود همین بود که مردم در برابر پلیس حس درموندگی میکنن همه ناخواسته باید کوتاه بیان دستگیر بشن یا رشوه بدن یا ... اینکه یه یونیفرم یهویی به تو این همه زور و قدرت میده بدون اینکه اهمیتی داشته باشه تو واقعا کی هستی

( از تیکه ی اشکان خطیبی هم خوشم اومد + اون سکانسی که پارسا پیروز فر و مهتاب کرامتی (؟ اسماشونو قاطی میکنم من ) تو ماشینن پارسا پیروز فر میگه "منم اگه هما نبود تو رو بیشتر دوست داشتم" )

 

[persianboy1373]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

من از اون تیکه ایش خوشم اومد که میره خونه اون پسره ( بابک حمیدیان؟ ) بعد اون خانومه هم هست دیالوگ ها دقیق یادم نیست ( من این فیلمو اون موقع که سینما ها اکران بود دیدم) که خانومه میگه من زنگ میزنم پلیس رضا عطاران میگه منم میگم داشتین چیکار میکردین خانومه میگه ما که کاری نمیکردیم رضا عطاران میگه اگه من بگم یعنی میکردین

به نظرم این مستبد بودن پلیس ها و ترسی که توی مردم ایجاد میکنن رو دقیقا نشون میده که نیروی انتظامی و پلیس به جای اینکه حس اطمینان و امنیت بدم به آدم کاملا برعکس هم میتونن عمل کنن! و اینکه اون شهروند بدبخت هیچکاری نمیتونه بکنه

یه چیز دیگه هم اینکه این همه اتفاق توی شب موقعی که آدم شاید فکر کنه شهر خوابه ولی این همه اتفاق و این همه آدم های درگیر

من در کل چیزی که از این فیلم بیشتر واسه ام برجسته بود همین بود که مردم در برابر پلیس حس درموندگی میکنن همه ناخواسته باید کوتاه بیان دستگیر بشن یا رشوه بدن یا ... اینکه یه یونیفرم یهویی به تو این همه زور و قدرت میده بدون اینکه اهمیتی داشته باشه تو واقعا کی هستی

( از تیکه ی اشکان خطیبی هم خوشم اومد + اون سکانسی که پارسا پیروز فر و مهتاب کرامتی (؟ اسماشونو قاطی میکنم من ) تو ماشینن پارسا پیروز فر میگه "منم اگه هما نبود تو رو بیشتر دوست داشتم" )

دقیقا به نظرم علت انتخاب فیلم که "اسب حیوان نجیبی است" همین درموندگی مردم در عکس العمل مقابل نهادی مثل نیروی انتظامیه...
پگاه نکات خیلی جالبی گفت...دقیقا همونجا که گفت منم اگه هما نبود بیشتر دوست داشتم!! جالب در رفت از قضیه...
ضمنا این که نشون میداد کسایی که در زمینه ی هنر کار میکنن زیاد اوضاع مالی مساعدی ندارن و اصطلاحا هشتشون گرو نهشونه قابل تامل بود...
عصبی بودن جامعه و رفتارای ناگهانی و انفجاری و یه هو ناراحت شدن و دوباره آروم گرفتن، خنده های عصبی و وسواس(راننده ی تاکسی که تمیز میکرد ماشینو پلاستیک رو صندلیا رو نمیکند) معتقدم به تصویر کشیدن همه ی اینا و طبیعی جلوه کردنش خیلی نکات مثبتی بود و به نظرم یه کم دور از لطفه بگیم خوشمون نیومد..هر چند نظر شخصی دوستان محترمه، ولی به نظرم به عنوان یک اثر سینمایی تو سینمای ایران با این همه محدودیت اثر ارزشمندی بود که خیلی از واقعیات و ناراحتی ها و بیماری های روحی شایع تو جامعه رو نشونمون داد...توی خیلی از آثار دیگه سعی در پنهون کردن ناراحتی ها دارن و میخوان جامعه را خیلی شاد و نرمال نشون بدن، در حالی نظر خود من اینه که حقیقت جامعه مون به این چیزی که تو این فیلم دیدیم نزدیک تر بود...

 

[Shaghayegh11]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

فیلم بسیار زیبایی بود.از اون فیلمایی هست که آدم دوست داره چندین بار ببینه و هر دفعه که میبینه لذت می بره و یه چیزی که قبلا نفهمیده بود و میفهمه.کلا فیمایی که تو یه روز اتفاق می افتن مثه همین فیلم با مثلا چهارشنبه سوری یا دریاره ی الی یا عیار 14 و..،فیلمایی هستن که جزئیاتی دارن که آدم باید رو فیلم ریز بشه و وقتی که به نکات پی می بره،فیلم بسیار جذاب میشه.
بازی حبیب رضایی و کارن همایون فر بسیار زیبا بود.اون تیکه ای که ندا زنگ میزنه به مسعود،بعد مسعود میگه بیشتر پول جور شده،تو جورشده بدون،و خودش داره گریه میکنه،واقعا منو تحت تاثیر قرار داد و گریم گرفت.تیک پیروزفر هم در نوع خودش جالب بود.
دوست داشتم دلیل زندون رفت رضا عطارانم بدون.کسی که این کارو میکنه یا مثلا سکانس اول که سنگ اون خونه رو میندازه و خودش پولشو میده،چه دلیلی داشته که افتاده زندان!
یه چیزی یادم رفت.بازی بابک حمیدیان عالی بود.عالی.

 

[ibtkm]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

از تیتراژ فیلم به بعد واضح‌ترین نکته‌ای که به چشم می‌خوره اینه که از موسیقی فیلم هیچ خبری نیست و صداها فقط و فقط صدای دیالوگ آدم‌هاست که به نوعی هدف این بوده که :
۱. جدیت فیلم افزایش پیدا کنه.
۲. تمرکز به سمت دیالوگ‌ها منحرف بشه.
۳. فیلم واقعی‌تر جلوه بکنه.

اینکه نقش مامور رو رضا عطاران بازی می‌کنه می‌شه از اول فیلم حدس زد که رگه‌هایی از طنز در این فیلم وجود خواهد داشت که رفته رفته باهاش مواجه می‌شیم. نکته‌ای که وجود داره نحوه‌ی برخورد مردم با رشوه‌گیری این ماموره هست. مردم گویی برخورد می‌کنند که انگار کاملا با این قضیه آشنا هستن و اصلا چیز عجیبی نیست. به عبارتی کاملا احساس کردم که بر خلاف بسیاری از فیلم‌ها ایرانی، در این فیلم به شعور بیننده توهین نشده!

و خب این فیلم واقعا داره چیزای واقعی و رایج جامعه رو نشون می‌ده مثل اعتیاد و پارتی و ... برخلاف خیلی از فیلما که برای جالب‌ کردن فیلم میان از یه موضوع عجیب استفاده می‌کنند. صورت مساله خیلی سادس، یه سری چیزای رایج وجود داره مث اعتیاد و ... و یک مامور پلیس.

کم کم که از فیلم می‌ریم جلو می‌بینیم که در این فیلم خیلی سعی شده که بدبختی‌ها و درگیری‌های مردم به خوبی به تصویر کشیده بشه و تمام تلاششون رو کردن که ما بتونیم خودمون رو جای اون‌ها تصور کنیم. مثلا من واقعا تونستم خودم رو جای مسعود بذاریم و ببینم چه حسی داره که از این نظر واقعا شاهکار بود.

در خلال فیلم، با صحنه‌های طنز مواجه می‌شیم که قطعا طنز تلخه. می‌تونم بگم این فیلم یکی از موفق‌ترین فیلمای ایرانی بود که داخلش طنز تلخ به معنای واقعای به کار رفته و نمایان شده و خب بازیگرانی که این طنز تلخ رو ایجاد کردن هم نکته‌ای هست که در مرحله‌ی بعد بهش می پردازیم.

شاید یکی از مهم‌ترین علل موفقیت این فیلم، بازی خوب و مناسب بازیگراش بود. مسعود واقعا خوب نقش یک آدم بدبخت و درگیر و شاید عصبی رو بازی می‌کرد. یا مثلا پارسا پیروزفر صحنات طنز خوبی رو ایجاد می‌کرد که کار هر بازگیری نیست. یا مثلا باران کوثری در نقش یه منشی وراج و با بازی طنز خیلی خوب از نقش خودش
براومده.

و البته یه چیز دیگه‌ای هم که واسم جالب بود، صدای بازیگرا بود، یه حس عجیبی بم می‌گه صداهاشون خیلی متناسب با نقش‌هاشون تو فیلم بود.

نکته‌ی مفهومی‌ی که تو این فیلم برداشت کردم شخصا ارزش دوستی‌ها هنگام مشکلات هستش. اینکه ملت نصف شبی دنبال هم راه افتادن تا مشکل مسعود رو حل کنند به نظرم حرفی بود که این فیلم می‌خواست بزنه.

 

[پوریا]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

لایک ب این فیلم
من اصلا خیلی توی فازای اجتماعی و نمیدونم عدل علوی و اینا سیر نمیکنم...از این رو وقتی فیلمی مثل اینجا بدون من با اون فضاسازی ها دیدم فکر نمیکردم فیلمی باشه از نظر مفهوم فلسفی تو سینمای ایران رو دستش...
ولی اسب
کلا در باب فضاسازی فیلم ب ی چیز جلب میکنم توجهتون...گرچه نیازی ب قضاوت نیست در موردش...
"رضا عطاران در کل فیلم ب یاد ندارم یک بار لبخند زده باشد حتی...و یا ناراحت شده باشد..."
رضا عطاران بدون حس نشان داده شد...بت بود...اسب بود چون نجیب بود...بی سواد بود چون ساده بود...موقتا آزاد بود چون فرصت داشت...و چیزهای دیگر...
خدا نشان دادن عطاران در این فیلم نمیذار ب چیز دیگه ای در مورد این فیلم فکر کنم حتی
بازی باران کوثری واقعا قشنگ بود...مهتاب کرامتی هم خوب درماندگی رو نمایش داد...
ولی بازی دولبه ی همیشگی پارسا پیروزفر هیچوقت نمیذاره ب کس دیگه ای نگاه کنم
ولی اون آقا هنرمنده ک بود ریشو بود و عینک و همسر سابق مهتاب کرامتی و اینا ...اون اصلا بازیش ب دلم نشست
در کل اینجوری بتون بگم ک تا 3روز بعدش تو شوک بودم

 

[Arghavan S]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

کاهانی ِ عزیز .
کافیه اسمش رو توی تیتراژ فیلمی ببینم که بی معطلی برم ببینمش ، چون خوبی و متفاوت بودن ِ فیلمهاش رو قبول دارم ! از "آدم" گرفته تا "بیخود و بیجهت" که توی همین جشنواره هم اکران شد ، همه یه ویژگیهای خاصی دارن .
اول اینکه موسیقیشون خیلی کمه [پویا م هم اشاره کرد بهش ] که باعث میشه کاراکترها و روابطشون و داستان بیشتر جلب توجه کنن .
دوم ، داستان بر اساس یه سری شخصیت خاص و محدود نوشته شده ، و شخصیت اضافی نداره . توی "هیچ" بسیار بسیار این ویژگی به چشم میخورد :د و اینجا هم - تا حدی - بود . شخصیتهای محدود و بسیار خوب پرداخته شده . بسیار ، بسیار ، بسیار ، خوب .
سومین چیزی که میتونم درباره‌ش بگم طنز تلخشه . [زیر ماشین رفتن ِ پانته‌آ بهرام توی "بیخود و بیجهت" رو به یاد بیارید . ] درآوردن طنزی که لوس و مبتذل نباشه انصافا کار هر کسی نیست ؛ نه نوشتنش آسونه و نه بازی کردنش .
بازیهاشون . بازیهاشون . خداوندگارا ! بازیهاشون فوق العاده بود . [فقط بازی مهتاب کرامتی یه جوری بود ]
در کل توی دسته اون فیلمهاییه که حاضرم صدبار دیگه هم ببینمش ! :]

×صدای پانته‌آ بهرام هم عالی ! :]

 

[پوریا]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

کاهانی ِ عزیز .
کافیه اسمش رو توی تیتراژ فیلمی ببینم که بی معطلی برم ببینمش ، چون خوبی و متفاوت بودن ِ فیلمهاش رو قبول دارم ! از "آدم" گرفته تا "بیخود و بیجهت" که توی همین جشنواره هم اکران شد ، همه یه ویژگیهای خاصی دارن .
اول اینکه موسیقیشون خیلی کمه [پویا م هم اشاره کرد بهش ] که باعث میشه کاراکترها و روابطشون و داستان بیشتر جلب توجه کنن .
دوم ، داستان بر اساس یه سری شخصیت خاص و محدود نوشته شده ، و شخصیت اضافی نداره . توی "هیچ" بسیار بسیار این ویژگی به چشم میخورد :د و اینجا هم - تا حدی - بود . شخصیتهای محدود و بسیار خوب پرداخته شده . بسیار ، بسیار ، بسیار ، خوب .
سومین چیزی که میتونم درباره‌ش بگم طنز تلخشه . [زیر ماشین رفتن ِ پانته‌آ بهرام توی "بیخود و بیجهت" رو به یاد بیارید . ] درآوردن طنزی که لوس و مبتذل نباشه انصافا کار هر کسی نیست ؛ نه نوشتنش آسونه و نه بازی کردنش .
بازیهاشون . بازیهاشون . خداوندگارا ! بازیهاشون فوق العاده بود . [فقط بازی مهتاب کرامتی یه جوری بود ]
در کل توی دسته اون فیلمهاییه که حاضرم صدبار دیگه هم ببینمش ! :]

درباره ی مهتاب کرامتی قبول دارم...کلا هم ب نظرم بازیگر عالی ای نیستش...
ولی توی این فیلم ی مقدار بیش از حد غیرعادی بود...ک این بار اتفاقا ب نظرم دلیل بر بازیگر خوب بودنشه...
چرا ک عینا نقشش بود...نقشش بود ک شدیدا غیرعادی بود نه خود مهتاب کرامتی...نقشش میگفت باید زنی باشه شکست خورده ک از سویی عصبانی میشی ک شوهرت یک دختربچه را ب تو ترجیح داده و همزمان باید ب پارسا پیروزفر ابراز علاقه کنی...
خیلی خیلی جالبه این تضاد توی بازیش...واقعا میشه بدبختی رو توی چشم های مهتاب کرامتی دید توی این فیلم

 

[Arghavan S]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

ربطی نداره البته ؛ ولی کلا ً مهتاب کرامتی از "بیست" به بعد هر نقشی که بازی کرده یک زن ِ رنج کشیده ِ ساکت/عصبی ِ بازی-با-نگاه ِ فلان ِ بهمان بوده

[و به نظرم بیخیال ِ این نقشها بشه خیر دنیا و آخرت ُ میبره ؛ بلد نیست این کار ُ خب ؛ زوره انگار : |]

@پایینی : ربطی نداره به این تماشای گروهی آ :د بحث ُ منحرف نکن

دوباره @پایینی : نکته ظریفی بود ؛ نظری ندارم که کی میتونست بهتر بازی کنه این نقشو :د

 

[پوریا]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

ربطی نداره البته ؛ ولی کلا ً مهتاب کرامتی از "بیست" به بعد هر نقشی که بازی کرده یک زن ِ رنج کشیده ِ ساکت/عصبی ِ بازی-با-نگاه ِ فلان ِ بهمان بوده

[و به نظرم بیخیال ِ این نقشها بشه خیر دنیا و آخرت ُ میبره ؛ بلد نیست این کار ُ خب ؛ زوره انگار : |]

ب نظرم خیلی بهتر از قبل شده...یادمه قبلا نقش ی دختر خوب و زن جاافتاده رو بازی میکرد
بعد...الان مثلا ب نظرت توی ایران...بی بازیگرای زن...این نقش رو کی خوب بازی میکنه؟...خب وقتی واقعا بازیگر خوب توی این زمینه نیست باید همین باشه دیگه...
مثلا ترانه علیدوستی و گلشیفته زمانی ک بود(خصوصا گلشیفته)این نقش رو عالی بازی میکردن ب نظرم ولی دیگه کی؟

@بالایی:خب ربطی نداره ک تو گفتی مهتاب کرامتی بد بازی میکنه و ب درد این نقش نمیخوره من مخالفت کردم دیگه...خب ربط داره ب فیلم دیگه!
@بالایی دوباره:خب بالاخره نمیتونیم فیلم بسازیم و ب جای ی نقش مثلا گل بذاریم ک ...گل بذاریم و بعد بگیم ک مثلا این نقش بازیگر خوبی تو ایران نداشته ک بتونه اجراش کنه...پس کسی رو انتخاب نکردیم

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

خب،
"اسب حیوان نجیبی است" ...
روایت یه شهر که به ظاهر خوابیدهُ آرومهُ همه چیز در امنُ امان. اما هرکی "به نوعی" کاری رو میکنه که کسی هست باهاش مخالف باشه.
کسایی که همه ی آدماُ اتفاقا رو با ذهنیتشون میبینن نه عقلشون. وقتی کسی بازخواستشون میکنه فقط میترسنُ هول میکنن که نکنه یه وقت این بازخواسته جدی شه!

به نظرم من فیلمای کاهانی "بیشتر ازهرچیزی" هوشمندانه ست. و همین باعث میشه که خیلیا از فیلماش خوششون نیاد چون به هرچیزی تو فیلماش فکر میکنن جز حرفی که میخواد بزنه و منظوری که از هر تیکه ی فیلماش داره.
توی"بیست" و "هیچ" این هوشمندانه بودن به چشم میخورد و به نظرم تو "اسب حیوان نجیبی است" به اوج خودش رسید.
ینی از هر دیالوگ این فیلم میشد برداشت کرد و از هر سکانسش یه چیزی رو فهمید.
چیزی که به شدت توجه امُ جلب کرد دیالوگی بود که هی حبیب رضایی تکرار میکرد که اشاره میکرد به صورتش میگفت:" اینا قراره ریش بشن بعدا!"
شاید اشاره به شخصیت خودش و شخصیتی که شاید قراره مطابق با نظر جامعه بشه تا حدی. حالا معلوم نیست این"بعدا" کی بیاد ...

انقد کاهانی هوشمنده (واقعا نمیتونم صفتی جز این به کار ببرم در موردش!) که در مورد اسم فیلماش هم میشه مفصل بحث کرد.
تو یه سکانسی حبیب رضایی گفت که چرا میگفته:"اسب حیوان نجیبی است." به نظرم هزار تا دلیل میتونه داشته باشه انتخاب این اسم.
یکیش به نظرم( با توجه به حرف حبیب رضایی) اینه که آدما همیشه میخوان اعمال بدشونُ با حرفای به ظاهر موجه بپوشنن. بازم دلیل به ذهنم میرسه که حالا بعد راجبش حرف میزنیم ...

در مورد بازی بازیگرا باید بگم که فــــوق العاده بود! هر کودومشون به نوع خوشون به طبیعی ترین شکل ممکن بازی کردن.
نکته ای که از همه جالب تر بود تو این فیلم قطعا حضور رضاعطاران بود. من خودم به شخصه فکر نمیکردم عطاران بتونه از پس این مدل نقشا هم بربیاد! و اینکه فک نمیکردم بتونه تو این مدل فیلمی انقد خوب بازی کنه! یکی هست آدم میبینه که داره سعی میکنه طبیعی بازی کنه. در حالی که عطاران کاملا حرفه ای بی تفاوت میشد، عادی جلوه میداد، پیگیر بود و ...
در مورد باران کوثری هم من بگم که قشنگ تا چند روز بازیش جلوی چشمم بود انقد که محشر بود. طبیعی بودنُ به اوج رسونده بود. مثلا اون تیکه ای که برگشت به مهران احمدی گفت:" پسر عمه (شایدم پسر عمو یا پسردایی حتی! ) منم مثه شما بود، رفت خارج ..." دقیق یادم نیست یه چیزی تو این مایه ها بود.
این دیالوگ ساده ایه، زیاد چیز خاصی نداره، ولی انقد عادی میگفتش که از عادی بودنش خاص میشد!
نکته ی جالب دیگه ام حضور کوتاه اشکان خطیبیُ صدای پانته آ بهرام بود قطعا.

خیلی حرف هست در مورد فیلم. در مورد همین loca گوش کردن نسترن (باران کوثری).
یه جاش بود پارسا پیروز فر بهش میگفت:" تو می فهمی این چی میگه؟"
:"خب، ... میگه دوست دارم، خیلی میخوامت ... همین چیزا رو میگه دیگه."
(باز دقیق یادم نیست، مضمونش همین بود! )
انگار میگه آدما انقد حس میکنن حرفشون با حرف هیچ کس یکی نیست، پناه میبرن به چیزی که نمیفهمنش و اونُ با دید خودشون نگاه میکنن و با دید خودشون برداشت میکنن ازش. خیلی خوب بود که هی این آهنگُ گوش میکردُ نمیفهمیدش ... خیلی!

یکی از بهترین فیلما برای نشون دادن آدما، واقعیتا، سختیُ سیاهی که باز میشه به یه چیزاییش امید داشت و خیلی چیزای دیگه.
آدمایی که شاید کسی سالم ببینتشون ولی هزار تا عادتُ اخلاق دارن که کاملا "مریض" این. و جامعه ای که صرفا مارک روانی زده به این جور مریضیا. (گیر دادن رضاعطاران که بندکفشتُ ببندُ اینا، رفتارای مهران احمدی، نسترن که هزار تا مشکل داشت و ...)

بازم حرف هست. دیگه چون طولانی شده ایشالا تو بحثا راجبش حرف میزنیم!

 

[javanshah]

پاسخ : تماشای گروهی | فیلم پنجم : اسب حیوان نجیبی است

من اصلا از فیلمش خوشم نیامد
به نظر من کل قیلم نامه اش مشکل داشته!
و مشکل از بازیگرها نبوده!