معیار ایرانی بودن چیه؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع farshidGCD
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : معیار ایرانی بودن چیه؟

بنظرم هرکسی که حدود200سال پدرانش یجا زندگی کنن مال اون کشور حساب میشه.پس اون ایرانی هایی هم که الان خارجن ایرانی حساب میشن ولی فرضا200سال دیگه نوه نوشون اونجایی حساب میشه.البته این نظرمنه
 
وطن دوستی
 
خب الان مثلن کسی مثل من که ایران و یه کشور دیگه براش چندان فرقی نداره کجاییه؟
اینجا منظور از ایرانی بودن این نیست که توی ایران به دنیا اومدی یا نه چون به هرحال هیچ کس در این مورد حق انتخابی نداره
من فکر میکنم بیشتر به حس ما نسبت به کشورمون اشاره داره مطمئنا کسی که خودش رو متعلق به جایی میدونه پس باید یه حسی هم نسبت بهش داشته باشه در غیر این صورت شما فقط وسی هستی که تو ایران به دنیا اومده
 
اینکه پدر و مادر ایرانی داشته باشه.و در واقع ژن مردم ما رو داشته باشه.که ژن تاثیر زیادی در خلق و خو افراد داره.
و فرهنگ ایرانی هم مهم هست.یعنی تا حد خوبی ویژگی های فرهنگی ملت مارو داشته باشه.
این دو مولفه در کنار هم.
 
در گذشته تولد یا سکونت یا عرق ملی در ایران اهمیت داشت
اکنون شعار مرگ بر آمریکا بنظرم
.البته این چیزی ست که مشاهده می شود...
 
آخرین ویرایش:
ژن ایرانی؟ در موردش توضیح می دی؟
من اطلاعات دقیقی در این مورد ندارم و یک تصور کلی دارم ازش.ولی به نظرم کسی که چند نسل قبلش ایران بودن و کسانی که به ایران مهاجرات کردن خیلی سال پیش(چند نسل پیش مثلا) و به اندازه کافی خاندانش با ایرانیا آمیزش داشتن و ژنتیکیشون مخلوط شده با ما تا حد خوبی،میشه گفت ایرانی هستن.
بعد جایگاه صفات در کروموزوم های انسان ثابته و الل هاست که متفاوت هستند.قاعدتا اینطور نیست که هر ملتی الل های خودشو برای هر صفتی داشته باشه ولی خب فراوانی ها متفاوته در هر ملت.و اگر همه ی صفات رو در کنار هم بررسی کنیم یک ترکیب خاص از فراوانی ها به دست میاد.که میشه گفت ژن ملت ماست.
+امیدوارم درست گفته باشم:د
 
هر فردی در عالم هستی که در بی ثبات ترین و نگران کننده ترین شرایط ممکن زندگی کنه و با عالم و آدم لج باشه و عالم و آدم هم اون رو خطرناک و بدوی بدونن و به نظر خودش بهترین گونه موجودات زنده از هر نظر باشه، همه چیز رو برای خودش درست بدونه اما همون رو برای دیگری وقیجانه بدونه، به راحتی گول انسانهای احمق تر از خودش رو بخوره و حواسش از مسائل حیاتی زندگیش به سمت امور سطحی جلب بشه و بری اونها گلو پاره کنه و پیراهن جر بده، به فرهنگی غنی و قدیمی و اصیل افتخار کنه درحالیکه خودش ذره ای ازش بویی نبرده، خودش رو باهوشترین بدونه اما مثل مجسمه بشینه و خورده شدن حقش رو ببینه، یک پوسته فرسوده هست که خودش رو ایرانی میدونه درحالیکه حسرت تک تک کشورهای خارجی رو میخوره...
تلخه اما همینه...
اگه کسی این ویژگی ها رو نداشت اما خودش رو ایرانی دونست، اون یه ایرانی واقعیه.
 
هر چی باهوش میبینید اصالتا ایرانیه!
یه معیار مهمه اصن:D
شواهد علمي بسيار با اين حرف متناقض است.
--------------
تعريف ايراني بودن براي من خيلي راحت است: پاسپورت يا شناسنامه خود را برداشته و روي جلد را مي خوانيم و مليت خود را مي فهميم(قائدتا وقتي پاسپورت يك كشور ديگر را مي گيريد و تابعيت ايران را ترك مي گوييد ديگر ايراني محسوب نمي شويد!)

به نظرم ژن و پس زمينه ژنتيكي افراد متولد يا تابع ايران بيش از حد گسترده است كه بشود ايراني بودن را ژنتيكي و نوع خاصي از انسان بودن دانست.
و اينكه بگوييم هركس ايران را دوست دارد ايراني است هم به نظر غلط مي رسد چون ما كسي داريم كه فارسي نمي تواند حرف بزند و ايران را دوست دارد و كسي داريم كه هفتاد سال در ايران زندگي كرده و نسبت به ايران احساس محبت نمي كند!
 
به نظرم سوا از محل تولد و سکونت و ملیت خود شخص و والدینش ، تعلق خاطر به اون خاک مهم ترین معیاره . که این تعلق خاطر به دلایلی مثل دونستن زبان اونجا ، داشتن خانواده و ریشه در اونجا ، صحیح دونستن فرهنگ اونجا و چیزهای مختلف دیگه ای ممکنه به وجود بیاد . ولی تعلق خاطر تنها یه تابعیت معنوی ایجاد میکنه و قانون نظر دیگه ای در این باره داره که خب البته فکر میکنم کاملا منطقیه که کشورها چیز های دیگه ای رو مد نظر قرار بدن . و در نهایت به نظرم «فلان جایی بودن» (!) ترکیبی از هر دو این هاست .
 
با توجه به تعریف فعلی هر کس به زبان فارسی بدون لهجه حرف بزنه و خودش رو از نژاد آریایی بدونه ایرانی هست بقیه مناطق مستعمره هستن و مردمشون مهاجر محسوب میشن.
 
به نظرم کسی ایرانیه که توی ایران به دنیا بیاد و حداقل چندسال از بچگیشو توی ایران گذرونده باشه و فرهنگ ایرانی داشته باشه
هر سه اینا باهم
ینی یکی تو المان به دنیا بیاد ۹۰ درصد خودشو ایرانی نمیدونه مگه اینکه فرهنگش خیلی خیلی شبیه ایرانیا باشه یا اینکه مدت خیلی زیادیو تو ایران گذرونده باشه
یا کسی که ایران به دنیا اومده ولی از بچگی خارج زندگی کرده باشه ....

ببینین معیار و قانونی وجود نداره
همه چی بستگی به احساس خود فرد داره
شما نمیتونی به کسی بگی شما ایرانی هستی یا نه ....
قانونی هم وجود نداره که بگه چون این شرایطو داری یا نداری ایرانی هستی ....

یه چیز نسبیه
 
می شه گفت با حرفات موافقم
نمی فهمم چرا می گی قانون وجود نداره قانون توضیح می ده که "رسمن" هر کس چه ملیتی داره
اره
اون قانون که وجود داره و عملا تعداد خیلییی زیادی از ادما قبولش ندارن
منظورم قانون یا معیاریه که بشه قبولش کرد و بشه برای حداکثر به کار برد
 
نمی دونستم قبولش ندارن خیلیا
اشکالش چیه؟
خب اگه مشکل نداره و همه قبولش دارن این تاپیک برای چیه؟
طبق بند ۹۷۶ قانون مدنی ایران تابعیت ایرانی به افراد زیر تعلق می‌گیرد:

۱- همه افراد ساکن در ایران به جز کسانی که تابعیت خارجی دارند.
۲- کسانی که در ایران یا خارج از ایران به دنیا آمده‌اند و پدرشان ایرانی است.
۳- کسانی که در ایران از پدر ناشناخته به دنیا آمده‌اند.
۴- افراد متولد در ایران از والدین خارجی که یکی از والدین متولد ایران باشند.
۵- افراد متولد ایران که پدر آنها غیر ایرانی است و حداقل یک سال قبل از سن ۱۸ سالگی در ایران اقامت داشته‌اند.
۶- هر زن دارای تابعیت خارجی که با شوهر ایرانی ازدواج کرده‌است.
۷- هر تبعه خارجی که تابعیت ایرانی را کسب کرده‌است. کودکی است که ایرانی محسوب می‌شود.
۸-افرادی که ۵سال اقامت قانونی در ایران داشته باشند

اینا مواردی هستن که یه فرد ایرانی محسوب میشه
شما اگه فکر میکنی که همه قبولش دارن لطفا این تاپیکو ببند مرسی :)
 
باور کن فقط سوال پرسیدم من خیلی کم سواد تر از اونیم که بگم اینا بی اشکالن
بعد خب با ابن قانون پس افراد چند ملیتی هم داریم
مثلا بند ۵ رو ببین
فرض کن من پدرم ایرانی نیست و توی ایران به دنیا اومدم و تا دو سالگی هم ایران بودم بعد رفتم یه کشور دیگه کاملا با فرهنگ اون کشور بزرگ شدم و هیچی از ایران نمیدونم فقط در حد کشوری که توش به دنیا اومدم
حالا میشه گفت که من ایرانی ام؟
یا بند ۲ اگه من فقط و فقط پدرم ایرانی باشه و حتی ایران رو هم ندیده باشم ایرانی ام؟
:)
 
خون و غیرت 2500 ساله ی اریایی در رگ داشتن و صرفا اونو به رخ تموم دنیا کشیدن صرف نظر از وضعیت کنونیشون :|
 
ایرانی واقعی و غیر واقعی نداره! حس تعلق کردن، با شهروند بودن دو چیز متفاوت هستند.

خیلی ها عاشق زبان فارسی و فرهنگ ایرانی هستند و خودشون به اون فرهنگ نزدیک تر میدوند، حس تعلق دارند ولی لزوما ایرانی نیستند.

و برعکس من اگر سمپادیا نبود توی ۷ سال قبل به ندرت هیچ وقت به فارسی با کسی حرف زدم و حتا یک کتاب فارسی هم تو کتابخونم نیست، ولی همچنان تا سال قبل من هم یک شهروند ایران بودم، هرچند حس تعلق به مدرم یا فرهنگ یا حتا کشور مورد نظر رو نداشتم.

ما ها هر کدوم بخشی از کودکی و بزرگ شدن خودمون رو همیشه همراهمون خواهیم داشت، برای من اسمم "مازیار"، The Fairy Tales and Stories of Hans Christian Andersen رو همیشه هر جا بودم با خودمم بردم. داستان های کوتاهی که بچگی بخش مهمی از داستان های شبم رو تشکیل میداد.

ولی خوب همراهش من بخش های از زندگیم هستن که از کودکی فاصله دارند، پلاک های فستیوال موسیقی سیلکبورگ، سه جلدی شعر های والت ویتمن، دوچرخه قدیمی ای که منو از نروژ به هلند رسوند و تا مرز نروژ زنده موند و بعدش تمام پیچ و مهره هاش ناله میکردند!

و مطمینم توی سال های بعدی خیلی چیز های بیشتری به زندگی من اضافه میشن یا از زندگی من حذف میشن. محل تولد چیز قابل انتخابی برای ما نبوده، لازم نست تمام زندگیمون رو با اون یک اسم، یا یک کشور تعریف کنیم، باید قبولش کنیم و به عنوان یک محل زندگی موقت و بعد ببینیم زندگی مارو کجا با خودش میبره.

من قطعا با مازیار ۱۲ ساله خیلی فرق کردم، با مازیار ۱۸ ساله هم همینطور، توی شهری زندگی میکنم که تنها دلیل انتخابش این بود که بتونم شفق قطبی رو ببینم، که حتا اینجا هم خیلی کم پیش میاد.

یه مدت برای کار به فرانسه رفتم کشوری سال بعد احتمالا سوید، و بعدش معلوم نیست کجا! انقد خودتون رو وابسته به چیز هایی که قابل تغییر هستند نکنید. خودتون رو با اون ها تعریف نکنید. تجربه هاتون تنها چیز هایی هستن که ارزش دارند اهمیت داشته باشند.
 
فرهنگ به نظرم معیار خوبیه.
 
Back
بالا