باز هم خيلى كليه.يعنى چه زمانى؟پنجاه سال اخير؟صد سال اخير؟هريك از اينهارو ملاك قرار بديد،چطور تغيير و پيشرفت فرهنگى رو انكار مى كنيد؟
پیشرفت لاک پشتی در برابر پیشرفت باقی کشور ها؟؟؟
باقى كشور ها ايران نيستند،فرهنگ اونها هم فرهنگ ايران نيست.و اون “باقی کشور ها” خیلی قبل تر از ما وارد سیر تحول فرهنگی شدن.
پیشرفت فرهنگی به معنای فرهنگ عامه مردمه،نه فرهنگ تحمیل شده از سمت حاکمیت. حاکمیت جوانان مارو انقلابی و هواخواه و امثالهم نشان میده،ولی آیا واقعیت جامعه ما همینه؟
این مغالطه محضه که بگید در فلان امر پیشرفت نکردیم پس کلا ایران پیشرفت فرهنگی نداشته! دید خودتون رو انقدر محدود نکنید.با یه مقایسه سرانگشتی فرهنگ ایران با صد سال پیش که هیچ،حتی سی سال پیش هم قابل مقایسه نیست،حتی ده یا پونزده سال پیش!
ما همواره ایران رو با بهترین حالت ممکن مقایسه می کنیم،نه حتی کشور های پیشرفته موجود.چون بالاخره دو جای متفاوتن.تغییر در هردو اینها هم زمان متفاوتی میبره و هم شکل متفاوتی داره.بنابراین فکر نکنید ما اگر میگیم پیشرفت کردیم خود رو با کشور های عقب افتاده مقایسه کردیم.معیار و هدف ما حتی ورای کشور های پیشرفته دنیاست.
من با غرب مقایسه نکردم.. من در مرحله ی اول با خود ایران مقایسه میکنم... چیزی ک باید باشه و نیست...
مثال بزن... یک پیشرفتی ک مردم داشتنو مثال بزن...
من نگفتم پیشرفتی نداشتیم...
فقط یکی؟ من صد مثال میتونم بزنم! در مسئله زنان مثال بزنم؟اینکه زن ایرانی که نه زمانی دور،چیزی کمتر از یک قرن،اگر بدون روبنده در انظار غیر ظاهر می شد هتاک تلقی می شد؟اما امروز،اگر اصلا حجاب هم نداشته باشید جامعه(تاکید می کنم جامعه،نه حکومت) به شما اعتراضی نمی کنه.تمام این تحول عظیم(بله عظیم،در همان غرب فهم این مسئله که مذهب امری اجباری نیست قرنها طول کشید که جا بیوفته،تا زمان ناپلئون در اسپانیا دادگاه های تفتیش عقیده وجود داشت و اشخاص به جرائمی مثل “جادوگری” یا گرایشات پروتستانی زنده زنده سوزانده می شدن،و چنین توحشی حمایت عامه مردم رو هم با خودش داشت) در چنین زمانی رخ داده.
این یه بحث جداست.فشار های از سمت حاکمیت جدا آسیب های اجتماعی شدیدی وارد کرده و هر بی بند و باری باب شده.
برای من هم “کافی” نیست،اما هرگز چنین هم بهش نگاه نمی کنم با عناوینی که شما گفتید.
مطمئنی؟ من بار و ها و بار ها با همین جامعه سر حجاب دعوا کردم.. حتی یک بار ی خانوم میخواست رو دوست من دست بلند کنه..
در تحول اجتماعی جامعه ما اکثریت رو در نظر می گیریم نه اقلیت.بله هنوز اقلیتی در جامعه هست که چنین برخوردی داره،برای اکثریت جامعه چنین چیزی جا افتاده،در حالی که سی چهل سال پیش اصلا چنین چیزی جا نیفتاده بود.
متاسفانه قانون جامعه رو کنترل میکنه.
وقتی میگیم پیشرفت فرهنگی منظور فرهنگ خود جامعه است نه فرهنگی که از جامعه نشون داده میشه.بله حاکمیت خیلی مفاهیم رو ارزش فرض کرده،آیا جامعه هم کرده؟
خب جامعه بدون قانون نمیشه.
خب این مشخصه که قانون باید باشه.اما نه،در ساختار هایی مثل حاکمیت فعلی بین نگاه مردم و نگاه حاکمیت تفاوت چشمگیر وجود داره.هرقدر بخوای قانون سیاهه کنی، وقتی مردم بهش باوری ندارن نه نماد فرهنگ کشوره و نه مشروعیتی به حاکمیت میده. حاکمیت غیرمشروعی هم که ملت رو نمایندگی نمی کنه طبعا فرهنگ ملت رو هم نمایندگی نمی کنه.
من هی میگم فرهنگ جامعه شما باز میگید حاکمیت!اون فرهنگ تبلیغی حاکمیت وقتی که فرهنگ مردم نباشه پوچه،مجعوله.وقتی میخوایم پیشرفت فرهنگی جامعه رو بررسی کنیم به خود جامعه نگاه می کنیم نه قوانین حکومت.
من ابدا مرادم این نیست.اساسا باید حاکمیت برآمده از ملت باشه.وقتی برآمده از ملت باشه فرهنگ برآمده از حاکمیت هم مطابق فرهنگ مردم خواهد بود.اما نمیتونید فرهنگ یک حاکمیت غیر مشروع رو نشون بدید بگید بله این فرهنگ تبلیغ شده از طرف حاکمیت فرهنگ ماست این قانون فرهنگ ماست! اصلا هم اهمیت نداره مردم چه فکری می کنند ما فقط به اون قانون نگاه می کنیم!
بله در زمینه هواگرد ها تکلونوژی نداریم، یا داریم و تکمیل نداریم، یا داریم ولی فلان نوع مورد نیاز رو نداریم.
