لهجه ی نجف ابادی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع zahra:)
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

zahra:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
545
امتیاز
5,227
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نجف‌آباد
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
الزهرا/رویان
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی/ژنتیک مولکولی
دیدم بد نیس لهجمون رو بهتون معرفی کنم
لازم به ذکره که ممکنه بعضی از کلماتمون با اصفهانیا یکی باشه و سعی میکنیم تو این تاپیک از اونا استفاده نکنیم
واسه شروع یه داستان واستون می نویسم
داستان کلاغ و روباه نجف ابادی :
یه قلاق جارک رو درخ کاجا نبشی باغ ملی (بزرگترین میدان شهرمونه گفتم بدونید ) نشسه بود پِنیر می خورد
یه شاغال مث روبا داش رد می شد اومد گف: مث کو رختا عیدُ بردکرده ی! چه مالی شُدِه ی یخده مث گونجیشدا بوخون بینیم صداد چه جوریس ؟
قلاقه پنیرو هشت زیر بغلش آ گف : برو سوزه داغی زده ،مَ خودم اِز طایفه قِلاقیام ،حالا تو اومدِی می خوای کالا سرم بزاری :))
حالا چند تا کلمه می نویسم هر کی تونس معنی کنه:
دِقز
سوکولی
دلنگون
چایده
چلنجولی
یه زه
یخده
چومدونم
انگولی
واسه این دفه بسه بقیش واسه بعد
راستش رو بخواید الان دیگه یادم نمی یاد
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

چايده رو من ديدم به معني سرما خورده و اينا استفاده مي‌كنن! ;D

× آقا راضي از تاپيك :)) اصي اين حس نجبّاديم بيدار شد :-"
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

آقا من فک کنم اینا نِجِف بادیه :دی
هارولت = هم ریش = باجناق ;D ( البته فک کنم ! )
ناماز = نُوماز : نماز
نِمِک : نمک
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

آره، به باجناق مي‌گن هم ريش!
به جاريَم مي‌گن ياد!
يه اصطلاحيم من ديدم اينا مي‌گن، ناميده ! بعد اون طور كه برداشت كردم مثلاً وقتي مي‌خوان بگن فلانيِ بدبخت طفلي و اينا، مي‌گن فلاني ناميده! ;D
پسوندِ "چي" ئم كه به معني كوچيك و اينا به همه چيز اضافه مي‌كنن! مثلاً بچّه كوچولو مي‌شه beche chi ! ;D
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

بچه ها ببخشید باز مزاحم شدم ولی ویژگی بارز لهجتون چیه؟مثلا تو استاکرمان به همچی یه زیر(کسره) اضافه میکنن یا مثلا شیرازی ها تا جایی من فهمیدم ته همه چی یه (اوو)میدن شما چطور؟؟
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

به نقل از 3ggerman :
هارولت = هم ریش = باجناق ;D ( البته فک کنم ! )
هرولت نه هالولت بعد هم معنیش برادر زنه نه باجناق
به نقل از sir.amirreza sadra :
بچه ها ببخشید باز مزاحم شدم ولی ویژگی بارز لهجتون چیه؟مثلا تو استاکرمان به همچی یه زیر(کسره) اضافه میکنن یا مثلا شیرازی ها تا جایی من فهمیدم ته همه چی یه (اوو)میدن شما چطور؟؟
ماهم مث اصفهانیابعضی جاها (بعضی جاها )اخر کماتs اضافه میکنیم و لهجه ای که درش چندین فعل پشت سر هم استفاده می شه و جمله ی معنی دار می سازه
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

یو چوکه صَـــب(صبر) کونین تا من بفهمم چی چی به کوجاس

یعنی یه ذره؟ :-/
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

به نقل از :|.Mr :
یو چوکه صَـــب(صبر) کونین تا من بفهمم چی چی به کوجاس

یعنی یه ذره؟ :-/
بله مترادف هستن
و معنیش مقدار کم هست
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

یعنی وقتی این چیزا رو میخونم بیشتر عاشق زبان پارسی میشم :x :x :x
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

اقا یه چیزی.
بهتر نیس تاپیک تو زبان های خارجی باشه؟
بشتر به اونجا میخوره چون.
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

به نقل از خا طه ره :
اقا یه چیزی.
بهتر نیس تاپیک تو زبان های خارجی باشه؟
بشتر به اونجا میخوره چون.
یعنی اینقدر براتون غیر قابل فهمه؟ :o
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

به نقل از ladybug :
یعنی اینقدر براتون غیر قابل فهمه؟ :o
نه آخه تو برو، انجمن زبانای خارجی رو نگا کن!
همه ترک زبوناُ کرد زبونا اونجا تاپیک دارن! برا لهجه ها هم دو سه تا تاپیک مختلف هس (دقیقا نمیدونم چیا ;D )
حالا من شاید خیلی ندونم مدیر خودش باید تصمیم بگیره بهتره :-??
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

به نقل از ladybug :
یه زه یه ذره , یه تف ;D
یخده یه خورده ;D
چومدونم من چه بدونم ;D
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

مادر و پدر من اهل اونجا هستن !
هميشه از اين كلمه ها استفاده ميكنن تو خونه ما عين خيالمون هم نيبست!
دلنگون ميشه آويزان!
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

معانی کلمات : یخده ،چومدونم درسته اما یه زه به معنا ی بسیار زیاده نه یه تف ;D
دلنگون هم درسته معنا ی اویزان میده
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

فاميلاي ما نمي‌گن چومدونم، به طور خلاصه مي‌گن "چوم!" همگي! ;D
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

به نقل از نر‌‌‌‌‌گس¹ :
فاميلاي ما نمي‌گن چومدونم، به طور خلاصه مي‌گن "چوم!" همگي! ;D
جفتش یکیه
بخوای خلاصه حرف بزنی میگی: چوم ;D
به نقل از ladybug :
دِقز
سوکولی
چلنجولی
انگولی
خوب یکی بیاد اینا رو معنی کنه دیگه

واسه این که به معنی نزدیک بشید کلمات رو تو جمله به کار می برم (یعنی به زور میخوام یه کاری کنم معنی رو بفهمید ;D)
چینه دِقز وَردوشتس
پچِ نشسه ی تو سوکولی چینه
یه یارویی چلنجولی شده بود به درخت
انگولیدو بزن تو اب بیبین چایدس یا نه؟

ارنواز : ادغام پست های متوالی :-"
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

:))
سوکولی = سوراخ ؟
چلنجولی = همون اویزون ؟
انگولی = انگشت :))
 
پاسخ : لهجه ی نجف ابادی

البته یاد و هم ریشو کلا اصفهانیا می گن هم چنین خارسو( مادر زن و مادر شوهر) بو سوره( پدر زن و پدر شوهر)
دقز: ترک
سوکولی : کنار و گوشه
چنجولی : اویزون؟
انگولی هم که معلومه انگشت
کلا کلمات تو لهجه نجف آبادی خیلی به o متمایل می شن
مثال: کجایی؟ رو می گن کوجوی؟ اصفهانیا می گن کوجای؟
بعد دیگه اینکه کلمات رو خیلی می کشن حتی بیشتر از اصفهانیا
 
Back
بالا