- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 545
- امتیاز
- 5,226
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- نجفآباد
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- دانشگاه
- الزهرا/رویان
- رشته دانشگاه
- بیوتکنولوژی/ژنتیک مولکولی
دیدم بد نیس لهجمون رو بهتون معرفی کنم
لازم به ذکره که ممکنه بعضی از کلماتمون با اصفهانیا یکی باشه و سعی میکنیم تو این تاپیک از اونا استفاده نکنیم
واسه شروع یه داستان واستون می نویسم
داستان کلاغ و روباه نجف ابادی :
یه قلاق جارک رو درخ کاجا نبشی باغ ملی (بزرگترین میدان شهرمونه گفتم بدونید ) نشسه بود پِنیر می خورد
یه شاغال مث روبا داش رد می شد اومد گف: مث کو رختا عیدُ بردکرده ی! چه مالی شُدِه ی یخده مث گونجیشدا بوخون بینیم صداد چه جوریس ؟
قلاقه پنیرو هشت زیر بغلش آ گف : برو سوزه داغی زده ،مَ خودم اِز طایفه قِلاقیام ،حالا تو اومدِی می خوای کالا سرم بزاری
حالا چند تا کلمه می نویسم هر کی تونس معنی کنه:
دِقز
سوکولی
دلنگون
چایده
چلنجولی
یه زه
یخده
چومدونم
انگولی
واسه این دفه بسه بقیش واسه بعد
راستش رو بخواید الان دیگه یادم نمی یاد
لازم به ذکره که ممکنه بعضی از کلماتمون با اصفهانیا یکی باشه و سعی میکنیم تو این تاپیک از اونا استفاده نکنیم
واسه شروع یه داستان واستون می نویسم
داستان کلاغ و روباه نجف ابادی :
یه قلاق جارک رو درخ کاجا نبشی باغ ملی (بزرگترین میدان شهرمونه گفتم بدونید ) نشسه بود پِنیر می خورد
یه شاغال مث روبا داش رد می شد اومد گف: مث کو رختا عیدُ بردکرده ی! چه مالی شُدِه ی یخده مث گونجیشدا بوخون بینیم صداد چه جوریس ؟
قلاقه پنیرو هشت زیر بغلش آ گف : برو سوزه داغی زده ،مَ خودم اِز طایفه قِلاقیام ،حالا تو اومدِی می خوای کالا سرم بزاری
حالا چند تا کلمه می نویسم هر کی تونس معنی کنه:
دِقز
سوکولی
دلنگون
چایده
چلنجولی
یه زه
یخده
چومدونم
انگولی
واسه این دفه بسه بقیش واسه بعد
راستش رو بخواید الان دیگه یادم نمی یاد