Zzz.s
کاربر فعال
- ارسالها
- 27
- امتیاز
- 188
- نام مرکز سمپاد
- F6
- شهر
- تهران
پاسخ : حرف هاي رمضاني
مامان یا بابات می آن تو خواب و بهت می گن: زهرا بلند شو سحری
(در این موقع به ساعت نگاه کنید اگه زود بیدارتون کرده بودن بدونید که کاسه ای زیر نیم کاسس مثلا چیدن سفره ^-^)
بعد تو بلند میشی ، تلویزیون رو روشن می کنی و آقای جمشیدی....
اون وقت میری شربت آبلیمو درست می کنی ، هندونه قاچ می کنی و غذارو گرم می کنی. بعد از کلی خوردن به ساعت نگاه می کنی:
2 دقیقه مانده به اذون . اونوقته که یه پارچ آب خالی می کنی تو شکمت بعدشم هول هولکی می ری مسواک می زنی.
اذون رو که گفتن به اون 16 ساعتی فکر می کنی که معدت میگه : قار قور. خودتم جلوی کولر چپه شدی و رو به قبله خوابیدی اونوقته که موذن زاده به دادت می رسه و تو هم مثل قحطی زده ها می پری سر سفره. فقط یادت نره که همه ی ما محتاج دعاییم
مامان یا بابات می آن تو خواب و بهت می گن: زهرا بلند شو سحری
(در این موقع به ساعت نگاه کنید اگه زود بیدارتون کرده بودن بدونید که کاسه ای زیر نیم کاسس مثلا چیدن سفره ^-^)
بعد تو بلند میشی ، تلویزیون رو روشن می کنی و آقای جمشیدی....
اون وقت میری شربت آبلیمو درست می کنی ، هندونه قاچ می کنی و غذارو گرم می کنی. بعد از کلی خوردن به ساعت نگاه می کنی:
2 دقیقه مانده به اذون . اونوقته که یه پارچ آب خالی می کنی تو شکمت بعدشم هول هولکی می ری مسواک می زنی.
اذون رو که گفتن به اون 16 ساعتی فکر می کنی که معدت میگه : قار قور. خودتم جلوی کولر چپه شدی و رو به قبله خوابیدی اونوقته که موذن زاده به دادت می رسه و تو هم مثل قحطی زده ها می پری سر سفره. فقط یادت نره که همه ی ما محتاج دعاییم