اصطلاحات روانشناسی

[meli]

روانشناسی هم مثل همه ی علوم دیگه یه سری اصطلاحات و کلماتی داره که توی این علم کاربرد دارن.

توی علم روانشناسی این کلمات بیشتر شامل بیماری ها میشه. توی این تاپیک بیشتر قصد داریم نام بیماری و اطلاعات کمی راجع به اونا رو جمع آوری کنیم.

هر کس هر بیماری با اطلاعاتی که ازش داره(علائم، نوع بیماری، علت بروز و ...) رو در یک خط توضیح بدید.

برای شروعخیلی مرتب شده نیست برای مثال )



پنیک: نوعی ترس غیر منطقی، مثل ترس از بلندی، ترس محدودیت، ترس از تاریکی.

وسواس عملی: تکرار یک کار به طور مکرر که بیش از حد انجام داده میشه.

وسواس فکری: تفکر بیش از حد به انجام دادن یک کار تکراری که توی عمل روی فرد تاثیر میزاره.

نارسا خوانی: نوعی بیماری که بیشتر توی کودکان دیده میشه که کلمات رو توی خواندن و نوشتن درست ادا نمیکنند.

مانیا: فرد نشاط و هیجان بیش از حد داره و کارای غیر معمول انجام میده.

مانیک دپرسیو: افسردگی دو قطبی، در بیمار گاهی علائم افسردگی شدید و گاهیم علائم شادی مفرط و غیر طبیعی(مانیا) دارد.

اختلال دگرسان بینی خود: این بیماری معمولا با یک فشار روانی شدید به وجود میاید و فرد به یک باره احساس هویت خود را از دست میدهد و آنگاه احساس بیزاری به خود دارند.

یاد زدودگی گسستی: فرد مبتلا به این اختلال معمولا پس از دوره ای پر تنش قادر به یاد آوری اطلاعات مهم شخصی خود نیست. ولی این بیماری موقت است و پس از درمان اطلاعات قابل بازگشت است.




پ.ن: اگه راجع هر کدوم از بیماری ها اطلاعات بیشتری دارید یا بنظرتون جای بحث دارند میتونین بحث رو تو یه تاپیک جدید ادامه بدین.

 

[روژین د.]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

تاجایی که من میدونم پنیک میشه وحشتا. اون ترس غیر منطقی میشه فوبیا . نمیشه؟

 

[meli]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

جفتشون ترسای غیر منطقی هستن ولی فوبیا بیشتر ترسای اجتماعیه مثل ترس تو جمع بودن، ارتباط با مردم و اینجور چیزا ولی پنیک تقریبا مخالفشه، ترس از محدودیت و تنهایی و اینا!

 

[shekoofeh]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

تا اونجایی که من می دونم ؛ پنیک یک دوره ی مشخص داره ( با ابتدا و انتها ) و طرف می ترسه. مثلا از مُردن یا دیوونه شدن. یه دوره اس با علائمی مثل تپش قلب و تهوع و این حرفا.
ولی توی فوبیا یک ترس مداوم و شدید داره طرف از یه سری مکان/اشیا/موقعیت خاص. بعد آره دیگه ... مثلا جمعیت هراسی هم داریم.

 

[youkabedostad]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

اختلات روان شناختی به دسته های مختلف تقسیم بندی می شوند که از آن جمله می توان به اختلات مربوط به خواب، اضطرابی، اختلات خوردن و ... اشاره کرد. در این پست سعی من بر این است که اختلات شخصیتی را نام ببرم و به طور مشخص به شرح اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بپردازم:

اختلات شخصیتی در سه Cluster (خوشه) کلی A, B, C تقسیم بندی می شوند و در مجموع شامل اختلال شخصیت: پارانوئید، خود شیفته (نارسیسم)،مرزی (borderline)، نمایشی (histrionic)، وابسته، اسكيزوتايپال، اسكيزوئيد، ضد اجتماعي، مردم گريز می باشند.

مطلب جالب در این اختلات که نظر خود من را در این مورد زیاد جلب کرده است، اختلال شخصیت وسواسی- اجباری و به طور خفیف تر آن شخصیت وسواسی- اجباری می باشد که اغلب با بیماری وسواس (فکری و عملی) اشتباه گرفته می شود.

شخص مبتلا باید حداقل با 5 مورد از خصوصیات زیر را دارا باشد:

1- کمال طلبی که در تکمیل کار تداخل نماید، مثل ناتوانی برای تکمیل طرح به دلیل برآورده نشدن معیارهای بسیار دقیق شخصی.

2- اشتغال ذهنی با جزئیات، اصول، فهرستها، ترتیب، سازمان یا برنامه به گونه ای که نکته اساسی فعالیت فراموش شود.

3- اصرار غیر منطقی برای وادار ساختن دیگران به رعایت روش او در انجام امور، یا دودلی غیر منطقی برای اجازه دادن به دیگران برای انجام امور به دلیل این اعتقاد که آنان قادر به انجام صحیح آن نیستند.

4- علاقه به کار و کارائی به قیمت حذف فعالیت های تفریحی و آمد و رفت با دوستان(بدون ضرورت اقتصادی واضح).

5- بلاتصمیمی: از تصمیم گیری اجتناب می کند یا آن را به تعویق انداخته و طول می دهد، مثلاً به علت نشخوار ذهنی در مورد تقدم ها به انتصاب ها نمی رسد.( شامل مواردی که بلا تصمیمی به علت نیاز به مشاوره یا اطمینان بخشی است نمی گردد.)

6- در امور اخلاقی و رعایت ارزش ها بیش از حد جدی و وظیفه شناس، دقیق و انعطاف ناپذیر است.(بدون ارتباط با همانند سازی فرهنگی یا مذهبی)

7- محدودیت ابراز عواطف.

8- فقدان سخاوتمندی در دادن وقت، پول، یا هدایا وقتی که هیچ نفع شخصی از این کار عایدش نمی گرد.

9- ناتوانی برای دور انداختن اشیاء فرسوده حتی اگر فاقد ارزش برانگیختن احساسات بوده باشد.

این اختلال اغلب در افرادی که دارای درجات بالا تحصیلی دانشگاهی هستند یا افراد نظامی بسیار مشاهده می شود.

مطالب بسیار دقیق تر از این اختلال در فروم زیر (به زبان انگلیسی) از زبان افراد مبتلا به این اختلال، موجود است:
http://ocpd.freeforums.org/

با امید موفقیت برای همه شما.

 

[meli]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

کپی پیست کنین حالا


هدف ما اینکه با دانسته های بچه ها یه منبعی واسه اختلالات روانشناسی درست شه وگرنه همه چیو میشه با یه سرچ پیدا کرد


مرسی که منبع دادین

 

[youkabedostad]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

اوه..... :-[
حواسم نبود. ندیدم نوشتید تو یه خط. ان شالله تو پستهای بعدی جبران میکنم... .

 

[robomash]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

عاقا من به خودم شک کردم که مانیک دپرسیو داشته باشم!گاهی الکی خوشم بقیه وقتا خیلی حالم گرفته ست!
کسی اطلاعات بیشتر راجبش نداره؟

 

[crazyboy]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

عاقا من به خودم شک کردم که مانیک دپرسیو داشته باشم!گاهی الکی خوشم بقیه وقتا خیلی حالم گرفته ست!
کسی اطلاعات بیشتر راجبش نداره؟

میتونه بخاطر آب و هوا باشه!مثلا از پاییز تا الان تقریبا بیشتر آدما یخورده دپرس میشن!
در ضمن یا یه طوری شد اسم یه بیماری رو خودتون نزارید!

 

[ادیبَک]

پاسخ : اصطلاحات روانشناسی(بیماری ها)

جفتشون ترسای غیر منطقی هستن ولی فوبیا بیشتر ترسای اجتماعیه مثل ترس تو جمع بودن، ارتباط با مردم و اینجور چیزا ولی پنیک تقریبا مخالفشه، ترس از محدودیت و تنهایی و اینا!

فوبیا یا ترس مرضی به دو نوع تقسیم میشه یکی هراس اجتماعی و دیگری ترس غیر منطقی از موقعیت ها و مسائل و بنظرم پنیک اسم مناسبی نباشه چون روان شناسان هم از همون فوبیا استفاده میکنن.

 

[mahshid_f]

نظام های شخصیت از دید یونگ

خیلی از ادراک های هشیار و واکنش های ناهشیار ما به محیط به وسیله نگرش های ذهنی متضاد برون گرایی و درون گرایی تعیین می شود.
یونگ معتقد بود که انرژی روانی می تواند به بیرون، به سمت دنیای خارج(برون گرایی)، یا به درون، به سمت خود هدایت شود(درون گرایی).
.
یونگ چهار کارکرد روان را نیز مطرح کرد: حس کردن، شهود، تفکر، احساس.
-حس کردن و شهود غیر عقلانی هستند.
حس کردن تجربه را از طریق حواس بازآفرینی می کند.
و شهود مستقیما از محرک بیرونی ناشی نمی شود.
-تفکر و احساس کارکرد های عقلانی هستند که قضاوت و ارزیابی تجربیات را شامل می شوند.
کارکرد تفکر، قضاوت هشیار را درمورد اینکه آیا تجربه ای درست است یا غلط، شامل می شود.
نوع ارزیابی که کارکرد احساس انجام می دهد، بر حسب دوست داشتن یا دوست نداشتن و تحریک یا بی حوصلگی ابراز می شود.
*فقط یک جفت کارکرد مسلط است (عقلانی یا غیرعقلانی) و در هر جفت فقط یک کارکرد تسلط دارد.
.
تیپ های روانشناختی (بر اساس توضیحات بالا):
**برونگرای متفکر: طبق مقررات جامعه زندگی می کنند. احساسات و هیجانات را سرکوب می کنند. واقع بینند. عقاید متعصبی دارند. ممکن است خشک و سرد به نظر بیایند. می توانند دانشمندان خوبی بشوند.
**برونگرای احساسی: سرکوب شیوه تفکر و هیجانی بودن زیاد. از ارزش های سنتی و اصول اخلاقی پیروی می کنند. از لحاظ عاطفی حساسند. معاشرتی و سرزنده اند. در زنان، بیشتر از مردان.
**برونگرای حسی: بر لذت و خشنودی و جستجوی تجربیات تازه تمرکز دارند. به دنیای عملی گرایش دارند و با انواع مختلف افراد و شرایط متغیر، سازش پذیر هستند. معاشرتی اند و قابلیت زیادی برای لذت بردن از زندگی دارند.
**برونگرای شهودی: توانایی زیاد در غنیمت شمردن فرصت ها و موفقیت در کار. مجذوب اندیشه های تازه. خلاق. گرایش به تغییر پذیری. به جای تامل، بر اساس شمّ تصمیم میگیرند و معمولا تصمیماتشان درست است.
**درونگرای متفکر: با دیگران خوب کنار نمی آیند. در انتقال عقاید مشکل دارند. قضاوت عملی آنها ضعیف است. به جای احساسات بر افکار تمرکز دارند. خلوت گزین هستند. به امور انتزاعی می پردازند. بر شناخت خود تمرکز دارند. دیگران آنها را یکدنده، عزلت گزین، متکبر و بی ملاحظه برداشت می کنند.
**درونگرای احساسی: فکر منطقی را سرکوب می کنند. هیجان عمیق دارند اما از ابراز آن جلوگیری می کنند. مرموز، دست نیافتنی، ساکت و متواضع هستند. به احساسات دیگران اهمیت می دهند. منزوی، سرد و از خود مطمئن به نظر می رسند.
**درونگرای حسی: منفعل، آرام، جدا از دنیای روزمره. فعالیت های دیگران را به دیده نیک خواهی و سرگرمی می نگرند. از لحاظ هنر شناختی حساسند و خود را در قالب هنر یا موسیقی ابراز می کنند. به ابراز شهود خود گرایش دارند.
**درونگرای شهودی: تمرکز عمیق بر شهود. ارتباط کم با واقعیت. بی اعتنا به مسایل عملی. دیگران آنها را خوب درک نمی کنند. عجیب و نا متعارف به نظر می رسند. در کنار آمدن با زندگی روزمره و برنامه ریزی برای آینده مشکل دارند.
.
منبع: کتاب نظریه های شخصیت _ تالیف دوان پی شولتز و سیدنی الن شولتز _ ترجمه یحیی سید محمدی _ نشر ویرایش
.
پ.ن: برای سنجش این انواع شخصیت از آزمون تیپ نمای مایرز بریگز استفاده میشه که تاپیکش هم توی انجمن هست.
اما میخواستم توضیح پایه ای بیشتری بدم.

 

[prosur]

پاسخ : نظام های شخصیت از دید یونگ

من کانال روان تحلیل رو در تلگرام پیگیری می کنم که اتفاقا امشب در مورد همین قضیه مقاله گذاشته بود.
https://telegram.me/ravantahlil

یه مقداری توضیحاتش بیشتر بود که عینا متنشو اینجا میذارم.

تیپ های شخصیتی
نوشته : محمد مهدی کهربی

یونگ در سال 1921 نتیجه مطالعات خود را در زمینه تیپ های روانشناختی چاپ کرد، او در این کتاب فرآیند های روانشناختی را توصیف کرد و سپس نشان داد چگونه این فرآیندها در ترکیبات گوناگونی ادغام می شوند و منش یک فرد را تعیین میکنند.
نگرش ها : (برونگرایی / درونگرایی)
تمایز قایل شدن بسیار معروف یونگ بین دو نگرش اساسی برونگرایی و درونگرایی مشخصه ساختار طبقه بندی اش شد. برونگرایی روی آوردن به دنیای بیرون برای دریافت انرژی از آن است و درونگرایی روی آوردن به درون و به روان است. این دو گرایش طبیعتا در دو جبهه کاملا متضاد قرار گرفته اند پس همزمان با یکدیگر نمیتواند در یک فرد بروز کند، اگر چه هنگامی که شرایط ایجاب کند ما میتوانیم یکی از این دو نگرش را انتخاب کنیم ولی ما عمتدا یکی از آن دو را که در هنگام استقرار در آن احساس راحتی بیشتری میکنیم ترجیح میدهیم.

کارکرد ها (کنش و واکنش ها)
به نظر یونگ در مبحث تیپ شناسی جنبه ای که به اندازه نگرش ها اهمیت دارد، مسئله عملکرد های روانشناختی است که بر چهار گونه است : تفکر، احساس، شهود و حس. که آنها را دو به دو در تضاد با یکدیگر به کار میبرد، او از طرفی، تفکر را در مقابل احساس در نظر گرفت و از آن جایی که منطق و قوه تشخیص هم تفکر و هم احساس را در بر میگیرند، وی آنها را کارکرد های منطقی نامید. در احساس کردن شخص میان خوشایندی یا ناخوشایندی، زشتی یا زیبایی مهیج و یا کسالت آوری یک ایده، قضاوت و داوری میکند اما در تفکر، شخص رابطه حقیقی بین یک یا چند نظریه پیدا می کند و درباره آن داوری می کند.

در طرفی دیگر، او حس را در برابر شهود در نظر گرفت، و از آنجایی که آن ها پنجره های ما بسوی دنیا هستند و اطلاعات مورد نیاز تفکر و احساس را فراهم میکنند، کارکرد های دریافت اطلاعات نامید. تمایزی که وی بین این دو به کار برد این بود، که حس را محدود به اطلاعاتی کرد کا ما از طریق اندام های حسی مانند بینایی، شنوایی، چشایی و ... دریافت میکنیم و شهود را هنگامی بکار میبرد که حواس را دور میزنیم و اطلاعات را مستقیما از ناخودآگاه دریافت میکنیم. کسی نمیتواند همزمان از کارکردهای متضادش استفاده کند، و از آن جایی که ما تمایل داریم همان کارهایی را که به بهترین صورت انجام میدهیم تکرار کنیم، در هر جنبه متضاد یکی را بر دیگری ترجیح میدهیم و آنرا به عنوان کارکرد اصلی مان برمی گزینیم، در نتیجه کارکرد مقابل آن به اجبار وارد ناخودآگاه میشود، یونگ این کارکرد را کارکرد مغلوب نامید.

تلفیق نگرش ها و عملکردها
اکنون موقع بررسی این مساله است که ترکیب و ادغام نگرش ها و عملکرد ها چگونه خود را در طرح های رفتاری آگاهانه فردی بیان میکند. البته قابل ذکر است که بعد از یونگ علاقه مندان رویکرد او مبحث تیپ شناسی را بسط دادند که با عنوان (M.B.T.I) شناخته میشود و شامل 18 تیپ شخصیتی است، اما در اینجا به تیپ شناسی که یونگ به آن اشاره کرده و شامل 8 نوع متفاوت است، بسنده میکنیم.

1- برونگرای متفکر: بیشتر اهل عمل و واقع است، به عبارت دیگر او به دنبال حل مشکلات و مسائل است.
2- درونگرای متفکر: او به قراردادی بودن و محافظه کاری تمایل دارد.
3- برونگرای عاطفی: بوسیله معیارها و ملاک های خارجی اداره میشود او با استانداردهای متداول مرسوم چیزی را زیبا یا زشت مینامد.
4- درونگرای عاطفی: به علت دوری گزیدن و انحراف از رسوم و قرارداد، به اصالت، خلاقیت و نامانوس و غیر معمول بودن گرایش دارد.
5- برونگرای حسی: اکثرا تیپی مردانه است، جسمانی، لذت طلب، دوستدار دلهره و هیجان.
6- درونگرای حسی: ابراز عقاید از طریق هنر، غرق در هیجانات روانی خویش، دنیا را مکانی بیهوده و مبتذل میبیند.
7- برونگرای شهودی: اکثرا تیپی زنانه است، دمدمی، بی ثبات، همیشه در پی تسخیر موقعیت جدید پیش از اتمام موقعیت قبلی.
8- درونگرای شهودی: خیالباف و متوهم، از طرف دوستان یک معما و از نگاه خودش نابغه ای شناخته نشده است.

پژوهشگران مختلفی با بسط دادن این ایده کارکرد های بیشتری برای آن یافتند اما آنچه بیشتر برای یونگ اهمیت داشت این بود که نشان دهد مسیر رشد و تعالی انسان ها همانند پراکندگی تیپ های شخصیتی آنان دارای مسیر های متفاوتی است، همچنین وی باور داشت میزان پراکندگی تیپ ها در دوران های متفاوت تاریخی متفاوت خواهد بود، و چون هستی تمایل به تعادل دارد به محض افزایش برونگرایی تعداد افرا بیشتری با تمایلات درونگرایانه پا به جهان میگذارند تا تعادل را برقرار سازند.

منابع :
مبانی روانشناسی تحلیلی یونگ / نوشته : کالوین اس هال و ورنون جی نوردبای / نشر : جهاد دانشگاهی
یونگ شناسی کاربردی / نوشته : رابین رابرتسون / نشر بنیاد فرهنگ و زندگی


روان تحلیل

 

[Zed]

پاسخ : نظام های شخصیت از دید یونگ

موضوع رو به یک سمتی پیش ببرید لطفاً نه که فقط ارائه یک مطلب باشه.
اگر که بحثی نباشه یا باید ادغام کنم این تاپیک رو یا حذف

...moOn... : ادغام شد.