از فرمالیسم تا ساختار شکنی

  • شروع کننده موضوع
  • #1

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,449
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
اول اینکه این بحث یعنی بحث فرمالیسم،ساختارگرایی و ساختار شکنی واقعا بحث مهمیه. در واقع اگه شما میخواید یه اثر رو نقد ادبی کنید نیازه این چیزا رو بدونید. ضمن اینکه بحث خیلی خیلی طولانی هم هست. کتاب های زیادی راجع بهش نوشته شده . کلی نظریه پرداز داشته و اصلاً چیزی نیست که بخواد تو یه تاپیک گفته شه. حقیقتش منم مطالعه م در حد خیلی کمی بوده تو این زمینه . اما خب میتونم در یه حد یه آشنایی مختصر و چیزی که میدونم کم کم به ترتیب سیر تاریخی ماجرا یه سری چیزا رو بگم. اگه تو توضیحات کلیش نظری یا اطلاعات بیشتری دارید خیلی خوب میشه اگه بگید. همین جوری هم اگه سوالی یا بحثی چیزی براتون پیش اومد یا چیزی بود که به نظرتون خوب بود که راجع بهش بحث شه بازم خیلی خوب میشه که بگید.

اصلاً فرمالیسم چیه و از چه زمانی شروع شد؟
تا قبل از پیدایش فرمالیسم ملت کتاب مینوشتن نقد هم میکردن. اما نقدها اصولا ادبی نبود. یعنی چی؟ یعنی اینکه مثلاً من یه کتاب مینویسم شما میخوای نقدش کنی. به جای اینکه بیای شیوه ی بیانم ، عناصری که استفاده میکنم و در کل اثر من رو نقد کنی میای صرفاً به این فکر میکنی که اثر من به چه مفهومی داره ارجاع میده [nb]این مفهوم رو بهش میگن "مدلول". اون کلمه ای که قراره مفهوم رو برسونه رو هم بهش میگن "دال" . یا به قول این ملت زبان شناس:"تصویر آوایی را دال و مفهوم را مدلول میگویند". همیشه هم من قاطی میکنم. خیلی هم چیز اعصاب خرد کنیه. آخه چیه این کلمه های عجق وجق :D [/nb] . مثلاً میرید سراغ مفهوم فلسفی یا محتوای تاریخی یا حتی علمی اثرم. و در واقع اثر من در سطح دوم اهمیت قرارمیگیره و سطح اول اهمیت مربوط به اون مفهومی میشه که دارم بهش اشاره میکنم. به این شکل نقدی که میکنید ادبی نیست.
تا اینجاش مربوط میشد به قبل از فرمالیسم. اما فرمالیسم چیکار میکنه؟ فرمالیسم میاد و اثر رو در درجه اهمیت اول قرار میده. یعنی در واقع تقریباً برای اولین بار میاد ونه تنها توی نقد ادبی فرم اثر رو لحاظ میکنه بلکه اولین درجه اهمیت رو میده به فرم اثر! زبان اثر ، عناصر ، طرز بیان و اینجور چیز ها اهمیت پیدا میکنه و حتی بر مفهوم مقدم میشه.... و بعد ها انقدر فرمالیسم انقدر افراطی میشه در نوع خودش که کاملا فهوم فراموش میشه و فقط فرم و زبان اهمیت پیدا میکنه. اینجاست که ساختار گرا ها کم کم وارد صحنه میشن :D[nb]پیشکسوتای فرمالیسم هم یه سری آدم مثل جان آلن ، تیت‌ رابرت پن وارن و اینا بودن که خب اصلاً مهم نیست. یعنی از نظر من که اهمیتی نداره :D[/nb]
 

Iman.Mage

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
713
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
نقره‌ی کشوری المپیاد شیمی دوره ۲۴
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی (با ماینور شیمی)
اینستاگرام
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

جالب بود؛ ولی ساختار شکنی پس چی شد؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,449
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

به نقل از Iman.Mage :
جالب بود؛ ولی ساختار شکنی پس چی شد؟
من فقط یه قسمت از فرمالیسم رو گفتم. نه ساختار گرایی گفتم نه ساختار شکنی :D
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,151
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

یعنی توی بحث محتوا یا طرز بیان ؟ ، فرمالیسم میگه طرز بیان و قبلیا میگن محتوا ؟ من متوجه نشدم درست راستش :D و اینکه این ساختارگرایی و ساختارشکنی هم کسی اگه اطلاعاتی داره دریغ نکنه لطفا :D
 

nimche

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
542
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
مدال طلای بیست و ششمین دوره‌ی المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی معماری و زبان و ادبی
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

به نقل از ارغوان اس. :
یعنی توی بحث محتوا یا طرز بیان ؟ ، فرمالیسم میگه طرز بیان و قبلیا میگن محتوا ؟ من متوجه نشدم درست راستش :D و اینکه این ساختارگرایی و ساختارشکنی هم کسی اگه اطلاعاتی داره دریغ نکنه لطفا :D
والا تا اونجایی که من میدونم، فرمالیسم کلا یه جور طرز نگاه و ایناست دیگه که به ساختار زبانی و روایی داستان توجه میکنه.خب هر کی این دید رو نداشته باشه به اون توجه نمیکنه و فقط محتوا میمونه دیگه!
فکر کنم صاب تاپیک خودش مطلب بذاره راجع به ساختارگرایی و ساختارشکنی...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,449
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

به نقل از ارغوان اس. :
یعنی توی بحث محتوا یا طرز بیان ؟ ، فرمالیسم میگه طرز بیان و قبلیا میگن محتوا ؟ من متوجه نشدم درست راستش :D و اینکه این ساختارگرایی و ساختارشکنی هم کسی اگه اطلاعاتی داره دریغ نکنه لطفا :D
هممم. تقریبا درسته.
تا قبل فرمالیسم تقریباً فقط محتوا مهم بود. در واقع چیزی که ما به اسم هنر و زیبایی تو ادبیات میشناسیم چندان مطرح نبود.هر کس میخواست یه چیزی رو نقد کنه اثر رو میخوند و اولین چیزی که بررسی میکرد این بود: این اثر به چه مفهومی اشاره داشت؟ آیا حرفی که میزد صحیح بود یا نه؟ باهاش موافق بودم یا نه؟ و در کل این مفهوم اثر بود که نقد میشد نه خود اثر.
بعد، فرمالیست ها اومدن یه جریان جدیدی رو شروع کردن توی ادبیات. جریان توجه به فرم و ساختار. و این جریان باعث شد که کم کم فرم گرایی چیز پیچیده ای بشه. چیزی که الان ما توی ادبیات میبینیم حاصل کار این جریان های ادبیه. و چیز ساده ای نیست. الان دیگه خبری از فرمالیست ها به اون شکل قدیم نیست. اما حاصل کارشون تو ادبیات باقی مونده. نتیجه ش شده این که امروز هر کس بخواد یه اثر رو نقد کنه دیگه نمیتونه فقط مفهوم رو نقد کنه. نقد فرمی و ساختاری جزئی از نقد ادبی محسوب میشه.
این فرم و ساختار چیزیه که شاید یه خواننده آماتور متوجهش نشه ، هر چند که ناخوداگاه تحت تاثیرش قرار میگیره و مثلا اگه اثر فرم خوبی داشته باشه خوشش میاد ولی نمیفهمه چی باعث شده اثر به دلش بشینه.
پ.ن: من زیاد تو انتقال مطلب استعداد ندارم. هر جاشو خوب توضیح ندادم ممنون میشم بگید که کامل تر و بهتر توضیح بدم :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,449
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

خب گفتیم که فرمالیست ها اومدن و شروع کردن به ارزش دادن به فرم اثر. بعد کم کم حسابی خودشون رو درگیر فرم کردن و اصلاً حتی رابطه فرم و مفهوم رو فراموش کردن. یعنی اصلاً یادشون رفت که به مفهوم هم اهمیت بدن . در واقع این که هر دال قراره به یه مدلول بره و اون مدلول هم اهمیت داره ( ~X( ) رو فراموش کردند.
اینجا ساختار گرا ها ظهور میکنن که یه کم اوضاع رو درست کنن :D در واقع ساختار گراها میان که یه رابطه ی خوبی بین مفهوم و ساختار(فرم) یا همون دال و مدلول برقرار کنن.

داستانای پریان رو خوندید؟ :D این داستان هایی که توش جن و پری داره! از کارایی که ساختار گراها کردن مثلاً این بود که اومدن این داستان های پریان رو بررسی ساختاری کردن. نهایتاً گفتن تو کل داستان های پریان 31 نشانه وجود داره که هر کدوم یه کارکردی داره وجود داره که هر کدوم از این نشانه ها به یه مفهومی اشاره دارن. در واقع انگار اومدن 131 تا نشانه رو دقیقا به 131 تا مفهوم وصل کردن و گفتن از این حالت ها خارج نیست. [nb]این کار بررسی داستان های پریان رو پراپ انجام داد که البته کارش وارد حوزه ی " روایت شناسی" میشه که خودش یه مبحث گسترده ست که با توجه به میزان استقبال بیخیالش میشیم :D[/nb]یه کم دقت کنید میبینید که چیزی که ساختار گراها میگفتن این بود که هر دال دقیقاً به یه مدلول میره!

به شکل خلاصه ساختار گراها به این کار مشغول بودن:
1- اجزای اثر رو استخراج میکردن
2- بین اجزا اثر ارتباط برقرار میکردن
3- بین اجزا اثر و مفهوم به شکل تک به تک و به شکل کلی ارتباط برقرار میکردن

ساختار گراهای اولیه هیچ وقت سعی نکردن معنای درونی اثر رو استخراج کنن. کاری که میکردن صرفا یه چیزی شبیه پیدا کردن تناظر یک به یک بود. هر چیز ساختاری دقیقاً یه مفهوم مشخص رو میخاست برسونه. ساختار گراها ادبیات رو رمز گشایی میکردن. هر اثر ادبی براشون شبیه یه کدی بود که طبق یه قاعده ی خاص رمز گشایی میشد.

ساختار گرایی خیلی بحث گسترده ای هست. اینی که گفتم فقط چیز ابتداییش بود. راستش کلاً اگه بخواید چیز زیادی بخونید کتاب های خیلی زیادی راجع بهش هست. چه کتاب هایی که خود ساختار گراها نوشتن مثل کتاب های جناب بارت که ماشالله از شمارش خارجه چه کتابایی از افراد دیگه . حالا به نظرتون بازم گسترده ترش کنیم یا اینکه جمعش کنیم و ساختار شکنی و پساساختار گرایی رو بگیم و خلاص ؟

پ.ن: ساختار گرایی( Structuralism ) از ادبیات و زبان شناسی شروع شد اما الان اصلاً فقط توی ادبیات نیست. تو سینما ، صنعت مد و فشن و کلاً هنر های مختلف هم دقیقاً این جریان ساختار گرایی وجود داره.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,449
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

قبل از اینکه ادامه ی ماجرا رو بگم رولان بارت رو بشناسید!
این جناب بارت که یه ساختارگرای خفن بود. کلی هم کتاب داره! کلاً از سیر تا پیاز ساختار گرایی رو تو کتاباش گفته. که البته من نخوندم :D
خب حالا بریم سراغ ادامه ی قضیه! یادتونه این ساختار گرا ها میگفتن هر دال به یه مدلول میره؟ یه سری اومدن گفتن که این حرف غلطه که هر دال به یه مدلول میره بلکه هر دال به یه دال دیگه میره!( #-o) [nb]این حرف رو به نظرم اولین بار "دریدا" زد. درست یادم نیست. حالا درستش رو که فهمیدم اصلاح میکنم.[/nb]
مثلا وقتی خواننده A و خواننده B کلمه ی دیوار رو میخونن هر دو به یه چیز نمیرسن. پس اونا به مفهوم دیوار نرسیدن. بلکه به یه سری دال دیگه رسیدن که این به شخصیت خودشون بستگی داره.
اینجا بود که نقش خواننده برای اولین بار اهمیت پیدا کرد :D یعنی تا قبل این قضیه ساختار گرا ها میگفتن هر اثر طبق یه سری فرمول مشخص رمز گشایی میشه و هر دال به یه مدلول میره و خواننده هم اهمیتی نداره. هر اثر یه حرف مشخص داره میزنه که با رمز گشاییش حرفش مشخص میشه و فرقی نمیکنه خواننده A اثر رو بخونه یا خواننده B. ولی وقتی این قضیه اتفاق افتاد برداشت خواننده از متن اهمیت پیدا کرد. در واقع برای اولین بار گفته شد که خواننده بخشی از اثره و اولین بار بود که جایی برای تخیل و برداشت آزاد خواننده باز شد.
کم کم در کنار ساختار گرا ها موج ساختار شکنی به وجود اومد. و حتماً حتماً بدونید که ساختار شکنی به معنی ضد ساختار گرایی نیست. ساختار شکن ها فقط میخواستن که از اون قالب رمزگشایی صرف ساختار گرایی و ساختار های دقیقاً مشخص که قرار بود مفاهیم دقیقاً مشخصی رو برسونه خارج شن. نه اینکه ساختار رو نادیده بگیرن. اصلاً. [nb]توی ادبیات پست مدرن ساختار شکنی میشه. اما همونطور که میبینید به این معنی نیست که ادبیات پست مدرن ساختار درست حسابی نداره یا به ساختار اهمیت نمیده!!![/nb]
ساختار گرایی و ساختار شکنی در کنار هم رسیدن به پساساختار گرایی . مخلوطی از نتایج کار فرمالیست ها ، ساختار گرا ها و ساختار شکن ها.

نهایتاً اگه الان رو با زمان قبل از فرمالیست ها مقایسه کنید میبینید که نقد ادبی شکل کاملاً متفاوتی به خودش گرفته.
نقدی که امروزه روی اثار ادبی میشه رو بهش نقد نو میگن. و آغاز گر نقد نو رو کسی نمیدونن جز جناب بارت که اون اول معرفی کردم :D
اینکه نقد نو شامل چه چیز هایی میشه و دقیقاً چیه رو با یه سری کتاب توی یه پست دیگه میگم و تموم میشه دیگه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,449
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

آقای بارت یادتونه؟
همونجور که گفتم بارت از آغاز گر های نقد نو بود. بارت تقریباً مربوط میشه به آخرین دوره های ساختار گرایی به شکل قدیمیش. بعد ساختار شکن ها اومدن و کم کم پدیده ی پساساختار گرایی ظهور کرد و کم کم نقد نو شکل گرفت. حالا نقد نو چی هست؟
نقد نو کلاً به سه جنبه ی یه اثر میپردازه:1- نقد ساختارگرا یا نقد ساختاری 2-نقد روانکاوانه 3- نقد جامعه شناختی

نقد ساختاری اثر رو از لحاظ زبانی بررسی میکنه. این نقد محصول کامل کار فرمالیست ها ، ساختار گرا ها ، ساختار شکن ها و پساساختار گراهاست. دانش زبانی خیلی خفنی هم نیاز داره. اما خب هر کسی به هر اندازه ای که از زبان چیز بدونه میتونی تا حدی نقد ساختاری کنه اثر رو. مثلاً بررسی میشه که روای چندم شخصه؟چرا این روای انتخاب شده؟ کارکرد انتخاب این راوی چیه؟ یا مثلاً چقدر از توصیفات در متن استفاده شده؟ هدف چی بوده؟[nb]میگن توی توصیف زبان به پایین ترین سطح خودش میرسه. یعنی خواننده موقع خوندن زبان رو توی سطح اثر نمیبینه بلکه پیامه که در رویی ترین سطح اثر قرار میگیره. نویسنده ممکنه بر هر دلیلی بخواد زبان رو در سطح بالا یا پایین اثر قرار بده[/nb] یا مثلاً زبان چقدر شعری و چقدر نثریه. یا اینکه هدف از تکرار یه استعاره چی بوده؟[nb]اگه یه تشبیه یا استعاره توی یه اثر چند بار تکرار شه و دلیلی براش پیدا نشه و در اصطلاح اون استعاره هیچ کار خاصی در اثر انجام نده به چشم ضعف اثر بهش نگاه میشه کرد.(مثلاً فرض کنید تو یه نوشته نویسنده کفن یه مرده رو به یه پیله تشبیه کرده. بعد در ادامه ی متن هر وقت سخن از اون کفن میشه به جای کفن بگه پیله. این در صورتی که هیچ دلیل خاصی نداشته باشه و قرار نباشه در ادامه نویسنده با اون پیله توی نوشته ش کار خاصی انجام بده ضعف اثره) [/nb] و کلی چیز دیگه !

نقد روانکاوانه اصولاً تمرکزش رو شخص نویسنده ست. مثلاً میاد روان نویسنده رو بررسی میکنه. حتی بیماری روانی نویسنده رو تشخیص میدن از این طریق :D کلاً کارش اینه که میگه چه اتفاق روانی تو ذهن نویسنده رخ داده که این چیز رو نوشته.

نقد جامعه شناختی هم همونیه که از اول بوده و خب البته تو طول تاریخ پیشرفت کرده. کلاً میاد میبینه اثر به چه مفهومی اشاره داره. [nb]در یک کلام در نقد جامعه شناسی به اثر به عنوان یه محصول اجتماعی نگاه میشه.[/nb] نهایتاً میشه گفت توی نقد جامعه شناختی نوشته قبل از اینکه یه اثر هنری باشه یه واسطه برای بیان حقیقت اجتماع و انسانه.


چند تا کتاب در زمینه ی ساختار گرایی در ادبیات.البته لازم به ذکره که الان که گفته میشه ساختاگرایی در ادبیات منظور صرفاً اون ساختار گرایی نیست که منسوخ شده. منظور ساختار گرایی هست که الان توی نویسندگی و نقد ادبی به کار میره.
در آمدی بر ساختار گرایی در ادبیات نویسنده رابرت اسکولز
بوطیقای ساختگرا نویسنده جاناتان کالر
کتاب به زبان فارسی هم هست که آسون باشه اما من به اسم یادم نمیادو نمیشناسم. اگه کسی میدونه بگه لطفاً.
دیگه فکر نکنم چیزی باشه که تو این تاپیک جای گفتنش باشه. ولی خب اگه سوالی بحثی چیزی هست میتونه تاپیک ادامه پیدا کنه. هر کس چیزی بلد بود که اضافه کنه یا کتابی خوند که به نظرش خوب اومد دریغ نکنه. مرسی :D
 

stiv

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
پاسخ : از فرمالیسم تا ساختار شکنی

واقعا؟!من خودم دقیقا از نقد صحیح اگاه نبودم و کلا می تونستم تشخیص بدم که اره فلان کتاب خوبه و یا بده و یک سری دلیل می تونستم بگم.منم اوایل فرم رو نقد می کردم بعدش شروع کردم به گیر دادن به اینکه این چه مفهومی داره و از لحاظ تاریخی و روان شناسی مستند هست و غیره و بعد که یه رمان می خوندم رمان ضعیفی بود به طور کاملا ناخود اگاه می تونستم سیر تفکر نویسنده رو هم تشخیص بدم و براش بگم که چه فکری کرده وقتی اینارو می نوشته.هر چند این در دوره ی نزدیکی انجام شده و کامل هم نبوده.مثلا اثر هایی که یه از اون قوی تر نوشته شده بودن رو نمی تونستم کاملا بگم که نویسنده چه فکر می کرده .هه چه خنده دار!دقیقا همون سیریه که من طی کردم تو تاریخ بوده.خوشحال شدم که فهمیدم نقدایی که می کردم خیلی هم از مرحله پرت نبوده.واقعا مرسی از اطلاعاتی که دادی.واقعا جالب بود.
 
  • لایک
امتیازات: dorna

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,698
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
خیلی تاپیک خوبی بود.
ممنون :)
ایشالا بازم ادامه پیدا کنه :D
 

amir h

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
988
امتیاز
1,820
نام مرکز سمپاد
سلطانی
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
90
آفرین خیلی تاپیک خوبیه
امیدوارم بیشتر باشه این بحثا تو فروم

در مورد متن اول اینو بگم که قبل فرمالیسم هم اینطوری نبوده که فرم بی اهمیّت باشه یا در نقدها بهش اشاره نشه
صرفا تعریف جدایی از فرم نبوده وگرنه توجه به فرم از ابتدا در ادبیات بوده
حالا در متون کهن غرب که رد پای فرم رو میشه دید ولی علاوه بر اون با توجه به منابعی که در اختیار ماست و حداقل به دست من رسیده با توجه به کتاب های بلاغی ما، توضیحات در مورد بیان و بدیع و نقدهایی که در تذکره ها موجوده و... توجه قدما هم به فرم کاملا مشهوده منتها مثل فرمالیست ها اصالت رو به فرم نمیدادن
 
آخرین ویرایش:
بالا