نویسه هایی برای سکوت

[yeeganeh]

اینک انکس که تلاش میکنی از او بگریزی خودت هستی!
انکه حتی نفسهایت برایش اضافی است ............
تپشهای قلبی که بندای زندگی و حیات است برایش هذیان است .........
و افکارت کابوسهایی پریشان............
نفسهایت سنگین شده اند.،افکارت پریشان،اشکهایت سرد و رویاهایت فاسد شده اند...........
با اینها زندگیت طعم تلخی میدهد ...........
و این همان تلخی است که هرروز میچشی ..
از این تلخی میگریزی؟؟؟؟؟؟؟
به کجا؟؟؟
ان دیاری که مردمانش عشق را ،محبت را بی هزینه به یکدیگر ارزانی میداشتند فنا شد! دیگر نیست تا از تلخی خودت به انجا پناه ببری .حتی دیگر کسی خریدار نفسها واشکهای سردت نیست .
دیگر کسی گوش شنیدنه افکار پریشان و رویاهای خسته ات راندارد
کوله باره دل تنگی هایت را بردوش گیر
شاید باید دنبال دیار مهربانی دیگری باشی تا وقتی از خودت گریختی به ان پناه ببری !
اما مگر میشود از خودت همین خود همیشگی ات فرار کنی؟؟؟!!!!
به کجا؟؟؟
به دیار مهربانی؟؟
افسوس!!!!!
(حالم خراب بود مدادو گرفتم تو دستام و کلمات ریختن رو کاغذ.هرچی تو دلم بود کلمه شد)

 

[yeeganeh]

پاسخ : شخصی نوشته ها

حرفها دارم اما بغضها امانم را بریده اند .............
بغضهایی که جای خالی ات را فریاد میزنند........
"جای تو خالی ست ،جای مهربانی هایت"...........
اما
هنوز به دیدنت امیدوارم.............................
وبه رحمت خدایی که همین نزدیکی است........
کاش بازگردیو من بغضهایم را پرپر کنم..............
دلم بی قراره توست....................................
بی قراره تو که همه ی جان منی...................

 

[yeeganeh]

پاسخ : شخصی نوشته ها

نوشتن یعنی جاری شدن عواطف ،احساسات واندیشه ها ی ادمی در غالب کلمه برروی سفیدی کاغذ......
و من رویاهایم را با نوشتن و نویسندگی عاشقانه دوست دارم....................
و انگاه که زبان قاصر است ونگاه هم توان گفتن ندارد من مینویسم...
کاغذو قلم ارزوهایم
با شما حالم خوب است
خوبتراز هر حسه خوب دنیایی ....ومن این حال را دوست دارم چون
عزیزترین ،پاکترین وخالصانه ترین اندیشه ها یم در این حال متجلی ست
با شما حالم خوب است چون دلتنگی هایم را باور دارید
چون هرگاه که بخواهم سفیدی کاغذ به وسعت تمام دلتنگی هایم به رویم لبخند میزند و اعلام امادگی میکند....
با شما حالم خوب است چون ارزوهایم با شما معنا میشوند .... پس برایم بمانید تا ابد
(من دلنوشته هامو میزارم که نقد بشه.راهی جز این ندارم واقعا نمیدونم چطوری باید اشکالاتمو رفع کنم ممنون میشم اگه انتقاد کنید.)

 

[yeeganeh]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

من منتظرم که نقد کنید نوشته هامو ولی انگار کسی نمیبینه تاپیکه منو.
ماها که تازه شرو کردیم به نویسندگی به انتقاد نیاز داریم.

 

[8043]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

خیلی قشنگ بود همشونُ دوست دارم .
منم دقیقا مشکل تو رو دارم کسی ازَم انتقاد نمی کنه

 

[yeeganeh]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

خیلی قشنگ بود همشونُ دوست دارم .
منم دقیقا مشکل تو رو دارم کسی ازَم انتقاد نمی کنه

اخه کسایی که اینجان همه مثه خودمون بی تجربه یا کم تجربه ا ن. حتی اگه بخوان هم نمیتونن فنی نقد کنن نوشته هارو.
اما بایه ذره دقت میشه یه چیزای گفت.ممنون. انتقادم بکن

 

[doel_73]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

شروع 2 تا نوشته ی اولتون،یه خرده تلخه که البته از نظر من این ذات بی بدیل اما نغییر پذیر دلنوشته هست که با تلخی شروع میشه آخه نویسنده دیگه تحمل اینو نداره که بخواد دلنوشته رو به طور خاص یا متفاوت شروع کنه که دلنشین تر بشه.به نظرم این تلخی در طول نوشته حفظ شده که خوبه .اگه بتونید اون چیزایی رو که می خواید بگید با یه کم تامل و مقدمه چینی و تغییر فضای کلام همراه کنید نوشته ها می تونه بهتر بشه. این یه اصل هستش که ما برای زدن ضربه ی نوشته باید اول مقدمه چینی مناسب کنیم تا اون حرفی که می خوایم بزنیم خوب به چشم بیاد.

 

[yeeganeh]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

شروع 2 تا نوشته ی اولتون،یه خرده تلخه که البته از نظر من این ذات بی بدیل اما نغییر پذیر دلنوشته هست که با تلخی شروع میشه آخه نویسنده دیگه تحمل اینو نداره که بخواد دلنوشته رو به طور خاص یا متفاوت شروع کنه که دلنشین تر بشه.به نظرم این تلخی در طول نوشته حفظ شده که خوبه .اگه بتونید اون چیزایی رو که می خواید بگید با یه کم تامل و مقدمه چینی و تغییر فضای کلام همراه کنید نوشته ها می تونه بهتر بشه. این یه اصل هستش که ما برای زدن ضربه ی نوشته باید اول مقدمه چینی مناسب کنیم تا اون حرفی که می خوایم بزنیم خوب به چشم بیاد.

ممنون از انتقادت! حتما حتما تو نوشته هام سغی می کنم اعمال میکنم
خیلی خوشحال شدم :)

 

[yeeganeh]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

حرفهایم رنگ دیگری گرفته اند .........
نگاهم............احساسم ...... وحتی اندیشه هایم .......
حس عجیبی تمامه وجودم را تسخیر کرده ........
حسی که فراوان شنیده ام و حتی دیده ام ؛ اما هرگز تجربه نکرده بودم و اکنون از ان من است ......
همان حسه اشنایی که هنگام ورود اجازه نمیگیرد ...... می ایدو قلبت را سرشار میکند .......
وبه وجودت قدرت می بخشد ...........
اکنون حرفها دارم اما دیگر بغضی نیست ......
این حس لبریزم میکند از شادی ......
ومن شادترین و قدرتمند ترین ادم دنیا میشوم ........

 

[yeeganeh]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

وقتایی هست که دلم میخواد بترکه..............
از دلتنگی ..........
گاهی از یه حسه خوبو دوست داشتنی ..........
تصمیم میگیرم که این حسو با یکی شزیک بشم
واون یکی رفیقه تنهاییامه... که همیشه هست
هر زمان که اراده کنم صفحه سفیده دلشو به روم باز میکنه ........ ویه دنیا ارامشو تحویله دله بیقرارم میده ..........
و عاشقانه منتظر میمونه تا حرفهای دلمو بسپارم بهش
اما ...... اما ....... ایندفه
انتظارش به پایان نمیرسه .........
تا اینکه
با قطره های ابی که روش میریزه یخ میکنه ...........
واین قطرات ......... همون حرفهایی هستن که کاغذ منتظرشون بود ...........
.............




من انتقاد میخوااااااااام.اینطوری پیشرفتی نمیکنم.سره خونه ی اولم هنوز!! انتقاد کنید.ممنون.

 

[ریـحـانـه]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

خوبه که می‌نویسی امّا کاش جدیدتر بنویسی! این جدیدتر نوشتن با مطالعه‌ی بیشتر و وقت گذاشتن بیشتر برای نوشته‌هات به دست میاد. از قالب‌هایی که تو ذهنت ـه بیا بیرون! اونا رو بشکن و سعی کن تک تک کلماتت نو شن. اصطلاحات جدید، آرایه‌های جدید، فکر جدید ... اینا همه به جذاب شدن نوشته‌هات کمک میکنن. موفق باشی.

 

[Aramesh_Z]

پاسخ : نویسه هایی برای سکوت

خوبه که می‌نویسی امّا کاش جدیدتر بنویسی! این جدیدتر نوشتن با مطالعه‌ی بیشتر و وقت گذاشتن بیشتر برای نوشته‌هات به دست میاد. از قالب‌هایی که تو ذهنت ـه بیا بیرون! اونا رو بشکن و سعی کن تک تک کلماتت نو شن. اصطلاحات جدید، آرایه‌های جدید، فکر جدید ... اینا همه به جذاب شدن نوشته‌هات کمک میکنن. موفق باشی.

منم با ریحانه موافقم . نوشته هات همشون تو یه قالبن . بهتره که یه دگرگونی توشون ایجاد کنی . ولی همشون قشنگن :)