تنهایی

[clever child]

چه احساسي به تنهايي دارين؟!
منظورم اينه كه احساس تنهايي ميكنيد؟
تنهايي رو دوست داريد؟
به نظرتون چه موقه هايي تنهايي به روح ادم كمك ميكنه و چه موقه هايي بلاي روحه؟

دليل بگيد.
چرا انسان ها تنهايي رو گاهي ترجيح ميدن؟

 

[Dawn]

پاسخ : تنهایی !!!!!

من دوس زیاد دارم ولی همیشه حس میکنم تنهام شاید خیلی وقتا خیلی ادما دورو برم باشن ولی بازم تنهایی رو حس میکنم

 

[esfrwms]

پاسخ : تنهایی !!!!!

.

 

[speed]

پاسخ : تنهایی !!!!!

آره من تنهام
تنهام ولی نمی تونم بگم چرا تنهام
علت تنهایی هم به اجتماع ربط نداره تنهایی یه احساسه
که به طرز فکر آدم ربط داره و معنیش واسه آدمای مختلف متفاوته

 

[MILEY]

پاسخ : تنهایی !!!!!

من تک بچه ام و مادرم و پدرم هر دو شاغل اند.وقتی دبستان بودم می رسیدم خونه کسی نبود و من با کلید در رو باز می کردم و 1 ساعت صبر می کردم تا مامانم بیاد و با هم ناهار بخوریم.من تو خونه ادم ساکتی ام اگه مثلا ازم بپرسند مدرسه چه خبر من میگم هیچی یا خبر خاصی نبود در حالی که شاید اتفاقات مهمی هم افتاده باشه کلا حوصله توضیح دادن به کسی رو ندارم چه درس باشه چه فیلم باشه چه هر چیز دیگه از همون اول هم تنهایی رو دوست داشتم و دوست نداشتم خواهر و برادر داشته باشم. من توی این تنهایی ها چیزای زیادی یاد گرفتم و به هیچ عنوان از تنهایی نمی ترسم.اما خب تو مدرسه عادی ام یعنی به ساکتی توی خونه نیستم . به نظرم این تنهایی ویژگی های خوبی به من داده و من برخلاف بعصی از تک بچه ها لوس و بچه ننه نیستم و ادم مستقلی هستم.اما خوب ادم با ادم فرق داره ممکنه یکی تو تنهایی مشکلاتی پیدا کنه

 

[nastaran17]

پاسخ : تنهایی !!!!!

خیلی ها ازجمله من ادمای زیادی دورشونن اما یازم انگار هیچ کس نیس این درسته که خدا هس اما خدا معنوی و انسان در برابرش مادیِ ... ما هم مادی و معنوی رو با هم میخوایم

 

[Bahar.no]

پاسخ : تنهایی !!!!!

شما تنهایید ....................؟!!!!!!!!!!!

به نظرتون چقدر تنهایید ........... ؟!!!

به نظرتون چرا تنهایید .............. ؟!!!!

فکر می‌کنید دلیل اصلی تنهایی نوجوونای هم سن و سال خودمون چی باشه ........... ؟!!!!!!

تنها نيستم ، چون دوستاي زيادي دارم كه ميتونم باهاشون حرف بزنم ، خانواده اي دارم كه هميشه بهم توجه داشته و اهميت ميداده ، و همينطور خدايي دارم كه هميشه نزديك به خودم حسش كردم ...

ولي اين وسط ي تناقض هست بين حسه من و شرايط كنونيه من !!!

تنهايي اين نيست كه همه تو اكيپ باشن و تو نباشي ! اين نيست كه تو جمع ديگران نباشي !
بنظر من تنهايي وقتيه كه كسي كه ميخواي كنارت باشه ، كنارت نباشه !!
يا اينكه كسي نباشه كه طرزه فكرش مثله تو باشه ، و تنهاكسي كه ميتونه دركت كنه خودت باشي !
دليل تنهايي نوجوونا ميتونه اختلاف عقيده اونها با والدينشون باشه ... و يا ظاهر بيني و تظاهر به شادي !

 

[Niloofar sharafi]

پاسخ : تنهایی !!!!!

من خیلی موقع ها احساس تنهایی می کنم .
وقتی این حسم خیلی زیاد میشه
خدا میاد
و دستامو می گیره
و اون قدر پیشم می مونه تا حالم خوب شه .
خدا با تنها ها بیشتر دوسته .
به قول سهراب :
ماه بالای سر تنهاییست ...

@ سایه سرد : خدا همون چیزیه که آدم می خواد .
مادی و معنوی !

 

[loverman]

پاسخ : تنهایی !!!!!

شما تنهایید ....................؟!!!!!!!!!!!

به نظرتون چقدر تنهایید ........... ؟!!!

به نظرتون چرا تنهایید .............. ؟!!!!

فکر می‌کنید دلیل اصلی تنهایی نوجوونای هم سن و سال خودمون چی باشه ........... ؟!!!!!!

به نظرم
تنها نبودن برای هرکس یه معنایی داره
واسه یکی بودن تو جمع مهمه
واسه یکی بودن با یه شخص خاص
واسه یکی بودن با خدا

من تنها نیستم چون یاد یه دوست با منه

دلیل اصلی تنهایی میتونه راحتیش باشه
ولی بعضی هام هستن که از تنها نبودن ضربه خوردن و ترجیح میدن تنها باشن
بعضی هام هستن که هیشکی دوسشون نداره و تنهان ( واقعیتی تلخ )

 

[negin faqih]

پاسخ : تنهایی !!!!!

منم علی الحساب تنهام چون 2 تا دوستام اصفهان نیستن یکی شونم کنکور داره تنهام دیگه فعلا ...(مادی)

از لحاظ دیگه هم سال قبل یه روحیاتی پیدا کرده بودم که من در جمع و دلم جای دیگر است تقریبا با خودم حتی حرف هم میزدم (البته کلا هم با خودم زیاد حرف میزنما)

 

[Sahdis]

پاسخ : تنهایی !!!!!

من خيلي احساس تنهايي ميكنم...چون هيچ دوست صميمي اي ندارم

 

[farichi]

پاسخ : تنهایی !!!!!

تنهایی فقط به معنی نداشتن کسی نیست تو ممکن خیلیا رو داشته باشی که خیلی دوست دارن و دوستشون داری ولی حس تنهایی وقتی به وجود میاد که تو با کساییم که خیلی صمیمی هستی نمی تونی حرف بزنی حرفایی که گفتن اونا تو رو راحت می کنه

 

[khakestari]

پاسخ : تنهایی !!!!!

اصولا من و تنهایی از هم خوشمون میاد !!!
خیلی ساده بخوام بگم آدم وقتی احساس تنهایی میکنه که میبینه کسی رو نداره که بتونه حداقل وقتی دلش گرفت دو کلام باهاش حرف بزنه!
و اینطوریه که همه چیز رو میریزه تو خودش!
اما بدتر از اون اینه که قبلا کسی بوده باشه و....
حالا نباشه.
ترجیح میدادم از اول تنها باشم تا اینکه وقتی با کسی انس گرفتم از دستش بدم و تنها بشم.

 

[SHINE]

پاسخ : تنهایی !!!!!

تنها نيستيم
دورمون كلي ادم هست
اما بعضي مواقع كسي نيست كه حالمون رو درك كنه و به راحتي بتونيم باهاش حرف بزنيم
يا اكه هست جوابايي كه دوست داريم نمي ده برا همين ناراحت ميشيم دفعه هاي بعد يا كسي هست كه سراغش بريم اما بازم همين جوري ميشه
و فكر ميكنيم به كسي نكم بهتره
تو خودمون ميريزيم
و حرفي نميزنيم
كسي به دادمون نميرسه بخاطر اين كه قبلا بهش كفتيم دركم نميكني و فكر ميكنيم تنهاييم
فقط بخاطر اين كه كسي دقيقا عين ما نيست و اين طبيعيه

 

[m.f.a]

پاسخ : تنهایی

آره گاهی اوقات بااین خیلی هاکنارم انداحساس تنهایی می کنم به طوری که خودموازاونادورمی کنم اماچراشونمی دونم

 

[maziar]

پاسخ : تنهایی

خب اره تنهام ولي ترجيح ميدم بهش فكر نكنم
نمي گم دوستلم كنارم نيستن
دوستايه صميميه و هم مدرسه اي هام هيچ كدوم اينجا نيستن ولي اينجا هم دوست هايه خوبي دارم ولي هنوزم تنهام در هر حال

به خدا هم اعتقاده خاص ندارم و بودن يا نبودنش تنهايي منو كه پر نم كنه

 

[Bahar.no]

پاسخ : تنهایی

دوستان ابتدا تنهايي رو معني كنيد ! بعد با همون معياري كه خودتون تعيين كرديد بگيد تنها هستيد يانه .
اگه واسه تنهايي معاني متفاوتي آورديد ، اين نشون ميده از روي احساس و تاثير شرايط ، فكر ميكنيد تنها هستيد.
اگه معيار تنهايي واستون اينه كه كسي دركتون نكنه ، اين نكته در مورد اكثريت صدق ميكنه . چون آدما با هم فرق دارن و همو درك نميكنن ، فقط همو ميپذيرن :) پس ما تنها نيستيم . چون همه مثه هميم . فرد خاصي ، خصوصا افراد خانواده هامون دركمون نميكنن .
+ از الآن معيار تنهايي رو هم (ازنظر خودتون) بگيد.

 

[كياناز]

پاسخ : تنهایی

تعريف من از تنهايي اينه:
دورُ برت شلوغ باشه، پر از دوست، اشنا، فاميل، حتّي خونوادت،
اما هيچ كدوم دركت نكنن› وقتي كه دلت پر ازغمه و لازمه كه بهشون بگي،
با هيچكدوم راحت نباشي، و فقط خودت باشي كه دركت ميكنه،
اينجور ميشه كه بايد تو خودت بريزي... و تنهايي!

خدا براي پر كردن ِ تنهايي ادم كافي نيست،
چون هر چقد ميخواي با خدا حرف بزن،
اما تو به يه ادم، به يه جسم، به يه عنصر مادي نياز داري تا وقتي حرف ميزني،
مستقيم تو چشات نگاه كنه، با نگاهش بگه كه دركت ميكنم، حق داري، ناراحت نباش› تنها نيستي.

و البته همونطور كه فقط يه عنصر مادي كافي نيست و خدا هم بايد باشه،
چون فقط اونه كه از همه چي خبر داره، از دل تو و حتي اوني كه داري باهاش حرف ميزني،
از همه بي نيازه، اخرش اونيم كه داري باهاش حرف ميزني، خودش يه انسانه و نياز هايي داره و حتي گاها ممكنه خودشم احساس تنهايي كنه...

به خدا دل ببند، با انسان ها راحت باش، تنها نباش!

 

[mahta.k]

پاسخ : تنهایی

به نظرم احساس تنهايي كردن ِ ما
الان بيشتر به خاطر دوره ي سني مون ه.
اينكه بيشتريا به خاطر درك نشدن همين حسُ داريم
و احساس ميكنيم هيچكس نيس در مواقعي احتياج داريم كسي پيشمون باشه.

- راهكار هايخوبي پيشنهاد بدين براي وقتايي كه مجبوريم تنها باشيم ولي نميخايم.- : |

 

[Bahar.no]

پاسخ : تنهایی

به نظرم احساس تنهايي كردن ِ ما
الان بيشتر به خاطر دوره ي سني مون ه.
اينكه بيشتريا به خاطر درك نشدن همين حسُ داريم
و احساس ميكنيم هيچكس نيس در مواقعي احتياج داريم كسي پيشمون باشه.

- راهكار هايخوبي پيشنهاد بدين براي وقتايي كه مجبوريم تنها باشيم ولي نميخايم.- : |

من وقتي تنهام بهتر درس ميخونم. ميتوني اوقات تنهاييت رو با مطالعه يا كار پر كني. بهتره بهش فكر نكني وخودتو سرگرم كني.
# درسته بخشي از احساس تنهايي ما به سنمون مربوطه. اما بخش ديگش يك خلأ در روابط ما و اطرافيان هست. چون گاهي [هيچ كس] نيست تا باهاش حرف بزني و اون حست رو بفهمه :]