سکولاریسم

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع شقایق س.
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یه جورایی نظام باید سکولار باشه و نباید باید ها و نباید ها با دین به مردم القا بشه
به نظر من دین باید جدا کارشو بکنه و سیاست به طور کامل ازش جدا باشه.
خوب تو تئوری همه اینو دوس دارن بحث جامعه شناختیش اینه که با این درصد مذهبی در ایران
تبدیل کردن جمهوری اسلامی ایران به جمهوری ایران چه تخریب هایی داره و این تغییر چه چیزایی رو بهبود میبخشه
 
پاسخ : سکولاریسم

واقعا مردم به خاطر میهنشون به جنگ می رفتن یا به خاطر امام؟

من از هرکی پرسیدم می گف فقط به خاطر امام ، هر چند بعضیاشون اون عقاید قبلا رو نداشتن.
اون موقع هم میهن پرستا کم بودن:)


در مورد سکولاریسم، من تا حدودی موافقم باهاش. چون الان دیگه گند زدن به حکومت و اسلام با این حکومت اسلامیشون:)
 
من باوجود اينكه به تشيع اعتقاد دارم اما معتقدم حكومت فقط در دايره سكولاريسم قادر به تامين سعادت مردمه و حكومت دينى در نقض حاكميت مليه.و دلايلش:
حكومت دينى رو چه كسى اداره خواهد كرد؟مطرح ترين گزينه روحانيون هستند.خب اولا كه روحانى شريف اصلا پى حكومت و قدرت نميره.بعذ از اون هم روحانيون زمانى كه بخواهند حكومت كنن ديگه مطمئنا دموكراسى در مار نخواهد بود چون بلافاصله بعد از رسيدن به فدرت(كه تاكيد مى كنم فقط روحانيون فاسد پى قدرتن)فكر مى كنن كه با رسالتى الهى به ميون اومدن و ازين توهمات.ضمن اينكه علم روحانيون در فقه و علوم دينيه نه عرصه سياست.

نكته ديگه اينه كه اكثر اين روحانيون فاسد حتى از دايره دين هم خارج ميشن.چطور؟
در زمان انقلاب روحانيونى مثل منتظرى و خمينى و امثالهم ديدن اى بابا طبق قوانين خود اسلام حكومت دينى فقط در زمان حضور امامان ممكنه و اصلا در نبود امام حكومت دينى نداريم.و خب،براى اينكه يه توجيه دينى هم جور كنن اومدن ولايت فقيه درست كردن.

والله و بالله،ولايت فقيه اصلا در تشيع وجود نداره.اين فقط يه نظريه بدعت گذارانه بود كه امثال خمينى براى توجيه حكومت فاشيستيشون درست كردن.و كاملا از لحاظ فقه شيعى مردوده چنانكه روحانيونى مثل شريعتمدارى هم به تناقضش با تشيع و همچنين تناقضش با حاكميت ملى اشاره كردن(كه همشون هم به لطف خمينى پس زده شدن)


و نكته اخر،خود تشيع هم با حكومت دينى مخالفه.از ديدگاه تشيع حكومت دينى فقط در زمان حضور امام ممكنه و الان كه امامى نيست يعنى هيچى.پس كلا بساط اين متوهمين كه ميگن حكومت دينى از اساس غلطه.چه با ديد دينى و چه با ديد ايدئولوژيك.
 
فرض کنید شما نوعی متدیّن (بر فرض، مسلمون) هستید و به هر طریقی در رأس حکومت قرار گرفتید. توی احکام دینی شما، گفته شده هدایت مردم به راه درست (مشخّصاْ راهی که دین گفته درسته)، و خیر رسوندن به اون‌ها (مشخّصاً خیری که توی دین گفته شده) ثواب عظیمی برای شما در بر داره. خب، حالا تمام امکانات حکومتی در دسترس شماست تا این دو عمل رو (هدایت مردم به راه درست و رسوندن خیر به اون‌ها) انجام بدید. طبعاً این‌کار رو می‌کنید، که با این‌کار لاجرم حکومت شما حکومت دینی خواهد بود.
برای داشتن حکومت سکولار، می‌بایست کسی رو در رأس حکومت بذارید که پیش‌فرض مذکور رو نداشته باشه و هم‌چنین، پیش‌فرض‌هایی داشته باشه که در نتیجه‌شون، برقراری حکومت سکولار جزو اهداف/وسیله‌هاش برای رسیدن به اهداف‌ش باشه.
 
فرض کنید شما نوعی متدیّن (به فرض، مسلمون) هستید و به هر طریقی در رأس حکومت قرار گرفتید. توی احکام دینی شما، گفته شده هدایت مردم به راه درست (مشخّصاْ راهی که دین گفته درسته)، و خیر رسوندن به اون‌ها (مشخّصاً خیری که توی دین گفته شده) ثواب عظیمی برای شما در بر داره. خب، حالا تمام امکانات حکومتی در دسترس شماست تا این دو عمل رو (هدایت مردم به راه درست و رسوندن خیر به اون‌ها) انجام بدید. طبعاً این‌کار رو می‌کنید، که با این‌کار لاجرم حکومت شما حکومت دینی خواهد بود.
برای داشتن حکومت سکولار، می‌بایست کسی رو در رأس حکومت بذارید که پیش‌فرض مذکور رو نداشته باشه و هم‌چنین، پیش‌فرض‌هایی داشته باشه که در نتیجه‌شون، برقراری حکومت سکولار جزو اهداف/وسیله‌هاش برای رسیدن به اهداف‌ش باشه.
شما فقط یک رکن حکومت دینی رو گفتید
بله، سران حکومت های دینی بر اساس چیزی که دین بهشون القا کرده عمل میکنن، ولی قطعا توی موضوعات دیگه (از جمله موضوعات فرهنگی، اقتصادی، ایدئولوژیک و غیره) هم خواسته یا ناخواسته باید وارد بشن
همچنین جدا از موضوع بالا و در بحثی جداگانه، اگر دولت یک کشور دولت سکولار باشه و قوانین سکولاریزه شده خودش رو داشته باشه، حتی اگر کسی رئیسش بشه باید طبق حکومت قانون کشور رو اداره کنه و به قوانین پایبند باشه
 
حالا هی از این تاپیک به اون تاپیک بپر چیزی از حقیقت اینکه فقط میخوای نظرات خودت رو توی جاهای مختلف به بقیه تحمیل کنی کم نمیکنه!
 
شما فقط یک رکن حکومت دینی رو گفتید
بله، سران حکومت های دینی بر اساس چیزی که دین بهشون القا کرده عمل میکنن، ولی قطعا توی موضوعات دیگه (از جمله موضوعات فرهنگی، اقتصادی، ایدئولوژیک و غیره) هم خواسته یا ناخواسته باید وارد بشن
اگه شخصی که مثال زدم رو در نظر بگیریم، توی تمامی حوزه‌ها به طوری عمل می‌کنه که بیش‌ترین ثواب رو ببره. اگه حوزه‌ای باشه که دین حکمی در موردش نداده باشه، اون‌وقت براسّاس باقی پیش‌فرضاش بر اسّاس چیز دیگه‌ای عمل می‌کنه که خب من به اونجاهاش کاری ندارم.
همچنین جدا از موضوع بالا و در بحثی جداگانه، اگر دولت یک کشور دولت سکولار باشه و قوانین سکولاریزه شده خودش رو داشته باشه، حتی اگر کسی رئیسش بشه باید طبق حکومت قانون کشور رو اداره کنه و به قوانین پایبند باشه
البته به شرطی که شخص به قانون کشور پایبند باشه، و حاضر نباشه قانون رو به نفع چیز دیگه‌ای (مثلاً دین یا منافع شخصی) فدا کنه.
 
حالا هی از این تاپیک به اون تاپیک بپر چیزی از حقیقت اینکه فقط میخوای نظرات خودت رو توی جاهای مختلف به بقیه تحمیل کنی کم نمیکنه!
تحمیل کردن یعنی چی؟
 
تحمیل کردن یعنی چی؟
قول میدی توضیح رو که دادم بخونیش؟ چون همش میپرسی یعنی چی بعد که فهمیدی دیگه ادامه نمیدی!
تحمیل کردن یعنی همین کاری که شما میکنی یعنی اینکه میگی من مطمئنم من درس میگم و احتمال نمیدم اشتباه میکنم در عین حال که لزوما به خدا یا نظر اکثریت یا دین و منطق اعتقاد ندارم فقط من درست میگم!
 
به شخصه موافق سکولاریسم هستم ، خب چرا؟
دین یک روش زندگیه ، معنیش هم همینه ، یعنی اینکه یک نفر وقتی وارد دینی می شود اون روش زندگی رو در پیش می گیره
حالا وقتی ما حکومت دینی داریم یا جمهوری دینی داریم (اینا تقریبا یکین) اولاً جمهوری کلا منتفی است چون وقتی همه قانون بر روی چارچوب یک روش زندگی از قبل تعیین شده هست دموکراسی و جمهوری نیست.
از این بگذریم جمهوری/حکومت دینی یسری مشکلات داره
اولاً همه ملت شاید اون سبک زندگی رو نخوان ، و با وجود این حکومت دینی مردمی که این روش زندگی رو انتخاب نکردن مجبورن یا به همین روندشون ادامه بدن که در این صورت مجرم شناخته میشن و مجازات میشن (در سبک زندگی که بهش رای ندادن)
یا اینکه تظاهر به انجام این سبک زندگی کنن ، که برای هرکسی سخته ، شما توی نهاد هایی مثل سپاه یا ارتش و ادارات دولتی (اکثرشون) ... از بحث آتئیست و بی دین و مسیحیت و سنی بودن و بگذریم حتی حق نداری تفکرات اصلاح طلبی داشته باشی. که این کنترل روی مردم به این خاطر هست که دین یک چیز مطلقه ، و وقتی ما اون روش زندگی رو به همه تامیم بدیم ناخودآگاه کنترل به وجود میاد.
توی تاریخ هم ثابت شده این نوع حکومت ها (اکثرشون) با به آگاهی رسیدن مردم تضعیف و نابود شدند.
 
Back
بالا