برق گرفتگی!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mehrnoosh kamali
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : برق گرفتگی!

وقتی تیزهوشان قبول شدیم کادر مدرسه مارو فرستادن نماز خونه که مثلا! درس بخونیم
نمازخونمون هم چون بالا بود سقفش خیلی کوتاه بود حتی کلمون راحت میخورد به سقفش ;D
یه لامپی هم بود(البته لامپ نداشت خالی بود!!!) من یه روز کنجکاو شدم مث ادیسون ببینم اون تو چیه :-"
دستمو کردم توش و یه دفعه ووووو.... :-?? برق گرفتتتتت البته سریع دستمو درآوردم
حالا برا دوستم ماجرا رو تعریف کردم رفته اون یکی دوستمو آورده میخواد بزور دستشو بکنه تو اون!
اونم هر کاری کرد حریفش نشد و آخر ... یه برق گرفتگی دیگه م نصیب دوستم شد ;D
 
پاسخ : برق گرفتگی!

من هم نیز در همان ایام طفولیت برادرم که ازم یه خورده بزرگتر بود
اومد جلوی من به صورت نمادین یه سیمو کرد تو دهنش گفت منو نگاه کن برقم نمیگیره ... #-o
خدا بگم چکارش نکنه :|
من بدبخت هم چاخاناشو باور کردم :-"
رفتم یه سره سیمو کردم تو پریز برق یه سر دیگه شو هم توی دهنم :-\
دیگه هیچی ادیسون گرفته بودمون ول کنمون هم نمی شد ... :-ss
بعد از صدای جیغ من مامانم نفهمید چطوری بیاد ولی بعدش مامانم یه دعوای درست وحسابی با این برادر کرد حالشو جا اورد تا یه بچه معصوم رو گم راه نکنه .. :)) >) ;D
 
پاسخ : برق گرفتگی!

من تو دستشویی بودم بعد دستم خیس بود اومدم کلید برق رو بزنم یهو جییییییییییییییییییز :)) خدارو شکر اتفاقی نیفتاد ولی تا 1 دقیقه تو شوک بودم =))
 
پاسخ : برق گرفتگی!

من یک بار تو آزمایشگاه داشتیم برای این نور و عدسی و اینا آزمایش میکردیم که برق گرفتم.اما یکی از بچه ها سریع کشیدم عقب و کاریم نشد.من رفته بودم آزمایشو برای اون توضیح بدم.از اون موقع تا همین الان یکبارم داوطلب نشدم که بگم من این موضوعو فهمیدم و برم به کسی توضیح بدم
 
پاسخ : برق گرفتگی!

5-6 سالم که بود یه بار 4 پایه گذاشتم 2 تاسیخ کباب رو کردم تو پریز ;D پرتم کرد :-"
 
پاسخ : برق گرفتگی!

منو ک ن خداروشکر ولی این استادمونو هر هفته میگیره!فقطم موهاشو سیخ میکنه :-??
 
پاسخ : برق گرفتگی!

تو سمینار فیزیک مدرسه پروژه ام ژنراتور مارکس بود بعدش سر این حدودا 5 بار برق منو گرفت (20 kv) ولی امپرش کم بود!!! :(( :(( ;D ;D
چه حالی داد رفتیم از مایشگاه زیست سوسک گرفتیم بهش برق وصل کردیم :)) :)) بد بخت اتیش گرفت! X_X X_X ^#^ ^#^!خدا رحمتش کنه!سوسک خوبی بود!!! =)) =)) ولی از مورچه طاقتش بیشتر بود که همین که جریانو بهش وصل کردم پرت شد!!! :-? :-? :-? :-? :-" :-" :-"
 
پاسخ : برق گرفتگی!

بچه بودم، بابام داشت تلویزیون درست میکرد، همه مدارها و.. تلویزیون بدون پوشش بود. دستم رو زدم به یه قطعه رو مدارش و...
بچه بودم، به دیوار خونه مادربزرگم یه سوراخ بود، انگشتم رو بردم توش( :-") برق گرفت -> محل تعبیه شده برای پریز بود اون سوراخ
بچه نبودم، بزرگ بودم -> اومدم دوشاخه ی شارژر رو از برق بکشم دستم خورد به دوشاخه ش ولی چون سریع کشیده شد بیرون از پریز، زیاد نبود.

نمیدونم چرا ولی دلم میخواد یه بار دیگه برق بگیره منو
 
پاسخ : برق گرفتگی!

من بابام برق کاره به خاطر همین خیلی با برق سرو کار داره و منم پشت سر بابام ;D کلا خیلی با برق سرو کار دارم و خیلی هم شده که برق ببگیره منو از 10 ولت بگیر تا 220 ولت که همون برق شهریه
یادمه یه بار داشتم چراغ خوابم رو درست میکردم آخه قسمت لامپش یه مشکل کوچیک پیدا کرده بود و این حرکت رو هم داشتم تو حیاط انجام میدادم
چشمتون روز بد نبینه
چراغم رو زدم به برق بعدش رفتم لامپش رو بزارم تا لامپ رو چرخوندم دیدم دارم میلرزم اولش با خودم گفتم وا چرا دارم میلرزم؟ بعد فکر کردم زلزله اومده خخخخخخخ یه دو سه ثانیه گذشت چشم افتاد به چراغ خوابم دوهزاریم افتاد برق گرفته منو =)) =)) =)) =)) هیچی دیگه یه جیغ زدم و دستم کشیدم ;D بد 3 - 4 دقیقه بابام اومده میگه چرا جیغ زدی چی شد؟ :| =)) =)) =)) =)) =))
یعنی اگه من بمیرم اینا سه چهار دقیقه بعدش میان میگن اوا مردی؟ :)) :)) :)) =)) =)) =)) =)) =))
 
ی مدت آبگرمکن برقی داشتیم،(نمیدونم دیدین یا ن!)
بعد چند روزی اتصالی کرده بود، وقتی روشن بود اگه میرفتی حموم برق میگرفتت،
ی روز صبح قبل مدرسه رفتم حموم، و چون عجله داشتم یادم رفت از برق بکشمش!
و خب الان خداروشکر میکنم ک با اون وضعیت بجز ی شوک کوتاه، اتفاق دیگه‌ای برام نیوفتاده، چون اصلاً دلم نمیخواست بمیرم و بعدش بگن علت مرگ: برق‌گرفتگی دراثر اتصال آبگرمکن!
یا توو صفحه حوادث بنویسن: آبگرمکن قاتل جان دختر نوجوان را گرفت!
 
کنار در حیاط خونمون یه پریز برق بود ک از جا درومده بود من کنجکاو بودم ک برق گرفتگی چجوریه انگشت کوچیکمو زدم به سیم برق یهو انگار یکی از پشت ادمو بگیره با شدت زیاد تکون بده خیلی بد بود بعدش تا چند ثانیه فک میکردم واقعا یکی داشت تکونم میداد هی دورو اطرافو نگاه میکردم دیگه با صدای جیغم همه جمع شده بودن و منم برای اینکه سرزنش نشم گفتم وقتی داشتم درو میبستم اتفاقی دستم خورد بهش^_^
 
ی مدت آبگرمکن برقی داشتیم،(نمیدونم دیدین یا ن!)
بعد چند روزی اتصالی کرده بود، وقتی روشن بود اگه میرفتی حموم برق میگرفتت،
ی روز صبح قبل مدرسه رفتم حموم، و چون عجله داشتم یادم رفت از برق بکشمش!
و خب الان خداروشکر میکنم ک با اون وضعیت بجز ی شوک کوتاه، اتفاق دیگه‌ای برام نیوفتاده، چون اصلاً دلم نمیخواست بمیرم و بعدش بگن علت مرگ: برق‌گرفتگی دراثر اتصال آبگرمکن!
یا توو صفحه حوادث بنویسن: آبگرمکن قاتل جان دختر نوجوان را گرفت!

تجربه‌ی بعدی:
داداشم پریز برق دستشویی رو با آب شسته بود (خداروشکر اونو برق نگرفت)
بعد من اومدم برم دستشویی کلیدو ک زدم برق منو گرفت، چند ثانیه توو شوک بودم، بعدشم از دستشویی رفتن منصرف شدم!!، فکر کنم خشک شده بود:)):)):))
 
برق رفیقمه بیشتر من اونو میگیرم :)
ب واسطه شغل پدرم هفته ای یه بار برق رو میگیرم حداقل
بیشتر دفعاتی ک برق رو گرفتم بخاطر این بوده ک دستگاه ب برق وصل نبوده ،خازن هاش شارژ بودن و.....
 
با این شوکرای الکتریکی که برای سرگرمیه زیاد رو دست خوردم
ولی
اولین بار یادمه خواستم زنگ در خونه رفیقمو بزنم مرتیکه الاغ معلوم نبود چجوری بود زنگشون؛ همینکه زدم گفت جیز
یه شوک خفیف وارد شد ازینا که در حد قلقلکه ولی خب چون برای اولین بار بود خیلی پشمام ریخته بود
خلاصه تا شیش هفت ماه بعدش فقط در میزدم هرجا میرفتم
 
Back
بالا