فرصت دوباره

FALCON

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
295
امتیاز
557
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک یونایتد
مدال المپیاد
خیلی دوس داشتم برم لوی تو راه بنزینم تموم شد
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
طب
پاسخ : فرصت دوباره

به نقل از A.maede :
چند سال اومدی تو سمپاد؟یک سال
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟خیلی خوشحال بود
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟ بازم از سمپادی بودنم خوشحال بودم افتخار میکردم
و حالا چه احساسی داری؟ الان هم بیشتر خوشحالم چون خیلی دوس دارم
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟ اصلا حرفشم نزن کلی هم خداروشکر کردم ولی خب گاهی اوقات درس سخت میشه میگم کاش آسون تر بود
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟ نه مگه بیکارم؟ :D
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟ شما هم اشتباه کردی
یکم صبر میخواد و استعانت به درگاه احدیت و قصد قربت
:D :D :D
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,988
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
پاسخ : فرصت دوباره

به نقل از A.maede :
چند سال اومدی تو سمپاد؟س ُ سال ، میرم تو چار
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟ذوق مرگی مُفرط
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟عادی شد ، همین
و حالا چه احساسی داری؟عادیه .
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟نُچ !
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟ آره ... وختی بعضی ورودی های ِ بی مغز رو ببینم
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟

من اگه ناراحتم فقط واسه اینکه ما سخت اومدیم تو و واقعا باهوش بودیم ( من که نه حالا ، هم دوره ایام ُ میگم .) حالا هرکی ، دقت کنین هرکی ، پا می شه میاد تیزهوش می شه ....

حمیدرضای ِ لعنتی !
 

Mozartine

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
388
امتیاز
1,737
پاسخ : فرصت دوباره

به نقل از A.maede :
چند سال اومدی تو سمپاد؟ ۴ سال..امسال می‌شه ساله ۵امّ
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟ خوشال بودم،بد دیدم اونقدرم چیز خاصی‌ نیست
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟ هیچ حسی :D ..ولی‌ خوشال بودم بچه‌ها مون اسکل نیستن مس بقیه جاها
و حالا چه احساسی داری؟ حالا هم هیچ حسی ! خوشحالم که اونقد اسکل نداریم توی بچه‌های ریاضی‌ ! :)) ولی‌ آدم یکم ناراحت می‌شه که کلا ۳ سال بیشتر نمونده ! ( با امسال)
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟ معلومه که نه !
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟ در رابطه با سمپادی بودن ؟ نه..ولی‌ در کلّ خیلی‌ فش میدم به خودم
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟ رو دور افتادن یعنی‌ دیگه فش نمیدی ؟ من کلا اولا و حالا فرقی نکرده برام !
 

Sobh@n

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
304
امتیاز
570
پاسخ : فرصت دوباره

به نقل از A.maede :
چند سال اومدی تو سمپاد؟ خوب مگه من چقد سن دارم که میگی چند ساله اومدی تو سمپاد ؟ هان ؟ با امسال میشه 3 سال
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟من کلا آدم بی احساسیم ولی زود احساساتی میشم
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟بی احساس بودیم ، بی احساس تر شدیم :D
و حالا چه احساسی داری؟ الان دیگه شدم سوپر سنگ دل :D
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟ نه چون تو مرکز ما بیشترش تفریح و سرگرمیه P:>
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟ مگه من دیوونم که به خودم بگم دیوونه ؟ ولی نه تا حالا نگفتم ولی به دوستام زیاد گفتم
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟ ما الان زدبازی گوش میدیم شما چطور ؟ :D
 

naseri

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
403
امتیاز
1,540
نام مرکز سمپاد
فرزانـگان يك تهران
شهر
تهران
پاسخ : فرصت دوباره

خيلي ناراحتي ميتوني بري دولتي سر كوچه :D
 

saeide

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
572
امتیاز
2,074
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرج (گویا 3)
شهر
کرج
دانشگاه
تهران-شهید بهشتی
رشته دانشگاه
فیزیک-کارشناسی ارشد گرانش
پاسخ : فرصت دوباره

به نقل از A.maede :
1.چند سال اومدی تو سمپاد؟
2.اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟
3.یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟
4.و حالا چه احساسی داری؟
5.از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟
6.تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟
7.من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟
1.چهار سال
2.احساس میکردم وارد بهشت شدم،جایی که میتونم به همه ی آرزو هام برسم.(وااااای خدا،اون موقع که میخواستم مرحله 2 بدم چقدر خوشحال بودم)
3.مدرسه خراب شده ما بهشت نبود،جهنم هم نبود .برزخ بود.از همون سال دوم میخواستم از مدرسه مون در برم،آرزو میکردم زودتر برم دانشگاه دیگه صب به صب روی ماه هیچ کس رو نبینم،واسه همین کاری کردم که 3وم دبیرستان سر جمع دو ماه رفتم مدرسه. :D
4.اونجا هم یه جایی بود مثه همه جا.و این تصورات کودکانه من در دوران راهنمایی بود که گند زد به چهار سال از عمر نازنینم.هرچند من بهترین دوستانم رو در دوره ی دبیرستان پیدا کردم.و از این بابت شدیدا خوشحالم.
5.آره.حتی پیش دانشگاهی که بودم.به این فکر میکردم که باید جایی میرفتم که انسانی داشته باشه و من در آینده بتونم جامعه شناسی بخونم.
6.نه!!! من به اشتباه ترین تصمیمات م هم احترام میذارم. دلیلی برای فحش دادن به خودم نمیبینم. :D
 
  • لایک
امتیازات: dj

elena_1995

کاربر فعال
ارسال‌ها
58
امتیاز
5
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
مدال المپیاد
کسب رتبه اول در 3 سال پی در پی در المپیاد ریاضی و علوم سمپاد-...
پاسخ : فرصت دوباره

واقعا غلط عجیبی کردم اومدم تیزهوشان!!!هرکی ازم یه توقعی داره.....حتی موقع اشپزی میگن مگه تو تیزهوشان یادت ندادن؟؟؟؟؟؟ X-( X-( X-( X-( X-( X-( :(( :(( :(( :(( :(( ~X( ~X( ~X( ~X(
 
  • لایک
امتیازات: demon

MR.ARSHIA

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
63
نام مرکز سمپاد
SH.SOLTANI
شهر
كرج
دانشگاه
؟؟
پاسخ : فرصت دوباره

به نقل از A.maede :
چند سال اومدی تو سمپاد؟نميدونم ميرم دوم خودت حساب كن(رياضيم خوب بود كه ميرفتم رياضي :D)
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟خيلي بچه سوسول و مثبت بودم و احساس شعف خاصي داشتم
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟آدم كرم مزخرف بشدت منفي بددهن بيشعوري شدم
و حالا چه احساسی داری؟سردرگمي و گمگشتگي
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟گاهي اوقات ولي كلا از سمپادي بودنم خوشحالم
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟به خاطر سمپاد نه ولي كلا خيلي زياد
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟همه از روغن اوبلا براي حل گره هاي زندگيشون استفاده ميكنن،شما چطور؟؟؟
 

demon

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
238
امتیاز
700
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب
شهر
تهران
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : فرصت دوباره

4 ساله
اصلا نمی دونستم چه خاکی تو سرم ریختم!
تفاوت
همچینم کار بدی نکردم!
بله
بله

اول سوالا رو بخون حوصله نقل قول نداشتم! :D
 

hiam jun

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
145
امتیاز
522
نام مرکز سمپاد
سمپاد!!
پاسخ : فرصت دوباره

به نقل از A.maede :
چند سال اومدی تو سمپاد؟3سال
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟فوق العاده بود
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟خوب بود
و حالا چه احساسی داری؟احساس خاصی ندارم! :D
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟هرگز! o^:
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟به هیچ وجه! o^:
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟ما از اول کار رو دور افتاده بودیم! :>
 

فاطمه0ر

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
377
امتیاز
426
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
دانشگاه
هلال ایران(تهران)
رشته دانشگاه
ارتوپدی فنی
پاسخ : فرصت دوباره

7
به نقل از A.maede :
چند سال اومدی تو سمپاد؟ 7سال
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟ حس میکردم آکسفورد قبول شدم
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟ حسه عادی شدن
و حالا چه احساسی داری؟ الانم برام عادیه
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟ به اندازه موهای سرم.ولی بالافاصله پشیمون میشدم =))
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟ آره مخصوصا این ساله آخری.ومخصوصا بعد نتایج کنکور :((

ولی الان که به گذشتم فکر میکنم می بینم اگه اینجا نمیومدم این دوستایی که الان دارمو نمیتونستم تو جای دیگه پیدا کنم. :)
 

A.maede

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
370
امتیاز
811
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اهواز
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی ایلام
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فرصت دوباره

من این تاپیک درست کردم تا ببینم چند نفر عقیده و نظر من رو داشتن و دارن من خودم امسال سال پنجم میشه که اومدم تو سمپاد پنجم دبستان از بس از سمپاد واسم تعریف کرده بودن آرزو داشتم سمپادی بشم و بالاخره هم شدم روز اول که وارد سمپاد شدم فکر میکردم خودم از همه بهترم اصلا نمیدونستم که بقیه ی هم مدرسه ایم چطورین ولی به مرور زمان فهمیدم خیلی ها ازم بهترن،سال اول خیلی اذیت شدم من از یه مدرسه عادی اومده بودم تو این مرکز و تحمل این همه فشار رو نداشتم نصف بیشتر بچه ها از مدرسه های عالی شهر اومده بودن و اونجا هم این فشار ها رو تحمل کرده بودن و آمادگیشو داشتن اما من نه،کم کم اون بهشت زیبایی که از سمپاد تو ذهنم ساخته بودم تبدیل شد به یه جهنم فکر میکردم اشتباه کردم و نباید وارد اینجا میشدم و حتی گاهی اوقات فکر میکردم من استعدادشو ندارم و یه جورایی شانسی قبول شدم سال اول همش همین طوری گذشت بدتر از اینکه از لحاظ درسی با مشکل مواجه بودم این بود که هیچ دوستی نداشتم و یه جورایی تنها بودم خودم آروم و ساکت بودم از وقتی وارد این مرکز شده بودم بدتر هم شده بودم دچار یه جور انزوا و گوشه گیری حتی تو فامیل شده بودم وضعم خراب بود اوایل دوم راهنمایی و حتی تا بعد از ترم 2 هم همینطوری بودم اما نمیدونم یه دفعه چی شد که همه چی درست شد البته به نظر خودم بزرگترین مشکلم تو اون دوره کمبود اعتماد به نفس بود که کم کم سعی کردم درستش کنم دیگه داشت مشکلاتم حل میشد درسم روز به روز بهتر میشد با بچه های کلاسمون رابطم خوب شد و حسابی صمیمی شدیم توی فامیل به یه دختر شاد تبدیل شدم و راحت با همه ارتباط برقرار میکردم کم کم فهمیدم که راه درستی رو اومدم و باید وارد سمپاد میشدم الان هم به سمپادی بودنم افتخار میکنم و جز بهترین دانش آموزای مدرسه هستم و خوشحالم این امکان پیش اومده تا توی همچین محیطی با دوستای تازه آشنا بشم،خدایا ممنون! x:
 

HTC

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
790
امتیاز
1,021
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بوشهر
دانشگاه
رشت
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : فرصت دوباره

چند سال اومدی تو سمپاد؟5 سال میره تو شیش :D چه زود میگذره
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟ هیچی، نتیجه زحمتام بود :D
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟ طبیعی
و حالا چه احساسی داری؟ باز هم طبیعی :D
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟ نه والا اومدم بهترین مدرسه چرا ناراحت باشم ؟
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟ نه والا اومدم بهترین مدرسه چرا ناراحت باشم ؟
:)
 

mamareza

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,664
امتیاز
1,999
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی
شهر
تهران
دانشگاه
آزاد تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : فرصت دوباره

من با اینکه دیدم یکم بعد از اومدنم در واقع بعد یکی دو سال عوض شد ولی باز هم پشیمون نیستم... .
چون به نظرم آدماش معلماش و همه چیزش بیشتر درکم میکنن و شبیه به خودمن.
 
  • لایک
امتیازات: n.a

mamareza

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,664
امتیاز
1,999
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی
شهر
تهران
دانشگاه
آزاد تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : فرصت دوباره

با اینکه میبینم که همه باهاش مخلفن و دارن خرابش میکنم....ولی باز احساس میکنم هیچ جای دیگه جز سمپاد نمیتونستم.
 

messi 10

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
0
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ارومیه
پاسخ : فرصت دوباره

من هیچ احساسی ندارم و احساسم نسبت بو تو هستش

meesi10
 

n.a

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
108
امتیاز
371
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱ تهران
شهر
تهران
پاسخ : فرصت دوباره

من از اولش خوشحال بودم که تو این مدرسم.
یکم که گذشت حس کردم خیلی سخته.شعار نباشه ولی حتی اون موقع هم خودمو لعنت نمیکردم که تو این مدرسم...
الانم بیشتر از هر موقعی خوشحالم که تو جو مدارس دیگه نیستم و مثل اونا رفتار نمیکنم...
 

m-hadi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
664
امتیاز
660
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
13
مدال المپیاد
نداریم کلن :دی
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : فرصت دوباره

چند سال اومدی تو سمپاد؟ پنجمین سال داره تموم میشه !
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟ احساس خوبی داشتم ، خوشحال بودم
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟ بازم خوشحال بودم هم مدرسه رو دوست داشتم هم معلمارو ، هم دوستای خوبی پیدا کرده بودم
و حالا چه احساسی داری؟ احساس خاصی ندارم و دوست دارم مدرسه رو ، چون منو کسی کرد که اگه این مدرسه نمیرفتم به هیچوجه نمیشدم !
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟ به هیچ وجه !
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟ به این دلیل نه :D
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟ یه عادتی دارم یه کاری رو شروع کنم وسطش جا نمیزنم به هر صورتی شده تمومش میکنم !
 

lgh95

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
285
امتیاز
1,660
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
برنز نجوم 92
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : فرصت دوباره

به نقل از A.maede :
چند سال اومدی تو سمپاد؟
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟
و حالا چه احساسی داری؟
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟
5 امیش داره تموم میشه
اون موقه ها شوت بودم کلا فقط فک میکردم کار شاخی نکردم وقتی داداشم بوده منم حتما باید میومدم دیگه :-"
بازم شوت بودم تا دوم راهنمایی :-" :-"
از سوم راهنمایی تازه فهمیدم سمپاد ینی چی و الانم حاضر نیستم با هیچی عوضش کنم
اولا که کلا فک نمیکردم بعدشم نه-هیچ وقت :)
 

This is me

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,189
امتیاز
2,122
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان٢ :x
شهر
تهرانْ
مدال المپیاد
برنز زیست
پاسخ : فرصت دوباره

چند سال اومدی تو سمپاد؟٤سال ميره تو٥
اون موقع که اومدی چه احساسی داشتی؟كمى شا وحس غرور،ولى نه زياد
یه مدت که گذشت چه احساسی پیدا کردی؟خوشحال تربودم،ديگه غرور نداشتم واحساس ميكردم متعلق به اونجام!!
و حالا چه احساسی داری؟بازهم خوشحال تر+احساس مسئوليت شديد!+اندكى گرسنگى(مامان،غذاآماده نشد؟؟)!
از موقع سمپادی شدنت تا حالا فکر کردی که ای کاش اصلا نمی اومدی تو این مرکز؟نوچ
تا حالا به خودت لعنت فرستادی و هرچی فحش و ناسزا بوده رو نثار خودت کردی؟ (:|نه
من که خودم اون اوایل خیلی این کارا رو میکردم اما حالا دیگه رو دور افتادم،شماها چطور؟هعى رززگار!!همه چى آرومه:)

هرلحظه بيشتر سمپادرودوست ميدارم
حداقل ميدونم به بيچارگى بقيه دوستام نيستم يه مسابقه اى، سمينارى، كارگاهى، المپيادى ،پژوهشى ،برنامه نويسى اى،سرودملى اى چيزى داريم 8->
ازاين گذشته باmr.mamadrezaموافقم درمورد اين كه اينجا حداقل حرفت رو ميفهمن بچه ها وتعدادى از معلما
به نظرم اگه اكثرما(حداقل خودم)تويه مدرسه عادى بوديم خيييلى به مشكل برميخورديم. من خودم حرف خيليارو نميفهمم. شايد كلمه دركشون نميكنم بهتر باشه
وبيشترافرادى روكه ميشناسم،(غير سمپادى،توفاميل واينا)منودركنميكنن. نه اين كه باهم مشكل داشت باشيم اتفاقا در ظاهر همه چى عاليه. ولى به نظرم اين درك نكردنه همش به خاطر اينه كه اوناتويه دنياى ديگن مايه جا ديگه(درهرجامعه اى استثنا(املاش؟؟)هس البته)مثلامن وقتى ميرم توفكر،منظورم از اون مدلياس كه بايد هوش وحواس طرف رو باتوگوشى بيارى سرجاش،به آينده بشر واين كه احتمالش چقده كه خودشونابود كنه و به زندگى فرازمينى واين كه قراره اين تكنولوژى تاكجاادامه داشته باشه ميفكرم+معنى كلمه ها!

بعد يه باريكى از فاميلامون كه يه سال از من بزرگتره رو تقريبا تواين حالت ديدم ،بعد صبركردم تموم كه شد(آخه معمولاخودم به كسى كه هوشيارم كنه هرچى بدوبيراه بلدم ميگم!آخه خيلى حس خوبيهx:)ازش پرسيدم به چى فك ميكردى؟گف تويادته لباس سحر ديشب چه شكلى بود؟!
يعنى همينطورى فقط نگاش ميكردم...
دخب از اين نظرواقعا خوشحالم كه توسمپادم. اينجاحتى اگه هيچى هم يادمون نداده باشن،حداقل بهمون ياددادن به چى فك كنيم. من اصلا درك نميكنم كه چطور وقتى اين همه موضوع هست كه ما (بشر،آدما)بايد حلش كنيم،چطورى يكى ميتونه صرفافقط وفقط به همچين موضوعى فك كنه.
يه كمش بد نيس ولى نه اين كه ي موضوع ساده اينقدبرات مهم شه
دركم پاييه...
ونمىتونم خودم رو با او افكارى كه الان ندارم حتى يه روز تحمل كنم


اينجارودوست دارم:)
 
بالا