مشکل در برقراری روابط

[Lotfi]

پاسخ : مشکل در برقراری روابط

نکات جالبی مطرح شد. از همه ممنون
افراد با IQ بالا بیشتر ممکنه در این زمینه مشکل داشته باشند.البته با توجه به هوش بالاشون میتونن در قدم اول به درستی مساله شناسایی کنن ؛برن دنبال راهکارها و مشکلشون حل کنن.
اعتماد به نفس و شناخت خود خیلی مهمه. اعتماد به نفس که خیلی راجه بش میدونیم و با تمریناتی میشه درستش کرد. اما از شناخت شخصی فکر میکنم کمتر صحبت میشه...
به طور کلی یعنی اینکه شما عقاید حالات خودت احساساتت و درون خودت رو بتونی علاوه بر شناخت دقیق ،مدیریت کنی. نیاز به این مدیریت در روابط بیشتر احساس میشه.
بحثایی مثل هوش هیجانی و مرزبندی با این موضوع مرتبط هستن.
تعیین حد و مرز ، در دو حیطه ضروریه:1-حیطه ذهنی و درونی شما و 2-تعیین حد و مرز در برقراری روابط
مورد1 پیش نیاز یک رابطه ست و اموری مثل میزان انعطاف و خطوط عقیدتی مشمول هستن.
مورد2 هم پس از مدتی در بعضی روابط لزوم پیدا میکنه البتی در بعضی روابط خاص هم بهتره از همون اول تعیین شه مثل کاری و ...
اما در روابط دوستانه فقط در بعضی موارد لازمه و در بیشتر مواقع و شرایط نیاز نیست.
فکر کنم خیلی موضوع خلاصه گفتم!
احساس کردین نیاز به بحث بیشتر هست، بگین در موردش صحبت کنیم :)

 

[میعاد]

پاسخ : مشکل در برقراری روابط

به نظرم ترس و استرس و توانایی تون در صحبت کردن از فاکتور های خییلی مهمن.به خصوص مورد اخر.
به نظر شخصیه من توانایی افراد در تکلم چیزی نیس که نشه به دستش اورد.به عبارتی به نظر من میشه با تمرکز روش این توانایی رو در خودتون افزایش بدین.که البته بر میگرده به ترس و استرس.
من دوران ابتداییم رو واقعن به گوشه گیری گذروندم.دوست پیدا کردن واقعن برام سخت بود.و بهتر بگم ناممکن بود.من یادم نمیاد در اون دوره از زندگیم دوستی پیدا کرده باشم و فقط بقیه برا دوستی طرف من میومدن.
به هر حال کم کم خودمم از این حالت خسته شده بودم.به زور هم که شده سعی کردم تو جمع ها حضور داشته باشم.این کار از همون مراسم ساده ی صبحگاهی تو دوران راهنمایی شرو شد و کم کم به شورا دبیراستان و ... تبدیل شد.و کم کم فهمیدم که اتفاقن تواناییم تو صحبت کردن خیلی خوبه و تو جمع ب راحتی و بدون هیچ استرسی میتونم حرف بزنم.حتی وقتی برا یه مراسمی تو دبیرستان به مشکل بر میخوردیم این قدر با مدیر و معاونا حرف میزدم تا راضیشون کنم.تو تمام سالهایی هم که تو شورا بودم کار هایی داشتیم که براش ناچار باید با شورای شهر نماینده ها و یا شهردار حرف بزنیم که من همیشه در این موارد خودم رو جلو مینداختم.خلاصه به شکلی شده بودم که مسولین مدرسمون باید من رو میشناختن نه من اونا رو.

بعد از وارد شدن به دانشگاه هم سعی کردم همین راهم رو ادامه بدم.هر جا ی جمعی شکل میگرف خودم رو بهش میرسوندم.
مناظرات دانشجویی که برگزار میشد با اینکه تمام افرادی که به عنوان مناظره کننده شرکت میکردن یا مهندسی شون رو گرفته بودن ویا ارشد میخوندن ولی من تو همه دوره هاش ثبت نام کردم و اولین سال اولی بودم که تو مناظرات شرکت میکردم ویا زمان انتخابات که کاندیداها میومدن دانشگاه حتمن برای سوال حضوری ثبت نام میکردم.

خب نمیگم اینا رو خیلی راحت انجام دادم نه.ولی چیزی که هس اینه که من واقعن به این فکر نمیکردم که بتونم تو این سری کاارا وارد بشم چون برا برقراریه ارتباط و حضور تو جوامع مختلف واقعن مشکل داشتم و هراس بم دست میداد.

 

[Dark Passenger]

پاسخ : مشکل در برقراری روابط

-----------------

 

[hosseinsohrabi]

پاسخ : مشکل در برقراری روابط

این مشکل بستگی داره به هوش اجتماعی هر چی هوش اجتماعی یک فرد پایین تر باشه در برقراری ارتباط مشکل بیشتری داره. :)