جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

  • شروع کننده موضوع
  • #1

no one

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
818
امتیاز
1,525
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
اورمیه
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
حتما تا الان شده که هی قدیمیا میگن: "قدیما مردم پشت هم بودن" "به هم اعتماد داشتیم"و ...
حالا چه اتفاقی افتاده که اعتماد مردم نسبت به هم از بین رفته؟!؟ این ترسی که تو جامعه ماست درسته یا نه؟ و این این عدم اعتماد باعث چیا شده!؟
واقعا مشغله ی دنیای مدرنیته باعث این شده و یا ....
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,423
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

به نظرم دلیلش مشغله نیست بلکه تغییر شیوه زندگی و ارزش های مردمه و شاید هم بی عدالتی اجتماعی. قبلا مردم به یه زندگی خیلی ساده و به قول معروف یه درآمد بخور و نمیر راضی بودن اما الان سطح زندگی مردم و همین طور سطح توقعشون بالا رفته از طرفی هم بی عدالتی اجتماعی که وجود داره و باعث شده که یه عده از شدت رفاه دیگه ندونن چی میخوان و چیکار باید بکنن و در مقابل هم یه عده از شدت فقر...
همه این ها باعث ایجاد نا امنی تو جامعه میشه،باعث میشه هرکس به فکر منافع خودش باشه، باعث میشه مردم حاضر شن به خاطر مناع خودشون دیگران رو فدا کنن.
از طرفی یه سری محدودیت ها که وجود داره باعث میشه یه عده حریص تر بشن و به قول معروف بی جنبه تر بشن. اینطوری میشه که بعضی ارزش ها رو زیر پا میذارن.
در کل طی چند سال اخیر ارزش های مردم خیلی تغییر کرده و چیزی که تو همین 3-4 سال به شدت رو فرهنگ و ارزش های مردم تاثیر گذاشته فیس بوک بوده به نظرم. متاسفانه بعضی از مردم خیلی خود اصل خودشون رو فراموش میکنن و تابع فرهنگی میشن که داره بهشون القا میشه
 
ارسال‌ها
650
امتیاز
4,375
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

واقعا وجود داره چون که کسی به کسی اعتماد نداره حرف دلشو نمیگه
پس اصن اتحادی وجود نداره و همه از هم میترسن که نکنه این ... باشه.
پس نمیشه دربرابر ظلمم واکنشی نشون داد.
 

novanda

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
1,887
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6 - فرزانگان امام رضا
شهر
تهران-لاهیجان
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

ب نظر من افكار مردم يك جامعه بازتابي از حكومت اون جامعه ست. وقتي حكومت از مردم ميدزده و يا ب مردم خودش دروغ ميگه مردم هم نميتونن به هم اعتماد كنن . شايد خيلي از مردم زمان شاه با شاه مخالف بودن و فكر ميكردن ب ضرر مردمه ولي اگه همون آدما ك اومدن با خامي انقلاب كردن زمان جوونيشون وضعيت الان رو ميديدن ديوانه ميشدن مطمئنا و به هم بي اعتماد ميشدن.
مشكل ديگه اي ك مردم ماجديدا دارن اينه كه فك ميكنن اگه اين حكومت عوض بشه يه دفه مردم تغيير ميكنن و دنياي خرساي مهربون ساخته ميشه :D درصورتي كه بخاطر استبداداي اين حكومت ، اگر حكومت عوض بشه مردم شروع ميكنن به افراط و تفريط(املا؟!) كردن و باز يه مشكلات دگ اي تو جامعه خواهيم داشت. ب نظر من خوبه فرهنگ سازي بشه تا اين مشكلات حل بشه ولي فك نميكنم نوسازي بعضي هنجار ها تو جامعه كار آسوني باشه
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

به نقل از NOVANDA :
ب نظر من افكار مردم يك جامعه بازتابي از حكومت اون جامعه ست.

این استدلال ُ چطوری توجیه میکنی ؟ :-?
 

alireza007

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
177
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلے 10 (پاسداران)
شهر
طهران
مدال المپیاد
خدا عالمه!
دانشگاه
؟
رشته دانشگاه
؟
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد به چی؟

به نظر من این قضیه تو خون ایرانیا تزریق شده و در ارتباط با هر موضوع همه گیری خودشون رو کنار میشکند. سخته در مورد ترس یا عدم اعتمادش بحث کرد ولی من یه جمله می گم: تاپیک این محث مشخص نیست چون اگر کامل تر می نوشتی بحث اش جذاب تر میشد دوست گرامی.
ولی با نوشته های تاپیک میشه گفت این عدم اعتماده که رواج یافته ولی مربوط به چه چیزی من رو سردرگم کرده...
 

كياناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
719
امتیاز
3,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان ۱
شهر
اصفهـان
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

به نقل از no one :
حتما تا الان شده که هی قدیمیا میگن: "قدیما مردم پشت هم بودن" "به هم اعتماد داشتیم"و ...
حالا چه اتفاقی افتاده که اعتماد مردم نسبت به هم از بین رفته؟!؟ این ترسی که تو جامعه ماست درسته یا نه؟ و این این عدم اعتماد باعث چیا شده!؟
واقعا مشغله ی دنیای مدرنیته باعث این شده و یا ....

به نظرم انقد فساد تو جامعه زياد شده كه ديگه هيچ كس نميتونه به يكي ديگه اعتماد كنه يا همه از هم ترس دارن، ميترسن كه بهم اعتماد كنن...
دليل اين فسادم ميتونه سطح زندگي و توقعات مردم باشه كه از قديم تا الان هر دو خيلي بالاتر رفتن و اينكه هر كس چطوري تونسته به توقعاتش برسه يا داره ميرسه، دقيقا دليل ِ همون فساده.چون هركس ممكنه با زير پا گذاشتن يه سري ارزش هاي اخلاقي، مثل دوستي و خويشاوندي كارهايي كرده باشه و ما ميترسيم كه به كسي اعتماد كنيم و مبادا اون شخص يه روزي براي رسيدن به خواسته هاش ما رو زير پا بذاره و لهمون كنه...
 

منتقد

مهمان
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

زندگی آسون تر و همچنین رسیدن خیلی سریعتر و راحت تر به زندگی آسون و بدون هیچ تلاشی فقط به نظرم با زیر پا گذاشتن حق دیگران میسره
وقتی ما توقعمون از زندگی بالا رفته پس باید خودمون رو هم سریعتر به اون سطح ایده آلمون برسونیم
همینطور میشه که دیگه حق ها بیشتر و بیشتر لگد مال میشن
اعتماد تو همچین جوی معنا داره؟
 
  • لایک
امتیازات: folle

Erfanshakourzadeh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۵تهران
شهر
تهران
دانشگاه
وtehranو harward وsharifوoxfordوberekli
رشته دانشگاه
فقط برق شاخه الکترونیک
‏.

قديما همه مرد بودن.مثلا وقتي دعوا ميشد يه نفر با زنش بودو يه نفرهم تنها حتي اكه اون تنها إ زورش بيشتر بود يارو رو جلو زنش نميزد.كلا جامعه به سمت بدي داره ميره به سمت ابتزال
 

رهاـbehemoth

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
271
امتیاز
703
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
زیست
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

به نظر من این قضیه که حکومت می تونه یکی از دلایل بی اعتمادی باشه تا حدی درسته. مثلا جامعه ای رو تصور کنید که حکومتی که بر اون حکمرانی می کنه افکار مخالف خودش رو به زندان بندازه و دست بر قضا این حکومت طرفدارانی هم در کوچه و خیابون داشته باشه. اون وقته که کوچه و خیابون یا همون مردم عادی هم خطرناک شمرده می شن. این جمله رو خیلی از ما شنیدیم"مهمونی X که می ریم مواظب باش چی می گی. با هاشون دهن به دهن نشو" . این مسئله باعث بی اعتمادی می شه. بی اعتمادی که دلیل ترسه. چیزی که گاهی جالبه بررسی کنیم کلیشه های عامیانه ای هست که بین مردم رواج داره. مثلا توی خیلی از داستان های آنلاین در مورد زندگی جوون های امروز همیشه یک آقای همسایه ای وجود داره که محل پارتی رو لو می ده. این شاید دقیقا اون چیزی نباشه که در واقعیت رخ می ده(شاید هم باشه) ولی تکرار گسترده ی اون معنی داره. آدم یاد این جمله معروف نارنیا می افته"مواظب درختا باش. بعضی هاشون سمت ملکه هستند! آه...درختانی که سابقا حرکات زیبایی داشتند."
یک عامل دیگه هم هست. وقتی شرایط اقتصادی وخیم می شه ما ها مثل هر موجود زنده ی دیگه ای هم گونه ای ها(هم شهری ها و هم وطن ها) رو رقیب می بینیم. دلیل اینکه پزشکی یا مهندسی یا وکالت رشته های محبوب هستند اینه که خداوند این رشته ها رو به طور خاص طهارت کرده یا اینکه مطالبش قدسیت فرا بشری دارن؟ نه! به خاطر اینه که شرایط اقتصادی خوبی برای اون شخص فراهم می کنن. هم خیال خدش راحت می شه و هم به همسایه"پز" می ده که در واقع نوعی نمایش و بازی قدرت محترمانه است. این نوعی از خشونت کوچیکه به معنای اینکه"من پول بیشتری دارم، من قدرتمند ترم!" و این به معنی یک اعلان جنگ کوچیکی و خیلی از مردم ما توی یک چنین جوی زندگی می کنن که به نظر من باعث تیرگی روابطشون می شه واینکه ما اعتماد به هم نمی کنیم. چون بقا و زندگی خودمون به خطر می افته.
 

folle

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
farzanegan G
شهر
gorgan
پاسخ : جامعه ی امروز ما! ترس یا عدم اعتماد

به نقل از رهاـbehemoth :
به نظر من این قضیه که حکومت می تونه یکی از دلایل بی اعتمادی باشه تا حدی درسته. مثلا جامعه ای رو تصور کنید که حکومتی که بر اون حکمرانی می کنه افکار مخالف خودش رو به زندان بندازه و دست بر قضا این حکومت طرفدارانی هم در کوچه و خیابون داشته باشه. اون وقته که کوچه و خیابون یا همون مردم عادی هم خطرناک شمرده می شن. این جمله رو خیلی از ما شنیدیم"مهمونی X که می ریم مواظب باش چی می گی. با هاشون دهن به دهن نشو" . این مسئله باعث بی اعتمادی می شه. بی اعتمادی که دلیل ترسه. چیزی که گاهی جالبه بررسی کنیم کلیشه های عامیانه ای هست که بین مردم رواج داره. مثلا توی خیلی از داستان های آنلاین در مورد زندگی جوون های امروز همیشه یک آقای همسایه ای وجود داره که محل پارتی رو لو می ده. این شاید دقیقا اون چیزی نباشه که در واقعیت رخ می ده(شاید هم باشه) ولی تکرار گسترده ی اون معنی داره. آدم یاد این جمله معروف نارنیا می افته"مواظب درختا باش. بعضی هاشون سمت ملکه هستند! آه...درختانی که سابقا حرکات زیبایی داشتند."
یک عامل دیگه هم هست. وقتی شرایط اقتصادی وخیم می شه ما ها مثل هر موجود زنده ی دیگه ای هم گونه ای ها(هم شهری ها و هم وطن ها) رو رقیب می بینیم. دلیل اینکه پزشکی یا مهندسی یا وکالت رشته های محبوب هستند اینه که خداوند این رشته ها رو به طور خاص طهارت کرده یا اینکه مطالبش قدسیت فرا بشری دارن؟ نه! به خاطر اینه که شرایط اقتصادی خوبی برای اون شخص فراهم می کنن. هم خیال خدش راحت می شه و هم به همسایه"پز" می ده که در واقع نوعی نمایش و بازی قدرت محترمانه است. این نوعی از خشونت کوچیکه به معنای اینکه"من پول بیشتری دارم، من قدرتمند ترم!" و این به معنی یک اعلان جنگ کوچیکی و خیلی از مردم ما توی یک چنین جوی زندگی می کنن که به نظر من باعث تیرگی روابطشون می شه واینکه ما اعتماد به هم نمی کنیم. چون بقا و زندگی خودمون به خطر می افته.
بنظر من حرف شما یه قانون کلیه و زیاد مخصوص ایران نیس.....درکل من زیاد این جریان کم شدن اعتمادو تو ایران نمیبینم فک کنم چیزی ک قبلا بیشتر بود بقول شما همین نمایش قدرت بود ک اگ یکم ب تاریخ خودمون دقت کنیم میبینیم بین قدرتمندا و سیاست مدارای ما همین جریان زیراب زنی وجازدن وسط راه خیلی هم زیاد بوده درکل فک نمیکنم الان نشه بکسی اعتماد کرد....ما خودمون ارتباطامونو رو اصول اشتباه پایه ریزی میکنیم
 
بالا