اولین سال که رفتیم مسابقه ربوکاپ یکی از اعضای تیممون پسر بود که کارهای الکترونیک رو انجام می داد و فوق العاده از زیر کار در رو بود. یه کار که میخواست انجام بده باید 300 بار بهش می گفتیم تا تازه با یه هفته تاخیر تمومش کنه و تحویل بده حتی در حدی که تو مسابقه روزی که ما نوبت ارائه و دفاع از ربات و داوری نهایی ما بود، با این که روز قبل چندین بار بهش تاکید کردیم که فردا فردا به موقع بیاد تا به ارائه و دفاع برسه بازم فردا دیر کرد. قبل از این که ارائه شروع شه بهش زنگ زدم که ببینم کجاست و چرا دیر کرده که معلوم شد هنوز از خوابگاهشون راه نیفتاده!واقعا جوش آوردم! گفتم:"حالا ما موقع پرسش و پاسخ راجب بخش های الکترونیکی ربات چی بگیم؟؟!!!" گفت:"زنگ بزنید از من بپرسید تا من جواب بدم"
منم که دیدم داره چرت و پرت میگه همون جا گوشی رو قطع کردم! ارائه تموم شد و اصلا هم خوب نبود! نزدیکای ظهر بود که اومد! تا از دور دیدمش که داره میاد خودمو آماده کردم تا اومدم سلام کنه، شروع کردم:"سلام؟؟!! شما به ساعتتون تنگاه کردید؟!؟ میدونید ساعت چنده؟؟!من به شما گفتم ساعت چند ارائه داریم؟؟!! شما که انقد سرتون شلوغه و واسه مسابقه وقت ندارید پس چرا از اول این کا رو قوبل کردید؟؟!! چرا این مسئولیت رو به عهده گرفتید؟؟!! یا مسئولیت رو به عهده نمی گرفتید یا حالا که قبول کردید درست انجامش بدید!..."
خلاصه کوبیدمش حتی نذاشتم هم حرف بزنه،تا میومد حرف بزنه من صداشو قطع می کردم اونم سر جاش خشکش زده بود اونقد عصبانی بودم که فقط کافی بود بخواد یه کم کاراشو توجیه کنه تا یه سیلی بخوابونم پای گوشش. همین موقع بود که استادمون اومد، منو آروم کرد بعد اونو برد یه گوشه باهاش صحبت کرد.
فک کنم اگه استادمون نرسیده بود واقعا یه سیلی خوابونده بودم

کلا من دیر عصبانی میشم اما اگه عصبانی بشم... :-s