خب شب یلدا هست
بشینم قصه بگم حوصلتون سر نره
اولین باری که عضو شدم سال 2009 بود اگه اشتباه نکنم بعدش مشخصات رو چرت و پر نوشتم مثلاً دبیرستانم رو زده بودم شهید خدا بیامرز
مثل خیلیا دیگه برای مباحث علمی توی سایت ثبت‌نام کردم اون موقع مسابقات دانش‌آموزی دانشگاه شریف برگزار می‌شد واسه همین اینجا موقتا میخواستم عضو بشم (واسه همین که موقتی بود حوصله نداشتم مشخصات رو درست وارد کنم
)
خلاصه با اینکه یوزرم خیلی اسم داغونی داشت امّا بازم اینجا دوست پیدا کردم
یکی بود که عکس پروفایلش فاینال فانتزی بود باعث شد که من ترغیب شدم بهش پیام بدم یکی از دوستان هم من رو با پسر عمه‌اش اشتباه گرفته بود بهم پیام داد و باعث آشنایی شد. اون زمان اصلاً سعی نکردم اینجا رو بشناسم و بعدش زد سایت فیلتر شد دیگه من رهاش کردم و با اون دوستان فقط در ارتباط بودم بعدش که سایت از فیلتر در اومد اون اکانت من رو بن کرده بود چون مشخصاتم چیزهای مسخره زده بودم.
سال 2012 که دوباره برگشتم عضو شدم دیدم یکی هست اسمش mota.moha برق میخونه و ازم بزرگتره آیدی یاهو برداشتم که باهاش طرح رفاقت بریزم و نمیدونستم این بشر مدیر سایته بعدش دیدم طرف خیلی خشکه
مطهری تو یاهو برگشت گفت چرا داری بهم پیام میدی؟
بعد من جا خوردم این بشر چشه؟ گفتم خب تو بزرگتری برق میخونی گفتم آشنا بشیم
بعدها فهمیدم این مدیر سایته
بعدش اون زمان یه دونه تاپیک حرف بزن بیشتر نبود برگشتم به مطهری گفتم این تاپیک حرف بزن خیلی تعداد صفحاتش زیاد شده قفلش کن و یه تاپیک دیگه بزن که از اول شروع بشه به زیاد شدن صفحات؛ تقریبا مثل تمامی پیشنهادهای دیگه‌ای که طی این چند ساله بهش دادم در ابتدا ردش کرد.
گفتش که نه حیفه بذار همینطوری باشه.
بعد من بهش گفتم ببین این یه چیز خیلی متداوله من جاهای دیگه هم دیدم که اینطوری انجام می‌دند. ولی خب قبول نکرد دیگه.
چند ماه بعدش حرف بزن قفل شد و یه تاپیک جدیدی از حرف بزن ساخته شد و این روند تا الان چند بار تکرار شده ولی همچنان من معتقدم که یه نفر دیگه به مطهری پیشنهاد داده و مطهری به حرفش گوش کرده یا یک شب طوفانی از خواب پریده و بهش الهام شده که باید این کار کنه وگرنه بعیید میدونم حرف من روش تاثیر گذاشته باشه
====
یکی از خاطراتی هم که دوستش دارم اینجا اضافه کنم هرچند مال همین 2 سال پیش هست:
یه شب من تو نمازخونه نشسته بودم داشتم تمرینات انجام می‌دادم و نیم‌نگاهی هم به سمپادیا داشتم بعدش یه کاربر جدید اومده بود یه تاپیک زده بود که در مورد چیزی سوال بپرسه (دقیق یادم نیست) بعدش اول یکم مزه ریخته شد بعد بحثش کلاً منحرف شد و تاپیک خود به خود به یه تاپیک شب نشینی تبدیل شد در نهایت انتظار داشتم مطهری بیاد بساط رو جمع کنه امّا مطهری اسم تاپیک رو تغییر داد به شب نشینی
و شب نشینی یهویی صورت گرفت. یه چیز غافل‌گیر کننده بود که خیلی چسبید
=======
جا داره اعتراف کنم این وسط اکانتهای دیگه‌ای هم داشتم ولی خب درست یادم نمیاد :/
