اولین آهنگی که باهاش گریه کردم ...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mh.mostafavi
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
به نقل از Lushato :
مرگ مهراب از مهراب:|
اصن من از این موزیکا گوش نمیدم ، اینم پیشنهادی بود
و دیگه مهراب گوش نکردم
کلیک کنید تا باز شود...
فکر نمی کردم اینجا کسی مهراب گوش کنه یا گوش داده باشه (منم تو ترک م)


اولین اهنگی که باهاش گریه کردم اهنگ مجنون حامد همایون بود

البته تو سریال شهرزاد هم با اهنگ محسن چاووشی هم گریه کردم که ربطی به حال من نداشت
 
https://linksharing.samsungcloud.com/a84nlQkhs8m3

آواز فریاد، استاد محمدرضا شجریان
آهنگساز : استاد علیزاده
کمانچه : استاد کلهر
شعر : فریدون مشیری

مشت می‌کوبم بر در
پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها
من دچار خفقانم، خفقان
من به تنگ آمده‌ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
آی! با شما هستم
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی می‌گردم
لب بامی
سر کوهی
دل صحرایی
که در آن‌جا نفسی تازه کنم
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم به شما هم برسد!
من هوارم را سر خواهم داد!
چاره درد مرا باید این داد کند
از شما خفته‌ی چند!
چه کسی می‌آید با من فریاد کند
 
فکر کنم آهنگ دروغ محض فرشید ادهمی بود
واقعا اون موقع اصلا خوب نبودم و در حالی که کلی چشم بهم زل زده بود، کلا قدرت تکلمم رو از دست داده بودم:))
خلاصه از اون موقع هر جا این آهنگ رو میشنوم به سرعت فرار میکنم :D
 
آهنگ شهر بارونی پیشنهادشم تو سایت دیده بودم^-^
ریتمش اشک دراره
 
اهنگ روز های روشن از هایده....


روزای خوبت بگو کجا رفت؟
تو قصه ها رفت؟ یا از اینجا رفت؟
انگار گه اینجا ،هیشکی زنده نیست
گریه فراوون ،وقت خنده نیست
گونه ها خیسه، دلا پاییزه
باروون قحطی از ابر میریزه
همه باهم قهر، همه ازهم دور
روزا مث شب، شبا سوت و کور
روزای روشن خداحافظ، خداحافظ
 
میم مثل مادر مهیار فاضلی
این اولین اهنگ نیس ولی خب کلا بحث غم و اینا بشه تو اهنگ، یاد این اهنگ میفتم ک اتفاقا خیلیم دوسش دارم
 
اولین بار یادمه با یه اهنگی که یه بچه میخوند گریه کردم که صداش نازک بود( اگه اسمشو یادم اومد میام ادیت میکنم )

ولی تو حالت کلی میشینم با اهنگ if you want love ( NF) گریه میکنم

و با اهنگ ترکیه ای (tarifi yok (ozçan deniz
 
من زیادی اهل اهنگم اولیش یادم نمیاد ولی

دل میبازم_حسین توکلی
نشد _امین بانی
رگ _محمدلطفی

#قفلی_این_روزا
 
آخرین باری که گریه‌م گرفته باشه یادم نیست، اما موقعیت‌هایی که من رو تا لبه‌ش برسونن زیاد تجربه کردم.

در مورد آهنگ‌هایی که چنین حسی رو بر من قالب کنن هم یکیشون که جزو اولین‌هاش بود و مال دست کم ۱۲-۱۳ سال پیشه، مربوط میشه به موقعی که از تلویزیون سریال «مرد دوهزارچهره» رو نگاه می‌کردم. مسعود شصت‌چی بعد از آزاد شدنش از زندان، به علت سوءسابقه‌ش از کار قبلیش که کار تو بایگانی ثبت احوال بود اخراج شد و هیچ‌جای دیگه هم بهش کار نمی‌دادن. پس از کلی تقلا و دوندگی، موفق شد یه جا کار بگیره و اونم این بود که تو محافل عروسی مجلس‌گرم‌کنی کنه. تو یکی از این مراسما بود که یهو دید سحر جندقی (دختری که بهش علاقه داشت و به خاطر مسائلی که براش پیش اومد و دادگاهی/زندانی شدنش نتونست باهاش ازدواج کنه) به همراه داماد که یه مرد میانسالی بود و رئیس همون اداره‌ی ثبت احوال بود، وارد شدن و نشستن. شصت‌چی وقتی این صحنه رو دید، بهت‌زده شد و چندثانیه‌ای مکث کرد و میکروفون رو داد به بغل‌دستیش و آروم از جمع خارج شد و سحر هم که شاهد این صحنه بود، توریِ لباس عروسش رو روی سرش انداخت و غصه‌ش گرفت که چرا باید چنین سرنوشتی نصیبشون میشد.

در این سکانس یه آهنگی شروع به پخش شدن می‌کرد که بسیار به حال و هوای چیزی که داره اتفاق میفته نزدیک بود و بعد از این صحنه هم شصت‌چی رو نشون می‌داد که رو تختش همراه یه سامسونت پر پول که دست‌مزد کارش بود دراز کشیده و بعد یهو شروع می‌کنه پولا رو پرت می‌کنه به هوا و این‌ور اون‌ور و بهم‌ریختگیِ روحیش رو به مخاطب نشون میده.

این آهنگ و تلفیقش با این سکانس‌ها در اون زمان برام سنگین بود و شاید اولین آهنگی بود که تونست چنین تأثیری بگذاره. شاید اگر بدون سکانس و خالی گوشش می‌دادم کمتر اثرگذار می‌بود‌.
 
تنها آهنگی که باهاش گریه کردم مربوط میشه به کارسوق کلاس هفتممون
میم مثل مادر (لینک آهنگه)
مخصوصا اون قسمتش که میگفت چقدر مثل بچگیام لالاییاتو دوست دارم...
 
اولین آهنگها نیستن ولی دوماه پیش که زیاد حالم خوب نبود باهاشون گریه کردم
شاه بیت و دریا از آرش و مسیح
 
آهنگای زیادی هست که باهاشون گریه کردم ولی بیشترین مقدار گریه رو با Play از آلن واکر کردم که برمیگرده به یه سال پیش قبل از عید ، از اون موقع هر وقت اینو گوش میدم گریه میکنم معنیش غمگین نیست ولی حسی که میده غمگینه :*)
لینک دانلودش
 
من تا به حال با هیچ آهنگی گریه نکردم ولی اینو چند سال پیش شنیدم. یه قطعه بی کلام با دوئت پیانو و ویلونه. اونموقع منو یاد یه بخشی از زندگیم انداخت که کمتر به یاد میارم و خیلی ناراحتم کرد.
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا