دیوار زبــــر.خط خطی های من

mj chemist

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
451
امتیاز
717
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

خیلی ممنون که توضیح وافر دادید ولی شما معنای دور کلام رو در‌نظر گرفتید و همین من رو دچار شک کرد...
بیت سوم حق‌باشماست
خداوند پرستو ها تعبیر خیلی دوره
بیت آخر که فک نکنم کسی بدون توضیح متوجه بشه ( شعر باید طوری‌باشه که در عین ارتباط ظاهری نسبی ارتباط عمقی‌بسیار قوی‌داشته باشه و خواننده با کمی فکر ارتباطش رو از روی کلام شاعر متوجه بشه البته به نظر من!)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #122

barani

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
3,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو ^.^
شهر
تهرانـــ
مدال المپیاد
ادبـــی
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی تکنولوژی نساجی
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

عـــــــلی×

کلی ممنون از نظرای سازنده ت ;;)
-خب اصولا آدما شب که تنهان تو تاریکی با خدا راز و نیاز میکنن..شعرم زیاد عاشقانه نیست .. بیشتر منظور خداست در مقام خدایی نه معشوق
-من و پای گریز از تو دقیقا واو مباینته .."از من بعیده که ار تو فرار کنم.." در ادامه: ( از من بعیده که ازت میترسم.. )چرا ازت میترسم :rolleyes: ؟
- راجع به بیت آخرم موافقم..باید بیشتر تشبیهُ نشون میدادم


mj chemist ×
خواهش میکنم :) مرسی از تو که نظر دادی
- به نظرم همه ی تعابیر نباید عام باشن و همه بتونن طز فکری شاعرُ به آسونی درک کنن..
- بالا هم گفتم اینُ قبول دارم.. ولی در کل به نظرم خیلی شعرا وجود دارن که باید راجع بهشون توضیح بشنویم و بدونیم شاعر در چه شرایطی و برای چی این حرفُ زده.. حتی اگه دقت کنیم وقتی شأن نزول بعضی ایات قرآنُ میخونیم مفهوم اون آیه برامون بیشتر جا میفته :) سعی میکنم واسه شعرای بعدی بیشتر مفهومُ برسونم !
 

Azhirock

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
117
امتیاز
1,046
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

[SIZE=medium]
سلام !‌


مثل همیشه خیلی خوب بود و واقعا لذت بردم ! در مورد نکات فنیش و اینها ترجیح میدم نظری ندم چون دانش وزن شناسی شعر کهن رو ندارم هرچند به نظرم وزن بسیار خوبی رو انتخاب کرده بودی و حتی میشه به عنوان ترانه هم ازش استفاده کرد \:D/


اما در مورد مفهوم و محتوا به نظرم خیلی خوب بود اما اگر هر مصرع جدا جدا بررسی بشه خیلی خوبه اما کل شعر به نظرم یه جاهایی تناسب معنایی بین مصرع ها وجود نداره ! یا اگر وجود داره یه مقدار دوره و قرابت معنایی بین مصرع ها نسبت به شعرهای قبلیت کمتر بود ! اما بازم میگم مفاهیم و واژه ها خیلی خوب بود !‌ مثلا دو بیت آخر مشخص نمیشه که مال یک شعر هستن به نظرم !‌البته مطمئنم خود شاعر( یعنی شما) تناسب خوبی تو ذهنت بین مصرع ها ایجاد کردی اما اگر این تناسب برای عوام (ینی ما) ملموس باشه به نظرم جالبتره !


نکته ی آخر هم در مورد خدا ی پرستوهاست !‌من حس میکنم این پرستو برای پر کردن وزن فقط استفاده شده ! یعنی اگه دوباره بشینی فک کنی شاید واژه ی بهتری پیدا کنی ! این باز برمیگرده به همون بحث خام منتشر کردن شعرها !


در هر صورت نقاط قوت این شعر خیلی بیشتره اما از اونجاییکه حس تایپ کردن نیس دیگه نمیگم![/SIZE]
 

mj chemist

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
451
امتیاز
717
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

منم منظورم این بود که مصاریع ومفاهیم باید مفاهیم عام داشته باشند و در عین حال دارای نکات ظریف باشند که باید کشف بشه
اما بنظر من شعر عین نصِ صحیح نیس که دارای شان نزول باشه و خود شعر باید معرف خودش باشه با این همه بنظرمن اگه در مفاهیم تجدید نظر کنی شعر خیلی بهتری از آب در میاد
 
  • شروع کننده موضوع
  • #125

barani

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
3,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو ^.^
شهر
تهرانـــ
مدال المپیاد
ادبـــی
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی تکنولوژی نساجی
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

یاسین ×
:-w شما قرار نبود تهران باشی الان :-w L-: ؟
مرسی کلی ;;)
و به توضیحات قبلیم اضافه کنم که نه واقعا "خدای پرستو ها " واسه وزن شعر نبود.. تو شعری که برای آمنه بهرامی هم گفتم پرستو بود.. کلا حس عجیبی به این کلمه دارم.. همین :)

mj chemist ×
ولی به نظر من شعر هم مثل نثر باید بعد از شناخت کامل خصوصیات و دغدغه های شاعر نقد بشه.. به هر حال ممنون ;;)
 

Darya1995

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
160
امتیاز
259
نام مرکز سمپاد
فرزانگان4 کرج
شهر
کرج
پاسخ : دیوار زبر ، خط خطی های من

همه ی شعراتو خوندم.خداییش یکی از یکی قشنگتر...
موضوعایی ک انتخاب کردی ، قافیه ، وزن ، احساس ، مفهوم همه چی داشتن.خوشحال میشم کمکم کنی منم تو شعر گفتن پیشرفت کنم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #127

barani

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
3,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو ^.^
شهر
تهرانـــ
مدال المپیاد
ادبـــی
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی تکنولوژی نساجی
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من


راستش خیلی وقته دیگه شعر نمیگم :) این یکی از شعرایی ـه که آبان 92 گفتم و امروز دیدمش و به نظرم جاش توی تاپیکم خالی ـه ! ;;)
منتظر شنیدن نظراتتون هستم 8->



باور نکن این خنده ها را ،زهرخند ست
بغض عمیقی در گلویم دردمندست

جان میکنم،از ترس مردن زنده هستم
این روح زخمی یکسره در قفل و بندست

دردی که چون سم، با دل و جانم عجین است
دور گلوی حرفهایم چون کمندست

شوق دلم در انتظار بوسه ات مــُرد
شب های من همچون زمستانی بلندست

وین عشق بی حاصل که تنها یک گزندست
باور نکن این خنده ها را ،زهرخندست
 

mj chemist

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
451
امتیاز
717
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

در یک کلام
تلاش بیهوده اما ناموفق برای خلق معنای بدیع
 

amir h

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
988
امتیاز
1,820
نام مرکز سمپاد
سلطانی
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
90
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

به نقل از mj chemist :
در یک کلام
تلاش بیهوده اما ناموفق برای خلق معنای بدیع

عزیزم خیلی وقته میخوام بهت بگم که انتقاد کردن روش داره، اصول داره، اینجوری که شما فکر می کنی نیست
بعد شما یه شعر بدون ایراد وزنی از خودت بزار تا شاید صدات شنیده بشه
اینجوری فقط خودتو مضحکه میکنی
برادرانه میگم بهت

به نقل از kim 2gholo0:D :
راستش خیلی وقته دیگه شعر نمیگم :) این یکی از شعرایی ـه که آبان 92 گفتم و امروز دیدمش و به نظرم جاش توی تاپیکم خالی ـه ! ;;)
منتظر شنیدن نظراتتون هستم 8->



باور نکن این خنده ها را ،زهرخند ست
بغض عمیقی در گلویم دردمندست

جان میکنم،از ترس مردن زنده هستم
این روح زخمی یکسره در قفل و بندست

دردی که چون سم، با دل و جانم عجین است
دور گلوی حرفهایم چون کمندست

شوق دلم در انتظار بوسه ات مــُرد
شب های من همچون زمستانی بلندست

وین عشق بی حاصل که تنها یک گزندست
باور نکن این خنده ها را ،زهرخندست

من نمیدونم این شعر قبل اون شعر مو و شونه و اینا سروده شده یا بعدش
ولی اگر بعدش باشه کاملاً پسرفت کردی
رو زبان شعرت بیشتر سختگیر باش
شاید واژه های زیادی تو شعرت کهن نباشنا (البته دردمند و وین هستن و چون هم بسامد زیادی داره!)
ولی زبان فقط در کلمات خلاصه نمیشه
همنشینی کلماتت یه جوریه که انگار این زبان برای بیان شاعری که من میشناسم مناسب نیست
من تو شعرای قبلیت دیدم که سعی می کنی مفاهیم شعرت خلاق و به روز باشه و تو شعرای قبلی خیلی جاها از پس زبانشم بر اومده بودی ولی اینجا زبانش خیلی خوب در نیومده و علاوه بر اون خلاقیت شعرای قبلتم توش دیده نمیشه


به شخصه من تورو از الان شاعر میدونم و انتظار شعرای بهتری ازت دارم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #130

barani

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
3,968
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو ^.^
شهر
تهرانـــ
مدال المپیاد
ادبـــی
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی تکنولوژی نساجی
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

به نقل از mj chemist :
در یک کلام
تلاش بیهوده اما ناموفق برای خلق معنای بدیع
یه عزیزی چندوقت پیش بهم گفت که هیچوقت از نقد شدن ناراحت نشو،روحیه تُ از دست نده !چون توی محفلای ادبی هستن آدمای بزرگی که به هم میگن :این داستان یا شعر چرت بود !

ولی من دوس دارم آدمایی که توی حوزه ی شعر و ادبیات فعالیت میکنن و چیزی برای گفتن دارن، ازم نقد کنن : )



به نقل از amir h :
من نمیدونم این شعر قبل اون شعر مو و شونه و اینا سروده شده یا بعدش
ولی اگر بعدش باشه کاملاً پسرفت کردی
رو زبان شعرت بیشتر سختگیر باش
شاید واژه های زیادی تو شعرت کهن نباشنا (البته دردمند و وین هستن و چون هم بسامد زیادی داره!)
ولی زبان فقط در کلمات خلاصه نمیشه
همنشینی کلماتت یه جوریه که انگار این زبان برای بیان شاعری که من میشناسم مناسب نیست
من تو شعرای قبلیت دیدم که سعی می کنی مفاهیم شعرت خلاق و به روز باشه و تو شعرای قبلی خیلی جاها از پس زبانشم بر اومده بودی ولی اینجا زبانش خیلی خوب در نیومده و علاوه بر اون خلاقیت شعرای قبلتم توش دیده نمیشه


به شخصه من تورو از الان شاعر میدونم و انتظار شعرای بهتری ازت دارم

انتقاد بـــُرّنده ای بود :-< !
خب همونجور که قبلا با هم حرف زدیم احتمالا دیگه قرار نیست شعر بگم :) تا یه عالمه وقت دیگه !
چون خلاقیت شعرای من فقط از حسِ اون لحظه ست ... که نمیدونم دوباره کی ممکنه سراغم بیاد ولی امیدوارم بیاد
ممنونم که خوندی و نظر دادی
و اینکه سپاس از شاعر دونستن من ولی من خودمُ شاعر نمیدونم (;
 

Azhirock

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
117
امتیاز
1,046
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

به نقل از kim 2gholo0:D :
خب همونجور که قبلا با هم حرف زدیم احتمالا دیگه قرار نیست شعر بگم :) تا یه عالمه وقت دیگه !
چون خلاقیت شعرای من فقط از حسِ اون لحظه ست ... که نمیدونم دوباره کی ممکنه سراغم بیاد ولی امیدوارم بیاد
ممنونم که خوندی و نظر دادی
و اینکه سپاس از شاعر دونستن من ولی من خودمُ شاعر نمیدونم (;
من فکر میکنم این که حس شعر گفتن رو نداری یک مقدارش بخاطر تلقینه ! البته قبول دارم که شعر گفتن حال و هوای خاص خودشو میخواد ولی به نظرم اگر به شعر گفتن و اصطلاحا شاعر بودن به صورت حرفه ای تری نگاه کنی و برای خودت یه مدت خط خطی کنی بعد چند روز یا فوقش یکی دو ماه میبینی دوباره به روزای اوجت برگشتی ! کلا این مشکل برای شاعرا خ پیش میاد که یه زمانی حس میکنن دیگه خلاقیت گذشته رو ندارن و نا امید میشن ! اما با یه مقدار تمرین ذهنی کاملا حل میشه !

پس تلقین نکن و شعرتو بگو :D
 

فاطمه م.

فاطمه م.
ارسال‌ها
633
امتیاز
4,340
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهاردانگه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
ادبی
دانشگاه
پلی تکنیک تهران
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : دیوار زبــــر.خط خطی های من

kim2gholoo.png

واسه آبجی گل خودم >:D<
 
بالا