گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

[koko azad]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

خاطرات تهش خعلی خوب بود! خشونت فرز6یا ! >>>یکی باباشو بغل کرد دنده باباش شیکست! شیشه ماشین شیکوندنو... با قمه پنچر کردن هک و غیره!
و حلیا که ماشین پنچر کردن
+ یخی که از کانال کولر پرید بیرون
و از همه قشنگتر شمسی پور :لایک

 

[Admin2]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

به علت مشکلات عدیده ای که بچه ها تو پیدا کردن مکانه این فلشه داشتن محل میتینگ رو میذاریم مترو مصلی . کلا جای نسبتا خلوت و خوبیه واسه قرار گذاشتن . پس قرار پنج شنبه 19 شد مترو مصلی ساعت 10 صبح . (پرواضحه که مترویی که داخله مصلی هست دیگه نه اون بیرونیه )

باز هم میگم ، منظور از مترو مصلی دقیقا جلو در ورودی نیست . قشنگ به چمنای اطراف یه نگاهی بندازید . فکر میکنم همه چی تابلو باشه .

این دیگه چجور جا تعیین کردنه؟ یک جای واضح و دقیق باید معلوم کنید که بقیه هم بتونن همدیگه رو پیدا بکنند. کجای مترو؟ کدوم چمن؟ بعد ملت قراره همین جوری وایستن سرپا داخل مترو؟ این که نشد.

محل قرار رو مجبورم خودم معلوم کنم با این وضعیت. بچه هایی که فردا میاید :

قرار نمایشگاهی بچه های سمپادیا
پنج شنبه - ساعت 10:15 صبح - نمایشگاه بین المللی کتاب - چمن های بین سالن 31 و 34 ( جنب ناشران آموزشی)

توی عکس پایین هم مشخص کردم. نرید بین چمن های 30 و 34. یک نقشه بگیرید از قسمت اطلاع رسانی تا بیخودی علاف نشید.

اون 15 دقیقه رو هم به خاطر این گذاشتم که بچه هایی که تو مترو قرار دارن برسن بیان. موضوع هم قفل فعلا.

 

[Admin2]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

امروز واقعا خوب بود. با تشکر از همه دوستانی که اومدن. صرفا اومدم بگم تاپیک باز شد. دوتا عکس هم میگذارم. اولش یک جمعیت +40 نفری بودی. تو این عکس هم یک دسته دارن مافیا بازی میکنن و یک دسته پانتومیم

 

[fitmal]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

اقا ولی من هیچکی رو ن پیداییدم نامردی بود

 

[مهدی]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

آقا زحمت کشیدی .
اَه ...
مثه همیشه بد افتادم.
هر کی اول بگه من کدومم.
بهش 20 تا لایک میدم.
+ آقا محمد کاش میدادی من عکس میگرفتم .
راستشو بخوای جات خیلی تو عکس خالیه.

 

[DaMoN SaLvAtOrE]

(بدون موضوع)

روز خوبي بود اما اولش خيلي خوب نبود،همينطور آخرش...در كل من كه غريب بودم كسي رو نميشناختم(به جز 4 نفر(به سه نفر تقليل يافت): مطهري،،نسترنكار)كه صد البته فقط من اونارو ميشناختم نه اونا منو

 

[علیـــــــــــــــ]

پاسخ : (بدون موضوع)

روز خوبي بود اما اولش خيلي خوب نبود،همينطور آخرش...در كل من كه غريب بودم كسي رو نميشناختم(به جز 4 نفر: مطهري،علي باشا،نسترنكار)كه صد البته فقط من اونارو ميشناختم نه اونا منو

عاغا من همینجا اعلام میدارم که علی پاشا نیستم ...شما خیلی بچه گُلی هم بودی...خوشم اومد ازت...
+
محمد تو باز نصف شب تاپیک رو باز کردی؟ من هر چی بود تو حرف بزن نبشتم...
عاغا منم خوب نیفتادم تو عکس...
+

اقا ولی من هیچکی رو ن پیداییدم نامردی بود

شما کجا بودی؟ فک کنم حدود 8 ساعت میتینگ داشتیم بیشتر اردو بود تا میتینگ...اسمش رو بزارین اردوی یک روزه ی سمپادیا

 

[Admin2]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

خودم نصف شب رسیدم خونه


بچه ها چطور بود؟
یکم بیاین تعریف کنین بسوزه دل اونایی که نیومدن

 

[علیـــــــــــــــ]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

خودم نصف شب رسیدم خونه


بچه ها چطور بود؟
یکم بیاین تعریف کنین بسوزه دل اونایی که نیومدن

ارجاع شود به پستهای حرف بزن من!! + تقصیر مطهریه همش رو تو حرف بزن نوشتم!!
+
سه شنبه بهتر بود..
+
زیادی شولوغ پولوغ بود امرووز!! یعنی دیروز...حواسم نبود نصف شب هست!!

 

[F@hime]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

خودمون سال ديگه ميايم ، دل نسوزونين :-هق هق

 

[scamp42]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

اولش ک سوژه بود
همه 6.7تایی پخش بودن
بعد میزنگیدیم کجایید ادرس اشتباه میدادن از جاشون تکون میخوردن!
پانتومیم مدیرکل باحال بود سمپادیا داش!
صندلی داغ اخرشم خنده دار بود
فک میکردیم دخترا بیشتر باشن ک7.8نفر بودن!
اهان عکسی ک اقای پارسایی دسته جمعی گرفت هم خوب بود حیف ی سری نبودن!

 

[ali jahangiri]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

به سلامتی

ما که بعد از ظهر ، پنج اینا از اون قسمت رد شدیم خبری نبود !

کی بود الکی میگفت ساعت سه هم میرن اینا ؟!

اونجا که نشستید ، هی صدای این زن ـه از بلند گو نمی یومد که : انتشارات خیلی سبز ، خیلی متفاوت و از این چرندیات ؟! خیلی رو اعصاب بود

 

[Ehem_Ehem]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

اونجا که نشستید ، هی صدای این زن ـه از بلند گو نمی یومد که : انتشارات خیلی سبز ، خیلی متفاوت و از این چرندیات ؟! خیلی رو اعصاب بود

رفته کتاب یارو رو خونده رتبه 8 شده بهش فحش هم میده

 

[scamp42]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

چرا ساعت 5خبر بود دقیقا همون موقع ها صندلی داغ بود
وای صدا این زنه تو بلندگو رو اعصاب بود
از پشت تلفن گوشم کر شد!

 

[dr.gh]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

نسترنگار کدومه؟؟

 

[مجتبی73]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

خیلی دوست داشتم بیام ولی میان ترم دوم فیزیک نذاشت من اصلا شانس از بچگی نداشم ایا جمعه هم میتینگ است؟

 

[ali jahangiri]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

رفته کتاب یارو رو خونده رتبه 8 شده بهش فحش هم میده

صدای نکره ی انکر الاصوات ـه اون بلندگو چه ربطی به کتاباش داره ؟!
اتفاق خیلی سبز ، خیلی هم گل ـه !

چرا ساعت 5خبر بود دقیقا همون موقع ها صندلی داغ بود
وای صدا این زنه تو بلندگو رو اعصاب بود
از پشت تلفن گوشم کر شد!

همون جا ؟! ما که رد شدیم خبری نبود !

 

[Sahar.Z]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

شما اگه به اون تبلیغاتِ رو درُ دیوار ِ نمایشگاه دقت میکردین و اون اراجیفی که این انتشاراتِ خیلی سبز نوشته بودُ میخوندین چن دفعه‌ای رنگ عوض میکردین. کسی خونده؟ :د نوشته بود نمیدونم اگه گرم باشه ؛ اگه سرد باشه ؛ اگه خیلی سبز باشه ؛ فُلان و بهمان.
احساس بچه مهدکودکی بودن بهم دست داد حقیقتاً. :د

×من میتینگ نبودما. :د

 

[علیـــــــــــــــ]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

اولش ک سوژه بود
همه 6.7تایی پخش بودن
بعد میزنگیدیم کجایید ادرس اشتباه میدادن از جاشون تکون میخوردن!
پانتومیم مدیرکل باحال بود سمپادیا داش!
صندلی داغ اخرشم خنده دار بود
فک میکردیم دخترا بیشتر باشن ک7.8نفر بودن!
اهان عکسی ک اقای پارسایی دسته جمعی گرفت هم خوب بود حیف ی سری نبودن!

عاغا شما که تعریف میکنی،انگار یه چی میگی که من اصلا نبودم توش
+
تو کدوم بودی؟ همونی که دستش موبایل بود؟ +پیرهن سفید داشت؟
+
6و7 تایی پخش بودن؟
از جا تکان میخوردیم؟
پانتومیم مدیر کل کی بود؟ :-\
صندلی داغ آخرش کجاش خنده دار بود؟ نکنه موقعی که من رفتم خنده دار شد!

شما اگه به اون تبلیغاتِ رو درُ دیوار ِ نمایشگاه دقت میکردین و اون اراجیفی که این انتشاراتِ خیلی سبز نوشته بودُ میخوندین چن دفعه‌ای رنگ عوض میکردین. کسی خونده؟ :د نوشته بود نمیدونم اگه گرم باشه ؛ اگه سرد باشه ؛ اگه خیلی سبز باشه ؛ فُلان و بهمان.
احساس بچه مهدکودکی بودن بهم دست داد حقیقتاً. :د

×من میتینگ نبودما. :د

واقعا... اگه خیلی سبز باشه حتمن قبول میشی و ...
من یاد تبلیغات پارکِ اِرم افتادم!

 

[Ehem_Ehem]

پاسخ : گردهمايى سمپاديا-نمايشگاه كتاب ٩٢

شما اگه به اون تبلیغاتِ رو درُ دیوار ِ نمایشگاه دقت میکردین و اون اراجیفی که این انتشاراتِ خیلی سبز نوشته بودُ میخوندین چن دفعه‌ای رنگ عوض میکردین. کسی خونده؟ :د نوشته بود نمیدونم اگه گرم باشه ؛ اگه سرد باشه ؛ اگه خیلی سبز باشه ؛ فُلان و بهمان.
احساس بچه مهدکودکی بودن بهم دست داد حقیقتاً. :د

×من میتینگ نبودما. :د

این روزا لیتهلد هم بخری، همینه وضعیت