مقایسه شعرا

[amir h]

درود

چند وقتی بود تو این فکر بودم که این سایت دوستدار شعر خیلی زیاد داره و هر کدوم از ما در مور یه سبک شعر یا یک یا چند تا شاعر مطالعه کردیم
و چه خوبه که بتونیم این سبک ها رو به هم معرفی کنیم
ولی از اونجا که معرفی همیشه با کپی پیست همراه میشه و خیلی هم خسته کننده میشه به این فکر افتادم که بیایم اینجا و شاعرا رو با هم مقایسه کنیم که از این طریق هم بتونیم با شاعرا آشنا شیم هم به نظرم میتونه بحثی قوی باشه که بتونیم تفاوتای شاعرا رو از لای بیتهاشون بیرون بکشیم
مثلا" خیلی جاها دیده شده که حافظ با مولوی یا حافظ با سعدی و خیلی شاعرای دیگه با هم مقایسه میشن
خب قطعا" اینها با هم تشابهاتی دارن و البته نقاط متفاوتی که ما میتونیم بیایم و در مورد اینها بحث کنیم

به نظرتون اولین مقایسه رو با کدوم دو تا شاعر شروع کنیم؟
لطفا" نظراتتون رو بگید هم در مورد مقایسه و هم در مورد شاعرا تا در روزهای آینده با هماهنگی مدیر انجمن یه نظرسنجی برای انتخاب شاعرا برگزار کنیم

 

[Bittern]

پاسخ : مقایسه شعرا

به نظرم برای مقایسه ی اول ، سهراب سپهری خوبه.طرف دیگر هم یک شاعر مثل فروغ فرخزاد یا احمد شاملو...
امروزه زیاد شدن کسایی که به سبک سهراب اعتقادی ندارن و معتقدن که اصلا شاعر قوی محسوب نمی شده... خیلی دوست دارم علت این دیدگاه ها رو بدونم.
البته به این نکته هم باید توجه کرد که دو شاعری که پیشنهاد می دین باید قابل مقایسه باشن! چه از نظر زمان و چه از نظر سبکی ...

 

[amir h]

پاسخ : مقایسه شعرا

شعر سهراب رو کمتر کسی دیدم بگه که شعر محسوب نمیشه چون موسیقی داره
بیشتر انتقادها رو شعر سپید هست
من خودم شاملو رو در حد یه نابقه قبول دارم ولی سبک شعریشو اصلن نمیپسندم!

به نظرم سهراب میتونه با نیما, اخوان ثالث, فریدون مشیری, هوشنگ ابتهاج, شفیعی کدکنی و... مقایسه بشه
اتفاقا" من خودم اطلاع زیادی از شعر مدرن ندارم و خوشحال میشم اگه چیزی یاد بگیرم

 

[Bittern]

پاسخ : مقایسه شعرا

انتخاب نشدن اون دوتا شاعر؟! یه نظر سنجی ایجاد بشه بهتره...
تاپیک خوابید.... (

 

[نارمیلا]

پاسخ : مقایسه شعرا

سهراب عالیه ... به نظر من فریدون مشیری هم واسه مقایسه بد نیست

 

[demon]

پاسخ : مقایسه شعرا

سهراب با اخوان باشه ایا؟
من یه حس به جفتشون دارم اینجوری بیشتر به مخم فشار میارم

 

[amir h]

پاسخ : مقایسه شعرا

با مدیر انجمن در مورد نظرسنجی صحبت میکنم
البته به شخصه فکر میکردم استقبال بهتری بشه!

 

[Zed]

پاسخ : مقایسه شعرا

نظرسنجی ایجاد شد.
لطفاً حسّی نظر ندهید حتی الامکان اگر می خواید واقعاً توی این مقایسه شرکت کنید و پست بدید نظرتون رو اعمال کنید.
با تشکر

 

[mischievous]

پاسخ : مقایسه شعرا

الان دقیقا باید شعر انتخاب کنیم یا شاعر؟بانگت با نظر سنجی هم خوانی نداره

× به بانگ من چی کار داری؟ برای جذب مشتریه اون شاعر رو.

 

[mischievous]

پاسخ : مقایسه شعرا

شروع نمی کنیم ؟

 

[amir h]

پاسخ : مقایسه شعرا

خب
ببخشید بابت تاخیر, جایی بودم که دسترسی به نت نداشتم
به شخصه دوست داشتم بحث در مورد حافظ و مولانا باشن چون به نظرم شباهتای بیشتری دارن ولی شروع میکنیم

هر دو شاعر به نوعی عارف هم بودند و کسی که تازه میخواد به شعر وارد بشه و خود ما تو کودکی همیشه اسم این دو شاعرو کنار هم شنیدیم
ولی به نظر من تفاتهای زیادی هم دارن
من سواد زیادی در زمینه شعر ندارم ولی علاقه زیادی دارم و مطالعه هم تقریبا" زیاد میکنم, پس نظراتم اصلا" منبع علمی نداره و کاملا" تحلیلا و برداشتای خودمه

چیزی که به نظر من حافظ رو تقریبا" از همه شعرا متمایز میکنه تعداد اشعارشه
حافظ کمیت رو فدای کیفیت نکرده
به نسبت عمرش اگر بخوایم نگاه کنیم حافظ تقریبا" هر ماه یک شعر سروده و این یعنی یک ماه تمام رو یک شعر کار میکرده و این کاملا" تو اشعارش و ریزه کاریای خاصش مشهوده

از اون طرف سعدی خب مثل قیه شعرا تعداد اشعارش متعارف تر بوده و شعرهای بیشتری گفته
پس تا اینجا میت شعرهای سعدی از حافظ بیشتره که اینو همه میدونیم
و به نظر من کیفیت شعرهای حافظ خیلی خیلی بیشتره!

ولی این نظر من خیلی هم بدیهی نیست چرا که خیلی هارو من دیدم که سعدی رو به حافظ ترجیح میدن
هر کدوم از این شعرا ببه نظر من علاوه بر حداقل هایی که یه شاعر باید داشته باشه نقاط قوت خاص خودشون رو تو بعضی موارد داشتن که به این درجه رسیدن و این نقاط قوت هاست که اونهارو متمایز میکنه
ولی این نقاط قوت چی بوده؟
چیزی که من از شعرهاشون درک کردم این بوده که سعدی یه بیان خیلی قوی داره, کسایی که مثل من سعی کردن شعر بگن و موفق نببودن اینجا کاملا" متوجه میشن که این "بیان" یعنی چی, سعدی هر چیزی رو میخواسته به راحتی و مهمتر از اون به شیرینی در غالب شعر بیان میکرده
از طرفی حافظ ذوق خیلی بالایی داشته, حالا نمیدونم ذوق اسم درستیه یا نه ولی تصویر سازی های حافظ خیلی عالی بوده و از طرفی مفاهیمی رو که برای بیان انتخاب میکرده
این با خود بیان فرق داره, فرقش یه چیزی مثل همون بحث معروف فرم و محتوا تو هنره
برای درک بهترش جا داره مثال بزنم, به عنوان مثال این بیت الان یادمه

عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
زاهد از خنده می در طمع خام افتاد

این تصویر رخ ساقی در جام رو روایت میکنه که به دلیل حرمتی که ساقی داشته و نمیتونستن مستقیم به ساقی نگاه کنن تصویرش رو تو جام میدیدن و به دلیل حرکت اون می در جام خیال میکردن که ساقی داره میخنده! (البته این صرفا" تصویرسازی شعره و این شعر یه شعر خیلی عرفانیه و کلی فلسفه داره!)
همینطور که دیدید حافظ یه موضوع خیلی ساده که شاید روزانه برای همه اتفاق بیفته رو اینطوری تبدیل به مفهوم میکنه
یا یه مثال دیگه

ساقی سیم ساق من گر همه درد میدهد
کیست که تن چو جام می جمله دهن نمیکند؟

اینجا سوای مفهوم شعر این شرح از جام می خیلی ظریفه که انگار جام می برای این این شکل و ظاهر رو داره که تمام تن خودش رو به شکل دهن کرده و دهن خودش رو انقدر باز کرده تا بتونه اون می رو در خودش جا بده


حالا اینا نقاط قوت این شعرا بود ولی چه چیزی اینارو با هم متمایز میکنه و باعث علاقه مردم میشه
سعدی شعرهای به ظاهر ساده ای داره
حتی بوستان که در حوزه ادبیات تعلیمی مثال زدنیه و خیلی پندآموزه فهمش خیلی سخت نیست
زیباترین و معروفترین غزلهای سعدی هم غالبا" فهم سختی ندارن و به خاطر بیان شیرین سعدی به این زیبایی و محبوبیت رسیدن
به عنوان مثال چند تا تک بیت از چن تا غزل زیبای سعدی که الان یادمه

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

من مانده ام مهجور از او درمانده و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود

من اول روز دانستم که با شیرین در افتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم

سخن عشق تو بی آن که برآید به زبانم
رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم

همونطور که میبینید فهم هیچکدوم از این اشعار سخت نیست و مفهوم و کانسپت خیلی پیچیده لی هم نداره ولی به دلیل شیرینی سحرآمیز بیان سعدی به این یبایی رسیده

و اما حافظ!
فهم شعرهای حافظ به مراتب سخت تر از سعدیه و به نظرم به همین دلیله که خیلی ها سعدی رئ از حافظ بزتر میدونن چون نمیتونن اشعار حافظ رو درک کنن و اگر توان این کار رو داشته باشن و حلاوت این اشعار رو حس کنن هیچ شاعری رو با حافظ حتی مقایسه هم نمیکنن
باز هم با چند تا مثال ادامه میدیم

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند

اینجا کلی رابطه بین کلمه ها وجود داره
هرزه گرد-چین (نماد مملکت کفر)
هرزهگرد-زلف (نماد نوعی جسارت کفرگونه در شعر کهن)
سفر دراز-چین (مسافت وطن و سرزمین چین)
سفر دراز-زلف (اشاره به بلندی زلف)
و...

رشته ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

واج آرایی "سین" اینجا خیلی زیباست و معانی زیبایی هم داره
رشته ی تسبیح پاره میشه و به زمین میریزه, مثلا به روی سنگ, صداش رو در نظر بیارید و مصرع دوم رو بخونید...
و همینطور معنی سکوت رو هم میتونه داشته باشه در این حالتی که ما کسی رو دعوت به سکوت میکنیم
و مثال های زیاد دیگه


قطعا" صحبت درباره این شعرا خیلی بیشتر از این و بیشتز از سواد ماست
منم بعد 12 ساعت تو ماشین و راه بودن این متن رو نوشتم و ممکنه چیزایی رو از قلم انداخته باشم
لطفا" فعال باشید تو بحث و خیلی دوست دارم که نظراتمو بهه چالش بکشید من اگر چیزی یادم اومد اضافه میکنیم

متن خیلی هم طولانی شد! ولی لطفا" بخونید و به چالش بکشید!!!

 

[amir h]

پاسخ : مقایسه شعرا

استقبالتون تو حلقم #

 

[omid1999]

پاسخ : مقایسه شعرا

خب امیر عزیز به نکات جالبی اشاره کردی
ولی باید به جند نکته از حرفات ایراد بگیرم
1- ساده بودن یکی از نکات مثبت شعره و شعری که همیشه کنارش نیاز به یه تفسیر باشه اون قدرت و اثر گذاری خودشو از دست میده چه بسا شعرای خاقانی فوق العاده سنگین و پر مطلب و پر آراین ولی زیبایی خودشونو از دست دادن و به نظر میرسه شاعر شعرو فقط گفته که توش آرایه باشه که خدارو شکر شعر سعدی و حافظ از این قاعده مستثنی هسن(بیشتر سعدی)
2- حافظ یه استعداد خدادادی تو توانایی استفاده از آرایه ها داشته و دقیقا میفهمیده کجا و چجوری از اونا استفاده کنه بدون اینک زاید به نظر بیان
3-سعدی که دیگه سهل و ممتنع هست و آسانی شعرش فوق العاده اونو زیبا کرده... و استفتده از آرایه ها جوریه که در نگاه اول به نظر نمیان و اگه دقیق شی تازه میفهمی چیه و چه هنرمندانه تو بیت کارساز شده
4- یادمون نره که حافظ وامدار سعدیه و اگه سعدی ت قرن 7 ظهور نمیکرد حافظ در قرن 8 هیچ وقت نمیتئنست به این زیبایی بدرخشه
5- من به شخصه سعدیو اگه بهتر نه مساوی حافظ تو غزل میدونم چون اون احساسی که تو بطن شعرای سعدی هست و آدم رو به وجد میاره تو شعرای حافظ کمتر دیدم(سعدی احساس آدمو بیشتر قلقلک میده و حافظ بیشتر فکر آدمو)
5- البته سعدی رو تنها تو غزلاش نبینین که گلستانی بی نظیر تو ادبیات داره و بوستانی شاهکار که نشون میده سعدی تو هر قالبی طبع آزمایی کرده و پیروز بیرون اومده و الته اون ترجیع بند شاهکار رو نباید فراموش کرد که به شدت من رو به وجد میاره...