نتایج جستجو

پاسخ : پارانویای شبانه بودن یا نبودن نمی دانم کدام را باور کنم ! هر روز می نشینم نبودن هایت را شعر میکنم بودن هایت را سکوت هر روز نشسته ام دست می برم به این سطرها که یک روز با من اوج می گیرند و فردا باز مرا به صلابه می کشند که این بی وزن و قافیه ها را که گفته است ؟ و باز می نشینم اتوپیایم...

پاسخ : پارانویای شبانه لعنت بر این حس شاعرانه ی لعنتی ! که هر بار با تو نشسته ام سطرها برخاسته اند واژه ها از چشمهایم آویزان شده اند و باز شعری در ذهنم تاب خورده است و سکوت در دهانم گیر افتاده است و زبانم لال میان تجسم سطرها ... همین لحظه که این شعر در ذهنم جاریست چشم های ماتم روی چشم هایت...

پاسخ : پارانویای شبانه خواستم بگویم بزرگترین دروغ سیزده را نه ... دلم نیامد بگویم دوستت ندارم و این شعر خودکشی کرد و جنازه اش حتی به سطر سیزدهم نرسید ...

پاسخ : پارانویای شبانه می خواهم با تو بنشینم با تو با تو با تو لعنتی ... "نه با مرگ که چیز مسخره ایست" قسمتی از شعر "با گروس"

پاسخ : پارانویای شبانه عجب شبی بود تا صبح باران بارید و این شعر نا تمام ماند ... رفته بودم خدا را دلداری دهم!

پاسخ : خداحافظی یغماگلرویی.... شما فک کن من کم آوردم و خوشحال باش و ایضا ذوق مرگ ! یغما هم که به منو شما کار نداره ! ایشالا که موفق باشه تو کارش و شما نیز !

پاسخ : خداحافظی یغماگلرویی.... خوشم میاد ملت جالبی داریم ! ایول حال کردم ! آخه کی گفت این یکی از اون یکی بهتره؟ مرسی خوش گذشت >:D<

پاسخ : خداحافظی یغماگلرویی.... عزیز دلمی ! >:D< من کی گفتم پریود رکیکه !

پاسخ : پارانویای شبانه در قلبم کسی نشسته است که وقتی با او قدم می زنم فقط 2 جای پا بر برف می ماند !

پاسخ : پارانویای شبانه ممنونم دوست عزیز ! ;D فعلا تو مرحله ی مجوزه و ایشالا تا اواخر تیر در تهران و مشهد هم زمان چاپ میشه ! خوشبختانه شما که تهرانی و به راحتی میتونی کتابو هم از نمایشگاه هم از کتابفروشی ها گیر بیاری ! باز هم ممنون ! ;D

پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی بسیار زیبا ! غزل اجتماعی ! نمی دونم شاید اشتباه می کنم ولی به نظر میاد وزن ابیات یکم با هم فرق داره ! علی ایحال ایشالا همیشه قلم به دست باشی [-o< باز هم غزل بگو >:D<

پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی :لایک

پاسخ : پارانویای شبانه شین . میم . ر شاید مردی رفته است شیمیایی شده است از نفس کشیدن در هوایی که هوای تو نیست ...

پاسخ : پارانویای شبانه دوستان عزیز !‌ به زودی این اشعار رو در هفته نامه ی جیم (روزنامه خراسان) می تونید بخونید ... ;D

پاسخ : خداحافظی یغماگلرویی.... ما دعوایی نداریم ! اون دوست عزیزمون :-" بلد نیس بحث کنه ! مشکل ما اینه که همیشه یکی رو خدای خدا می دونیم یکی رو شیطون شیطون ! در حالیکه من می گم یغما فوق العاده با استعداد و توانمنده ولی همکاریش با شاهین نجفی به نظر من خیلی خوب نبود !‌ ضمنا ترانه سرای آهنگ...

پاسخ : خداحافظی یغماگلرویی.... در مورد یغما و شاهین کاملا باهاتون موافقم و در مورد گروس باید بگم طبق مقاله ای که چند هفته پیش تو روزنامه جام جم چاپ شد گروس عبدالملکیان بهترین شاعر سپید و موج نو از نگاه منتقدان و مردم انتخاب شد و در کل شاعران (در تمام قالب های کهن و نو و ...) رتبه ی چهاردهم شد...

پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی! یکی بیاید سیگاری میان لب­هایم روشن کند از خانه که بیرون می­آ­مدم انگشتانم را جاگذاشتم گذاشتم مشق­های دخترم را بنویسند وقتی از مدرسه برمی­گردد و سراغِ لانه­ی خالیِ پشت پنجره می­رود یکی بیاید پیش پایم را ببیند از خانه که بیرون می­آمدم...

پاسخ : پارانویای شبانه خیلی ممنونم دوست عزیز لطف دارین :) بله پیشنهاد خیلی خوبیه به فکر خودمم رسیده بود اما متاسفانه وقت زیادی ندارم و مطمئنا نمی تونم یک سی دی همراه کتاب ارائه بدم ! چون تا چاپ کتاب نمی رسه ! البته دکلمه رو بیشتر من در شاعرای نیمایی دیدم ولی سعی می کنم اگر فروش کتاب خوب...

پاسخ : خداحافظی یغماگلرویی.... ببین دوست عزیز حرف های شما رو من قبول دارم و وقتی شما بزرگترین شاعر ایران رو نمیشناسی دیگه جایی برای بحث نمی مونه ! بابت کشک سابیدن و ... هم حرفی ندارم ! هرکس نظری داره که برای من محترمه !

پاسخ : پارانویای شبانه منظورم همین چینش کلماته ! بله موافقم و این مسئله تا حدودی اجتناب ناپذیره چون من بیشتر در معرض این سبک بودم ! و این اولین انتقادی بود که واقعا منو به فکر فرو برد چون به طور مثال لیلا کردبچه که این شعرها رو نقد می کرد بیشتر به مفاهیم و اندیشه ی شعر اشاره می کرد تا چینش و...