پارانویای شبانه
- شروع کننده موضوع Majids
- تاریخ شروع
Nightiingle
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 161
- امتیاز
- 886
- نام مرکز سمپاد
- دبيرستان فرزانگان 1
- شهر
- تهران
پاسخ : پارانویای شبانه
واقعا شعرهات خيلي لذت بخش و با احساسن. آدم حظ ميكنه ميخونه.
كتابت كه چاپ شد حتما خبر بده من كه حتما ميخرمش
(راست ميگن هرچه از دل برآيد بر دل نشيند
)
واقعا شعرهات خيلي لذت بخش و با احساسن. آدم حظ ميكنه ميخونه.
كتابت كه چاپ شد حتما خبر بده من كه حتما ميخرمش
(راست ميگن هرچه از دل برآيد بر دل نشيند
)Azhirock
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 117
- امتیاز
- 1,046
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : پارانویای شبانه
ممنونم دوست عزیز !
فعلا تو مرحله ی مجوزه و ایشالا تا اواخر تیر در تهران و مشهد هم زمان چاپ میشه !
خوشبختانه شما که تهرانی و به راحتی میتونی کتابو هم از نمایشگاه هم از کتابفروشی ها گیر بیاری !
باز هم ممنون !
به نقل از Nighttingle :واقعا شعرهات خيلي لذت بخش و با احساسن. آدم حظ ميكنه ميخونه.
كتابت كه چاپ شد حتما خبر بده من كه حتما ميخرمش
(راست ميگن هرچه از دل برآيد بر دل نشيند
ممنونم دوست عزیز !
فعلا تو مرحله ی مجوزه و ایشالا تا اواخر تیر در تهران و مشهد هم زمان چاپ میشه !
خوشبختانه شما که تهرانی و به راحتی میتونی کتابو هم از نمایشگاه هم از کتابفروشی ها گیر بیاری !
باز هم ممنون !
Azhirock
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 117
- امتیاز
- 1,046
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : پارانویای شبانه
لعنت
بر این حس شاعرانه ی لعنتی !
که هر بار با تو نشسته ام
سطرها برخاسته اند
واژه ها
از چشمهایم آویزان شده اند
و باز شعری
در ذهنم تاب خورده است
و سکوت
در دهانم گیر افتاده است
و زبانم لال
میان تجسم سطرها ...
همین لحظه
که این شعر در ذهنم جاریست
چشم های ماتم
روی چشم هایت خوابیده اند
و لب هایم
در حسادت به چشم هام ...
و زبانم
در گورستان این سطرها ...
لعنت بر این حس شاعرانه ی لعنتی !
و تو که هیچ گاه نفهمیدی ...
شاعران کم حرف
شعرهای بیشتری برای گفتن دارند ...
لعنت
بر این حس شاعرانه ی لعنتی !
که هر بار با تو نشسته ام
سطرها برخاسته اند
واژه ها
از چشمهایم آویزان شده اند
و باز شعری
در ذهنم تاب خورده است
و سکوت
در دهانم گیر افتاده است
و زبانم لال
میان تجسم سطرها ...
همین لحظه
که این شعر در ذهنم جاریست
چشم های ماتم
روی چشم هایت خوابیده اند
و لب هایم
در حسادت به چشم هام ...
و زبانم
در گورستان این سطرها ...
لعنت بر این حس شاعرانه ی لعنتی !
و تو که هیچ گاه نفهمیدی ...
شاعران کم حرف
شعرهای بیشتری برای گفتن دارند ...
Azhirock
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 117
- امتیاز
- 1,046
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : پارانویای شبانه
بودن یا نبودن
نمی دانم
کدام را باور کنم !
هر روز می نشینم
نبودن هایت را شعر میکنم
بودن هایت را سکوت
هر روز نشسته ام
دست می برم به این سطرها
که یک روز با من اوج می گیرند
و فردا
باز مرا به صلابه می کشند
که این بی وزن و قافیه ها را که گفته است ؟
و باز می نشینم
اتوپیایم را بر دود سوار می کنم
بر دود می نشینم
بر دود پرواز می کنم
و گم می شوم میان دودی که بر این شهر سایه افکنده است ...
و این دود که خورشید را به سرقت برده
در دهان من آبتنی می کند
که هنگام بودنت
سکوت دهانم را بسته است ...
بودن یا نبودن
نمی دانم
کدام را باور کنم !
نمی دانم
و باز می نشینم
فکر می کنم
به این که شاید خدا
تو را با خورشید آفریده است
که بودنش
نام شب راعوض می کند
نبودنش
نام روز را ...
بودن یا نبودن
نمی دانم
کدام را باور کنم !
هر روز می نشینم
نبودن هایت را شعر میکنم
بودن هایت را سکوت
هر روز نشسته ام
دست می برم به این سطرها
که یک روز با من اوج می گیرند
و فردا
باز مرا به صلابه می کشند
که این بی وزن و قافیه ها را که گفته است ؟
و باز می نشینم
اتوپیایم را بر دود سوار می کنم
بر دود می نشینم
بر دود پرواز می کنم
و گم می شوم میان دودی که بر این شهر سایه افکنده است ...
و این دود که خورشید را به سرقت برده
در دهان من آبتنی می کند
که هنگام بودنت
سکوت دهانم را بسته است ...
بودن یا نبودن
نمی دانم
کدام را باور کنم !
نمی دانم
و باز می نشینم
فکر می کنم
به این که شاید خدا
تو را با خورشید آفریده است
که بودنش
نام شب راعوض می کند
نبودنش
نام روز را ...
ftnt
کاربر حرفه‌ای
- ارسالها
- 383
- امتیاز
- 3,707
- شهر
- مشهد
پاسخ : پارانویای شبانه
خیلی خوبن آقا...
حتما ادامه بده،فقط اگه سعی کنی نوآوری هایِ بیشتری تو شعرت داشته باشی خیلی خوبه...یه جورایی سبک بسازی...یا سبکت تلفیقی باشه از چند سبکِ مختلف...
این که کمی متفاوت ترش کنه از نوشته های شاعرانی که تا به حال شنیدیم...
مثلا شعرِ نیمایی رو سهراب هم سروده گاهی،اما کاملا میشه تشخیص داد که این از سهراب،یا نیما مثلا...
درهرحال خیلی عالی هست آقا... :)
خیلی خوبن آقا...
حتما ادامه بده،فقط اگه سعی کنی نوآوری هایِ بیشتری تو شعرت داشته باشی خیلی خوبه...یه جورایی سبک بسازی...یا سبکت تلفیقی باشه از چند سبکِ مختلف...
این که کمی متفاوت ترش کنه از نوشته های شاعرانی که تا به حال شنیدیم...
مثلا شعرِ نیمایی رو سهراب هم سروده گاهی،اما کاملا میشه تشخیص داد که این از سهراب،یا نیما مثلا...
درهرحال خیلی عالی هست آقا... :)
Azhirock
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 117
- امتیاز
- 1,046
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : پارانویای شبانه
بسیار بسیار ممنونم فائزه ی عزیز !
کاملا حق با شماست ولی کسی مثل سهراب یا گروس که برای خودشون سبک دارن این سبک ها رو در 30 سالگی به بعد به وجود آوردن و به نظر میرسه ایجاد سبک جدید تجربه ی زیادی می خواد و قطعا تا تجربه ی نوشتنم به 10 سال نرسه نمی تونم و حق ندارم سبک جدید به وجود بیارم کما اینکه شاعران بزرگی هم هستند که همیشه دنباله روی شاعران دیگه بودن !
باز هم سپاس دوست عزیز ! با نظرات خوبتون دلگرمی میدین !
به نقل از faezeh.v :
بسیار بسیار ممنونم فائزه ی عزیز !
کاملا حق با شماست ولی کسی مثل سهراب یا گروس که برای خودشون سبک دارن این سبک ها رو در 30 سالگی به بعد به وجود آوردن و به نظر میرسه ایجاد سبک جدید تجربه ی زیادی می خواد و قطعا تا تجربه ی نوشتنم به 10 سال نرسه نمی تونم و حق ندارم سبک جدید به وجود بیارم کما اینکه شاعران بزرگی هم هستند که همیشه دنباله روی شاعران دیگه بودن !
باز هم سپاس دوست عزیز ! با نظرات خوبتون دلگرمی میدین !
Ehsan.Ansari
کاربر نیمه‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 189
- امتیاز
- 3,192
- نام مرکز سمپاد
- حلی شماره دار!
- شهر
- 021
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- مهندسی کشاورزی
پاسخ : پارانویای شبانه
همه رو خوندم. مفاهیم و مضامین خوب و خلاقانه ای داشتن. من در کل با شعری که وزن و قافیه نداشته باشه مشکل دارم مگر اینکه یه ایده و خلاقیت خوب داشته باشه که شعرای تو داشت. :)
+ لذت بردیم
همه رو خوندم. مفاهیم و مضامین خوب و خلاقانه ای داشتن. من در کل با شعری که وزن و قافیه نداشته باشه مشکل دارم مگر اینکه یه ایده و خلاقیت خوب داشته باشه که شعرای تو داشت. :)
+ لذت بردیم
Azhirock
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 117
- امتیاز
- 1,046
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : پارانویای شبانه
ممنونم دوست عزیز ! در مورد اینکه مشکل دارید باید بگم شاید این شعرها در حدی نیست که بشه اسمشو شعر گذاشت و اگه بی وزن و قافیه های دیگه ای بخونین خوشتون بیاد !به نقل از Eh$an :همه رو خوندم. مفاهیم و مضامین خوب و خلاقانه ای داشتن. من در کل با شعری که وزن و قافیه نداشته باشه مشکل دارم مگر اینکه یه ایده و خلاقیت خوب داشته باشه که شعرای تو داشت. :)
+ لذت بردیم
سیزیف
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 757
- امتیاز
- 1,749
- نام مرکز سمپاد
- فـرزانگان
- شهر
- مشهد
پاسخ : پارانویای شبانه
ببن من کلاهیچی ازنقدشعرواینجورحرفاسبک وغیره نمیفهمم یعنی هیچی کلا!
بعد هم اینکه میدونی یه شاعرنباید فقدباکلمه های تکراری بازی کنه یابیاد ومثلا یه سری آرایه انتخاب کنه ویه گروه کلمه ویه مفهوم !،شاعربایدشعراشُ وقتی بگه که شعرش میاد!میفهمی منظورمُ(؟) ؟ یعنی وقتی که یه حس واقعی باشه وفقدشعربگه ویهو ببینه شعرش کلی آرایه داره خودبخود یاکلمه های جدیدوکلی فضاسازی های جدید که خودش ابداع(املاء؟)ِشون کرده و....!
شوما الان حکم یه آشپزو داری فقط مواد اولیت کلمه هاهستن واگه ازکلمه های مرسوم استفاده کنی مزه چیزی که درست میکنی هرچقدرم خوب باشه بازم تکراریه ؛فلفلُ نمکِشُ باس کم وزیاد کنی ومواد اولیه ـت رو تغییر بدی حتی ! :-خلاقیت
ببن من کلاهیچی ازنقدشعرواینجورحرفاسبک وغیره نمیفهمم یعنی هیچی کلا!
بعد هم اینکه میدونی یه شاعرنباید فقدباکلمه های تکراری بازی کنه یابیاد ومثلا یه سری آرایه انتخاب کنه ویه گروه کلمه ویه مفهوم !،شاعربایدشعراشُ وقتی بگه که شعرش میاد!میفهمی منظورمُ(؟) ؟ یعنی وقتی که یه حس واقعی باشه وفقدشعربگه ویهو ببینه شعرش کلی آرایه داره خودبخود یاکلمه های جدیدوکلی فضاسازی های جدید که خودش ابداع(املاء؟)ِشون کرده و....!
شوما الان حکم یه آشپزو داری فقط مواد اولیت کلمه هاهستن واگه ازکلمه های مرسوم استفاده کنی مزه چیزی که درست میکنی هرچقدرم خوب باشه بازم تکراریه ؛فلفلُ نمکِشُ باس کم وزیاد کنی ومواد اولیه ـت رو تغییر بدی حتی !
:-خلاقیت Azhirock
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 117
- امتیاز
- 1,046
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : پارانویای شبانه
اولا باید بگم هر شاعری در هر سطحی که باشه یه سری کلمات تو شعراش تکرار میشن ! ثانیا کلمات مثل عناصر شیمیایی ان که تعدادشون محدوده و سطرها مثل ترکیب ها ! برای ساخت ترکیب های مختلف جدید باید از عناصر تکراری استفاده کرد ! ثالثا در اشعار سپید مهم ترین چیز ایده و مفهوم شعر هست و شما دیدتون همون دید کهن نسبت به شعره و به جای مفهوم به کلمات توجه میکنین و با سواد بسیار اندکی که در این زمینه دارم باید بگم در شعر سپید تکلف کلمات مهم نیست و تکلف سطرها و مفهوم سطرهاست که شعر رو میسازه ! رابعا در یک سبک شعری به طور مثال سورئال شما میتونی از یک سری کلمات و واژه های خاص استفاده کنی و مفاهیم رو در جهت سورئال یا رئال پیش ببری مثل سبک های موسیقی که شما در موسیقی متال مثلا میبینی گیتار الکتریک حرف اول رو میزنه ولی آهنگ هایی که ساخته میشه متفاوته !
در آخر باید بگم در ضعف شعری من شکی نیست !
باز هم متشکرم از انتقاد بسیار خوبتون !
بسیار متشکرم بابت انتقادتون !به نقل از سیزیف :ببن من کلاهیچی ازنقدشعرواینجورحرفاسبک وغیره نمیفهمم یعنی هیچی کلا!
بعد هم اینکه میدونی یه شاعرنباید فقدباکلمه های تکراری بازی کنه یابیاد ومثلا یه سری آرایه انتخاب کنه ویه گروه کلمه ویه مفهوم !،شاعربایدشعراشُ وقتی بگه که شعرش میاد!میفهمی منظورمُ(؟) ؟ یعنی وقتی که یه حس واقعی باشه وفقدشعربگه ویهو ببینه شعرش کلی آرایه داره خودبخود یاکلمه های جدیدوکلی فضاسازی های جدید که خودش ابداع(املاء؟)ِشون کرده و....!
شوما الان حکم یه آشپزو داری فقط مواد اولیت کلمه هاهستن واگه ازکلمه های مرسوم استفاده کنی مزه چیزی که درست میکنی هرچقدرم خوب باشه بازم تکراریه ؛فلفلُ نمکِشُ باس کم وزیاد کنی ومواد اولیه ـت رو تغییر بدی حتی !
اولا باید بگم هر شاعری در هر سطحی که باشه یه سری کلمات تو شعراش تکرار میشن ! ثانیا کلمات مثل عناصر شیمیایی ان که تعدادشون محدوده و سطرها مثل ترکیب ها ! برای ساخت ترکیب های مختلف جدید باید از عناصر تکراری استفاده کرد ! ثالثا در اشعار سپید مهم ترین چیز ایده و مفهوم شعر هست و شما دیدتون همون دید کهن نسبت به شعره و به جای مفهوم به کلمات توجه میکنین و با سواد بسیار اندکی که در این زمینه دارم باید بگم در شعر سپید تکلف کلمات مهم نیست و تکلف سطرها و مفهوم سطرهاست که شعر رو میسازه ! رابعا در یک سبک شعری به طور مثال سورئال شما میتونی از یک سری کلمات و واژه های خاص استفاده کنی و مفاهیم رو در جهت سورئال یا رئال پیش ببری مثل سبک های موسیقی که شما در موسیقی متال مثلا میبینی گیتار الکتریک حرف اول رو میزنه ولی آهنگ هایی که ساخته میشه متفاوته !
در آخر باید بگم در ضعف شعری من شکی نیست !
باز هم متشکرم از انتقاد بسیار خوبتون !
hinah
کاربر نیمه‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 191
- امتیاز
- 670
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان کرمون
- شهر
- دیارمون
- دانشگاه
- هر جا قسمتم باشه
- رشته دانشگاه
- ژنتیک یا زنان
پاسخ : پارانویای شبانه
من چیزی از شعر واینا نمیدونم ولی خیلی دوست دارم!
شعر های شما هم واقعا جذاب هستن!
شما باید احساسات عجیبی داشته باشین! همه شاعرا احساساتشون با بقیه فرق از هز چیزی الهام میگرن واسه شعر ولی بعضی شعرهاتون به نظرم از روی احساسا نبود همینجوری جوشیده بود
ولی استعداد فوق العاده ای داری!
شعری بگو که خاص باشه مختص الان! یه جوری فرق داشته یاشه شما میتونید!جسارت نباشه
:)
من چیزی از شعر واینا نمیدونم ولی خیلی دوست دارم!
شعر های شما هم واقعا جذاب هستن!
شما باید احساسات عجیبی داشته باشین! همه شاعرا احساساتشون با بقیه فرق از هز چیزی الهام میگرن واسه شعر ولی بعضی شعرهاتون به نظرم از روی احساسا نبود همینجوری جوشیده بود
ولی استعداد فوق العاده ای داری!
شعری بگو که خاص باشه مختص الان! یه جوری فرق داشته یاشه شما میتونید!جسارت نباشه
:)