نتایج جستجو

  1. mohaq

    مرز بین عاقل و دیوانه در چیست؟!

    برخی از فلاسه، عقل را مترادف حکمت می دانند . و عاقل کسی است که کارش، بیشترین ثمره ی ممکن را داشته باشد.(با توجّه به هدف)
  2. mohaq

    قبل از خلقت

    شاید این مسأله در علوم مختلف، پاسخ های مختلفی داشته باشه. امّا بر مبنای فلسفه‌ی اسلامی، همیشه خدایی بوده و این خدا همیشه یک سری مخلوقات داشته. صرفا مدعا رو گفتم. برای اثباتش، یک بحث فلسفی طولانی نیازه، نظیر: اثبات خدا، صفات خدا، چیستی زمان و مکان و ... .
  3. mohaq

    جبر یا اختیار

    دعا کردن ما در نعمت بخشی خدا تاثیری نداره. دعا کردن ما در دریافت نعمت تاثیر داره. به مثال کاسه و باران دقت کنید. باران همیشه می بارد. ما با دعا خود، کاسه‌ی های خود را به سوی باران میگیرم و پر میکنیم. قبل از دعا، کاسه ها سر و ته هستند.
  4. mohaq

    قبل از خلقت

    احتمالا منظور از نور، این نوری که ما میشناسیم نیست. خیلی ها میگن، این یه تمثیله. یعنی چون حقیقت خدا قابل فهم نیست، خدا خودش رو به نور تشبیه کرده. تقریبا اکثر آیات مربوط به بهشت و جهنم و ... هم از همین سنخه. یعنی تمثیل. البته وقتی میگیم تمثیله، نه اینکه اصلا وجود نداره یا توهّمیه. بلکه به این...
  5. mohaq

    چرا "چرا" بی‌معناست؟

    بی معناست یعنی چی؟ معنای لفطی که داره. معنای غایی رو هم توضیح دادن!
  6. mohaq

    جبر یا اختیار

    سوال خوبیه. این سوال شما رو فلاسفه این طوری جواب میدن که: سبب ها و علّت ها دو دسته هستن: 1- سبب و علّت وجودی : سببی که به معلول خود وجود می بخشد. 2- سبب و علّت غیروجودی: سببی که به معلول خود، وجود نمی بخشد، بلکه تنها زمینه ی وجود را ایجاد می کند. ( پیش خودمون باشه که فلاسفه، این دسته ی دوم را...
  7. mohaq

    اثبات یا ابطال برهان ناظر بیرونی متعالی

    بعد از پایان بحث معرفت شناسی، میخوام یک بحث جدید با عنوان انسان شناسی ایجاد کنم. اونجا إن شاءالله به صورت مفصل دیدگاه اسلام رو شرح میدم. به نظر من، دیدگاه اسلام بیشتر درونیه تا بیرونی.
  8. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    یعنی چی این یک تقسیم بندی ممکنه؟ منظور احتمالی شما رو با یک مثال بیان می کنم: مثلا مفهوم خرس رو در نظر بگیرید. آیا مفهوم خرس، از چیزی در خارج از ذهن من حکایت می کند یا نه؟! در صورتی که از چیزی در خارج از ذهن حکایت میکند، آیا آن را صحیح حکایت می کند یا نه؟! این دوتا سوال رو منم قبول دارم، و...
  9. mohaq

    فلسفه اخلاق

    خب منم همونجا در بحث معرفت شناسی گفتم که این ملاک ها قراردادیه. یعنی دانشمندان و مردم، این ملاک ها به نظرشون خوب اومده. امّا اینکه چرا این ملاک ها رو انتخاب کردند، دلیلی نداره.فقط به صورت دسته جمعی احساس خوبی داشتن! ممکنه یه روزی مردمی با فهم های عمیق تر بیان و ملاک های دیگه ای بیارن! خب، با...
  10. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    در ادامه ی بحث، متوجّه منظور من میشید. خب ادامه بحث: این چیزایی که در ذهن ما هستند، بعضی هاشون، (نمیگم همشون)، دو تا جنبه دارند: 1- یکی همون جنبه وجودشون هست. 2- یکی هم همون جنبه ی حکایت گری. برای فهم بهتر. برخی از چیزهایی که تو ذهن ما هستند، مانند یک آیینه هستند. یعنی هم خودشون وجود دارند و...
  11. mohaq

    اثبات یا ابطال برهان ناظر بیرونی متعالی

    تفکیک درونی و بیرونی خیلی خوب بود. امّا یک نکته: با فرض وجود خدا هم میشه هدف قرب، یک هدف دورنی فرض کرد. برای مثال: من به خاطر لذّت خودم، دوست دارم به خدا که سرمنشأ همه ی لذّت هاست، برسم. یه چیز کاملا درونیه. ( حتّی در احادیث هم اومده که بعضی ها هدفشون درونیه و جایگاه کسانی که به خاطر خودشون،...
  12. mohaq

    من کیستم؟

    پاسخ این سوال به چندتا مقدمه نیاز داره: 1. روش شناخت: دانشمندان مختلف برای شناخت انسان از روش های مختلفی استفاده کرده‌اند که هرکدام به ایجاد یک علم منتهی شده است. مثلا الآن عنوان خیلی رشته‌ها انسان شناسی هستش. (حداقل عنوان دوم) مثل : مردم شناسی، زبان شناسی، باستان شناشی، معرفت النفس و ... . 2-...
  13. mohaq

    فلسفه اخلاق

    شما خودتون گفتید که احکام کلّی مخصوص متافیزیکه و شما متافیزیسین نیستید. و وقتی شما، قائل به کلیّت در هیچ حکمی نیستید، یعنی در همه ی احکام نسبی هستید! از این واضح تر! -------------------------------- همچنین اگر یادتون باشه در بحث معرفت‌شناسی به این نتیجه رسیدیم که شما هیچ ملاکی که بشه با اون،...
  14. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    پس من بحث رو طور دیگه‌ای جلو میبریم: هر کسی برای خودش میتونه به یک تقسیم بندی راجع به چیزهای مختلف برسه و اون تقسیم بندی اینه: چیزها و امور مختلف، یا در ذهن من وجود دارند، یا در خارج از ذهن من! مسأله‌ی اصلی که پی بردن به چیزهای خارج از ذهن هستش رو الان نمی تونیم حل کنیم. چون بهشون دسترسی...
  15. mohaq

    فلسفه اخلاق

    خب جمع بندی من از حرف‌های شما: انسان‌ها گونه‌ای از موجودات هستند که برای بقا به اخلاق نیاز دارند. یعنی افراد گونه‌ی انسان وقتی دیدند که در زندگی و بقا و ... به تنهایی به مشکل برمی‌خورند و نمی توانند به اهداف خود برسند، به زندگی جمعی روی آوردند. خب زندگی جمعی پر از تزاحمه و برای حل این تزاحمات...
  16. mohaq

    فلسفه اخلاق

    ما به ملاک واقعی قائلیم، نه به رسم و رسوم محافلی که معلوم نیست هدف و غرضشون چیه. یادم نمیاد شما برای معرفت‌هاتون قید همگانی داشته باشید. البته ادعا داشتید ولی من دلیلی براش ندیدم و در بحث معرفت‌شناسی نقدش بیان شد.
  17. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    برای بار هزارم: خودم میدونم این مسأله یکی از مهم ترین مسأله ها ست، امّا به مقدمه نیاز داره. پس صبور باشید و از بحث من منحرف نشید. (در نوبت خودتون حرفاتون رو زدید، الان نوبت منه، پس به سبک من پیش میریم.) اوّلا دقیقا بفرمایید که به کدوم بخش از حرفای من اشکال دارید! ( و چرا؟ ) ثانیا: واقعیت...
  18. mohaq

    فلسفه اخلاق

    با رسمی و غیررسمی کار ندارم. رسم مجامع علمی مختلفه. شما برای نسبی‌گرایی لطفا ملاک بدید ببینیم چیه. دقیق و روشن. (هم نسبی گرایی معرفتی و هم نسبی گرایی اخلاقی) یه جورایی منظور شما از هدف، نتیجه‌ی فعله، نه اون چیزی که فاعل بهش توجّه وشوق داره.
  19. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    خب شما تو نوبت خودت هرچی داشتی گفتی و آخرش معلوم شد هیچ دلیل متصل به واقعی نداری. لطفا حرف های بی دلیل خودتون مجدادا تکرار نکنید. چون یه بار بی دلیل بودن همه ش مشخص شد. لطفا مدعای من رو خوب بفهمید و بعدا نقد کنید. منم ادعا نکردم که تصوّر غول به معنای وجود غول در خارج از ذهن من هستش. به یک...
  20. mohaq

    فلسفه اخلاق

    ما به کسی که متافیزیک رو قبول نداره، نمیگیم نسبی گرا، بلکه میگیم مادّی گرا! اگر متافیزیک رو قبول ندارید، میشید مادّی گرا! کانت رو هم از جهت اینکه به "امر مطلق" قائل بود، نسبی گرا محسوب نمیشد. این نکته رو هم لحاظ کنید که مطلق گرایان هم در برخی موارد، نوعی نسبی گرایی رو قبول دارند. طبق بحث معرفت...
بالا