Zetsubou Shinji
Evangelion Fan
- ارسالها
- 792
- امتیاز
- 4,709
- نام مرکز سمپاد
- شهید دستغیب
- شهر
- شیراز
- سال فارغ التحصیلی
- 1000
میشه روش اسم نسبی گذاشت، ولی این همون "نسبی گرایی" که تعریف خاصی داره نیست.شما خودتون گفتید که احکام کلّی مخصوص متافیزیکه و شما متافیزیسین نیستید.
و وقتی شما، قائل به کلیّت در هیچ حکمی نیستید، یعنی در همه ی احکام نسبی هستید! از این واضح تر!
چندین ملاک ارائه دادم! هیچکدوم هم نسبت به دلخواه افراد نسبی نیستن. سادگی، انسجام، مطابقت با شواهد و...دلبخواهی و متغیر در افراد نیستن. کل دانشمندان و اجماع علمی و حوزه های دیگه، از همین ها استفاده میکنن!همچنین اگر یادتون باشه در بحث معرفتشناسی به این نتیجه رسیدیم که شما هیچ ملاکی که بشه با اون، یک معرفت رو بر دیگری ترجیح بدید، ندارید.
ملاک نهایی شما، یک سری پیش فرض هستش.
خب این پیش فرض ها می تونه نسبت به هرکسی تغییر کنه.
یعنی نسبی هستش.
تا الان مشکلی نمیبینم و فکر میکنم درست منظورمو رسونده باشید. البته دقیقترشو میشه در ادامه و برداشتتون از این موضوعات فهمید.انسانها گونهای از موجودات هستند که برای بقا به اخلاق نیاز دارند.
یعنی افراد گونهی انسان به یکدیگر نیاز دارند، و بدون یکدیگر، یا نابود میشوند یا به زندگی آنها به سختی میگذرد.
همچنین قواعد این زندگی انسانی هم در درون خود آنها است. یعنی فقط می دانند که باید کارهایی را بکنند، بدون اینکه بدانند چرا باید آن کارها را بکنند. و اینگونه مشکل اختلافات اجتماعی هم حل میشود.
که در زندگی و بقا و ... به تنهایی به مشکل برمیخورند و نمی توانند به اهداف خود برسند، به زندگی جمعی روی آوردند.
خب زندگی جمعی پر از تزاحمه و برای حل این تزاحمات به برنامهای پر از باید و نباید نیاز دارند.
این برنامهی باید و نبایدی ، همون اخلاقه.
خب این اخلاق به ملاک نیاز داره.
برای حل این قضیه هم انسانها میرن سراغ یک ملاک همگانی. یعنی سراغ چیزی که همشون قبول داشتهباشند.
خب چه چیزی رو همه قبول دارن؟ بدیهیات اخلاقی!