علایق عجیب و غریب!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Kevin
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : علایق عجیب و غریب!

یکی دیگر از سری علایق عجیب و غریب من :

اینکه کاری کنم که آدرنالین خونم بالا بره بعد یه قفل فرمون بردارم تموم شیشه های ماشینارو بشکنم عجب حالی میده ؛ خب حالا اگه شیشه ی ماشین نشد یه لامپ 100 واتی هم کارمونو راه میندازه (خخخخخخخخخخ ! ) اگه لامپم نشد مجبوریم شیشه ی دفتر مدیر مدرسه رو ....! (نه نه ! )
 
پاسخ : علایق عجیب و غریب!

نمی دونم چرا علاقه ی خاصی به تن ماهی مخصوصا کنسرو لوبیا با قارچ دارم ;)
اصلا دست خودم نیست حاضرم هروز کنسرو لوبیا با قارچ و تن ماهی بخورم :-[ :-[ :-[
 
پاسخ : علایق عجیب و غریب!

عاشق شومينه و پتوي گرم و يه ليوان شير كاكائو بعد از كلي برف بازي و سرما خوردن و هم زمان يه فيلم توپم ديدن


عاشق شهر بازي و پارك آبي


كشته مرده ي گردو و فندق تازه


باغ رفتن با فاميل توي اوايل پاييز يا اوايل بهار و خوابيدن تو باغ همراه با صداي قورباغه و جيرجيركا و زوزه ي سگ و يه جوب يا رودخونه اون دور دورا :-" :-"


عاشق شمال و اين ورا و زندگي توي يه كلبه چوبي توي روستاش وسط جنگل البته همراه با خونواده و چن نفر ديگه

فعلا چيز ديگه اي يادم نيس >)
 
پاسخ : علایق عجیب و غریب!

از اینکه اسپک بزنم و با شدت یه ضرب تو زمین حریف بخوره کیف می کنم چه جورم!
وقتی دارم کنسرو لوبیا با قارچ میخورم که انگار دنیا رو بهم دادن :x
تن ماهی رو که دیگه نمی گم >:D<
وقتی با شدت و از روی عصبانیت یه چیزی رو پرت می کنم X-(
وقتی با پا میکوبم به دیوار از اصبانیت :-L
 
پاسخ : علایق عجیب و غریب!

من عاشق جیغ زدنم :x اصن روحم تازه میشه،البته نه اینکه جیغ جیغو باشما ^#^
عاشق دور دورم،عاشق ترافیک،عاشق سرعت خرکی :D
عاشق چیزای خطرناکم B-)
عاشق موشم ;;)
یه چیزی ک همه ازش متعجبن علاقه وحشتناکم به ماشینای فوق اسپرت و کادیلاک هاس X_X
اصن ینی همه تو کفن
;;) \:D/
 
پاسخ : علایق عجیب و غریب!

اتوبوس زرده که همه ی شهرو دور میزنه :x
بوی خاموش شدن کبریت
بوی بنزین
بوی سیمِ داغ
 
پاسخ : علایق عجیب و غریب!

پیپ[nb]همش منتظرم یکی بهم پیپ کادو بده[/nb] :-"
عدد سیزده[nb]بهترین اتفاقات زندگیم به این عدد ربط داره ی جورایی[/nb]
و گیج کردن آدما :D
 
پاسخ : علایق عجیب و غریب!

به ماه کامل و نزدیک به کامل علاقه خاصی دارم جوری که 13و14و15 ماه قمری،پتو و بالش و اینا رو می برم پشت بوم، چادر می زنم و ...
بوی کتاب نو! اگه کتاب جدید گرفته باشم اول لای برگه هاشو بو می کنم (بوی چسب و کاغذ و ...)
 
دیوونه نیستم فقط علاقه دارم درد بکشم
مثلا دستم ضرب دیده ب شدت درد میکنه
بعد من از این درده خوشم میاد
ن این ک ب خودم اسیب بزنم ولی دردش برام جالبه
علاقه عجیبی هم دارم ب ارتفاع
حالا ترس از ارتفاعم دارم ها
ولی خیلی جالبه سرت گیییییج بره
 
از بوی بنزین و نفت خوشم میاد خیلی.
علاقه خاصی دارم به تاریخ،عکاسی،ساز زدن.
حرف زدن با همگی...خیلی دلم میخواد در مورد دوستام سوال بپرسم.
دلم میخواد تا جایی که می تونم به دوستام یا حتی کسایی که نمی شناسم،کمک کنم.
 
از ترسیدن خوشم میاد
همیشه هم وقتی بارون میاد زیرش قدم میزنم و میرقصم
 
علاقه زیادی به سوال پرسیدن دارم( تو هر زمینه ای)حتی اگه بهم مربوط نباشه دوست دارم جوابشو بدونم (حتی یه نفر تو این سایت بخاطر سوالایی که پرسیدم و به من ربط نداشت باهام قهر کرده جواب نمیده:() میترسم این سوالام برام درد سر بشن ولی به هر حال به این کار علاقه بسیار دارم.:D
 
عاشق تمیز کردن خونه بزرگ
عاشق یک بار تجربه کردن اینکه یکیو از پشت بغل کنم
عاشق یکبار تجربه خوردن یک نوشیدنی هم رنگ آب آلبالو
 
من یه زمان دوست داشتم که پریز برق رو که بالا و پایین میشه رو تو حالت وسط نگه دارم !!!
الان هم حتی علاقه دارم . خخخ ...
 
Back
بالا