*دلنوشته های من*

[Goooler]

سلام بچه ها
راستش من دوست نداشتم شعرامو پخش کنم...
ولی به خاطر اصرار چند تا از بچه های سایت قبول کردم...
اگرم نمیخواستم این کارو بکنم به خاطر کلاس گذاشتن و اینجور چیزا نبود اصلن...
دلایلش یسری چیزای شخصیه و اینجور حرفا...
امّا....
مهم نیست...
امیدوارم خوشتون بیاد...

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

اینم اولیش داغ داغ:

چشمای بارونی من،مونس شب های منه
خاطره های تو الان،شکنجه های این تنه
رفتیُ تو خیال من،موندی هنوز مثل قدیم
ما خط ممتدی بودیم،حالا موازیِ همیم
تورفتیُ جای تورو،هیچی نشد پر بکنه
بگو چطور دلت تونست،قلبمو دلخور بکنه
زدیُ رفتی پیش اون،نشو با اون نامهربون
منم به جای تو میگم،غصه هامو به آسمون
چشم همه دنبالمه،چون بی تو دارم راه میرم
بدون تو فکر میکنم،تو دست دنیا اسیرم
حالا منُ خاطره ها، دوتایی دل تنگت شدیم
تو رفتی و جداشدی،ما از سه تا یکی کمیم
هنوز به تو فکر میکنم،جاهایی که رفته بودیم
گفتم مقصرش منم،اگه که ما جدا شدیم
صبرُ شکیبایی من،یه حدی داره به خدا
لعنت به هرچی باعث،این شد که ما بشیم جدا
اما حالا برو دیگه،یه فکر دیگه میکُنم
برای دفن یاد تو،یه قبر گنده میکَنم
اما بدون خدایی هست،صدام به گوشش برسه
هنوز بدون ای رازدار،اسمت برام مقدسه
برای اشکای چشام،هزارتا مشک بازم کمه
زیادی عاشقت شدم،اشک زیادم حقمه

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

نمیدونم چرا از من گذشتی
چرا رفتی و دیگه برنگشتی
نمیدونی که عاشق چشاتم
دیوونه ی نگاه و خنده هاتم
بیا بازم بگو عزیز جونم
بیا بگو کنار تو میمونم
بیا باهم بریم دوباره بیرون
بریم بدون چتر به زیر بارون
بیا تا گونه هام رنگ لبات شه
بیا تا هرچی دارم به فدات شه
بیا دوباره اسممو صدا کن
بیا کبوتر دلو رها کن
تویی اونکه دلم خراب اونه
توسبوی دلم شراب اونه
تویی اونکه تنم بوشو گرفته
همونکه دست من موهاشو بافته
یادته اس ام اس های شبونه
دوست دارم هنوزحرفم همونه
چقدر سخته بدون تو نمردن
آخه تویی امید زنده بودن
چقدر سخته بیدار شم و نباشی
چقدر خوبه کنار من توباشی
دیگه بدون تو نفس ندارم
بیا بره زمستون ای بهارم
تموم خواسته ی دلم همینه
کنار قلب من قلبت بشینه
بیا میشم همونی که میخواستی
بیا بمون دیگه تو راستی راستی
بیا تنها شدم بدون چشمات
میذارم سرمو به زیر پاهات
تو اولین و آخرین کلامی
بهونه ی تمام گریه هامی

 

[mohandes leily]

پاسخ : *دلنوشته های من*

دومین شعرت معـــــــــــــــرکهـ بو د پسر حرف نداشت عـــــــــالی عـــالی :لایک
خیلی راحت تونستی به حرفات وزن بدی و یه شعر کاملا امروزی ....
همیشه دست به قلم باش

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

ممنونم لیلی . . .
حتمن ادامه میدم. . .
مرسی از لطفت. . .

 

[پوریا]

پاسخ : *دلنوشته های من*

جواد اینا تویی پسر؟
خیلی خوب بود میدونی ک من رکم و چرت باشه میگم خفه شو ولی خیلی خوب بود
فقط ی چیزی..جنبه ی انتقاد داشته باش البته.من این اولین شعرتو میخوندم با دو لحن بیشتر نتونستم بخونم.یکی اینایی ک تو جشن هایی مثل نیمه شعبان میرن ی شعری رو میخونن(جشن های مذهبی) ...یکی هم"رنگین کمونه رنگین کمونه برناممونه"
خیلی خوبه.فضا سازیت هم عالیه.منتها ی ذره رو ریتم و موسیقی شعرات کار کنی عالی میشه

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

آره. . .
خودمم. . . !
مرسی از مجبتت پوریا:)
اون شعر اولم با سبک یک ترک از مھدی احمدوند بود...
ولی اشکالی نداره. . .
تو سبکای جدید پیدا کردی واسش. . .
بازم ممنونم رفیق. . .

 

[parishad bg]

پاسخ : *دلنوشته های من*

خب میدونی از چی خوشحالم؟
از اینکه میبینم ما انقد آدمای باسواد و خفن داریم...که میتونن انقد قشنگ شعر بگن...
هرجفتشون قشنگ بود... مممـــــــــ...مدلش مدل امروزیه...یه جورایی بامزه س...

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

مرسی پریشاد. . .:)
راستش احساس میکنم مردم سبکای قدیمی رو زياد خوندن و...
البته من خودم عاشق شاعرای قدیمی و جدیدما. . .
ولی شعرایی که خودشون آھنگ خودشونو ھمراه داشته باشن،بیشتر جوابن. . .
بازم ممنون. . .

 

[mohandes leily]

پاسخ : *دلنوشته های من*

راستش احساس میکنم مردم سبکای قدیمی رو زياد خوندن و...
ولی شعرایی که خودشون آھنگ خودشونو ھمراه داشته باشن،بیشتر جوابن. . .

احساست درسته پسرم
ولی خدایی سبک شعرات خیلی باحاله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آره واقعن آدم بعضی وقتا یه شعرایی می خونه هی می خواد تو ذهنش یه ریتمی بذاره واسش ولی زهی خیال باطل
ولی تو شعرای تو راحت میشه آهنگشو پیدا کرد (گرچه جای پیشرفت هم هستـــآ )
بازم میگم فوق العاده بود

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

من اصن شعرام تو این فاز نبود. . .
تفننی اینجور شعرارو میگفتم. . .
ولی خب جدیدن این سبکرو به سبک قبلیم اضافه کردم. . .
ھرچیزی جای پیشرفت داره. . .
منم سعیمو میکنم. . .
و از هر نظرو انتقادی ھم استقبال میکنم. . .

 

[parishad bg]

پاسخ : *دلنوشته های من*

من اصن شعرام تو این فاز نبود. . .
تفننی اینجور شعرارو میگفتم. . .
ولی خب جدیدن این سبکرو به سبک قبلیم اضافه کردم. . .

خب چطوره یه نمونه از سبک قدیم رو هم بذاری... البته صرفن یک پیشنهاده...
چون خیلی خوبه که آدم بتونه در هر دو سبک موفق باشه...

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

فکر خوبیھ. . .
بذار بگردم لای شعرام،پیدا کردم ازون سبک حتمن میذارم. . .
ی نمونشو شکیبا دارھ فک کنم!
ازون میتونی بگیری یا صبر کنی خودم بذارم. . . !

 

[parishad bg]

پاسخ : *دلنوشته های من*

من بعید میدونم شکیبا رو ببینم.
بعید میدونم حال داشته باشه بفرسته.
اینجا بذاری بهتره.چون دوستان هم میبینن...

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

البته شکیبا ھم سرش شلوغه دیگه. . . !
حق داره. . . !
باش. . .
میذارم ھمینجا. . .

 

[Amin-ak]

پاسخ : *دلنوشته های من*

من اسمم امينه هرچي هم باشم ي صفاتي دارم كه به اسمم مربوط بشه ... اميدوارم گرفته باشي ديگه
منتظرم ١٥ تير بشه ك ببيني اوضاع همون اوضاع قبلي من همونم شايد بهترش تو هم همينطور اصلن افتخار بهت ميدم ميام خودم تو تيم گل كوچيكت
شعراتم كه قبلن بهت گفتم :لایک

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

نگرفته بودم که...
کجا بودی این 2هفته؟؟؟
2هفته ای که ...
حقم داری...
سرت شلوغه و وقت منو نداری...
اسمت از لیست آخرین اس ها و تماسا خارج شده بس ...
اما...
خب بامن بهت خوش نمیگذره...
زور که نیست!!!

 

[Amin-ak]

پاسخ : *دلنوشته های من*

باو رفيقم ي جور امانته ديگه حتمن امين ماند برآن
اين دوهفته هم نبودم چون كه اين دوهفته آخرين روزايي بود كه ميتونستم با ي بنده خدايي باشم :) :)خودت ميشناسي ديگه
وگرنه ك خودم ي پا دو پا ميزنم ١٥ ام واست باقلوا

 

[parishad bg]

پاسخ : *دلنوشته های من*

بچه ها چه فازیه...
خوشحال باشید دست جمعی...
اون بنده خدا هم خب حق داره دیگه یه جورایی..
(اگه فضولم بگید جدن)

 

[Goooler]

پاسخ : *دلنوشته های من*

César:آهان...
دلایلت تو حلق...
چی بگم؟؟؟
parishad bg:نه باو...
این قصه دیگه شده لالایی داداشم...