اقا من اومدم صفحات گذشته رو بخونم سوالی بود جواب بدم.به یه چیزای شنیعی راجع به کفش پاشنه بلند بر خوردم منصرف شدم.اینجا یه چیزای کلی میگم شاید جواب سوال باشه.
ما بدون این که جار بزنیم یا از همون روز اول از هم دیگه بپرسیم فهمیدیم کیا از هم کلاسیا و سال بالاییا و سال پایینیا سمپادی ان."اصن خون ،خونو می کشه"
مطرودم نمی شین وقتی بفهمن سمپادی هستین.یعنی اصن هیچ تاثیری نداره
مدرسه نیست که مطرود بشین .
اصولا طرد شدن بستگی داره به این که خودشیرینی اساتید رو بکنین یا نه.مثلا بین ما فیزیکیا بچه های مهندسی علی الخصوص پزشکی مطرودن.البته بین ورودی های خودمونو می گم.تازه ما فقط سر یه کلاس باهاشون بودیم.
یا مثلا سر کلاس شیمی دو تا دختر صنایعی داشتیم.داغون.از بس کله قند بازی در میاوردن.مام تنفرمون نسبت بهشون رو بروز می دادیم.
---------------------------
راجع به پوششتون تو دانشگاه.به این دلیل که قوانین هر دانشگاه و مسئولان محترم حراست هر دانشگاه و جو اخلاقی هر دانشگاه با دیگری فرق داره و به این جهت که هر توضیحی راجع به یه بخش از پوشش داده شه یه بخش دیگه رو با سوال مواجه می کنه،لذا این جانب پیشنهاد می کنم روز اول مث آدم
برین دانشگاه.یعنی با پوشش ،رنگ ،کفش و... ی که هیچ کی نتونه بهتون گیر بده و تا یه هفته هم همون پوشش رو تحمل کنید تا هم خودتون اوضاع دانشگاهتون بیاد دستتون و هم سال بالایی ها یه چیزایی بهتون بگن.
------------------------------
راجع به سا بالایی هم که باید بگم:
آدمای خوبین و اصولن به چند دسته تقسیم می شن:
اونایی که دو نقطه خط هستن!ولشون کنین.فقط میان دانشگاه میرن خونه.چیز دیگه ای هم براشون مهم نیست
یه عده ممکنه مث Nasrin737 مهربون باشن و از این آدم خیرخواه ها(
) که می خوان همه چیو براتون سهل کنن نذارن آب تو دلتون تکون بخوره
یه عده مث منن.اون روزای اول یک کم شاید اذیتتون کنن(دست خودشون نیست.خعلی کیف میده خدایی) ولی بعدش کمکتون می کنن.
یه عده تا آخر سالی که اونجا هستن از بالا بهتون نگاه می کنن و هیچ وقت داخل آدم حسابتون نمی کنن.(شما هم آدم حسابشون نکنین!
)
یه عده هم از روز اول مث "مگسان گرد شیرینی " دورتون می گردن.آخر ترمی می بینین.تنها کاری که تو دانشگاه یاد نگرفتین هدف داشتن و دنبال آیندتون بودنه.
به شدت از این گروه آخر برحذر باشین.ما خودمون شاهد از دست رفتن جوونامون تو دانشگاه بودیم
و اینکه شاید این آدما مطرود نباشن اما وقتی از بالا بهشون نگاه کنی منفور ترین آدمای دنیان.
----------------
راجع به خوابگاه.امکانات رفاهی مث اتو و شستن لباس و جاروبرقی اینجور چیزا تو خوابگاه هست.ما هم روز ورودمون بهمون روتختی و تشک و بالش دادن. وسایل برقی هم با خودمون می تونستیم ببریم.
یه چیزی مهمی که راجع به خوابگاه وجود داره.رعایت بهداشت.جون هرکی دوست دارین حتی اگه الان آدم شلخته ای هستین تو خوابگاه آدم منظمی باشین.چون آدم نا منظم کم نیست تو خوابگاه.و اگه پیشگیری نکنین،خوابگاه به کثیف ترین جای دنیا تبدیل میشه و دیگه حتی نمی خواین به زندگی ادامه بدین.اگه مورد بهداشت رعایت شه مسکلات دیگه چیزی نیستن که نشه باهاشون کنار اومد.خلاصه اینکه از همون روز اول قوانین بهداشتی توی اتاق یا سوییتتون وضع کنین.خدایی بهداشت مهم ترین چیزشه.
زندگی تو خوابگاه یه چیزای خوبی داره که من ترجیحش می دم به خونه.انقد تو خوابگاه کارای باحال می کنین.کلی می خندین.شب زنده داری هاش و چرت و پرت گفتناش جزو باحال تریناشونه
ما شبا تو اتاقمون حافظ خوانی داشتیم.دسته جمعی فیلم می دیدیم.دسته جمعی شام درست می کردیم.فوتبال می دیدیم.بحث های سیاسی و اجتماعی و ورزشی و اینا می کردم.فیلم بازی می کردیم.مسابقه راه می انداختیم.بزن و بکوب داشتیم.خیلی خوب بود خداییش.من که اگه خوابگاهی نبودم حاضر نبودم برگردم دانشگاه.البته همیشه هم خوابگاه اینطوری نیست.ولی در کل چیز خوبیه اگه بهداشت توش رعایت بشه.