- ارسالها
- 3,981
- امتیاز
- 32,647
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان امین
- شهر
- اصفهان
- سال فارغ التحصیلی
- 1390
پاسخ : باید ها و نباید های سال اولی ها
مثلا ما سال اول با سرویس سه ربع تو راه بودیم تا دانشگاه. 1ساعت و ربع قبلش پامیشدیم و 1 ساعت قبل راه می افتادیم. (اساسا خواب رو به صبحانه ترجیح می دادیم)
سال دوم 10 دقیقه با سرویس را هبود تا دانشگاه و 35 دقیقه پیاده. شب لقمه نون و پنیر می گرفتیم می ذاشتیم یخچال صبح سه ربع زودتر پا می شدیم و پیاده می رفتیم دانشگاه و پیاده روی می کردیم.صبحانه مونم تو راه می خوردیم.
من از همون اول اصلا تنها نبودم.تو اردوی معارفه با 3تا بچه های همکلاسی دوست شدم که با هم هم اتاق گرفتیم سال اول.واسه همین کلا با ه مبودیم اون اولا.بعدش دیگه کم کم دوستهای دیگه پیدا کردم.
واسه ما قبل از عید تا 9.5 و بعد از عید تا 10.5 می شد بیرون خوابگاه بود. بعد از اونو تاخیر می زدن و زنگ می زدن خونه. بعد از یه تعدادی بیشتر بشه این موردهای تاخیر مثل اینکه کمیته انضباطی آدم رو احضار میکنه.
اتفاقا جزء غذاهای محبوب دانشگاهه!به نقل از امپراطور استقامت(John Cena) :من نمیدونم تو غذاهای دانشگاه این کوفته تبریزی رو کی جا داده!!! مگه غذا قحطه....اگه روز اول کوفته بدن مستقیما پرتابش میکنم به سمت هرکی که اونو پخته
خب بستگی به مکان قرار گیری خوابگاه نسبت به دانشگاه داره!به نقل از bee :با اجازه از استاد فرز من چند تا سوال تخصصی بپرسم!
شماها چقدر قبل از کلاستون پا میشید که برسید؟
اون اوایل که تنها و بی دوست بودید زنگای تفریح چکار می کردید؟
حداکثر تا ساعت چند میتونید بیرون از خوابگاه باشید؟ (توی دانشگاه هم بیرون خوابگاه حساب میشه؟)
مثلا ما سال اول با سرویس سه ربع تو راه بودیم تا دانشگاه. 1ساعت و ربع قبلش پامیشدیم و 1 ساعت قبل راه می افتادیم. (اساسا خواب رو به صبحانه ترجیح می دادیم)
سال دوم 10 دقیقه با سرویس را هبود تا دانشگاه و 35 دقیقه پیاده. شب لقمه نون و پنیر می گرفتیم می ذاشتیم یخچال صبح سه ربع زودتر پا می شدیم و پیاده می رفتیم دانشگاه و پیاده روی می کردیم.صبحانه مونم تو راه می خوردیم.
من از همون اول اصلا تنها نبودم.تو اردوی معارفه با 3تا بچه های همکلاسی دوست شدم که با هم هم اتاق گرفتیم سال اول.واسه همین کلا با ه مبودیم اون اولا.بعدش دیگه کم کم دوستهای دیگه پیدا کردم.
واسه ما قبل از عید تا 9.5 و بعد از عید تا 10.5 می شد بیرون خوابگاه بود. بعد از اونو تاخیر می زدن و زنگ می زدن خونه. بعد از یه تعدادی بیشتر بشه این موردهای تاخیر مثل اینکه کمیته انضباطی آدم رو احضار میکنه.