دومین گردهمایی رسمی سمپادیا - تابستان 92

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از محمّد :
حالا یکی از بچه ها موقع جرات حقیقت رفت گفت دانشجویه میخواد بره شهرستان پول لازم داره. پول گرفت از یه خانواده ای برگشت ;D
خوشحالم که تونستید ایده های آب و آتش رو توی ساعی عملی کنید ! :))
از لای مرغابی رفتنا تا پول گرفتن و ... . :))

ایول !
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از محمّد :
حالا یکی از بچه ها موقع جرات حقیقت رفت گفت دانشجویه میخواد بره شهرستان پول لازم داره. پول گرفت از یه خانواده ای برگشت ;D
این بانگ خودتونو مد نظر نداشتین اون روز گویا :-"
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

آره این ایده هایی که گفتید که به طرف بگیم پول میخوام و اینا بود تو میتینگ آب و آتش. منتها کسی که پایه بشه واقعا انجام بده اینکارا رو نبود. :))

به نقل از اخوی! :
آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند.
ما با خودمان چه فکر کردیم حق داریم مزاحم یک آدم بی سرپناه بشیم؟
گناه داشت.
من هنوز یاد آن بنده خدا می افتم وجدان درد می گیرم.
برای خوشی خودمان چرا بقیه را ناخوش کنیم؟
چه بیدار کردن خواب رفته ای بی سرپناه، چه به هم ریختن اعصاب یک زوج جوان. یا حتی آب ریختن رو سر دو مظلوم معصوم علیرضا و محمد!
اگرچه فاعل هر فعلی یک نفر است. ولی به نظرم همه با هم شریک و مسئولیم. چه تو خوشی چه ناخوشی.
آخه این آدم کلا اون چیزی که میشد از ظاهرش فهمید این بود که کلا هر شب رو تو این پارک ها میخوابه و اینا!
بعد خود مامورای پارک یا پلیس از یه ساعتی به بعد گشت میزنن جمع میکنن اینا رو.
بعد خیلی محترمانه بش گفتیم . :دی یاسین هم هیچی نگف نمیدونم چرا قاطی کرد!
من اون لحظه ای که طرف یه لبخند کج زد و به محسن گف "به عشق خودت میرم" رو هیچوقت یادم نمیره. :))
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

خواستيم بيايم نشد :دي
ايراد نداه
جبران ميكنيم در بعدي ها

به عنوان مهمان :دي

بازم مشخصه خععععلي خوش گذشته ممنون از همه دوستان ما كه با ديدن عكساتون مشعوف شديم

اما نكته بسار مهم اينه كه چقدر قيافه دوستان از نماهاي دور و نزديك فرق داره :دي

خانما جدي بگيرن مسئلرو

بعدم كه آقا به شدت با عملتون در باره اون دو معشوقه واققعن تنكس لايك

تا باشه از اين ميتينگا
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از mohandes leily :
2-3 تا از بچه هاا تو این عکس خیلی جُکَن :-" ( ببخشیدا البته ) :دی :دی
ولی جک تر از همه خودمم
اصن میبینم تو این عکس خودمو روده بُر میشم =))

خو ندا جان یه ندایی میدادی بعد عکس میگرفتی خو ;D


پ.ن : میگن همین عکسا خاطره میشن همینو میگنا :دی
خب شما فقط این عکستو میبینی از خنده روده بر میشی!من هر عکسی از خودم میبینم همینو میگم!اون دسته جمعیه هم همینطور :))
به نقل از AGHA YASIN :
والا من چیز خاضی نگفتم ، اون آقاهه قاطی کرد و با او قیافه وحشتناکش به من چیز خاضی گفت :))
(هنوز قیافش میاد تو ذهنم دستام میلرزه :)) )
آقا این بنده خدا راس میگه،یارو یهو برگشت گفت:اگه تو پررویی من از تو پررو ترم(دقیق یادم نیس ولی یه چیز تو همین مایه ها گفت!)
به نقل از اخوی! :
آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند.
ما با خودمان چه فکر کردیم حق داریم مزاحم یک آدم بی سرپناه بشیم؟
گناه داشت.
من هنوز یاد آن بنده خدا می افتم وجدان درد می گیرم.
برای خوشی خودمان چرا بقیه را ناخوش کنیم؟
چه بیدار کردن خواب رفته ای بی سرپناه، چه به هم ریختن اعصاب یک زوج جوان. یا حتی آب ریختن رو سر دو مظلوم معصوم علیرضا و محمد!
اگرچه فاعل هر فعلی یک نفر است. ولی به نظرم همه با هم شریک و مسئولیم. چه تو خوشی چه ناخوشی.
حالا ما هیچی تلافی کردیم با محمد مطهری! >)
اونی هم که خوابیده بود بازم هیچی(آخه وقتی آدم میبینه خودش نمیتونه تا لنگ ظهر بخوابه اعصابش میریزه به هم نمیذاره بقیه هم بخوابن! :)) ) ولی اون زوج... :| حالا ایشالا که به دل نگرفتن.
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از پارسآ :
خوشحالم که تونستید ایده های آب و آتش رو توی ساعی عملی کنید ! :))
از لای مرغابی رفتنا تا پول گرفتن و ... . :))

ایول !
خب اینها ایده های متداول اینجور بازی ها هستن. خیلی هم خوبن و متعادل هستند. نه خیلی بی مزه هستند نه خیلی خفن :دی


به نقل از معصومه :
این بانگ خودتونو مد نظر نداشتین اون روز گویا :-"
من هیچ نقشی تو این ایده نداشتم صرفا وقتی رفتن اجرا کنن متوجه شدم ماجرا چیه :))
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

یا حتی آب ریختن رو سر دو مظلوم معصوم علیرضا و محمد!
به نقل از عَلیرضا :
حالا ما هیچی تلافی کردیم با محمد مطهری! >)
2 مظلوم معصوم ؟! ^-^
می دونم میدونم.... :-"
;D

علیرضا حالا یه کاری کردی من ب بزرگی خودم بخشیدم دیگه افتخار نکن بهش جانم :)
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از mohandes leily :
2 مظلوم معصوم ؟! ^-^
می دونم میدونم.... :-"
;D

علیرضا حالا یه کاری کردی من ب بزرگی خودم بخشیدم دیگه افتخار نکن بهش جانم :)
مظلومِ معصومِ بی گناهِ بی نوایِ بدبخت! :))
اصن من شرمنده ی اخلاق ورزشیت شدما! :-"
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

من الان یه سوال دارم؛ میتینگا که کلا نظم خاصی نداره؟! داره؟! نمیشه الان من برم یه میتینگ راه بندازم(البته نه دقیقا همین الان!) منظورم دوتا میتینگ نزدیک بهم!(البته خسته ان و اینا...)
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از khadijeh1998 :
ای بابا راسته که میگن همه امکانات برای تهرانیاست 8-|
خب ما هم دلمون تفریح و گشت و گذار میخواد =((
خیلیم بچه های خوبی هستیم اهل آزار و اذیت دیگران هم نیستیم :-" :-"
خب شمام برای بچه های شهرتون میتینگ راه بندازید! اگه تعدادتون قابل قبوله نه مثلا دو نفر از شهرتون اینجا عضون!
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از محمّد :
حالا یکی از بچه ها موقع جرات حقیقت رفت گفت دانشجویه میخواد بره شهرستان پول لازم داره. پول گرفت از یه خانواده ای برگشت ;D
نه دیگه پول که ندادن بهش :)) :-"
بیچاره اون دانشجو ;D :-"
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از اخوی! :
آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند.
ما با خودمان چه فکر کردیم حق داریم مزاحم یک آدم بی سرپناه بشیم؟
گناه داشت.
من هنوز یاد آن بنده خدا می افتم وجدان درد می گیرم.
برای خوشی خودمان چرا بقیه را ناخوش کنیم؟
چه بیدار کردن خواب رفته ای بی سرپناه، چه به هم ریختن اعصاب یک زوج جوان. یا حتی آب ریختن رو سر دو مظلوم معصوم علیرضا و محمد!
اگرچه فاعل هر فعلی یک نفر است. ولی به نظرم همه با هم شریک و مسئولیم. چه تو خوشی چه ناخوشی.
آقا ما از اولشم قصد مزاحمت برا کسی رو نداشتیم!!!!! او بنده خدا که از خواب بیدار شد اولا لنگ ظهر بود ، ثانیا ازش پوزش خواستیم و از دلش دراوردیم.

من خودم ، همه دیدن و شاهد بودن که با این بازی جرعت حقیقت چقدر مخالف بودم از اول !!! و خلاصه هر شخصی هم ناراحت شد تمام تلاشمونو کردیم و از دلش دراوردیم !
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از عَلیرضا :
:))آقا این بنده خدا راس میگه،یارو یهو برگشت گفت:اگه تو پررویی من از تو پررو ترم(دقیق یادم نیس ولی یه چیز تو همین مایه ها گفت!)
آره یچی تو همین مایه گفت. وقتی اینو با یه لحن خیلی وحشتناک گفت من در فاصله ی 20 سانتی از اون آقا بودم و این خطر رو حس کردم که هر لحظه ممکنه بم حمله شه و در نهایت فرار رو به قرار ترجیح دادم ;D
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از نیرمـا)΄ :
این آلاچیق فیلم بود اصلا ! اول که رفتیم اون آقاهه خواب بود بعد نمیدونم یاسین چی گفت که طرف بهش برخورد پاشد رفت ! :))

بعدشم که آلاچیق رو تفکیک جنسیتی کردیم ! بعدش همه اومدن توو یکیش !

من یه مدت سرپا بودم که یه جا خالی شد رفتم نشستم اونجا ! بعد فیتمال رو نرده چوبی نششسته بود ! بچه ها یه چیزی گفتن ، همه زدن زیر خنده ! فیتمال در حین خندیدن به طور غیر عمد(شایدم عمدی :| ) یک لگد محکم کوبید توو کمر منِ بیچاره ! (بهار شاهد ماجرا بود ;D ) منم پاشدم رفتم و سرپا وایسادن رو ترجیح دادم :))
اقا من ندیده بودم این پست شما رو ;D
شرمنده من اصن نفهمیدم ک زدم ب کمر شما همین الان متوجه شدم! من هیجان زده میشم کلا ... ببخشید جدی :-[
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

میگم محسن جان تا تنور داغه و بچه ها پایه اند برای مهر نظرسنجی بذاریم؟
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

محمد مطهری چی؟
محمد خان شما پایه ای؟
من کرجم می تونم تو کرج میتینگ بذارم یک تهرانی مــــــــــــــــــــــــــــــــرد پیدا بشه علم رو بگیره دست!
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از اخوی! :
محمد مطهری چی؟
محمد خان شما پایه ای؟
من کرجم می تونم تو کرج میتینگ بذارم یک تهرانی مــــــــــــــــــــــــــــــــرد پیدا بشه علم رو بگیره دست!
آقا من نصف مسایل رو دستم میگیرم .البته به کمک هم نیاز دارم!!!
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از آرمان حقیقی :
آقا من نصف مسایل رو دستم میگیرم .البته به کمک هم نیاز دارم!!!
آرمان کمک خواستی من هستم..
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

آره آقا تاپیک رو مثلا یه مدیرکل یا حتی مدیربازنشسته بزنه بهتره. چون افرادِ دیگه میزنن کسی شرکت نمیکنه.
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

یه پیشنهاد داشتم اگه ممکنه میتینگ بعدی رو توی وسط شهر توی پارکی مثل لاله برگزار کنید که اومدن برای اونایی که حومه تهرانن راحت تر باشه.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا