انگیزه‌‌ی شما از درس خوندن.

[m.m.r]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

من و خیلی های دیگه ای که تو این تاپیکا کل نظام آموزشی رو میبریم زیر سوال خودمون زیر علامت سوالیم ...
وقتی من میرم تو کتاب خونه ی مدرسه ام لیست کتابایی که بچه ها میگیرن رو نیگا میکنم میبینم همه اش گاج و مبتکران و خیلی لطف کنن خوشخوانه
چند نفر از آدم هایی که تو این تاپیک حرف میزنن وقتی فیزیک یاد میگرن میرن کتاب سیرک پرنده ی فیزیک رو باز میکنن به مسئله های مربوط به اون بخشش نگاه میکنن ؟ ما قانون گاز هارو خوندیم میدونستین توی یه کشوری برا مسابقات فوتبال برا اینکه هزینه ی یخچال ندن از همین قانون استفاده کردن و طرف وقتی نوشابه رو باز میکرده با استفاده از قانون گاز ها نوشابه اش یهو خنک میشده ؟
اگه ما خیلی مشتاق علم و کمک به کشورمونیم باید تک تک این اتفاقا رو بدونیم آدم تا وقتی ندونه نفر قبلی چیکار کرده میتونه خودش کاری بکنه ؟
من نمیفهمم ربط درس خوندن به مدرسه رفتن چیه ؟
چرا فکر میکنین جغرافیای مدرسه به درد نمیخوره ؟
مدرسه درس های پایه رو یاد میده که آدمای معلمولی بتونن یاد بگیرن
من یادم نمیاد جایی از کتاب جغرافیا نوشته باشه شما با این دانش جغرافیا میتوانید دانشمند جغرافیا بشوید و کشور خود را آباد کنید که شما یه همچین انتظاری از این کتاب دارین
ولی میدونم وقتی این چیزا رو که به نظر شما مسخره و ساده میاد میخونم و میرم مسافرت خیلی با آدمی که نمیدونه و میره مسافرت فرق دارم
اصلا هم وقتم هدر نمیره سر خوندنشون چون این حسو ندارم که جغرافیا خوندن مفید نیست چیزی که همیشه بچه ها ازش مینالن اینه که چرا این قدر چرت و پرت در باره ی زندگی دانشمندا وسط کتابا مینویسن خوب یه راست فرمولو یاد بدم مسئله بدن دیگه ...
این همه نظریه ی اشتباه چیه بهمون یاد میدن بعد میگن اشتباهه
من اگه بودم کل کتاب رو اختصاص میدادم به تاریخ علم بعد که تموم شد کم کم شروع میکردم علم رو یاد بدم
یه داستانی آقای ایرجی برامون تعریف کردن در باره ی اژدها کشی همون چیزی که داره توی درس خوندن ما اتفاق میافته اگه یه چیزی که از پایه اشتباهه رو به ما یاد بدن خدایی چند نفر از ما میفهمیم ؟
یه اصل اشتباه رو میکن ادامه میدن و از همون اصل اشتباه و دروغی یه حکم دروغی تر در میاد و چون همه ی مراحل درسته هیچ کی شک نمیکنه و من حس میکنم مشکل اساسی ما تو درس خوندن همینه و همین باعث میشه که بی هدف باشیم از درس خوندن چون نمیخونیم که یاد بگیریم میخونیم که بعدا ازش استفاده کنیم هی دنبال اینیم با درس خوندنمون به یه جایی برسیم یه چیزی بسازیم تو زندگی کمکمون کنه کنکورمون رو خوب بدیم و ...
حس میکنم اگه فقط یه درسو به این هدف بخونیم که بفهمیم خیلی چیزا ناخود آگاه عوض میشن :)
علم یه چیز مقدسه که با اهداف کثیفمون نباید به گندش بکشیم حداقل اگر به گندش میکشیم بیاین صداشو در نیاریم
قبلا ها که همه طرف علم نمیرفتن خیلی بهتر بود...

من نمیگم درس خوندن بده من میگم الان دانشگاه چجوریه؟هرکی میره سمت رشته خودش قبول داری؟خب خیلی خوبه چون هر دانشی که اونجا یاد میگیره تقریبا صد درصد به درد شغلش میخوره من میگم باید از اول راهنمایی تا سوم راهنمایی استعداد یابی بشه بعد اول دبیرستان به بعد بشه مثل دانشگاه یعنی رشته ها نشن ریاضی فیزیک و تجربی و انسانی بشن کامپیوترو برق و مکانیک و این چیزا خب اینجوری 4 سال جلو میوفتیم بد میگم؟

 

[Anita H]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

فکر کردم واسه چی درس میخونم اما به نتیجه ی خاصی نرسیدم (و گاهی خواستم ترک تحصیل کنم)
یعنی رسیدم ولی خودم نقضش کردم، مثلا گفتم الآن دارم درس میخونم که بعد کنکور برم دانشگاه
حالا تو دانشگاه چه کار کنم، فرضا کامپیوتر بخونم. که چی بشه؟ بتونم برم توی یه شرکت کامپیوتری(مثلا) کار کنم
ولی بعد گفتم کی گفته حتما باید برم دانشگاه؟؟
چرا برم دانشگاه وقتی که شونصد جور کتاب ریخته تو بازار که بهتر از دانشگاه مطلب رو بهت یاد میدن.
و دارم 4 سال از عمرم رو وقف دانشگاه میکنم که مجبورم نصفش رو با درسایی بگذرونم که ازشون متنفرم، مطمئنا اگر بیام اون چهار سال خودم آزادکاری کنم، لااقل یه چیز بیشتر یاد میگیرم و بعد از 4 سال میتونم یه تجربه باسه خودم دست و پا کنم و بازدهی شغلی ش خیلی بیشتر از دانشگاه خواهد بود

 

[cid]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

نه کتاب جغرافی و نه هیچ کدوم از کتابای مدرسه به درد نمیخوره! (tina)
برو 4تا کتاب درست حسابی فیزیک بخون، بعد میتونی همه فرمولا و قانونایی رو که تو کتابا فیزیک دبیرستان ما نوشته رو نقض کنی!
بخاطر همینه که معمولا اونایی که المپیاد فیزیک هستن نمیتونن فیزیک کنکور رو خوب بزنن!
پس پایه مشکل داره! هرچقدرم طرف باهوش باشه و معلم خوب باشه کتاب مشکل داره!
حاضرم شرط ببندم اگه تو یک کلاس بجز فرمولایی که تو کتاب اومده یه مطلب جدید رو بدن واسه انتگرال گرفتن 90% حتی ایده حل سوال هم نداشته باشن...چون سیستم اموزشی کشور (کنکور) بهشون میگه فقط حفظ کنید
متاسفانه المپیاد (از فیزیک اطلاع دارم) هم تقریبا داره به این سمت میره...بیشتر ریاضی سخت واسه حل میده تا ایده های سخت!

درضمن...من فک میکنم اگه کسی به درسی یا حرفه ای علاقه داشته باشه و با لذت دنبالش کنه بهتر از هرچیزی توی اون درس یا حرفه میتونه موفق باشه!
اگه کسی میخواد به کشورش خدمت کنه یا چه میدونم فرد موثری بشه زودتر علاقشو پیدا کنه و خیلی جدی بره دنبالش!
درس مدرسه روهم بخونه که بیسواد حساب نشه بعد دیگه تو دانشگاه کار راحتتره چون درسا تخصصی میشه! ولی حالا معدل کم شد و عربی 15 شد و ادبیات 17 شد دیگه اهمیتی نداره چون اینا با این نمره ها هم پاس میشن و ماهم از خوندنمون داریم لذت میبریم : )


و در اخر هم بخاطر عرف جامعه درس میخونیم...چون بخوایم چیزی یاد بگیریم با خیلی راه های دیگه جز درس خوندن بهتر هم میشه خیلی چیزا یاد گرفت ولی در اخر مدرک نباشه هیجا حساب نمیشی

 

[ستی]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

تا چن هفته چیش که درسایی رو میخوندم که دوس داشتم کاملن میدونسم ولی الان نه !
اون موقه از درسام لدت میبردم ..ازینکه به خودم فرصت فک کردن میدادم و بین چیزای مختلف ارتباط برقرار میکردم...
اینکه با بالا بردنه علمم میتونسم به اوجی که دلم میخاد برسم..
اما واقعن الان گیجم
این درسای مزخرف مدرسه به چه دردمون میخوره..
نه فکرمونو چرورش میده نه چیزی بمون یاد میده
فقط و فقط یه چیزای چرت و چرته که بلا استثنا همه به زور میخوننش نه از روی علاقه...

 

[tinaradvand]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

من نمیگم درس خوندن بده من میگم الان دانشگاه چجوریه؟هرکی میره سمت رشته خودش قبول داری؟خب خیلی خوبه چون هر دانشی که اونجا یاد میگیره تقریبا صد درصد به درد شغلش میخوره من میگم باید از اول راهنمایی تا سوم راهنمایی استعداد یابی بشه بعد اول دبیرستان به بعد بشه مثل دانشگاه یعنی رشته ها نشن ریاضی فیزیک و تجربی و انسانی بشن کامپیوترو برق و مکانیک و این چیزا خب اینجوری 4 سال جلو میوفتیم بد میگم؟

خیلی ...
شما تا یه چیزو نخونی نمیفهمی ازش خوشت میاد یا بدت میاد
واقعا کار درستیه که حتی سال اول دانشگاه هم رشته رو انتخاب نکنی چون بعضیا رو میشناسم که چون تو دبیرستان مکانیک تو المپیاد خوندن خوششون اومد رفتن رشته مکانیک بعد فهمیدن با اون مکانیک المپیاد زمین تا آسمون فرق میکنه زده شدن حالا چه برسه به جوجه هایی که از راهنمایی میان دبیرستان مثلا چون طرف از فصل گوارش کتاب علوم خوشش میاد بگه وای به به زیست عجب چیز خوبیه بعد بره زیست ببینه باید اسم هزار تا باکتری مولد بیماری هایی که حتی اسمشون رو هم نشنیده رو حفظ کنه واقعا درسته این کار ؟ یا مثلا چون از غربال اراتستن خوشش میاد بیاد ریاضی انتگرال یه صفحه ای بذارن جلوش فرار کنه ...
تصور این که آدم در سن 14 سالگی دقیقا بفهمه چی رو دوست داره خیلی عجیبه و امکانش خیلی کمه ...
در ضمن چهار سال جلو بیفتیم که چی بشه ؟ زندگی رو زدین رو دور تند ؟ همین الانشم درس ها باعث میشن آدمخیلی از کتابایی که میتونه بخونه رو نخونه خیلی از فیلمایی که لازمه ببینه رو نبینه
حرف من اینه : سنی که آدم بتونه خوب تصمیم بگیره و عقلش واقعا خوب رو از بد تشخیص بده همین دوران دبیرستانه (تازه اونم نه برا همه ) و از یه طرف شما باید این قدر سطح سوادت بالا بره که بتونی درسای مختلف رو در سطح دانشگاه تست کنی و بخونی و بعد بگی من دوست دارم برم مثلا رشته ی برق .بهتون قول میدم شما نیاز نیست نگران چهار سال از زندگیتون باشین که همه اش وقتتون رو رشته ی اصلیتون نیست ما از این چهار سال ها تو زندگیمون زیاد خواهیم داشت تازه این جزو مفید ترین چهار سال بین اون چهارسال ها خواهد بود.
در ضمن روز دکتر حسابی و آلبرت انیشتن هم 24 ساعت بوده اونا هم فکر کنم مدرسه میرفتن

 

[SR]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

بخاطر همینه که معمولا اونایی که المپیاد فیزیک هستن نمیتونن فیزیک کنکور رو خوب بزنن!

من با این موضوع موافق نیستم اصلا... بر چه اساسی این حرف رو میزنین؟

خیلی ...
شما تا یه چیزو نخونی نمیفهمی ازش خوشت میاد یا بدت میاد
چون بعضیا رو میشناسم که چون تو دبیرستان مکانیک تو المپیاد خوندن خوششون اومد رفتن رشته مکانیک بعد فهمیدن با اون مکانیک المپیاد زمین تا آسمون فرق میکنه زده شدن

خوب اینا باید میرفتند رشته فیزیک نه مهندسی!
مهندسی دنیاش فرق داره با علوم پایه باید با مهندساش و بازار کارش ارتباط داشته باشی
مثلا به نظرم من کسی که از طریق فعالیت های رباتیک به سمت مهندسی برق و مکانیک میره به نسبت از المپیاد فیزیکیه بهتر میتونه عمل میکنه چون مهندسی یه خورده خودش رو تو رباتیک نشون میده بچه ها یاد میگیرن چجوری مشکلات عملیشون رو هر چند کوچیک به نظر بیاد نسبت به عظمت مهندسی های برق و مکانیک خودشون حل کنند اما المپیادیه چی؟خوب اینا چون با تئوری بیشتر سرکار داشتند باید رو شاخه های نظری و محض کار کنند احتمال موفقیتشون هم نسبت به بقیه بیشتره
اصلا تفاوت بین مهندسی و محض اینه که اونی که محض میخونه وظیفش توسعه علمه اونی که مهندسی میخونه وظیفش استفاده از علم موجوده برای اون کاری که میخواد
برای همین وقتی از مهندس بخواید یه مبحثی رو براتون توضیح بده شاید به خوبی اونی که محض خونده نتونه توضیح بده
بر عکسش هم هست
اگه مسئله ای داشته باشیم که دانش زیادی نخواد برای انجامش اونی که محض خونده شاید ایده هاش به خوبی ایده های مهندس اون رشته خوب از آب در نیاد
اصلا یه مثال عینی میزنم
کسی که فیزیک میخونه علاوه بر بقیه شاخه ها در مورد الکترومغناطیس هم میخونه برید ببینید چه کتاب هایی میخونن بعد با کتابایی که دست المپ فیزیکی هاست مقایسه کنید یکم هم ممکنه برنامه نویسی یاد بگیره چون میخواد شبیه سازی بکنه اما
اونی که میره برق چی کار میکنه؟خصوصا گرایش الکترونیک
الکترومغناطیس و اینا رو یاد میدن بهشون اما نه به این شدت اما به جاش رو توانایی حل مسئله شون کار میشه علاوه بر این برنامه نویسی و معماری کامپیوتر و مدار منطقی یاد میگیرن حداقل با یه میکروکنترلر هم کار میکنند تو دوران تحصیل و بهشون یاد میدن این فرمول هایی که فیزیک داره با این خطایی که ما داریم تو وسایل اندازه گیری چجوری یه وسیله قابل اطمینان بسازیم

یا مثلا چون از غربال اراتستن خوشش میاد بیاد ریاضی انتگرال یه صفحه ای بذارن جلوش فرار کنه ...

مشابه اون اشتباه بالا اینجا داره تکرار میشه
زمینه برای تحقیق مطالعه تو ریاضی زیاده جبر و آمار و احتمال و هندسه تا آنالیز ریاضی که شامل اونجور انتگرال ها میشه
مثلا کسی که المپیاد ریاضی میخونه نباید امتیاز خاصی برای خودش قائل باشه تو حل انتگرال اما المپیاد فیزیکیه وضعش بهتره تو این مورد!
خلاصه نباید همینطوری قضاوت کرد باید تو جو هر چیزی قرار گرفت تا حدودی فضا رو تجربه کرد تا بعد بشه تصمیم گرفت
برای همینه که میگم آزمایشگاه ها و پروژه های عملی باید بیشتر بشه و همینطور بگن تابستون برین یه جایی پیش یکی کار کنین

در ضمن روز دکتر حسابی و آلبرت انیشتن هم 24 ساعت بوده اونا هم فکر کنم مدرسه میرفتن

درسته اینا مدرسه میرفتند اما منتظر نمیشدند که معلم بیاد یه چیزی رو بهشون درس بده خودشون جلوتر حرکت میکردند بیشتر یاد میگرفتند
خیر سرمون سمپادی هستیم دیگه اینقدر به کتاب هامون گیر میدیم به کنار میگیم کتاب ها اشتباهه به کنار
اما خودمون رفتیم درستش رو یاد بگیریم؟ کاملش رو یاد بگیریم؟
گیر دادن راحت ترین کار ممکنه ماشاالله ما ایرانی ها هم که توش نظیر نداریم اما وقتی بحث سر عمل میشه ...
در ضمن هنگام ورود به دانشگاه عنوانی که بهمون میدن از دانش آموز به دانشجو تغییر میکنه
یعنی دیگه نباید منتظر بشی استاد بیاد چهار تا چیز یادت بده مثل دبیرستان خودت باید بری اون چهارتا چیز رو یاد بگیری اون استاد هم کارش اینه که بگه راه رو درست میری یا نه راه رو نشونت میده نه اینکه مستقیم ببرتت به مقصد
اگه سیستم آموزشی دستم بود فشار رو بیشتر از این میکردم! از طریق کارهای عملی!

و اما من چی؟من که اینهمه از عمل صحبت کردم و اینا
تقریبا راضیم از خودم حداقل میدونم چی کار قراره بکنم بعدا
مسیر رو برای خودم مشخص کردم
من میخوام برم برق الکترونیک چون:
بازار کار وسیعی داره لازم نیست حتما تحت نظر کسی کار کنم
تقریبا همه چیمون درگیر الکترونیک هست وقتی کامل یادش بگیرم میتونم هر مداری که خواستم طراحی کنم
در قیاس با رشته هایی مثل عمران تو برق خیلی زودتر پروژه ها تموم میشه نسبتا به علاوه مثل عمران زمین و سرمایه نمیخواد آدم تو خونش هم میتونه کار کنه
تو تابستون ها و در کنار درسم تفریحم اینجور کار ها بوده کارهای عملی برق عملا فرصت رفیق بازی و اینا نداشتم از بس مجذوب این موضوعات بودم
سعی کردم ببینم دانشجو های برق تقریبا چی یاد میگیرند بعد از چه راه هایی پول در میارند با مهندس های برق هم زیاد در ارتباط بودم
خوب الآن چه کاری میتونم بکنم تا تو رشته برق موفق بشم؟
فیزیک و ریاضیم(از حسابان و حساب دیفرانسیل بگیر تا تحلیلی و گسسته) و همینطور شیمیم در درجه اول باید قوی باشه برای اینکه تسلط کافی پیدا کنم همیشه بیشتر از اونی که درس میدادند میخوندم یا حداقل سعی میکردم بفهمم(!)
همیشه سعی میکردم دلیل هر چیزی رو بفهمم مخصوصا چیز هایی که میگن فقط حفظ کنید
در واقع تلاشم این بود که یه نسخه اختصاصی از هر شاخه ای برای خودم داشته باشم نه صرفا چیزهایی رو که همه قراره بدونن بلد باشم
و دیدم نسبت به بقیه درس ها اینطور بود که هر چقدر یاد بگیرم بعدا یه جایی به دردم میخوره البته اینم بگم که این حس در مورد عربی در پایین ترین سطح ممکن بود!
الآن هم میدونم تا حدودی تو دانشگاه چه خبره در کنار تئوری تو دانشگاه بخش عملیش به عهده خودمه
و اینکه وقتی از دانشگاه اومدم بیرون قراره چی کار بکنم
من المپیادم رو اشتباه انتخاب کردم اول کار دقیقا مثل همون اشتباه هایی که اون بالا در موردش توضیح دادم برای همین هر کس ازم میپرسه المپیاد چی برم بهش میگم برو سر کلاس های المپیاد های مختلف بشین ببین واقعا در مورد چی بحث میکنن با چه دیدی به اون شاخه از علم نگاه میکنن و صرفا از روی اسمش قضاوت نکن
مثلا یه المپیادی مثل ریاضی ایده دادن حرف اول رو میزنه در صورتی که تو فیزیک خرکاری و تسلط داشتن هنگام محاسبه در کنار ایده دادن و درک درست از مسئله مهمه
این کارهایی بود که کردم و دیدیه که دارم نسبت به مسائل حالا ببینید خودتون چیزی مشابه این دارید؟
نمیگم این برنامم صد درصد درسته یا بهتر از این نمیشه همه باید مثل این عمل کنند فقط ببینید برنامه ای برای بعدتون دارید؟حداقل بازه زمانی از الآن باشه تا وقتی که مدرکتون رو گرفتید یه کار هم پیدا کردید

من نمیگم درس خوندن بده من میگم الان دانشگاه چجوریه؟هرکی میره سمت رشته خودش قبول داری؟خب خیلی خوبه چون هر دانشی که اونجا یاد میگیره تقریبا صد درصد به درد شغلش میخوره من میگم باید از اول راهنمایی تا سوم راهنمایی استعداد یابی بشه بعد اول دبیرستان به بعد بشه مثل دانشگاه یعنی رشته ها نشن ریاضی فیزیک و تجربی و انسانی بشن کامپیوترو برق و مکانیک و این چیزا خب اینجوری 4 سال جلو میوفتیم بد میگم؟

منم یه مدت این نظر رو داشتم تا وقتی بیشتر فکر کردم و دیدم لازمه تو بعضی چیز ها آدم یه اطلاعات پایه داشته باشه
مثل این بود که میری سر یه کلاس معلم یه درس میده بعد به خودت میگی اصلا کاربرد این درس چیه؟چرا اینقدر مسخرست
در اینجور موارد اگه کاری به این کارا نداشته باشی و صرفا اونو مثل یه بازی بدونی که باید قواعدش رو یاد بگیری آخر کار تازه میفهمی کاربرد اون درس چی بوده و اون موقع میتونی اون درس رو درک بکنی
میدونم این کار احمقانه به نظر میاد اما گاهی اوقات لازمه و من ازش جواب گرفتم
اگه قرار باشه آدم ها اونطوری درس بخونن خیلی تک بعدی میشند و حل مسائلی که جوابش تو شاخه های دیگه از علمه بیشتر دچار مشکل میشند

تا چن هفته چیش که درسایی رو میخوندم که دوس داشتم کاملن میدونسم ولی الان نه !
اون موقه از درسام لدت میبردم ..ازینکه به خودم فرصت فک کردن میدادم و بین چیزای مختلف ارتباط برقرار میکردم...
اینکه با بالا بردنه علمم میتونسم به اوجی که دلم میخاد برسم..
اما واقعن الان گیجم
این درسای مزخرف مدرسه به چه دردمون میخوره..
نه فکرمونو چرورش میده نه چیزی بمون یاد میده
فقط و فقط یه چیزای چرت و چرته که بلا استثنا همه به زور میخوننش نه از روی علاقه...

شما منتظر نباش کسی از جایی کاری برات بکنه خودت باید بری جلو و ذهنت رو پرورش بدی(مصداق گیر دادن ...)

فکر کردم واسه چی درس میخونم اما به نتیجه ی خاصی نرسیدم (و گاهی خواستم ترک تحصیل کنم)
یعنی رسیدم ولی خودم نقضش کردم، مثلا گفتم الآن دارم درس میخونم که بعد کنکور برم دانشگاه
حالا تو دانشگاه چه کار کنم، فرضا کامپیوتر بخونم. که چی بشه؟ بتونم برم توی یه شرکت کامپیوتری(مثلا) کار کنم
ولی بعد گفتم کی گفته حتما باید برم دانشگاه؟؟
چرا برم دانشگاه وقتی که شونصد جور کتاب ریخته تو بازار که بهتر از دانشگاه مطلب رو بهت یاد میدن.
و دارم 4 سال از عمرم رو وقف دانشگاه میکنم که مجبورم نصفش رو با درسایی بگذرونم که ازشون متنفرم، مطمئنا اگر بیام اون چهار سال خودم آزادکاری کنم، لااقل یه چیز بیشتر یاد میگیرم و بعد از 4 سال میتونم یه تجربه باسه خودم دست و پا کنم و بازدهی شغلی ش خیلی بیشتر از دانشگاه خواهد بود

حالا که فکر میکنم میفهمم دوره های فنی حرفه ای رو برای چی گذاشتند
شما یه بررسی بکن شاید از این راه سریعتر به چیزی که میخوای برسی
+ شما هیچوقت اتفاقاتی که ممکنه بعدا بیفته رو برای خودت محدود نکن سعی کن اون چیزی که میخوای بشی در نظر بگیری و براش تلاش کنی نه اینکه خودت رو آماده کنی برای چیزی که گذر زمان شما رو به سمتش سوق میده(خیر سرمون سمپادی هستیم! ما اینجوری فکر بکنیم وای به حال بقیه!)

جمع بندی:
ایها الناس! کسی کاری براتون نمیکنه اگه از وضعیت ناراضی هستید خودتون یه کاری برای خودتون بکنید با غر زدن چیزی حل نمیشه و فقط اعصابا بیشتر خورد میشه
میبینید گیج شدید هدفی ندارید برید ببینید بقیه اقشار مردم چجوری زندگی میکنند هدفشون چیه چقدر تلاش میکنند و ... تا یکم ایده بگیرید

شرمنده دری وری هام بسیار فراتر از حد تحمل شد! :-[

 

[ستی]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

منتظر نبودم اما وقتی کل کتابات سفیده و امتحان نهایی داری مجبوری وقتتو بذاری سره این چرتو پرتا.....

 

[tinaradvand]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

نه کتاب جغرافی و نه هیچ کدوم از کتابای مدرسه به درد نمیخوره! (tina)
برو 4تا کتاب درست حسابی فیزیک بخون، بعد میتونی همه فرمولا و قانونایی رو که تو کتابا فیزیک دبیرستان ما نوشته رو نقض کنی!
بخاطر همینه که معمولا اونایی که المپیاد فیزیک هستن نمیتونن فیزیک کنکور رو خوب بزنن!
پس پایه مشکل داره! هرچقدرم طرف باهوش باشه و معلم خوب باشه کتاب مشکل داره!
حاضرم شرط ببندم اگه تو یک کلاس بجز فرمولایی که تو کتاب اومده یه مطلب جدید رو بدن واسه انتگرال گرفتن 90% حتی ایده حل سوال هم نداشته باشن...چون سیستم اموزشی کشور (کنکور) بهشون میگه فقط حفظ کنید
متاسفانه المپیاد (از فیزیک اطلاع دارم) هم تقریبا داره به این سمت میره...بیشتر ریاضی سخت واسه حل میده تا ایده های سخت!

درضمن...من فک میکنم اگه کسی به درسی یا حرفه ای علاقه داشته باشه و با لذت دنبالش کنه بهتر از هرچیزی توی اون درس یا حرفه میتونه موفق باشه!
اگه کسی میخواد به کشورش خدمت کنه یا چه میدونم فرد موثری بشه زودتر علاقشو پیدا کنه و خیلی جدی بره دنبالش!
درس مدرسه روهم بخونه که بیسواد حساب نشه بعد دیگه تو دانشگاه کار راحتتره چون درسا تخصصی میشه! ولی حالا معدل کم شد و عربی 15 شد و ادبیات 17 شد دیگه اهمیتی نداره چون اینا با این نمره ها هم پاس میشن و ماهم از خوندنمون داریم لذت میبریم : )


و در اخر هم بخاطر عرف جامعه درس میخونیم...چون بخوایم چیزی یاد بگیریم با خیلی راه های دیگه جز درس خوندن بهتر هم میشه خیلی چیزا یاد گرفت ولی در اخر مدرک نباشه هیجا حساب نمیشی

ببین میدونی مثل چی می مونه ؟
مثل این می مونه که یه دانشمندی که میخواد موشک پرت کنه فضا بیاد بگه من میخوام از فیزیک نسبیتی که تا اردر خیلی خوبی درسته استفاده کنم قبول داری خیلی کار خودشو سخت کرده ؟ اگه فیزیکی که توی مدرسه به ما یاد میدن غلطه پس هالیدی و به دنبالش کلپنر و فولز و ماریون و آریا و ... که همه مکانیک کلاسیک هستن غلطه حالا من دومم در مورد بقیه ی فصلای فیزیک اطلاعاتی ندارم که بخوام در موردش حرفی بزنم ... ولی حس میکنم شما جو گیر شدین مثه خیلی از بچه های دیگه ای که یکم درس المپیاد میخونن همه چی رو میبرن زیر سوال معلم تا میاد حرف بزنه میگن نه خانم حرف شما غلطه درستش اینه بهتره مراعات اونی که مثه شما جزو نواب[یـ]ـغ نیست رو هم بکنین
تو قبلی هم توضیح دادم پایه مشکل نداره آدمی که باهوش باشه میدونه از چه تقریبی استفاده کنه که به جواب برسه وقتی برای زندگی عادیمون و حتی زندگی غیر عادی به نسبیت و کوانتوم نیاز پیدا نمیکنیم باید دچار امراض درونی باشیم که بخوایم فیزیک رو از کوانتوم و نسبیت شروع کنیم .
آدم برا هر چیزی نیاز به سه سواد پایه ای داره هیچ کی حتی اون دکتری که توی دوره درس میده کیهان شناسی رو به بچه ها از طریق نسبیت عام شروع نمیکنه چون حتی اون بچه ی باهوشی که تو کلاس نشسته وقتش نیست اون جوری یادش بگیره یه سری فرض ساده کننده میکنن قضیه رو از ته به سر میرن تعجب میکنم شما که 4 تا کتاب درست و حسابی فیزیک خوندین چرا این حرفو میزنین ... حرف درست رو میزنین جای غلط برای بچه ی دبیرستان خیلی غیر منطقیه ...
ببینین اگه منظورتون از خیلی جدی رفتن دنبالش المپیاده باید بگم یکم حرفتون باز غیر منطقیه المپیاد جدی رفتن دنبال علم نیست جدی رفتن دنبال حل سواله و اینه که شما بتونین درست فکر کنین همین خیلی ها میان تو المپیاد که اصلا سواد علمی ندارن ولی این قدر باهوشن که میتونن با اطلاعات سوال مسئله رو حل کنن اگه شما بخواین در مسیر علم باشین به نظر من شاید 50 سال هم کمش باشه و اگر هم میخواد کسی ادعا کنه که فقط برا علم درس میخونه المپیادی نباید باشه شما وقتی مکانیک جسم صلب رو میخونین همه ی ریاضیاتشو درک میکنین و نسبت بهش شهود دارین ؟ یا وقتی میان متریک رابرتسون واکر به بچه ها یاد میدن برای پایه ای خوندن و پایه ای بلد بودنش باید کلی سال وقت بذاری به این میگن علم که همه چیو از اول اثبات شده بدونی ولی اگه منظورتون جدی رفتن دنبالش ، ماست مالی کردنه که بعدا بخوای ماست مالی هاتو جمع کنی خوب آره المپیاد بهترین راهه ... پس از اون جایی که المپیادی ها هم نتونستن علم رو به طور جدی برن سراغش و یه سری چیزا رو ماست مالی کردن پس این حرف که همه ی بچه ها باید از اول دبیرستان برن سراغ رشته ای که میخوان به طور جدی ، واقعا در جد جکه . یعنی این همه آدمایی که رفتن دانشگاه و درسا حتی اون موقع هم براشون سخت بوده باید از یه بچه ی دبیرستانی کمتر باشن دیگه ؟ !

من موضع شما رو نمیفهمم آخر آدم باید بره سراغ یه چیزی به طور جدی یا اینکه درس مدرسه رو هم بخونه دقیقا جدی رو چی تعریف کردین ؟وقتی کتابای مدرسه به درد نمیخورن چرا باید خوندشون ؟
امیدوارم هممون همیشه صرف نظر از وضعیتمون در مسیر علم باشیم (:

 

[cid]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

ببین میدونی مثل چی می مونه ؟
مثل این می مونه که یه دانشمندی که میخواد موشک پرت کنه فضا بیاد بگه من میخوام از فیزیک نسبیتی که تا اردر خیلی خوبی درسته استفاده کنم قبول داری خیلی کار خودشو سخت کرده ؟ اگه فیزیکی که توی مدرسه به ما یاد میدن غلطه پس هالیدی و به دنبالش کلپنر و فولز و ماریون و آریا و ... که همه مکانیک کلاسیک هستن غلطه حالا من دومم در مورد بقیه ی فصلای فیزیک اطلاعاتی ندارم که بخوام در موردش حرفی بزنم ... ولی حس میکنم شما جو گیر شدین مثه خیلی از بچه های دیگه ای که یکم درس المپیاد میخونن همه چی رو میبرن زیر سوال معلم تا میاد حرف بزنه میگن نه خانم حرف شما غلطه درستش اینه بهتره مراعات اونی که مثه شما جزو نواب[یـ]ـغ نیست رو هم بکنین
تو قبلی هم توضیح دادم پایه مشکل نداره آدمی که باهوش باشه میدونه از چه تقریبی استفاده کنه که به جواب برسه وقتی برای زندگی عادیمون و حتی زندگی غیر عادی به نسبیت و کوانتوم نیاز پیدا نمیکنیم باید دچار امراض درونی باشیم که بخوایم فیزیک رو از کوانتوم و نسبیت شروع کنیم .
آدم برا هر چیزی نیاز به سه سواد پایه ای داره هیچ کی حتی اون دکتری که توی دوره درس میده کیهان شناسی رو به بچه ها از طریق نسبیت عام شروع نمیکنه چون حتی اون بچه ی باهوشی که تو کلاس نشسته وقتش نیست اون جوری یادش بگیره یه سری فرض ساده کننده میکنن قضیه رو از ته به سر میرن تعجب میکنم شما که 4 تا کتاب درست و حسابی فیزیک خوندین چرا این حرفو میزنین ... حرف درست رو میزنین جای غلط برای بچه ی دبیرستان خیلی غیر منطقیه ...
ببینین اگه منظورتون از خیلی جدی رفتن دنبالش المپیاده باید بگم یکم حرفتون باز غیر منطقیه المپیاد جدی رفتن دنبال علم نیست جدی رفتن دنبال حل سواله و اینه که شما بتونین درست فکر کنین همین خیلی ها میان تو المپیاد که اصلا سواد علمی ندارن ولی این قدر باهوشن که میتونن با اطلاعات سوال مسئله رو حل کنن اگه شما بخواین در مسیر علم باشین به نظر من شاید 50 سال هم کمش باشه و اگر هم میخواد کسی ادعا کنه که فقط برا علم درس میخونه المپیادی نباید باشه شما وقتی مکانیک جسم صلب رو میخونین همه ی ریاضیاتشو درک میکنین و نسبت بهش شهود دارین ؟ یا وقتی میان متریک رابرتسون واکر به بچه ها یاد میدن برای پایه ای خوندن و پایه ای بلد بودنش باید کلی سال وقت بذاری به این میگن علم که همه چیو از اول اثبات شده بدونی ولی اگه منظورتون جدی رفتن دنبالش ، ماست مالی کردنه که بعدا بخوای ماست مالی هاتو جمع کنی خوب آره المپیاد بهترین راهه ... پس از اون جایی که المپیادی ها هم نتونستن علم رو به طور جدی برن سراغش و یه سری چیزا رو ماست مالی کردن پس این حرف که همه ی بچه ها باید از اول دبیرستان برن سراغ رشته ای که میخوان به طور جدی ، واقعا در جد جکه . یعنی این همه آدمایی که رفتن دانشگاه و درسا حتی اون موقع هم براشون سخت بوده باید از یه بچه ی دبیرستانی کمتر باشن دیگه ؟ !

من موضع شما رو نمیفهمم آخر آدم باید بره سراغ یه چیزی به طور جدی یا اینکه درس مدرسه رو هم بخونه دقیقا جدی رو چی تعریف کردین ؟وقتی کتابای مدرسه به درد نمیخورن چرا باید خوندشون ؟
امیدوارم هممون همیشه صرف نظر از وضعیتمون در مسیر علم باشیم (:

1-جو چیه دیگه...شماهم این یه کلمه رو دست گرفتین معمولا المپیادی کم پیش میاد سرکلاس بشینن که بخوان از معلم ایراد بگیرن!
2-پایه مشکل داره! حالا از چیزایی که توش نوشته شده بگذریم ولی همونارو هم مفهومی نگفته!
فرمول...تعریف...سه تا مثال،اقا بزن درس بعد!!!
ب قول خودت همون قانون گازها!! چرا نباید این چیزهارو تو کتاب بنویسن؟ یا چهارتا مطلب اینجوری که مفهومش جا بیوفته فیزیک واسه داشتن ارتباط بهتر با اطرافه و درک بهتر محیط و فقط فرمول نیس!! عملا اینجوری که اینا کتاب نوشتن ینی بدو فورمولارو حفظ کن!! و وقتی میگیم فیزیک فقط فرمول میاد تو ذهن بچه ها!
حالا یکی مث شما علاقه دارین غیر از کتاب مدرسه فیزیک مطالعه میکنید (مطالعه میکنید ایا؟) و درکتون تو این زمینه رفته بالا! بقیه چی؟
علاوه بر اینکه این فرمولا فرار هستن و زود یادشون میره فک میکنن فیزیک همینه . نمیرن دنبالش بیشتر مطالعه کنند (به قول شما علم کسب کنند) و میگن چرا بریم فرمولای بیشتری حفظ کنیم؟ چون کتاب مدرسه فیزیک رو داره فقط تو فرمول تعریف میکنه!
3-اومدیم و یکی مث من باهوش نبود! اونوقت چیکا کنه؟؟؟ مگه چند درصد از این هوشا دارن؟!
4-حرف من با کسی نبود که یه زندگی عادی میخواد!
دوستان گفتن یه ادم حسابی بشیم برای مملکت! پس باید کوانتم یاهرچی دیگه بلد باشه، با فرمولای کتاب دبیرستان که نمیشه موشک ساخت (خب شایدم شما میتونید :-s)
5-اثن منظورم المپیاد نبود! مگه چندتا درس المپیاد دارن؟ 5-6تا! چه میدونم شاید یکی به مبحث اب دادن به گیاهان دریایی علاقه منده، بیشتر وقتشو بزاره واسه مطالعه و تحقیق روی اینی که دوست داره نه 4تا امتحان و 4تا درس جواب دادن مدرسه! بعضیا هم باید واسه رسیدن به چیزی که میخوان کنکور بدن، پس جدی دنبالشو بگیرن!
والا اسمی از المپیاد برده نشده بود! جدی رفتن دنبال علاقه مطلب مورد نظر بود!!!!!
6-المپیاد حفظ کردن و ماست مالی(!) کردن نیس!
اگه المپیادی هستین دیدتونو عوض کنید!
7-
(یعنی این همه آدمایی که رفتن دانشگاه و درسا حتی اون موقع هم براشون سخت بوده باید از یه بچه ی دبیرستانی کمتر باشن دیگه ؟ ) اکثر حرفاتو نمیگیرم و مخصوصا ربط این جملتو با حرفم!!!
8- (من موضع شما رو نمیفهمم آخر آدم باید بره سراغ یه چیزی به طور جدی یا اینکه درس مدرسه رو هم بخونه دقیقا جدی رو چی تعریف کردین ؟وقتی کتابای مدرسه به درد نمیخورن چرا باید خوندشون ؟)
خیلی واضح توضیح دادم اینو!!!
9- (امیدوارم هممون همیشه صرف نظر از وضعیتمون در مسیر علم باشیم (: )
بعـــــــــله، البته درمسیر چیزی که میخوایم!!!!

 

[maziar]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

آیا شما از یادگیری لذت نمی‌برید؟ آیا شما از اینکه قدرتتون تو درک دنیا و تغییرش بیشتر میشه لذت نمی‌برید؟

می دونی مشکل اینجاست که هرچی بیشتر می خونی بیشتر حس می کنی که مردمی که نمی دونن چه زندگی راحت تری دارن.

دونستن لذت داره ولی تو طولانی مدت شاید نه خیلی.

ولی در کل خوب درس می خونم چون دنبال درامد بیشتر هستم. با وجود اینکه می دونم اکثر این درس هایی که تو دانشگاه می خونم هیچ کدومش بعدن به کارم نمیاد و صرفن هم هفته قبل امتحان رو بهش احتصاص میدم.

برای داشتن درامد بیشتر شما به مدرک بالاتر و کارنامه ی با نمره ی بهتر نیاز دارید. و چیزی هم که هست درس های ترم های اول حجمشون کمتره و نمره ی بالا گرفتن توش راحت تره. اینجوری اگه ترم ۷ یا هشت گند بزنید به چش نمیاد

ولی در کل درس می خونم چون درامد بیشتر یعنی زندگی راحت تر.

برای دونستن بیشتر کتاب می خونم. خوندن کتاب های کناری برای یاد گرفتن خیلی بهتره.

مثلن اگه یه روز یه ادمی که هیچی در مورد حسابان نمی دونه بهش کتاب جدید حساب دیفرانسیل و انتگرال پیش دانشگاهی رو بدی احتمالن کلن گمراه میشه خیلی کتابش بد درس داده. ( به عنوان کسی که اون کتاب رو درس دادم یک ساله کامل می تونم بگم به شدت نسبت به سری قبلیش دربو داغونه )

 

[SR]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

منتظر نبودم اما وقتی کل کتابات سفیده و امتحان نهایی داری مجبوری وقتتو بذاری سره این چرتو پرتا.....

یادش بخیر اون موقع ها! هر موقع امتحانا نزدیک میشد یه خرخونی رو یا یکی که حال جزوه نویسی داشت گیر میاوردیم و همه چیشو کپ میزدیم به تعداد بچه های کلاس منهای خودش یه شب هم مینشستیم میخوندیمش فرداش امتحان میدادیم نسبتا خوب هم جواب میداد(توصیه میکنم حتما ریاضی رو تو طول سال بچسبید چون روش خوندنش یا بهتر بگم فهمیدنش با بقیه فرق داره
محض عوض کردن جو از خاطرات عجیب ما همین بس که سال سوم حسابان از نمره 13 ترم اول تو کارنامه به 20 نهایی رسیدم تازه تنها درسی که میخوندم تو طول سال همین حسابان بود! اونوقت ترم 1 تمام درس های اختصاصیم 20 شد!(میگم همش یعنی همش ها) و ترم 2 درگیر المپ شدم به خیلی از جلسه های حسابان نرسیدم)
بگذریم این خاطرهه هیچ ربطی به حال شما نداره! نمیخوام برداشت منفی ازش بشه
میدونم شرایط ناعادلانه به نظر میرسه ولی باور دارم سمپادی ها قابلیت تحمل این فشار اضافه رو دارند و میتونند از پسش بر بیاند و در کنارش به کار های پژوهشی مورد علاقشون برسند به هر حال برای تغییر اوضاع باید تواناییمون اینقدر باشه که بار اضافی که قاعدتا نباید رومون باشه رو تحمل کنیم و در کنارش کاری که میخوایم رو بکنیم موفق بشیم تا بتونیم این سیستم رو اصلاح کنیم

2-پایه مشکل داره! حالا از چیزایی که توش نوشته شده بگذریم ولی همونارو هم مفهومی نگفته!

فرمول...تعریف...سه تا مثال،اقا بزن درس بعد!!!

ب قول خودت همون قانون گازها!! چرا نباید این چیزهارو تو کتاب بنویسن؟ یا چهارتا مطلب اینجوری که مفهومش جا بیوفته فیزیک واسه داشتن ارتباط بهتر با اطرافه و درک بهتر محیط و فقط فرمول نیس!! عملا اینجوری که اینا کتاب نوشتن ینی بدو فورمولارو حفظ کن!! و وقتی میگیم فیزیک فقط فرمول میاد تو ذهن بچه ها!

و ...



آقا دست نگه دارین!
بزارید یکم شفاف سازی کنم با اجازه

ببینید همونطور که قبلا هم پیشنهاد دادم گفتم اگه سیستم دست من بود پروژه های عملی به بچه ها میدادم جلسه های آزمایشگاه رو بیشتر و جدی تر میکردم چرا؟ الآن عرض میکنم

ببینید مشکل اینجاست که هممون علوم تجربی مثل فیزیک و شیمی و زیست و امثالهم رو تو کتاب ها دنبالش میگردیم اما آیا این علوم از اول از تو کتاب ها در اومدند؟
نه!
اینارو اصلا یاد میگیریم ببینیم طبیعت دور و برمون چجوری کار میکنه!
اصلا اسمش روشه! علوم تجربی!
یعنی اینا با تجربه به دست اومدن!
همه چیز از تو کتابا در نمیاد... بعضی چیز ها باید تجربه بشه یعنی اصلا کتابی نبوده از اول این تجربیات رو برداشتند تو کتاب ها گذاشتند
اینهمه تلاش و وقت گذاشتن هدفش اینه که اون بیرون یه اتفاقی بیفته روی کاغذ فقط حساب میکنیم که چقدر از چی رو چجوری بکنیم تا نتیجه ای که میخوایم اون بیرون حاصل بشه وگرنه مریض که نیستیم چهار تا چیز از خودمون در بیاریم سر حفظ کردنش و امتحان دادنش به خودمون فشار بیاریم!
اگه قراره واقعا مفهومی دانش آموزان چیزی رو یاد بگیرند لازمه برای هر مبحث فیزیک یا شیمی یا هر چیزی جلوشون به صورت عملی اون آزمایش هایی که منجر به این فرمول ها شده انجام بشه تا دانش آموزا ببینن اون بیرون یه چیزی هست که بر اساس اون چیزی که میخونند کار کنه
اما اگه منظور اینه که باید درک کنیم مثلا چرا سرعت نور همینه که هست مثلا دو برابر این مقدار فعلی نیست و اینا دیگه مربوط به خلقت این دنیا میشه و اون اصولی که از روش بقیه چیز ها رو توضیح میدیم رو باید از خدا بپرسیم
بگذریم خیلی پرت شدم از اصل موضوع
ببینید ما اصلا چرا به علم نیاز داریم؟ خودتون رو بزارید جای انسان های غار نشین و بعد سیر تکامل رو تا جایی که الآن هستیم یه بار دنبال کنید
یکی از دوستان به مطالعه تاریخ علم اشاره کرده بود ایناهاش:

من اگه بودم کل کتاب رو اختصاص میدادم به تاریخ علم بعد که تموم شد کم کم شروع میکردم علم رو یاد بدم

بسیار عالیه به شدت باهاش موافقم
منم یه زمانی به این فکر افتادم برم تاریخ علم رو بخونم یه کتاب 600 صفحه ای داشتم در این باره ولی از تنبلی زیاد بعد از 100 صفحه ول کردم! البته اون رو به دلیل دیگه ای داشتم برای خودم میخوندم
اگه واقعا بخوایم مفهومی کار کنیم باید دانش آموز ها رو تشویق به فکر کردن بکنیم در سال های اول
بعد کم کم این پرسش های از کجا آمدیم و ... رو بهشون ارائه کنیم در کنارش یه فرصتی بزاریم تا بعضی چیز های ساده رو خودشون از اول برای خودشون کشف کنند بعد تاریخ علم رو یادشون بدیم در کنار علوم پایه

بزارید اینطوری بگم...
سیستم آموزشی کشور های خارجی اینطوره که کلاس های شیمی و فیزیک کلاس و آزمایشگاه عملا یکیه(فقط از اینا 100 درصد مطمئن هستم) یعنی معلم درس میده میخواد مثال بزنه میره از تو یه کمدی چیزی یه سری وسیله رو بیرون میاره همونجا نشون میده چه اتفاقی میفته و همراهش توضیح میده مشابهش سر شیمی هم هست همونجا واکنش رو انجام میده و ...
فقط به این محدود نمیشه دانش آموز ها هم کلی آزمایش باید انجام بدند نتایجش رو ثبت کنند و آنالیز کنند جواباشون رو بدنند و جواب ها تصحیح میشه نمره براش در نظر گرفته میشه فقط این وسط ریاضیه که آزمایشگاه و اینا نداره که خوب میفهمین که برای چی
سر امتحانانتشون هم یه برگه فرمول بهشون میدن حالا ببینید چه کیفی میده برای کسی مثل من که شب امتحانی مثل فیزیک فقط فرمول ها رو مرور میکنه و کلا نگرانیش فرمول هاست نه نحوه استفادشون!
یه چیز دیگه
اونجا سعی میشه بیشتر به کاربرد قضیه ها و قوانین پرداخته بشه یه مثال سادش تفاوت لحن دو سوال مثل هم زیره:
اینجا:
در مثلث ABC زاویه فلان مساوی ... طول ضلع فلان رو پیدا کنید.
خارج:
فلانی با یک درخت اینقدر فاصله و با یه درخت دیگه اونقدر و اگه زاویه بین دو درخت از نظرش فلان ... فاصله بین دو درخت چقدر است؟
حالا بگذریم جو مدارس عادیشون جوریه که حال درس خوندن ندارند به دلایلی(!)

خوب وقت گیر دادنه!(شوخی کردم به دل نگیرید )

5-اثن منظورم المپیاد نبود! مگه چندتا درس المپیاد دارن؟ 5-6تا! چه میدونم شاید یکی به مبحث اب دادن به گیاهان دریایی علاقه منده، بیشتر وقتشو بزاره واسه مطالعه و تحقیق روی اینی که دوست داره نه 4تا امتحان و 4تا درس جواب دادن مدرسه! بعضیا هم باید واسه رسیدن به چیزی که میخوان کنکور بدن، پس جدی دنبالشو بگیرن!

الآن که انجمن های المپیاد رو شمردم متوجه شدم 9 تا المپیاد داریم میخواین ادبی رو بزارید کنار بشه 8 تا
میدونم نانو سهمیه نداره اما به هر حال یه امتیازاتی میده به آدم از جمله کمک هزینه برای آزمایشامون و دسترسی راحت تر به آزمایشگاه ها
خوبه الآن توضیح بدم راجع به اون 4 تا امتحان مدرسه و ...
میدونین گاهی خیلی وقت و انرژی میخواد که فقط به یکی حالی کرد که مثلا فلان درس تو زندگی به چه درد میخوره!
این قضیه رو یکم توضیح دادم اینجا:

منم یه مدت این نظر رو داشتم تا وقتی بیشتر فکر کردم و دیدم لازمه تو بعضی چیز ها آدم یه اطلاعات پایه داشته باشه
مثل این بود که میری سر یه کلاس معلم یه درس میده بعد به خودت میگی اصلا کاربرد این درس چیه؟چرا اینقدر مسخرست
در اینجور موارد اگه کاری به این کارا نداشته باشی و صرفا اونو مثل یه بازی بدونی که باید قواعدش رو یاد بگیری آخر کار تازه میفهمی کاربرد اون درس چی بوده و اون موقع میتونی اون درس رو درک بکنی
میدونم این کار احمقانه به نظر میاد اما گاهی اوقات لازمه و من ازش جواب گرفتم
اگه قرار باشه آدم ها اونطوری درس بخونن خیلی تک بعدی میشند و حل مسائلی که جوابش تو شاخه های دیگه از علمه بیشتر دچار مشکل میشند

خلاصه تا بیایم طرف رو کاملا راضی کنیم که درس رو برای چی باید خوند کلی وقت میگیره طرف پیر میشه احتمالا!
نمیگم این کار رو نکنیم تو اون سیستم آموزشی که گفتم مثلا اون باز کشف چیز های مختلف این زمینه رو ایجاد میکنه که دانش آموزان خودشون کم کم درک کنند هر شاخه از علم به چه دردی میخوره
این که هر کیو ول کنیم بره کار خودشو بکنه مثل این میمونه که برگشتیم به عصر غارنشینی!
اگه قرار باشه دوباره همه بیان همه چیز رو از اول برای خودشون کشف کنند که پیشرفت به سختی تو علم صورت میگیره مگه آدم چقدر عمر میکنه؟
چیزی که میخوام بگم اینه که تو بهترین سن یادگیریمون متاسفانه شعور کافی رو نداریم!(خودم رو مستثنی نمیدونم از این حرف شما هم آزادید که این نظر رو قبول نکنید) برای همین کسایی که تو آموزش و پرورش اند باید تمام وقت رو این کار کنند که چه چیز هایی رو باید یاد بگیریم و چقدر
آره خیلی راحت میشه گفت سیستم جالبی نداریم(غر زدن آسان) یا ممکنه بعضی چیز ها رو بیش از حد نیازمون بخونیم مثل عربی
ولی من عربی با نمره 12 رو بیشتر از محو شدن عربی ترجیح میدم
نمیخوام وارد این بحث بشم که به چه علت عربی هست و ... صرفا به عنوان یه درس مفید(!) بهش نگاه کردم
نه فقط عربی هر درس دیگه رو میشه به جای عربی اون بالا گذاشت

خلاصه اینو بگم تک بعدی میشه آدم
من خودم تک بعدی شدن رو تجربه کردم چون یه مدت اینجوری فکر میکردم میدونم چی میشه
اونطوری سخت تر میشه ارتباط برقرار کردنش با بقیه چیز ها
از فواید دروس مختلف همین بس که
مثلا همون یه ذره جغرافیا به این درد میخوره وسط برهوت گیر کردی بدونی کدوم جهت کجاست از جایی که هستی بتونی بقیه چیز هایی که اونجا ممکنه وجود داشته باشه رو حدس بزنی که مثلا زنده بمونی!
تاریخ هم برای اینه که راه اشتباه رو دوباره نریم(هر چند ...)
یا ادبیات میخونیم که به نوشته هامون به گفتارمون نظم و ترتیب بدیم تا در ارتباط برقرار کردنمون مشکلات کمتری به وجود بیاد و ... مثلا همون مقاله علمی که مینویسی اگه قواعد زبان رو رعایت نکنی خوب طرف مقابلت چجوری میتونه منظورت رو دقیق بگیره؟و یا بالعکس
و ...
مشابه همین قضیه تو تقلید احکام دین هست
مثلا شما دین رو قبول داری و قراره به احکامش عمل کنی
شما میری تک تک احکام رو از منابع اصلی استخراج میکنی یا میری تقلید میکنی؟
اگه بخوای واقعا بدونی چی به چیه خوب میری فقه میخونی
اگه دوست داری به کار دیگه ای بپردازی خوب آزادی منتها به عنوان یه دیندار باید به احکام دینت عمل کنی و راهش اینه که بری تقلید کنی یعنی یه سری احکامی که لازم داری رو حفظ میکنی و انجام میدی و میری دنبال کارت این همون اطلاعات پایه هست
فقط فرقش با این چیزی که در موردش بحث میکنیم اینجاست که شما نمیدونی دقیقا چی ممکنه بعد لازمت بشه که بری دنبالش

ولی در کل فکر نکنم اینقدر کمبود وقت داشته باشیم که بخوایم از وقت درسمون بزنیم رجوع شود به اول پست
اگه شما این کار رو میکنید یا بیشتر از من درس رو جدی میگیرید یا خواب و خوراک برای موضوع مورد علاقتون ندارید که دومیه رو بعید میدونم علاقتون بیشتر از من باشه

تهش اینکه میدونم تو یه سیستم بسته گیر کردیم و باید جلو بریم همینطور
اما قبول کنید برای حداکثر بازدهی باید همینطور باشه اصل یعنی اول فشار باشه تا اون چهار تا درس رو بخونیم بعدا خواستیم بریم خودمون ببینیم فلان درس کجا ها به درد میخوره و گرنه حسرت اینکه کاش یکی بهمون فشار میاورد تا جلو تر میفتادیم به دلمون میمونه(خواهشا از روی لجبازی در این مورد قضاوت نکنین در این باره چون خیلی از ما توانایی های زیادی داریم ولی تا وقتی فشار رومون نباشه این توانایی ها خودشون رو نشون نمیدن و در نتیجه هیچی هم گیرمون نمیاد)
در نهایت بهبود میتونه در روش آموزش دروس و درس جواب دادن و تعیین مطالب پایه مناسب برای یادگیری باشه

حتی تو خارجش هم درس ها سه قسم میشن
یه قسمش اینه که اصلا اون طرف نمیخواد دانشگاه یا کالج یا هر چیزی بره میخواد بره کار کنه
ولی با این حال برای فارغ التحصیلی نیاز داره یه سری درس هایی بخونه که احتمالا میگید اینا به چه دردش میخوره
نمیگم این خارجی ها 100 درصد درست عمل میکنند ولی خوب با پول و منابعی که صرفش کردند فعلا به این نتیجه رسیدند

3-اومدیم و یکی مث من باهوش نبود! اونوقت چیکا کنه؟؟؟ مگه چند درصد از این هوشا دارن؟!

خوب اصلا یکی از دلایل وجود سمپاد همینه!
اونا میرن مدرسه عادی فقط درس هایی که قراره همه بلد باشند رو یاد میگیرند
ما چی؟
خوب زشت نیست درس هایی که اونا بلدن رو ما بلد نباشیم؟
به هر حال قبل از اینکه سمپادی باشیم یه دانش آموز این سیستم آموزشی هستیم
خوب پس فرق ما چیه؟
ما سریعتر میفهمیم حفظ میکنیم کاری انجام میدیم خوب طبیعتا وقت بیشتری داریم
در اینجا مدرسه باید امکانات لازم رو برای بهره برداری از استعداد هامون فراهم کنه مثل کلاس المپیاد و کارگاه رباتیک و ...

امیدوارم هممون همیشه صرف نظر از وضعیتمون در مسیر علم باشیم (:

مسیر علم یعنی چی؟

با عرض شرمندگی دوباره در رابطه با سر به فلک کشیدن دری وری هام :-[
سعی شده مطالب مهم با رنگ قرمز مشخص بشه که دوست داشتید بیشتر بخونید دربارش همون متنی که این توش هست رو بخونید

 

[cid]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

خواهشا رو موضوع اصلی بحث کنید!!

1-بعله درست گفتید...9تا المپیاد تازه المپیاد های جدید هم میخوان اضاف کنن (اطلاعات کافی ندارم)
من مثال زدم...
(ایرادابنی اسرائیلی )
2- (اگه قراره واقعا مفهومی دانش آموزان چیزی رو یاد بگیرند لازمه برای هر مبحث فیزیک یا شیمی یا هر چیزی جلوشون به صورت عملی اون آزمایش هایی که منجر به این فرمول ها شده انجام بشه تا دانش آموزا ببینن اون بیرون یه چیزی هست که بر اساس اون چیزی که میخونند کار کنه)
فک نمیکنم دراین حد لازم باشه!!
و یه چیز دیگه...منظور من از مفهومی اینه که درس بهتر قابل درک باشه! کارایی هاش گفته بشه، درس تو فرمول خلاصه نشه!!!!
3- حرفی از ترک تحصیل زده نشد :-s
(... زودتر علاقشو پیدا کنه و خیلی جدی بره دنبالش!
درس مدرسه روهم بخونه...)
خیلیا درگیر و محدودا به نمره های مدرسه!متاسفانه تو سمپاد این امار بیشتره!
( بیشتر وقتشو بزاره واسه مطالعه و تحقیق روی اینی که دوست داره نه 4تا امتحان و 4تا درس جواب دادن مدرسه!)
بیشتر وقتشو!!!! ینی عربی همون 13-14 کافیه!
اگه حرفم ترک تحصیل بود که الان اینجا نبودم
4-تک بعدی بودن هم واقعا چیز چرتیه!
(... بیشتر وقتشو بزاره...)
اگه طرف عاقل باشه میدونه چجوری برنامه ریزی کنه تا این موضوع هم برسه! ولی حتما با درس خوندن نیست که ادم از تک بعدی بودن در میاد!
شاید به حرفه هایی علاقه داره که تو مدرسه گفته نمیشه! چه میدونم...موسیقی، نقاشی یا خیلی چیزای دیگه! اینجوری از تک بعدی شدن خودش جلوگیری کنه!!
5- درسته بچه ها سمپاد خیلیم عالی هستن!
من حرفم با کتاب وزارتی هست، که این کتاب چه برای بچه ها سمپاد و چه غیر سمپاد یکیه!

کل حرف من علاقه و مفهوم هست!
چون علاقه باشه انگیزه هم خود ب خود هست و دنبالشو گرفتن اسونتره! :)

 

[tinaradvand]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

ببین
حقیقتش اینه که قانون کلی ای که برای همه ی بچه ها مفیده اینه که یه سواد در حد مدرسه داشته باشن تموم شه بره
وقتی یه حرفی رو میزنین نباید فقط به خودتون نگاه کنین همه ی آدم ها نمیتونن از دبیرستان شروع کنن یه درسی رو عمیق بخونن ولی شما میتونین راه خودتون رو جدا کنین
اینکه من میگم درس مدرسه رو نباید حذف کرد دلیلی بر این نیست که من خودم درس مدرسه رو میخونم من خودمو جای اونی گذاشتم که جز درس مدرسه چیزی فراتر نمیتونه بخونه ( یا تواناییشو نداره یا نمیخواد ) چیزی که شما میخواین یه چیز ایده آل هست که نمیتونین به یه جمع کلی نسبتش بدین
من هم خودم المپیاد میخونم و کل سال به طور میانگین هفته ای دو روز سر کلاسا بودم و اون موقعی که بودم هم زیر میز داشتم المپیاد میخوندم چون کلاس ها نه مفیده نه درسا درست و حسابی هستن به قول شما یه فرموله که هی میان توش عدد میذارن میشه فیزیک ولی توی همین سمپادش بچه ها سر همین فرمول و عدد می افتن و توی کلاس 31 نفره ی ما 28 نفر اصلا نمیرن سر وقت چیزی که مفهومی بخوننش و بخوان این کار رو هم بکنن واقعا تا حد خوبی نمیتونن جلو برن (یه واقعیته که همه باهوش نیستن) بعدشم تاپیک رو خیلی منحرف کردیم ...
در مورد ماست مالی کردن هم بهتون توصیه میکنم کیهان شناسی رو بخونین وقتی توی کتابایی که به عنوان مرجع هم معرفی میشن وسط راه از جیبشون مجبورن فرمول در بیارن میشه ماست مالی منظورم از ماست مالی این بود ... صرفا هم برا المپیاد این جوری نیست حتی تو دانشگاه هم اگه مرجعشون کتاب مادرن یا رایدن باشه ماست مالی میشه چون کتاب یه چیزایی رو مجبوره از توی جیبش در بیاره ...
+ مسیر علم هم منظورم این بود : خیلی کم آدم پیدا میشن که برا خود دونستن درس بخونن و من امیدوارم یه جوری بشه صرف نظر از اینکه جامعه چه جوریه و بقیه از ما چی میخوان چیزی که خودمون از خودمون بخوایم فقط یادگیری باشه هدفای دیگه قاطیش نشه و وارد حاشیه ها نشیم

 

[sanaz15]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

من نمیگم درس خوندن بده من میگم الان دانشگاه چجوریه؟هرکی میره سمت رشته خودش قبول داری؟خب خیلی خوبه چون هر دانشی که اونجا یاد میگیره تقریبا صد درصد به درد شغلش میخوره من میگم باید از اول راهنمایی تا سوم راهنمایی استعداد یابی بشه بعد اول دبیرستان به بعد بشه مثل دانشگاه یعنی رشته ها نشن ریاضی فیزیک و تجربی و انسانی بشن کامپیوترو برق و مکانیک و این چیزا خب اینجوری 4 سال جلو میوفتیم بد میگم؟

نه ببین شما باید اطلاعات عمومیت توی هر چیزی بالا باشه
میخوای اسم خودتو بزاری باسواد
میخوای اسم خودتو بزاری سمپادی
میخوای اسم خودتو بزاری تحصیل کرده
و درس خوندن تو این خلاصه نمیشه که فقط و مطلقا چیزی که کاربرد داره رو بخونی ،
باید از هر چیزی اطلاع داشته باشی
اگه فرض کنیم شما رشته ت انسانی بود ، بعد اگه پس فردا بچه ت ازت پرسید یه سئوالی که مربوط به رشته ی تجربیه چکار میکنی؟
اگه تو یه بحث با آدمای متمدن (!) نشسته بودی داشتی گپ میزدی ، حرف از بحثی میاد که بلد نیستی
پس باید هرچیزی رو فول باشی ، رشته خودتو فول تر )))
بعدم با چهار سال جلو افتادن چیز خاصی تغییر نمی کنه ...

 

[mhjh]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

نه ببین شما باید اطلاعات عمومیت توی هر چیزی بالا باشه
میخوای اسم خودتو بزاری باسواد
میخوای اسم خودتو بزاری سمپادی
میخوای اسم خودتو بزاری تحصیل کرده
و درس خوندن تو این خلاصه نمیشه که فقط و مطلقا چیزی که کاربرد داره رو بخونی ،
باید از هر چیزی اطلاع داشته باشی
اگه فرض کنیم شما رشته ت انسانی بود ، بعد اگه پس فردا بچه ت ازت پرسید یه سئوالی که مربوط به رشته ی تجربیه چکار میکنی؟
اگه تو یه بحث با آدمای متمدن (!) نشسته بودی داشتی گپ میزدی ، حرف از بحثی میاد که بلد نیستی
پس باید هرچیزی رو فول باشی ، رشته خودتو فول تر )))
بعدم با چهار سال جلو افتادن چیز خاصی تغییر نمی کنه ...

یعنی ما چهار سال دبیرستان رو که میتونیم طی اون کلی چیز های مفید یاد بگیریم رو برای چیز های بدرد نخور تلف کنیم که پس فردا اگه بچه مون ازمون پرسید کم نیاریم ؟؟؟؟
اصلا منطقی نیست !!!!!
<< البته منظورم از بدرد نخور یعنی بدرد ما نمی خوره !!!!

 

[Sanctum]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

یعنی ما چهار سال دبیرستان رو که میتونیم طی اون کلی چیز های مفید یاد بگیریم رو برای چیز های بدرد نخور تلف کنیم که پس فردا اگه بچه مون ازمون پرسید کم نیاریم ؟؟؟؟
اصلا منطقی نیست !!!!!
<< البته منظورم از بدرد نخور یعنی بدرد ما نمی خوره !!!!

به درد نخور؟ مثلا شما یه چیز به درد بخور بگو.
درسته کتب دروسی مثل زیست یا زمین شناسی و شیمی مال 600 سال پیشه و به نظرم باید هر سال عوض بشن.
ولی بقیه دروس چی؟
اصلا به نظر من درس خوندن باید به آدم آرامش بده چون یه چیزی یاد میگیریم. حالا فرق نمیکنه چی.
مگه حدیث نداریم : (( ز گهواره تا گور دانش بجوی)) ؟

اصلا کتاب هایی مثل مطالعات اجتماعی یا تاریخ یا جغرافی چرا باید بعد از امتحان ترم دوم پاره و یا سوزونده [!] بشن؟

 

[maziar]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

به درد نخور؟ مثلا شما یه چیز به درد بخور بگو.
درسته کتب دروسی مثل زیست یا زمین شناسی و شیمی مال 600 سال پیشه و به نظرم باید هر سال عوض بشن.
ولی بقیه دروس چی؟
اصلا به نظر من درس خوندن باید به آدم آرامش بده چون یه چیزی یاد میگیریم. حالا فرق نمیکنه چی.
مگه حدیث نداریم : (( ز گهواره تا گور دانش بجوی)) ؟

اصلا کتاب هایی مثل مطالعات اجتماعی یا تاریخ یا جغرافی چرا باید بعد از امتحان ترم دوم پاره و یا سوزونده [!] بشن؟

زگهواره تا گور دانش بجوی یه شعر نبود ؟ حدیث هم بود ولی شعرش که بهتره.

بله بذار من الان بهت چند تا درس به درد بخور میگم :

ریاضیات و امار نه به این شکل امروزی که توشون داره مینی تب درس می ده که اصلن بعید می دونم هنوز وجود خارجی داشته باشه. :-s

به جاش باید برای امار متلب رو جایگزین کرد.

به جای اینکه انتگرال به این شکل مطالعه بشه که به هیچ دردی جز حل سوال کنکور نمی خوره. میشه مباحث گنده تری مثل محاسبه حجم و تخمین مساحت جسم رو بهش اضافه کرد.

با مباحث فیزیک موافقم ولی باید دقیق تر درس داده بشه.

این درخته این سیب
اینم رابطه ی انرژی و جرم جسم!!!

خب این خیلی ناجوره باید روش به دست اوردن هر رابطه رو اموزش داد.طرف داره حداقل ۳۰۰ صفحه درس می خونه واقعن یه چیزی هم یاد بگیره.(‌کتاب داستان که نیست )

ادبیات ما تو ادبیات نوین هم به قدر قابل قبولی غنی هست که بتونه کتاب های درسی رو پر کنه. ادبیات کهن تر مخصوصن نثر قدیمی باید از کتاب ها حذف بشه ( در مورد شعر باید باشه چون مبنای درک مفهوم شعر تقریبن برای شعر قدیمی و امروزی مشابه ) ادبیات کهن تر باید تو دروس تخصصی علوم انسانی قرار داده بشن.

عربی درسی که واقعن هیچ دلیلی واسه خوندنش جز برای امتحان کنکور وجود نداره. شاید بخواید همون دلایل پشت کتاب درسی هارو بگید :

اگه مسلمونید و این حرفا : این درس رو می تونید به صورت اختیاری بردارید! بقیه مردم مسیحی نیستن که میرن کانون زبان انگلیسی می خونن! شما هم علاقه مندید بفرمایید ( سره کلاس های اختیاری این درس ) باید از اجباری بودن خارج بشه.

درس دینی هم باید اختیاری بشه. ما که خودمون با انتخاب خودمون دین خودمون رو انتخاب نکردیم. پس به جاش باید به افراد از ادیان مختلف بیارند و بذارند دین خودشون رو معرفی کنند و بعد مردم خودشون حق انتخاب داشته باشند.

در مورد درس زیست من هیچ نظری ندارم. بالاترین نمرم ۱۳ بود فک کنم

 

[hastikhanoom]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

گفتم درس می خونم که فیزیک دانشگاه صنعتی شریف قبول شم
-خوب بعدش چی؟
:نیروگاه انرژی هسته ای
-که چی؟
:که خدمت به کشورم باشه
-برای خودت چی ؟
:شاید شاید مشهور بشم که بدم میاد.باید خاموش باشم.
-با درس می خوای چی کار کنی؟
: نمی دونمم. از بی سوادی و جهل مطلق که بهتره..برای جهان بهتر.حتی اگه خودم نتونم.

 

[n-kh]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

کلا لازمه ادم یه سری اطلاعات داشته باشه... این جوری نگاه ادما ی ذور و برت هم بهت عوض میشه.....اما بعضی درسا مانند دینی و عربی رو اگه هم ندونیم هیچ اتفاقی نمیوفته.... اینا فقط برا خالی نبودن عریضه اند ولی بعضی درسا رو مثل ریاضی و زیست و .... لازمن... ولی ه هر حال اگهدرس نخونیم کار دیگه ای برا انجام دادن نداریم... هر کسی برا درس خوندن هدف خاص خودش رو داره .

 

[Alyssa]

پاسخ : خداییش تا حالا فک کردی واسه چی درس میخونی؟

آدم وقتی درس نمیخونه احساس پوچی میکنه!!!درسته حال میده خوش بگذرونی ولی بالاخره این حس خوشگذرونی یه روزی مایه ی افسردگیتهچون یکنواخته....!!
چیزای دیگه هم تو این دنیا هس!!!وقتی تو علم چیزای اطرافتو داشته باشی خوش گذرونیت هیش وقت مایه ی خستگیت نمیشه و بلکه روز بهروز هیجان انگیزتره!!!


راجع به نظام آموزشی چیزی نمیگم!چون فکر نمیکنم درست باشه....ولی بچه های ششم و هفتم و در کل نسل جدید یه جورایی حق اعتراض واسه نظام آموزشی ندارن!!!ما اعتراضمون سر اینه که حفظی میخونیم ولی اونا کارشون عملی شده و رقابت توی نمره هاشون کم....!!!!البته این نظرمنه که خیلیم مخالف داره


حالا در کل!!!درس خوندن که نه ولی کسب علم ینی تحقیق و کارای علمی خیلی زندگی رو خوشایند تر میکنه....!