- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 1,972
- امتیاز
- 8,926
- نام مرکز سمپاد
- ..
- شهر
- ..
- سال فارغ التحصیلی
- 1392
- دانشگاه
- ---
تمامی مطالبی که در اینجا آورده میشه از کتاب "رنجهای بشری" اثر "دکتر رضا مرادی غیاث آبادی" هست.
مطلبی که میخوام بهش بپردازم در صفحه 133 کتاب با عنوان نژاد آریایی: بررسی چگونگی پیدایش و گسترش یک نظریه نژادپرستانه
آورده شده.
متن کامل این بخش رو میتونید در اینجا هم بخونید:
http://ghiasabadi.com/aryans.html
مفهوم نژاد آریایی از فرضیهای سرچشمه میگیرد که بر اساس آن، هندواروپایی زبانانِ اصلی و فرزندان آنان تا عصر حاضر، یک نژاد متمایز بوده و یا زیر مجموعهای از نژاد بزرگتر قفقازی میباشند.* اعتقاد به وجود نژاد آریایی، با عنوان «آریاییگرایی» (Aryanism) نیز تعبیر میگردد.
این در حالی است که نظریه و اصطلاح آریایی در زمان پیدایش خود به سادگی یک مفهوم زبانشناختی و فاقد مفهوم نژادی/ قومیتی بود، اما بعدها این اصطلاح بصورت یک ایدئولوژی برای تحریک حس نژادپرستی در انگارهها و اهداف استعماری و سلطهگرانه قرار گرفت. این اصطلاح به ویژه در عقاید نازیها و نئونازیها استفاده شد (بنگرید به پایینتر) و به همین شکل نیز در میان گروههای دیگری مانند معتقدان به برتری نژاد سفید آریایی و آریاصوفیهای پیرو علوم غیبی و خفیه که معتقد بودند این نژاد پاک از ستاره دبران به کره زمین آمده و باید نسل آنان با مهندسی ژنتیک اصلاح شود، بکار گرفته شد.
عبارت «نژاد آریایی» یا معادل آن، در هیچیک از متون ایرانی باستان و میانه، اعم از متون اوستایی، فارسی باستان، پهلوی، سغدی، مانوی و نیز متون ادبیات فارسی بکار نرفته است. افزون بر این، حتی کلمه «آریا» و «آریایی» در شاهنامه فردوسی و تمامی متون تاریخی، اسطورهای و ادبی فارسی مهجور و ناشناخته است.
در قرن هجدهم میلادی، اجدادِ زبانهای هندوایرانی به عنوان باستانیترین گونه زبانهای هندواروپایی شناخته میشد. بنابر این، واژه آریایی نه تنها برای معرفی مردمان هندوایرانی، بلکه برای معرفی تمام متکلمانِ بومی زبانهای هندواروپایی شامل یونانیها، آلمانیها و نیز کسانی که به زبان لاتین صحبت میکردند، پذیرفته شد. سپس چنین مطرح شد که آمریکاییها، سلتها ، آلبانیاییها و اسلاوها نیز به همان گروه تعلق دارند. البته اینکه تمام این زبانها دارای یک ریشه مشترک بنام زبان هندواروپایی نخستین (که مردم باستان به آن صحبت میکردند) باشند، مورد بحث و محل تردید بود. کاربرد اولیه اصطلاح «آریایی» در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم منحصراً برای اشاره به «هندواروپایی زبانان اولیه» بود.*
(* Widney, Joseph P. (1907), Race Life of the Aryan Peoples, New York: Funk & Wagnalls; Mish, Frederic C. (1994), Editor in Chief Webster’s Tenth New Collegiate Dictionary Springfield, Massachuetts; Merriam-Webster, p. 66.)
کتاب «رنجهای بشری: گفتارهایی پیرامون انسانستیزی، نژادپرستی، ناسیونالیسم، فاشیسم، آریاگرایی، کورشپرستی، و تبعات سلطه هخامنشیان و زرتشتیان ساسانی» پس از ویرایش و بازنگری در سلسله گفتارهایی با عنوان «رنجهای بشری» آماده چاپ شده است. نسخه پیدیاف این کتاب از هماکنون و پیش از چاپ در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد و توزیع و به اشتراک گذاشتن آن در محیط وب بدون هیچگونه تغییر در محتوای آن برای همگان آزاد و رایگان است.
http://ghiasabadi.com/download/human-sufferings.pdf
مطلبی که میخوام بهش بپردازم در صفحه 133 کتاب با عنوان نژاد آریایی: بررسی چگونگی پیدایش و گسترش یک نظریه نژادپرستانه
آورده شده.
متن کامل این بخش رو میتونید در اینجا هم بخونید:
http://ghiasabadi.com/aryans.html
مفهوم نژاد آریایی از فرضیهای سرچشمه میگیرد که بر اساس آن، هندواروپایی زبانانِ اصلی و فرزندان آنان تا عصر حاضر، یک نژاد متمایز بوده و یا زیر مجموعهای از نژاد بزرگتر قفقازی میباشند.* اعتقاد به وجود نژاد آریایی، با عنوان «آریاییگرایی» (Aryanism) نیز تعبیر میگردد.
این در حالی است که نظریه و اصطلاح آریایی در زمان پیدایش خود به سادگی یک مفهوم زبانشناختی و فاقد مفهوم نژادی/ قومیتی بود، اما بعدها این اصطلاح بصورت یک ایدئولوژی برای تحریک حس نژادپرستی در انگارهها و اهداف استعماری و سلطهگرانه قرار گرفت. این اصطلاح به ویژه در عقاید نازیها و نئونازیها استفاده شد (بنگرید به پایینتر) و به همین شکل نیز در میان گروههای دیگری مانند معتقدان به برتری نژاد سفید آریایی و آریاصوفیهای پیرو علوم غیبی و خفیه که معتقد بودند این نژاد پاک از ستاره دبران به کره زمین آمده و باید نسل آنان با مهندسی ژنتیک اصلاح شود، بکار گرفته شد.
عبارت «نژاد آریایی» یا معادل آن، در هیچیک از متون ایرانی باستان و میانه، اعم از متون اوستایی، فارسی باستان، پهلوی، سغدی، مانوی و نیز متون ادبیات فارسی بکار نرفته است. افزون بر این، حتی کلمه «آریا» و «آریایی» در شاهنامه فردوسی و تمامی متون تاریخی، اسطورهای و ادبی فارسی مهجور و ناشناخته است.
در قرن هجدهم میلادی، اجدادِ زبانهای هندوایرانی به عنوان باستانیترین گونه زبانهای هندواروپایی شناخته میشد. بنابر این، واژه آریایی نه تنها برای معرفی مردمان هندوایرانی، بلکه برای معرفی تمام متکلمانِ بومی زبانهای هندواروپایی شامل یونانیها، آلمانیها و نیز کسانی که به زبان لاتین صحبت میکردند، پذیرفته شد. سپس چنین مطرح شد که آمریکاییها، سلتها ، آلبانیاییها و اسلاوها نیز به همان گروه تعلق دارند. البته اینکه تمام این زبانها دارای یک ریشه مشترک بنام زبان هندواروپایی نخستین (که مردم باستان به آن صحبت میکردند) باشند، مورد بحث و محل تردید بود. کاربرد اولیه اصطلاح «آریایی» در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم منحصراً برای اشاره به «هندواروپایی زبانان اولیه» بود.*
(* Widney, Joseph P. (1907), Race Life of the Aryan Peoples, New York: Funk & Wagnalls; Mish, Frederic C. (1994), Editor in Chief Webster’s Tenth New Collegiate Dictionary Springfield, Massachuetts; Merriam-Webster, p. 66.)