پاسخ : صندلی داغ رتبه های برتر کنکور - خانوم زهرا جلالی
@مُشک
تولدتونو با رتبه کنکور با هم تبریک عرض میکنم
مرسی ^^
درمورد رشتتون بگید شاید مانوس نباشه هنرو باید چجوری کار کرد تا بالاها سیر کنیم؟
کاش ریزتر بپرسید،ولی به طور کلی برای رشته هنر 2 نکته کلیدی هست علاقه و استعداد، و در درجه ی دوم تلاش (چه در سال کنکور چه در آینده و تو دانشگاه)، حالا در پیشدانشگاهی تلاش تو درس خوندن و درگیر حواشی نشدنه و بعدش توی تمرین و تمرین و بهتر کردن ِ توانایی ها.
راه موفقیتتونو شرح بدید که بسگی به چی داشت؟
توی سال کنکور مهم ترین محرک انگیزه ست، بعضیا دانشگاه براشون محرکه و خب خیلی مهم هم هست ولی برای من رشته م و علاقه م بهش باعث میشد که تلاش کنم و ناامید نشم و در اوج خستگی هم حداکثر توانم رو به کار بگیرم. و خب قطعا برام مهم بود که رشته مورد علاقه مو تو هرجایی نخونم. من همیشه به همه میگم اگه رشته ام ریاضی بود الان رتبه م 4 رقمی بود چون هیچ علاقه ای به درسها نداشتم.
نقش والدین؟
سعیشونو در حد توان کردن که استرس نداشته باشم چون من بزرگترین نقطه ضعفم استرس بود.
نقش مدرسه؟
اگه منظور از مدرسه فرزانگانه، کارگاه ها و کلاس های فوق برنامه از راهنمایی تا دبیرستان به من اجازه داد که در مورد همه ی رشته ها اطلاعات کسب کنم و خیلی چیزا رو امتحان کنم(تو مشخصاتم هست) و مطمئن شم که هنز رشته ی مورد علاقه مه.(و مطمئن شم که باید پیشدانشگاهی ازش برم بیرون!) شاید تو یه مدرسه دیگه حتی بهش فکر هم نمیکردم که آپشن های زیادی هست و شاید هم خیلی دیرتر بهش میرسیدم.
نقش سمپادیا؟
نقش خاصی واسه من نداشت:د از حرف بزن ولی تشکر میکنم که فشارهای روانی رو توش خالی کردیم و میکنیم:د
محیط منزل چجوری بود؟
مثل همیشه. به جز هفته آخر که همه به طرز غیرقابل تصوری مهربون و فرشته وار بودن
![Whistling :-" :-"](/forum/styles/yahmas/smiles/whistling.gif)
کلا از الان بگم محیط خونواده تون هرچی هست سال پیش هم همون خواهد ماند
از اینترنت چجوری استفاده میکردید کی؟ چه مدت؟
هرروز معمولا سر میزدم به جز یه سری برهه ها که یهو خیلی سنگین میشد یکی دو روز شاید پای لپ تاپ نمیومدم. کلا من طرفدار دی اکتیو کردن یا مودم قایم کردن نیستم و به هیچ وجه توصیه نمیکنم چون تجربه بهم ثابت کرده که اگه نت نری میشینی یه جور دیگه وقت تلف میکنی حتی اگه راه رفتن تو خونه باشه! یعنی خودت باید به این کنترل برسی که وقتی میدونی چقد کار داری بعد یک ربع خاموش کنی و بری دنبال کارت. به شخصه تمرکزم سرکلاسا خیلی زیاد بود و مغزم واقعا احتیاج به چنین تفریحی رو داشت.
مدیریت زمانو چجوری باهاش کار میکردید؟
منظور سر آزموناست؟ من تا آخرین لحظه ها با این مشکل داشتم. عربی و ادبیاتم به خاطر کمبود وقت همیشه لطمه میخورد و تو کنکور هم خورد و علتش بیشتر استرس بود. تو خونه یا سنجش که اصلا واسم مهم نبود هیچ وقت وقت کم نمی اوردم. درحالی که کنکور تو ادبیات کللی نزده داشتم.
این چیزیه که واسه هرکس فرق داره، آزمون های آزمایشی بهترین فرصته برای امتحان کردن. این که از درس ِ خاصی شروع کنیم، به ترتیب بزنیم تو هر درس اول چیو بزنیم و ... . بعد 2-3 تا آزمون آدم کامل دستش میاد که کدوم روش کمترین لطمه و ریسک رو داره.
برنامه ریزی میکردید اصلا؟
قطعا! امسال تنها سال تو عمر تحصیلی من بود که برنامه ریزی برام حیاتی بود و برعکس قبل اگه یه وقت نداشتم دیوانه میشدم! نیمه اول سال مشاورم دقیق واسه هر روزم برنامه مینوشت مثلا روز های فرد 30 دقیقه عربی روزی های زوج 45 دقیقه ادبیات و ... و بعد مدتی صرفا درس هارو تو روز های مختلف مینوشت و خودم زمانشونو تصمیم میگرفتم یا کلی تر. (بماند که خیلی وقتا -حدااقل- یکی از درسای روز رو نمیرسیدم بخونم و استرسش هم همانا) خلاصه به مرور دستم اومد چی به چیه ولی تو هنر به دلیل حجم ِ له کننده مشاور حیاتیه.
به کدوم اعتقاد دارید؟ 1-تیزهوشی 2-سخت کوشی
ترکیبی از هردو. ولی قطعا اولی به تنهایی به درد ِ هیچی نمیخوره و طرف به هیچجا نمیرسه. درواقع وزنه ی سنگین سخت کوشیه و البته توانایی. مثلا کسی که حفظیاتش خیلی خوبه و با یه بار خوندن کلی چیز یادشه قطعا تو رقابت کنکور و دروس حفظی کلی پله جلوتره.