رادیو آسایشگاه...رادیو چهرازی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع happiestchemist
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از فیـروزه :
کسی هست که متوجه شده باشه کدوم صدا جمشید و کدوم یکی حبیب ه؟
یا شما رو هم مثلِ من گیج کردن؟قصدشون همین بوده ظاهرا."-:

کلا نفسِ آدم می بُره وقتی می بینه این قدر عجیبن و در عین حال باهوش و فوق العاده.
عجیب تر از همه این که هیشکی نمیشناسدشون.

فیروزه: تو قسمتِ نه خیلی قاطی میشه ولی تو قسمتای دیگه اکثرا صدا خش داره حبیب ه و صدا صافه جمشید.
با این که چن ماهه دارم گوش میکنمشون باز خیلی جاهاشو احساس میکنم نفهمیدم کامل.
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از ـفاتــــ :
الان من برم گوش بدم یا وایسم باهم هفته به هفته گوش بدیم؟
نمیدونم هر جور راحتی ((:
من نوزده تاشُ تو یه روز گوش دادم.تو زمستون گوش دادم.بیستمی که اومدم چقققدر خوش حال شدم.بعد دیدم که آخرین بوده.غصه دار بودم تا مدت ها.
بعد آرزوم بود تابستون بشه چارده رو تو هوای تابستون گوش بدم.شونزده رو تو پاییز.
الان به یکی از آرزوهام رسیدم. "-:
به نقل از ـفاتــــ :
زنُ گوش دادم بد بود :|
صدای دلبر خوبه.همون جوری هست که باید باشه.
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

اون زنِ دلبره مگه؟ :))
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از هِم. :
عجیب تر از همه این که هیشکی نمیشناسدشون.
دلیل خوب بودن و خوب موندنشون همین ناشناختگی و گم نامی هست.
فکر کن اگر میدونستی جمشید کیه میرفتی اددش میکردی تو فیس بوک.چقدر لوس میشد قضیه. "-:
من فقط میدونم که آمریکا هستن.تو ساوند کلاود نوشته بودن.
یکی دیگه از دلایل خیلی خاص بودنشونم اینه که تو اوج خدافظی کردن به نظر من "-:
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

این‌جانب قریب به شیش ماهه که سوالی دارم :-‌” ببینین اگه همه‌ی بیست‌تاشُ با دقت گوش بدین می‌فهمین اصلا معلوم نیست جمشید کدومه، حبیب کدوم.
بررسی می‌کنم. شما این شخصی که توی همین قسمت ۱۶، پاییز، داره حرف می‌زنه رو بگیرین شخص B، اونی که اولش می‌گه بسم الله رحمان رحیم رو بگین شخص A.
توی قسمت ۹، هواخوری:
A: بنده گفتم گوشی. از جمشید پرسیدم شب چی کاره‌ای؟
B: برنامه ضبط کنیم دیگه.
پس این‌جا A حبیب ه.

قسمت ۸:
A: من الان یک نقشه دارم خلیج فارس واقعا توش نوشته. دادم جمشید لوله کرده آوردم. اگه نیاز بود می‌تونم لوله رو باز کنم. یه چسبه!
پس این‌جا هم A حبیبه.

قسمت ۱۸:
B: همه می‌دونن ما خیلی وقته تو آسایشگاهیم جمشید.
پس این‌جا A جمشیده.

قسمت ۱۹:
A: بعد حبیب آسایشگاه دیگه موندن نداشت‌.
پس گوینده که همون A باشه، جمشیده.

و توی همین قسمت ۱۶ که پاییزه:
B: پاییز که می‌شه ما بی اختیار می‌ریم اتاق جمشید.
این‌جا A جمشیده.

مشاهده کردین؟ جداً حبیب کیه، جمشید کی؟

×عجب. :‌)) داشتم تایپ می‌کردم از اون موقع :-‌” الان فهمیدم مشکل من نبوده فقط :-‌””
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از گالینا بلانکا :
این‌جانب قریب به شیش ماهه که سوالی دارم :-‌” ببینین اگه همه‌ی بیست‌تاشُ با دقت گوش بدین می‌فهمین اصلا معلوم نیست جمشید کدومه، حبیب کدوم.
مشاهده کردین؟ جداً حبیب کیه، جمشید کی؟
منم به همین تناقض رسیده بودم.شایدم هیچ کدوم از این دوتا حبیب یا جمشید نیستن.
خیلی عجیب ن.خیلی.
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از فیـروزه :
دلیل خوب بودن و خوب موندنشون همین ناشناختگی و گم نامی هست.
فکر کن اگر میدونستی جمشید کیه میرفتی اددش میکردی تو فیس بوک.چقدر لوس میشد قضیه. "-:
من فقط میدونم که آمریکا هستن.تو ساوند کلاود نوشته بودن.
یکی دیگه از دلایل خیلی خاص بودنشونم اینه که تو اوج خدافظی کردن به نظر من "-:


اوهوم.

جالبه مضمون شعرِ نیما هم کاملا در تناسب با افرادیه که یاد میشن.هر چند من هنوز "یارو با عینک و سر فرفری" و "یارو که سرشو میکرد تو حقوق بشر" ُ نمیدونم منظورش کیا هستن.
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از ـفاتــــ :
اون زنِ دلبره مگه؟ :))
برو چاردهُ گوش کن.اون جا با دلبر آشنا شو. "-:
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از فیـروزه :
برو چاردهُ گوش کن.اون جا با دلبر آشنا شو. "-:
نامردا بیاین هفته ای گوش کنیم 8-^
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از فیـروزه :
من فقط میدونم که آمریکا هستن.تو ساوند کلاود نوشته بودن.
جدی؟ :‌)) من چه ساده فکرمیکردم!
با خودم تصور میکردم مثن چندتا دانشجو یا چنین چیز ِخیلی با استعداد و شاخی ان که جمع شدن از مخ‌واحساس‌شون باهم استفاده کردن :-‌""
ای بابا :‌)))
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

ولی اون آخر که در مورد داروی نظافت بحث میکنه منظورش یکی از مظنونان دست داشتن در قتل هاست که با خوردن داروی نظافت خودکشی میکنه
http://goo.gl/vLwOyi


به نقل از ـفاتــــ :
نامردا بیاین هفته ای گوش کنیم 8-^
آره بابا بحثو منحرف نکنین ;D
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

فک کنم منظورش از "یارو با عینک و سرِ فرفری" احمد شاملو باشه.شما چی فک میکنین؟
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

شما اینارُ چجوری حدس میزنین؟
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از هِم. :
فک کنم منظورش از "یارو با عینک و سرِ فرفری" احمد شاملو باشه.شما چی فک میکنین؟
دیگه چه شباهتی داره؟ آخه مرگ شاملو مرداد بوده.
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

یه سوال بنیادی تر:«چهرازی» ینی چی؟ ;D
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

«چهرازی» صفت بیانی نسبیِ مشتق‌شده از «چهراز» هست.

«چهراز» دهی است از دهستان پشت‌کوه بخش اردل شهرستان شهرکرد.
فرهنگ دهخدا.

فکر می‌کنم دهِ آبا و اجدادی‌شون هست.
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

اون که هیچی.منظورم این بود چرا «چهرازی» ؟
+شاید.
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از سعیـد :
دیگه چه شباهتی داره؟ آخه مرگ شاملو مرداد بوده.

خب غیر از شباهت ظاهری، اون "لبت کجاست که خاک چشم به راه است" واسه شاملو ه.کلا گویا به شعر شاملو هم علاقه دارن، مثلا تو قسمتِ دوازده ترکیبِ "چشم اندازِ امیدِ آبادِ خود" واسه یکی از شعرای شاملو ه. غیر از اون تکون دادن دستا هم میتونه ویژگی شاملو باشه.

ولی دیگه نمیدونم چرای شاملو باید عاشق صف نونوایی باشه یا بره دیگه بر نگرده و هر چی از مدیریت بپرسن جواب سر بالا بده.:-"
 
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از فیـروزه :
اون که هیچی.منظورم این بود چرا «چهرازی» ؟
+شاید.
حتماً باید دلیل خاصّی داشته باشه؟

به یاد ولایت‌شون مثلاً؛ حتماً داستان خاصّی که قرار نیست پشتش باشه.
 
Back
بالا