رادیو آسایشگاه...رادیو چهرازی

N-firoozeh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
316
امتیاز
3,752
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو
شهر
شیراز
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از هِم. :
خب غیر از شباهت ظاهری، اون "لبت کجاست که خاک چشم به راه است" واسه شاملو ه.کلا گویا به شعر شاملو هم علاقه دارن، مثلا تو قسمتِ دوازده ترکیبِ "چشم اندازِ امیدِ آبادِ خود" واسه یکی از شعرای شاملو ه. غیر از اون تکون دادن دستا هم میتونه ویژگی شاملو باشه.

ولی دیگه نمیدونم چرای شاملو باید عاشق صف نونوایی باشه یا بره دیگه بر نگرده و هر چی از مدیریت بپرسن جواب سر بالا بده.:-"
فکر میکنم سیاسی تر از این حرفاست اون فرد مورد نظرشون "-:

به نقل از عڔفان :
حتماً باید دلیل خاصّی داشته باشه؟

آٰره.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #42

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

اقا همه بریم کاملشو گوش کنیم..
 

Hasti.m

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
زنجان
دانشگاه
علوم پزشكي تبريز
رشته دانشگاه
داروسازي
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از فیـروزه :
فکر میکنم سیاسی تر از این حرفاست اون فرد مورد نظرشون "-:

خب آقا ما رفتیم که ویکیپدیای شاملو رو بخونیم بلکه فرجی شه.:-"
 

Passenger.

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
112
امتیاز
1,534
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

همین دیروز شروع کرده بودم دوباره از اول همش ُ گوش بدم که اینجارو دیدم. :-"
اگه هم همشو یه جا گوش میدید بیاید در مورد هر کدومش حرف بزنیم تا ابهام هامون هم برطرف شه. 8->
 

فات

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,467
امتیاز
5,381
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد نظری
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از بره ناقلا :
اقا همه بریم کاملشو گوش کنیم..
بعد نمیشه خوووب نقد کرد که :-<
 

ph_pouya

p o u y a
ارسال‌ها
85
امتیاز
849
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز (سابقاً :-&quot;)
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از فیـروزه :
اون که هیچی.منظورم این بود چرا «چهرازی» ؟
+شاید.

احتمالا به ایشون مربوطه.
 

سعید الوند

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
751
امتیاز
2,901
نام مرکز سمپاد
علامه حلی همدان
شهر
همدان
دانشگاه
امیرکبیر - دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از ملیکـا :
همین دیروز شروع کرده بودم دوباره از اول همش ُ گوش بدم که اینجارو دیدم. :-"
اگه هم همشو یه جا گوش میدید بیاید در مورد هر کدومش حرف بزنیم تا ابهام هامون هم برطرف شه. 8->
آره دیگه میخایم یکی یکی در موردشون صحبت کنیم. الانم سر یاد بعضی نفرات در گردش فصول داریم صحبت میکنیم.
از مجهولات ما تا کنون اینه که این جملات به چه کسانی اشاره میکنن:
  • جمشید! اون یارو که ته راه‌رو می‌نشست سرش‌و می‌کرد تو حقوق بشر چی؟ همین وقتا بود دیگه. بهش می‌گفتیم داداش! حیفِ تو نیس؟ برو دنبال یه کار آبرومند. یه کلمه هم حرف نمی‌زد. فقط یواش می‌گف همینه آبرو. لاغر بود. اصن نفمیدیم چرا آوردنش قاطی ما؟ یادته در حیاط‌و زدن رفتیم وا کردیم کسی نبود؟ گذاشته بودنش پشت در، بی‌حقوق، با چش بسته، آبروشم دستش بود. پاییز بود بابا!
  • اون‌یکی رو یادته رشید بود دستاش‌و تکون می‌داد؟ با عینک و سرِ فرفری وسط راه‌رو می‌گفت لبت کجاست که خاک چشم‌به‌راه است؟ یه بارم خیال کردیم داره واسه دلبر می‌خونه نزدیک بود سیراب‌شیردونش کنیم. چی شد اون؟ عشق صف نونوایی بود. هرچی از مدیریت پرسیدیم جواب سربالا داد. پاییز نبود؟ همین‌وختا بودا جون تو… که دیگه از نونوایی برنگشت. آخرم ورداشتن یه ورق‌کاغذ چسبوندن پشت شیشه که خودسر شده، اشتبا شده، باس ببخشین. آدم به دلش چطوری حالی کنه که اشتبا شده
این نفرات هم احتمالا تو پاییز مردن (احتمالا کشته شدن) برای دومی به شاملو مظنون شدیم چون اون شعر لبت کجاست که خاک چشم به راه است مال شاملوئه، موهاش هم فرفریه، ولی خب به بقیه مطالب ربطی نداشت و مرگش هم تو مرداد بود. به نظر میاد تحقیقات یکی از دوستان تو ویکیپدیای شاملو هم نتیجه ای نداشته
 

Hasti.m

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
زنجان
دانشگاه
علوم پزشكي تبريز
رشته دانشگاه
داروسازي
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

خب، با اندکی جست و جو مشخص شد اون دو نفر دیگه کیا هستن.
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

منم به زودی بهتون میپیوندم:-"
اصنم اسپم نیس.میخوام تاپیک دم دستم باشه که پست دادم:-"""
اپیزود صفرش رو گوش دادم مثن.خوشم اومد:-"""
 

Hasti.m

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
زنجان
دانشگاه
علوم پزشكي تبريز
رشته دانشگاه
داروسازي
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از سعیـد :
آره دیگه میخایم یکی یکی در موردشون صحبت کنیم. الانم سر یاد بعضی نفرات در گردش فصول داریم صحبت میکنیم.
از مجهولات ما تا کنون اینه که این جملات به چه کسانی اشاره میکنن:
  • جمشید! اون یارو که ته راه‌رو می‌نشست سرش‌و می‌کرد تو حقوق بشر چی؟ همین وقتا بود دیگه. بهش می‌گفتیم داداش! حیفِ تو نیس؟ برو دنبال یه کار آبرومند. یه کلمه هم حرف نمی‌زد. فقط یواش می‌گف همینه آبرو. لاغر بود. اصن نفمیدیم چرا آوردنش قاطی ما؟ یادته در حیاط‌و زدن رفتیم وا کردیم کسی نبود؟ گذاشته بودنش پشت در، بی‌حقوق، با چش بسته، آبروشم دستش بود. پاییز بود بابا!
  • اون‌یکی رو یادته رشید بود دستاش‌و تکون می‌داد؟ با عینک و سرِ فرفری وسط راه‌رو می‌گفت لبت کجاست که خاک چشم‌به‌راه است؟ یه بارم خیال کردیم داره واسه دلبر می‌خونه نزدیک بود سیراب‌شیردونش کنیم. چی شد اون؟ عشق صف نونوایی بود. هرچی از مدیریت پرسیدیم جواب سربالا داد. پاییز نبود؟ همین‌وختا بودا جون تو… که دیگه از نونوایی برنگشت. آخرم ورداشتن یه ورق‌کاغذ چسبوندن پشت شیشه که خودسر شده، اشتبا شده، باس ببخشین. آدم به دلش چطوری حالی کنه که اشتبا شده
این نفرات هم احتمالا تو پاییز مردن (احتمالا کشته شدن) برای دومی به شاملو مظنون شدیم چون اون شعر لبت کجاست که خاک چشم به راه است مال شاملوئه، موهاش هم فرفریه، ولی خب به بقیه مطالب ربطی نداشت و مرگش هم تو مرداد بود. به نظر میاد تحقیقات یکی از دوستان تو ویکیپدیای شاملو هم نتیجه ای نداشته

گویا این قسمت کلا سیاسیه.
اولی: محمد جعفر پوینده
دومی: محمد مختاری

برای اطلاعات بیش تر هم ارجاعتون میدم به ویکیپدیای این افراد.
حق با شما بود.ربطی به شاملو نداشت.ولی خب محمد مختاری آدم ادبیاتی بوده واسه همین مثلا خوندن این شعرو بهش نسبت میده.
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,151
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

آقا اگه می‌خواین از چهرازی رفع‌ابهام کنید، این «پنج» -همون «بیدارخوابی».- رو در اسرع وقت رفع‌ابهام کنید من ممنون می‌شم ""-: بیش از یک سال ه که من دارم این رو هِی گوش می‌دم و هِی درست نمی‌فهمم‌ش. """-:
 

سعید الوند

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
751
امتیاز
2,901
نام مرکز سمپاد
علامه حلی همدان
شهر
همدان
دانشگاه
امیرکبیر - دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از ارغوان :
آقا اگه می‌خواین از چهرازی رفع‌ابهام کنید، این «پنج» -همون «بیدارخوابی».- رو در اسرع وقت رفع‌ابهام کنید من ممنون می‌شم ""-: بیش از یک سال ه که من دارم این رو هِی گوش می‌دم و هِی درست نمی‌فهمم‌ش. """-:
باشه به نوبت!

به نقل از هِم. :
گویا این قسمت کلا سیاسیه.
اولی: محمد جعفر پوینده
دومی: محمد مختاری

برای اطلاعات بیش تر هم ارجاعتون میدم به ویکیپدیای این افراد.
حق با شما بود.ربطی به شاملو نداشت.ولی خب محمد مختاری آدم ادبیاتی بوده واسه همین مثلا خوندن این شعرو بهش نسبت میده.
میشه بیشتر توضیح بدی! من دیشب اینا رو خوندم شباهت خاصی نیافتم!
 

N-firoozeh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
316
امتیاز
3,752
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو
شهر
شیراز
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

به نقل از سعیـد :
میشه بیشتر توضیح بدی! من دیشب اینا رو خوندم شباهت خاصی نیافتم!

اون‌یکی رو یادته رشید بود دستاش‌و تکون می‌داد؟ با عینک و سرِ فرفری وسط راه‌رو می‌گفت لبت کجاست که خاک چشم‌به‌راه است؟ یه بارم خیال کردیم داره واسه دلبر می‌خونه نزدیک بود سیراب‌شیردونش کنیم. چی شد اون؟ عشق صف نونوایی بود. هرچی از مدیریت پرسیدیم جواب سربالا داد. پاییز نبود؟ همین‌وختا بودا جون تو… که دیگه از نونوایی برنگشت. آخرم ورداشتن یه ورق‌کاغذ چسبوندن پشت شیشه که خودسر شده، اشتبا شده، باس ببخشین. آدم به دلش چطوری حالی کنه که اشتبا شده

من اینُ پیدا کردم:
«لبت کجاست؟
صدای روز بلند است اما کوتاه است دنیا.
درست یک واژه مانده است تا جمله پایان پذیرد
و هر چه گوش می سپارم تنها
سکوت خود را می آرایم
و آفتاب لب بام هم چنان سوتش را می زند.
شکسته پل ها پشت سر
و پیش رو شن هایی که خاکستر جهان است.
غروب ممتد در سایه ی درون جا خوش کرده است
و شب که تا زانو می رسد تحمل را کوتاه می کند.
چگونه است لبت؟
که انفجار عریانی سنگ می شود در بی تابی های خاموش.»
+ محمد مختارى، شايد عاشقانه ى آخر، نروژ، ١٣٧٧.

خب قضیه «لبت کجاست» که واضحه.«رفتن و برنگشتن» هم که مربوط به قتلش هست.میره و بر نمیگرده.

جمشید! اون یارو که ته راه‌رو می‌نشست سرش‌و می‌کرد تو حقوق بشر چی؟ همین وقتا بود دیگه. بهش می‌گفتیم داداش! حیفِ تو نیس؟ برو دنبال یه کار آبرومند. یه کلمه هم حرف نمی‌زد. فقط یواش می‌گف همینه آبرو. لاغر بود. اصن نفمیدیم چرا آوردنش قاطی ما؟ یادته در حیاط‌و زدن رفتیم وا کردیم کسی نبود؟ گذاشته بودنش پشت در، بی‌حقوق، با چش بسته، آبروشم دستش بود. پاییز بود بابا!

اینم که محمد جعفر پوینده ست که جامعه شناس بوده و در راستای آزادی و دموکراسی و حقوق بشر فعالیت داشته.
 

سعید الوند

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
751
امتیاز
2,901
نام مرکز سمپاد
علامه حلی همدان
شهر
همدان
دانشگاه
امیرکبیر - دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

مرسی! موفق شدیم :D
اطلاعات بیشتر:
http://goo.gl/fczBcC
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,151
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

آخرم ورداشتن یه ورق‌کاغذ چسبوندن پشت شیشه که خودسر شده، اشتبا شده، باس ببخشین. آدم به دلش چطوری حالی کنه که اشتبا شده؟

این قتلهای زنجیره‌ای به چند نفر از "عوامل خودسر" وزارت اطلاعات نسبت داده شد که موجب نارضایتی و واکنش مردم گردید.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #57

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

من حقوق بشر رو مشعل میشنیدم فکر میکردم میگه اونی که سرشو تو مشعل میکرد
 

Hasti.m

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
زنجان
دانشگاه
علوم پزشكي تبريز
رشته دانشگاه
داروسازي
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

خب الان یعنی حرفمون سر شونزده تموم شد؟

راستی من نفهمیدم منظورش از "آبروشم دستش بود" و "عین همون آبانی که هر چی در زدیم وا نکرد" چیه؟
هم چنین نمیدونم این قسمت از اول تا آخرش نماد ه؟مثلا حتی پاییز نماد ه؟یا صرفا چون قتل ها تو پاییز اتفاق افتاده وفضای خوبی برای روایت فراهم میکنه ازش استفاده کرده؟
اون تیکه ی "رفتیم به مدیریت گفتیم چرا اسم جمشیدو تو کاغذتون ننوشتین و..." هم مبهم ه برام.یعنی بلایی سر جمشید اومده؟که مثلا میگه"چای نمیخوام بیا بشین پاییز خ یادتو می کنم"؟
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

خب گوش دادم.خ خوب بود.خیلی.
با تشکر از ابهام زداییتون:د


@بالایی:اینکه هم گفته اسم جمشید و ننوشتین هم هرچی در زدیم درو باز نکرد و خیره یا جارو نگاه میکرد و اینا همش ینی مرده دیگه.
تازه یه قلپ چای خورد.شاید مشکل همون بوده:-"هی میگفت حبیب که"نشست کنار دیوار خیره موند تا پاییز هر سال"
اینکه نوشته رو کاغذ یاد این افتادم که تو مدرسه روز تولد بچه ها رو میزدن رو دیوار :-"

"چرا همه رفته بودناشونو میذارن واسه پاییز چرا پاییز هیشکی بر نمیگرده؟"


اون زن و شوهره چی؟آخرش میگه بابا اون مال خوردن نیست.دارو نظافت رو منظورشه نه؟
 

سعید الوند

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
751
امتیاز
2,901
نام مرکز سمپاد
علامه حلی همدان
شهر
همدان
دانشگاه
امیرکبیر - دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : رادیو آسایشگاه ...رادیو چهرازی(ویرایش شد)

هنوزم خیلی چیزای عجیب تو این هست که باید کشف بشه!
به نقل از sahere :
خب گوش دادم.خ خوب بود.خیلی.
با تشکر از ابهام زداییتون:د


@بالایی:اینکه هم گفته اسم جمشید و ننوشتین هم هرچی در زدیم درو باز نکرد و خیره یا جارو نگاه میکرد و اینا همش ینی مرده دیگه.
تازه یه قلپ چای خورد.شاید مشکل همون بوده:-"هی میگفت حبیب که"نشست کنار دیوار خیره موند تا پاییز هر سال"
اینکه نوشته رو کاغذ یاد این افتادم که تو مدرسه روز تولد بچه ها رو میزدن رو دیوار :-"

"چرا همه رفته بودناشونو میذارن واسه پاییز چرا پاییز هیشکی بر نمیگرده؟"


اون زن و شوهره چی؟آخرش میگه بابا اون مال خوردن نیست.دارو نظافت رو منظورشه نه؟
کجا میگه مال خوردن نیست؟
 
بالا