به بهترین روز زندگیم:
صندلی های راحت موزه هنرهای معاصر با نمای ابرها، گوردو، زیرج، آتلیه، کتابفروشی های انقلاب، کافه هنر و مارپله ش....
کاش توی یه حلقه زمانی توی اون روز میموندم... حرکت ابرها هیچوقت تکراری نمیشه، طعم اون املت هیچوقت تغییر نمیکنه، اون ماکت ها هربار شکلهای جدید میگیرن، کتابها هیچوقت خسته کننده نمیشن، هیچ ماری ما رو نیش نمیزنه و اون قهوه هیچوقت سرد نمیشه...
به قیافه الانم که عجیب تو شوکم!
به اون زمان هایی که با دوستام میرم دندون پزشکی!
به کسایی که خیلی خالی میبندن تا خدا ازمون نگیردشون تا یه کمی دورهم بهشون بخندیم!