پاسخ : حذف سهمیه کنکور المپیاد ها!!!
به نقل از بره ناقلا :
این قسمت که طلای رشته غیر مرتبط بخواد از سهمیه نقره برنز استفاده کنه برام جدید بود، دوره ما طلای فیزیک با سهمیه طلا و بدون کنکور اومد پزشکی تهران
بخشنامهٔ انقلاب فرهنگی (مصوبهٔ ۷۱۲، جلسهٔ ۲ خرداد ۹۱) یه مادهواحده اضافه کرد که:
دارندگان مدال طلای المپیادهای بین المللی ریاضی، فیزیک و کامپیوتر امکان ادامهٔ تحصیل در رشتههای گروه پزشکی و دارندگان مدال طلای المپیاد ادبی امکان ادامهٔ تحصیل در رشتههای گروه علوم انسانی و گروه هنر را دار میباشند.
یعنی پزشکی برای المپیاد ریاضی و فیزیک و ... رشتهٔ مرتبط حساب میشه! بیدلیل نبود که داروسازی تهران را مثال زدم... (الآن شک کردم داروسازی را جزء گروه پزشکی حساب میکنند یا نه؛ و دوباره شک کردم فقط برای طلاهای جهانی این را اجرا میکنند یا نه. کلمهٔ جهانی را اولین بار ه دارم بهش دقت میکنم! اون دوستتون طلای جهانی هم داشت آیا؟)
به نقل از بره ناقلا :
بچه های کنکوری که از باشگاه اومدین.
دوباره بهتون خسته نباشید میگم راه طولانی تا موفقیتتون نمونده.
درسته 10با 20 فرق داره، ولی 10هم به اندازه کافی بزرگ هست که خیالتون رو راحت کنه. ذهنتون رو روی درس خوندن و آماده شدن برای کنکورتون نگه دارید.
در واقع همیشه عامل مانع انتقالی بچه ها نرسیدن بچه ها نبوده بلکه تعداد بالای درخواست هم عامل مهمیه، یعنی مثلا کلی ادم خواستار جابه جایی بودن همشونم با سهمیه درصد هاشون میرسیده، یعنی در هر حال با همین 10 درصد هم میتونین به مرادتون برسید زیاد فکر و خیال نکنید و زمان رو از دست ندید
تا ورودی 86 با همین 10درصد هم کلی جا به جایی های موفق رخ داده، توکلتون به خدا باشه
@ خسته نباشید: خیلی ممنون
@ بقیهش: ببینید از پارسال شرایط یه کمی فرق کرده. خیلی از المپیادیها معدل نهاییشون پایینه (اکثر دوستهای من حدود ۱۷ بودند) و تأثیر معدل از پارسال شد تأثیر مستقیم. (خدا را شکر شخص خودم این جا خیلی ضربه نمیبینم، ولی بیشتر بچهها...) رقابتها خیلی شدیدتر شده. تمایل داوطلبها هم عوض شده؛ مثلاً اکثر بچههای المپیاد کامپیوتر میخواند کامپیوتر بخونند، بعدش از کنکور دو سال پیش تمایل از برق به سمت کامپیوتر اومده، یعنی دو تا رشتههای تاپ ریاضی تقریباً تقریباً براشون غیرقابل دسترسه...
شخص خودم با توجه به ترازهای کانونم و ترازهای کنکور و کانون اونهایی که پارسال قبول شدند، میتونستم مطمئن باشم با ۲۰٪ نرمافزار شریف میارم؛ و حالا با ۱۰٪ تقریباً میتونم مطمئن باشم اگه همینطوری پیش برم سختافزار تهران هم نمیارم!
ضمناً ایمان به نکتهٔ ظریفی اشاره کرد:
به نقل از Iman.Mage :
خودتون میدونید یه نفر ممکنه به خاطر یه قطرهی اضافی بورت طلاش تبدیل به نقره بشه
علاوه بر این -شما که خوتون باشگاه بودید، در جریانید- همیشه رنگ مدالها بر اساس سطح دانش فرد و حتی اشتباهاتش معلوم نمیشه....
به نقل از mhr3 :
از اونجایی که این بخشنامه مخالفت صریح با سیاست های کلی علم و فناوری ابلاغی توسط مقام معظم رهبری داره، یک هفته به وزارت خونه واسه ابطال مهلت دادیم.. وگرنه از طریق دیوان به صورت قطعی باطل میکنیمش.
یا علی
متأسفانه باید بگم امیدوار نباشید! گفته بودم:
به نقل از h@di :
اون بخشنامهٔ ۵ مرداد ۱۰۰٪ اجراء نمیشه؛ چرا؟ چون با مصوبهٔ نهاد بالادستی (شورای عالی انقلاب فرهنگی) متناقضه و خودبخود لغو هست؛ حتی اگه بخواند همین برنامه را اجراء کنند باید یه بخشنامهٔ جدید صادر بشه که سهمیهٔ طلای دانشآموزی را هم در بر بگیره و قابل اجراء باشه.
و الآن هم همین کار را کردند؛ یعنی بخشنامهٔ جدید با هیچ مصوبهٔ بالادستیای متناقض نیست که دیوان عدالت اداری لغوش کنه. وزارتخونه میتونه صرفاً چون «دلش میخواد» کل سهمیه را از اساس لغو کنه چون خودش یه زمانی «دلش خواسته» و تصویبش کرده! اگه سیاست کلی حمایت از نخبههاست، وزارتخونه میتونه بگه این جزء وظایف بنیاد ملی نخبگانه و ربطی به ما نداره. ( + فکر کردید تا همین الآن بخشنامهٔ قبلی تمام و کمال اجراء میشد؟ فکر میکنید چند تا از دانشکدههای تاپ کشور توی چند سال اخیر زیر بار این بخشنامه رفته بودند؟)
@پست پایینیتون: با این استدلال قوانین جدید بنیاد ملی باید لغو میشد (ماهی ۳۵۰ حقوق ثابت میتونست بیشتر از سهمیه و کمکهزینهٔ پژوهشی و بورس خارج و اینها توی زندگی من نوعی تأثیر بذاره
)، اخراج استادهای دانشگاه سر مسائل سیاسی (دولت قبل
) باید لغو میشد (منزلت + امید و نشاط واینها)، افزایش ظرفیت دانشگاهها توی پنج-شش سال گذشته باید لغو میشد (وقتی سالی هزارتا دکتری رشتهٔ ایکس بریزند توی جامعه، یعنی من دانشجو با دکتری هم باید برم رانندهتاکسی بشم سوفور شهرداری بشم یا مثلاً روسریفروشی بزنم
نشاط و امید و بهبود معیشت و اینها...) چند تا دولت اخیر باید منحل میشدند، (اشتغالزایی نکردند، همون موارد قبلی) و هزار تا مثال دیگه. ضمناً وزارت علوم میتونه بگه ما برای اجراء این بند صد تا کار دیگه کردیم. «سیاست کلی» سیاست جزئی نیست که بگه فلان سازمان/وزارت موظفه فلان کار را دقیقاً به فلان شکل انجام بده. سیاست جزئی هم تا جایی که من میدونم جزء «اختیارات» بند ۱۱۰ ق.اساسی نیست. + کلاً روی اجراء قوانین حساب نکنید؛ به ایران خوش آمدید!
پ.ن: چقدر طولانی شد؛ و چقدر نقلقولهاش زیاد شد
مجبور شدم اینطوریش کنم دیگه