نام‌هایمان و معانی‌شان

[پهلوی]

فردوس که عربی ساخته شدی از پردیس هست ولی پارادایس انگلیسیشه

منظور این نبود که فردوس همریشه با پردیس و پارادایسه -___-
مقصود این بود که ریشه‌ش پردیس نیست، پئیری دئزاست
ریشه ی اصلی واژه ی مادی پارادئزاست
در پهلوی شده پارادیذا و اوستایی پئیری دئزا
از همون ریشه ی مادی وارد یونانی و ایلامی و عبری شده ولی عربی، از پردیس معرب شده

 

[denira]

مینا
شیشه، آبگینه، هر چیز دارای نقش و نگارینه زیبا
مینا به معنیه پنجره هایی در بهشت یا در هایی در بهشت است
گل زیبا و خوش بو،نامی زیبا که مانند شیشه شفاف است

 

[***Paradise]

منظور این نبود که فردوس همریشه با پردیس و پارادایسه -___-
مقصود این بود که ریشه‌ش پردیس نیست، پئیری دئزاست
ریشه ی اصلی واژه ی مادی پارادئزاست
در پهلوی شده پارادیذا و اوستایی پئیری دئزا
از همون ریشه ی مادی وارد یونانی و ایلامی و عبری شده ولی عربی، از پردیس معرب شده

باشه ولی اگه اسم منه تا اونجا که من میدونم این بوده

 

[ememlia]

شخصیتِ اساطیری شاهنامه و آهنگری ایرانی که روزبانان ضحاک هفده پسر او را کشته و قصد داشتند آخرین فرزند او را نیز قربانی ماران دوش ضحاک سازند، کاوه دادخواهان به مجلس ضحاک در آمد و خروشید او با قیام خود مردم را گرد آورد تا به نزد فریدون رفتند و او را به شاهی برگزیدند.

ریشه اسم کاوه
اسم فارسی

فراوانی اسم کاوه
در حال حاضر تقریباً 18950 نفر با اسم کاوه در قید حیات می باشند (این آمار تا سال 94 می باشد).
پهلوی جان این کوتاه بیا نیس حالا هی دلیل و منطق بیار

۱۹ هزارتا کاوه داریم ولی فقط یکیش منم جالب نیس?

 

[*aysan*]

آیسان
ریشه ی ترکی
آی:ماه_ سان هم که پسوند هماننده
به معنی مثل ماه

 

[Flying_girl]

سوده
تو اینترنت سرچ کنید خیلی چیز زیادی دستگیر تون نمیشه و خب معنی اسم رو من به اون ۴ تا کاغذ A4 ای که دوستمون آورده مدیونم
سوده در اصل یک اسم با ریشه عربیه به معنای زن مبارز با سیاهی و پلیدی و باطلی و دروغ و نیرنگ و فریب و ظلم و باطل
تو لغت نامه دهخدا و بقیه لغت نامه های فارسی هم نگاه کنید، نوشته مالیده، ساییده، نرم، سوراخ، گداخته، مذاب
یه ریشه اروپایی( دقیقش رو ننوشتن کجا) دور هم داره که زن هایی که شوالیه ملکه و شاهزاده بودن و خیلی دلیر و شجاع بودن، زمانی که مدال شجاعت میگرفتند، لقب سوده هم به دنبال مدال باهاشون میومده ...

 

[rezvan_sltn]

رضوان(ریشه عربی)
جایی دربهشت که فقط پیامبران در اون حضور دارن
خشنودی خدا
اسم نگهبانی بهشت که به مردم اجازه ورود به بهشت رومیده

 

[arcana]

فاطمه
زنی که بچه ش رو از شیر گرفته --____--

 

[Bhrech]

بهاره:
1- مربوط به بهار؛ 2- به عمل آمده در بهار؛ 3- منسوب به بهار. 4-آورده ی بهار

 

[miss_a_79]

آذر دخت
دختر آذر، دختر آتشین، (به مجاز) دختر سرخ گون، (به مجاز) زیبارو - دختر آتش

 

[parsa_2002]

پارسا
۱. باتقوا، پاکدامن، پرهیزکار، پرهیزگار، خداترس، دیندار، زاهد، صالح، عفیف، مومن، متدین، متشرع، متقی، متورع، معصوم، وارسته
۲. عارف
________________________________
آنکه از گناهان پرهیزد و به طاعت و عبادت و قناعت عمر گذارد. پرهیزکار و دور از معاصی و ذمائم . (برهان ). در فرهنگ رشیدی آمده است که : «پارسا مرکب است از پارس که لغتی است در پاس بمعنی حفظ و نگهبانی و از الف که چون لاحق کلمه شود افاده معنی فاعلیت کند و معنی ترکیبی [ آن ] حافظ و نگهبان [ است ] چه پارسا پاسدار نفس خود باشد؟. زاهد. عفیف . عفیفه . عف .عفه . ورع . زکی . (دهار). حصان . حاصن . پارسای . حصور. متقی . معصوم . کریم . کریمه . محصنه . حصناء. پاکدامن . هیرسا. پرهیزگار و خداترس .

فکر نکنم زیاد فرد پارسا یی باشم. کلا هرچی معنی اسمم هست بر عکسش کنید میشه من.

 

[Shiva_s]

شیوا
ويژگي سخني كه به زيباي و با فصاحت بيان شده باشد، شمرده و واضح و دلنشين؛ 2- (در قديم) فصيح، نغز، خوب؛ 3- (اَعلام) یکی از سه خدای بزرگ آیین هندو، که نماینده‌ي مرگ و تجدید حیات است.

 

[Sana81]

نام : سنا
ریشه :عربی
معنی: روشنایی ،نور، رفعت ، یاری دهنده ، کمک کننده

 

[Tilda]

مبینا
به معنی آشکار و روشنایی
ریشه:عربی
دوستش دارم:)

 

[ehsan2562]

احسان
خوبی .نیکی . صنیع. نیکوکاری . بخشش . بِرّ. ید. دست . ازداء.انعام . افضال . نیکی کردن
مرا حسّان اوخوانند ازیراک
من از احسان او گشتم چو حسّان
ناصر خسرو
احسان به معنی انجام دادن چیزهای عالی، یکی از ابعد سه گانهٔ دین اسلام است: اسلام، ایمان و احسان
احسان شکل بالاتری از عبادت را تشکیل می‌دهد که در کار و بازخودهای اجتماعی عالیست
اسم از این بهتر داریم

 

[|تا]

نیوشا
شنوا ، حرف شنو، آگاه- مجاز یادگیرنده ، درک کننده.
ریشه فارسی از مصدر نیوشیدن به معنای گوش کردن .

 

[solo]

علی اکبر
ریشه: عربی
معنی: علی بزرگتر (معنی خود علی رو نمیدونم)

 

[:-|]

نام:زهرا
معنا:درخشان،درخشنده

 

[Hadise]

حدیثه
ریشه : عربی
نو یا تازه،سخنی که از پیغمبر اسلام و ائمه نقل شده است

 

[mastermind81]

محمد مهدی
هدایت کننده ی ستوده شده