با حس تنهایی چیکار کنیم؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : با حس تنهایی چیکار کنیم؟

به نقل از خــــــــــــــــتـــــه :
من اگه شرایطش باشه میزنم بیرون میرم 4،5 تا کیف خامه ای پر چرب با ساندیویچ و کلی چیزایی بد بد میخورم و یه سینما و اینا تا شب بشه بعد میرم میخوابم واس روز بعدش..
معمولا ادمای بیکار اینجورین ادمایی که خیلی سرشون شلوغ بشه اصلن نمیفهمن دور و برشون کیا میمیرن کیا زندن و غرق کارای خودشونن ...
حواست باشه چیزای خیلی بد نخوری دیگه ! :-"

بنظر من برید سراغ کارای هیجان انگیز ، یا مثلا وارد این گروهای تفریحی(مثلا کوهنوردی) بشید. کم کم بطور خودکار از تنهاییی در میاید:-"
 
پاسخ : با حس تنهایی چیکار کنیم؟

خودمو غرق چیزی نمی کنم و نکردم.آلان نزدیک یک ساله که واقعا احساس تنهایی میکنم منظورم اینه که به معنی واقعی کلمه با کسی دوست نیستم چه تو خونه و فامیل چه تو مدرسه.البته اینو کسی نمیدونه ظاهرم شبیه یه آدم اجتماعی و برون گرا هستش آخه.اما با این وضعیت کنار اومدم اینم کم کم عادی داره میشه برام مثل خیلی چیز های دیگه
 
پاسخ : با حس تنهایی چیکار کنیم؟

از نظرات دوستان بسیار زیادخرسندم =)) =))
ولی جدی جز کنار اومدن راهی بهتر نیس...:)
 
قبول این واقعیت که
هیچکس نیست که تو رو واقعا درک کنه یا تنهاییتو پر کنه
حتی خودت !
وقتی قبولش کنی مشکلات حل میشه
 
سعی میکنم خودمو با چیزایی که حالم بهتر کنه سرگرم کنم معمولاً وقتی همچین حسی برام پیش میاد آهنگ گوش میکنم و یا فیلم نگاه میکنم و....البته همه ی این ها یه جور فرار کردن از تنهایی نه راه حل... به نظرم برای رفع تنهایی یه دوست خوب که بتونه حرف ها و شرایطت رو درک کنه میتونه کارساز باشه
 
فوتبال بازی کردن : )
 
خوندن کتاب
حرف زدن با دوست خوب
با بچه های کوچیک بازی کردن
فیلم دیدن
رمان خوندن
آهنگ گوش کردن
 
فی‌الحال(در حال حاضر) دارای این حس هستم..!

*در این شرایط اصلا به اینکه این خلا رو با حضور فرد دیگه‌ای(هر جسمی دارای جان که هوشمند باشه) پر کنید، نباشید؛ خطر اینکه سقوط کنید هست، مثل این میمونه که بخواید با طناب پوسیده از چاه بیرون بیاید و وقتی خوب بالا اومدین طناب پاره شه..

**از هر عاملی که باعث یادآوری خاطرات دوران اوج ( دورانی که تنها نبودید و دورتون شلوغ بود چه بسا توسط یک نفر)، دوری کنید اعم از فیلم و آهنگ

***بیکار نباشید؛ بیکار که باشید به تنهاییتون فکر میکنید، در هر مقطع زمانی کاری برای انجام دادن داشته باشید، کاری که شما رو بشدت مشغول خودش کنه

****سعی کنید مستقل باشید، جوری نقش بازی کنید که انگار توی انجام کارهاتون به کمک هیچ احدی نیاز ندارید، شاید روی شما تاثیری نداشته باشه ولی روی وجهه بیرونیتون و نظر بقیه در مورد شما تاثیر داره

*****دو تا عمل نماز و روزه رو به هیچ وجه دست‌کم نگیرید؛ وقتی که سرت رو روی مهر میذاری و یادت میوفته که خدا پشت و پناهته حاضری با پشتیبانی اون به جنگ با دنیا بری؛ روزه گرفتن واقعا انسان رو قوی بار میاره(حالا از مسئله تقوا که بگذریم)

******سعی کنید مثل بعضی شخصیت‌های فیلم‌ها باشید، شخصیت‌هایی که تنها ولی محکم بودند و در عین حال محبوبیت زیادی داشتند مثل شخصیت چشم بابا غوری(مودی یا مدآی) در فیلم هری پاتر

و در آخر موارد بالا رو برای خودتون شخصی سازی کنید(یک لیست با درجه اولویت ازشون تهیه کنید)

مثلا برای من این شکلیه:
گیمینگ
پروگرامینگ
خوندن رمان و فن فیکشن
دیدن فیلم علمی تخیلی
خواب و ...
 
رمان بخوون. عالیه. اصلا یه جوری سر آدمو گرم می کنه که نگوووو!!!
دیدن فیلم سینمایی هم فکر بدی نیس.
 
بقیه رو نمیدونم ولی برا منی ک همیشه تنهام خوندن کتاب واقعا مفید بوده، اینطور ک در عین حال ک کاری برا انجام دادن دارم و دارم کتاب میخونم پس ب تنها بودنم و حس بدش توجهی نمیکنم از طرفی هم بقیه متوجهش نمیشن و تازه فکر میکنن ک خودم میخوام تنها باشم !
 
اولا که مهم اینه آدم حالش خوب باشه، حالا تنها یا غیر تنها.

دوما هیچکس جز خود آدم نمیتونه حالشو خوب، انتظار اینکه دیگران حالتونو خوب کنن منطقی نیست، ضمن این که در دراز مدت چی؟ بالاخره تو این مورد روی هر فرد ثانوی بخواید تکیه کنید همیشه این ریسک هست که اون آدم/آدم ها یه زمانی دیگه نباشن تو زندگی شما
 
کلیات سعدی رو بردارید بخونید (ترجیحا شعر یا حکایتی مرتبط با حال و احوال خودتون)

به معجزه ی قلمش معتقد میشید
هیچ آرامشی واسه من بیشتر از اون لحظه نیست که حرف های ناگفتنی دلمو به شیوا ترین شکل ممکن از زبون سعدی بشنوم
امتحان کنید حتما
 
اگه تو نقاشی استعدادی دارید همون لحظه بشینید یه اثر از حال و افکارتون خلق کنید ‌....
آهنگ گوش بدید ‌..‌.
کلا کارای هنری کنید
شعر بخونید من خودم واسه این وقتا سهراب سپهریو ترجیح میدم ...
بخوابید :-??
+ اگه دخترید پاشید برید سیب زمینی پیاز بگیرید اگرم پسرید برید ظرف بشورید :D:D:))
 
کلیات سعدی رو بردارید بخونید (ترجیحا شعر یا حکایتی مرتبط با حال و احوال خودتون)

به معجزه ی قلمش معتقد میشید
هیچ آرامشی واسه من بیشتر از اون لحظه نیست که حرف های ناگفتنی دلمو به شیوا ترین شکل ممکن از زبون سعدی بشنوم
امتحان کنید حتما
به نظرم دیوان حافظ قشنگ تره فقط مشکلش اینه ک فاز حافظ معلوم نیست:|
 
نزارید تنهایی بهتون فشار بیاره؛شمابه تنهایی فشار بیارید:D
تقریبا بیشتر کارایی که گفته شده رو قبول دارم اما بین همه ی اینا نباید از تاثیر قرآن خوندن غافل شد
نماز خوندن ویا هرنوع نیایش کردن که شماقبول داشته باشید تاثیر بسیاری داره .نمی گم تنهایی یادتون میره اما حداقل می توتید ازتنهایی تون لذت برده باشید.
ودرطول اینکه سر خودتونو گرم می کنین اصلا به اینکه تنها هستید فکرنکنید.
 
باید از تنهایی لذت برد
سعی نکنین که یکاری کنین این حسو نداشته باشین خیلی خوبه والا
 
Back
بالا