با حس تنهایی چیکار کنیم؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اگه وقت دارین کتاب در باب حکمت زندگی شوپنهاور رو بخونین.
اول باید مشخص کنین منظورتون از تنهایی چیه؟ من فرض رو بر نبودن کسی برای ارتباط و هم صحبتی و برطرف کردن نیاز روحی قرار میدم.
تنهایی اگه به انتخاب خود آدم باشه فوق العاده است و باعث پیشرفت روحی و آرامش میشه.
ولی موقعیتی رو در نظر بگیرین که خودتون دنبال یه نفر میگردین ولی پیدا نمیشه یا این که توانایی پیدا کردن شخص خاص رو ندارین...
از خودتون بپرسین واقعا راهی برای بیرون اومدن از این اوضاع نیست؟اعتماد به نفس و این حرفاتون اوکیه؟
و همیشه قراره این مدلی بمونه یا مقطعیه؟
مثلا من خودم یه مدل بدی از تنهایی رو تو دو سه سال آخر دوران سمپاد تجربه کردم شرایطی که آدمای زیادی نبودن دور و برم ولی با اومدن به دانشگاه واقعا شرایط تغییر کرد، دوستای خوبی پیدا کردم و دیگه این روزا نمیتونم بگم هیشکی نیست به حرفام گوش بده(خودم فکر می کردم که باز باید منزوی طور باشه) مگه اینکه خودم نخوام با کسی حرف بزنم.

راهی که همیشه میگن اینه که سعی کنین تو جمع های مختلف حضور داشته باشین آدمای جدیدی رو ببین و از تجربه های جدید نترسین.
مطالعه کردن و آشنا شدن با طرز فکر های مختلف واقعا کمک می کنه. بعضی وقتا هم تنهایی به خاطر بی تحرکی و تنبلی خودمونه! پاشین یه حرکتی بزنین چه میدونم ورزش ، کار هنری ، خیریه و کارای تیمی و گروهی...(عین بابا بزرگا دارم نصیحت میکنم دی: )

چیزی که باید در نظر داشت اینه که محیط تو ایجاد این احساس خیلی تاثیر داره و نباید همیشه خودمون رو مقصر بدونیم.
ولی در کل احساس تنهایی(نه خود تنهایی!) هم مثل احساس پوچی نماد انسان بودنه میتونی کمترش کنی نادیده بگیریش ولی همیشه هست.
 
گریه کنید !! وقتی آدم تو تنهایی گریه میکه حواسش درگیر مشکلاتش میشه و بعد ازاون یه حس قدرتمندانه ای به آدم دست میده که می خواد با تموم مشکلات بجنگه :)و این یه تلنگری میشه واسه مبارزه با چیزهایی که اذیتتون میکنه
یه جورایی آدم سبک میشه:((||=||
 
رمان خوندنو قبول دارم ،خوبه
ولی تنهایی خیلی بده،وقتی که هرچی فکر مزخرف و بده هجوم میاره تو ذهنت،وقتی به کسی نیاز داشته باشی ولی نباشه،وقتی حتی خوابت نبره که یه چند ساعت آروم باشی و خیلی وقتی های دیگه،خب تنهایی دیوونه کننده میشه،میشه یه کابوس شوم
ولی بعضی وقتام واقعا نیازه،خیلی نیازه،اونموقعس که دیگه نباید به فکر رفعش بود،باید تو فکر بدست آوردنش بود...
نقاشی کشیدن،کتاب خوندن یا نوشتن ، تو اینترنت گشتن، خوابیدن،فیلم دیدن یا فکر کردن در بعضی موارد،واقعا خوبه به نظرم واسه تنهایی...
 
تنهایی شاید چیز خوبی باشه برای خیلیامون از جمله خودم اما حس تنهایی کشنده اس
قطعن بهترین راهش اینه که بر طرف شه ( جواد خیابانی طور ) با پیدا کردن آدم یا کاری که دیگه باهاش حس تنهایی نکنی
ولی اگه نشه بر طرفش کرد باید یه جوری ازش قایم شی انقد سر خودتو شولوغ کنی که نتونی بهش فک کنی که البته بازم جواب نیس
پس شاید همون باید هدف گذاری کنی واسه زندگیت و به علایقت برسی آدم کنار علایقش احساس تنهایی نمی کنه گمونم
 
این حس ها بعد نوجوونی هم ادامه داره
نداشت من الان اینجا نبودم :))
 
سرکوب کردن احساسات شروع بدبختی های یک انسانه بنظرم روش کاغد و قلم روش بی نطیریه و همچنین فکر کردن به هدف ها
 
سوال خیلی خوبیه:))))))))

من یکی موقع هایی ک خیلی احساس سینگلی و تنهایی و بیکسی بهم دس میده

میرم با ماژیک رو دستم عکس ی دختر میکشم باهاش حرف میزنم:)

#__#
 
چرا همیشه میخواین یه جوری ردش کنین؟
وقتی مغز این حسو میده ینی به ارتباط با یکی احتیاج داره. میتونین به یکی از دوستاتون زنگ بزنین.
اگرم دوستی ندارین من شاید بتونم بشم =)
از یه تعداد زیادی از سمپادیا خوشم میاد =)
 
سوال خیلی خوبیه:))))))))

من یکی موقع هایی ک خیلی احساس سینگلی و تنهایی و بیکسی بهم دس میده

میرم با ماژیک رو دستم عکس ی دختر میکشم باهاش حرف میزنم:)

#__#
اینقدر حرف زدن با یه دختر اهمیت داره؟
یه ذره از احساسات پسرا برام بگو لطفا.
 
باوشه(احساسات خودمو رفیقامو میگم بقیه رو نمیدونم :)))

امممممممم

# بسیار بی ادب بسیار نفهم D:

#مغز تو کلشون نیس(به معنای واقعی کلمه:)))

# زود عاشق میشن

# ملت فک میکنن چون پسرن غصه نمیخورن دلشون تنگ نمیشه و...(ولی ملت گوهر میخورن هم دل تنگ میشن هم غصه میخورن هم یکیو میخوان باهاش درد و دل کنن)=))

# اگه بهشون ابراز علاقه کنی قیافه هاشون مثل فلج 70% میشه:))

فعلا تا همینجا بدووونی بسه:D
بقیرو نمیدونم ولی تو به شخصه موجود تعجب برانگیزی هستی:|
بازم مرسی از توضیحات گوهروارت
 
آقا من مدیر نیستم ولی بس کنید بعدا یکی باید بیاد این پستاتونو پاک کنه هی زیادترش نکنید.
این حرفاهم جاش اینجا نیست.
 
چرا همیشه میخواین یه جوری ردش کنین؟
وقتی مغز این حسو میده ینی به ارتباط با یکی احتیاج داره. میتونین به یکی از دوستاتون زنگ بزنین.
اگرم دوستی ندارین من شاید بتونم بشم =)
از یه تعداد زیادی از سمپادیا خوشم میاد =)
از این گفته ام پشیمونم. وقتی تکامل حس تنهایی رو به وجود اورد دنیا خیلی متفاوت تر بود. الان ادما دورن و خیلیاشون کار دارن و اینا. شاید ازدواج بهترین گزینه باشه که البته با اونم تضمینی نیست همیشه یکی پیشت باشه. تا اون موقع بنظرم کتاب خوندن باعث میشه حالت از وقتی توی جمعی هم بهتر باشه.
پ.ن: ارسال قبلیم رو شاید بخاطر حس تنهاییم زدم.
 
Back
بالا