تا اعلام نتایج 95
- شروع کننده موضوع first amir
- تاریخ شروع
- وضعیت
IIلالاII
کاربر حرفه‌ای
- ارسالها
- 355
- امتیاز
- 851
- نام مرکز سمپاد
- شهيدبهشتی
- شهر
- سنندج
- دانشگاه
- صنعتی اصفهان
- رشته دانشگاه
- برق
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
خب بچه ها یه عده واسشون تاثیر داشته یه عده نه
که بستگی به درصدا داره. هرچی درصد کمتر باشه و نمره بیشتر، تاثیر داره.
وقتی درصد کمتر باشه و نمره کمتر بی تاثیر هستش
وقتی هردو زیاد باشه بازم بی تاثیر
خب بچه ها یه عده واسشون تاثیر داشته یه عده نه
که بستگی به درصدا داره. هرچی درصد کمتر باشه و نمره بیشتر، تاثیر داره.
وقتی درصد کمتر باشه و نمره کمتر بی تاثیر هستش
وقتی هردو زیاد باشه بازم بی تاثیر
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
برین نحوه ی تاثیره معدلو بخونین تا دو هزاری تون بیفته
برین نحوه ی تاثیره معدلو بخونین تا دو هزاری تون بیفته
N!ma
کاربر فوق‌فعال
- ارسالها
- 120
- امتیاز
- 788
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- ساری
- سال فارغ التحصیلی
- 93
- دانشگاه
- بابل
- رشته دانشگاه
- دندانپزشکی
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
شما ک درصد امسال ر با سال قبل مقایسه میکنید رتبه امسالتون با سال قبل تفاوت داره!
من درصد سال قبلم ر میدم ی 400 500 تایی تفاوت داره (کمتره) با رتبم :/
(94 کنکور دادم)
دیگه نمیدونم مشکل از کجاس!
شما ک درصد امسال ر با سال قبل مقایسه میکنید رتبه امسالتون با سال قبل تفاوت داره!
من درصد سال قبلم ر میدم ی 400 500 تایی تفاوت داره (کمتره) با رتبم :/
(94 کنکور دادم)
دیگه نمیدونم مشکل از کجاس!
ali@basirat
کاربر فعال
- ارسالها
- 20
- امتیاز
- 101
- نام مرکز سمپاد
- حلی3
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- نقره شیمی
- دانشگاه
- شریف
- رشته دانشگاه
- مهندسی شیمی
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
سنگک بعد ازنتایج عجب مزه ای داره!به به
سنگک بعد ازنتایج عجب مزه ای داره!به به
@rmina@
کاربر حرفه‌ای
- ارسالها
- 365
- امتیاز
- 1,132
- نام مرکز سمپاد
- Frz 2
- شهر
- شيراز
- سال فارغ التحصیلی
- 94
- دانشگاه
- علوم پزشكي شيراز
- رشته دانشگاه
- پزشكي
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
من با عموميا (به جز عربي ) بالاي ٧٠
و اختصاصيا زيست ٧٥ و بقيشم بالاي ٤٠ ، به جز رياضي كه ٢٠ زدم رتبم سه رقميو رد كرد لعنتي
به نظرم رياضي خيلي تاثير داشته امسال !!!
پارسال يكي با درصداي خيلي پايين تر از من و رياضي ٢٠ درصد ٤٠٠ منطقه شد!!!
من با عموميا (به جز عربي ) بالاي ٧٠
و اختصاصيا زيست ٧٥ و بقيشم بالاي ٤٠ ، به جز رياضي كه ٢٠ زدم رتبم سه رقميو رد كرد لعنتي
به نظرم رياضي خيلي تاثير داشته امسال !!!
پارسال يكي با درصداي خيلي پايين تر از من و رياضي ٢٠ درصد ٤٠٠ منطقه شد!!!
- ارسالها
- 1,223
- امتیاز
- 4,980
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- bnb
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- رشته دانشگاه
- پزشکی سمنان
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
این درصدا واین رتبه با منطق نمیخونه جدن....
:-\ :-\ :-\ :-\
اعتراض نکنیم بد تر شه
شیمیم بین 40 و50
زیستم 70
فیزیک وریاضی 30 وخرده
عمویا هم 60 اینا..دینیم 70....بجز زبان که 12 درصده...
....
درصدامو کسی پارسال میزد میاورد..1500
تخمین رتبه کانونم هم 1500 بود....
ولی رتبم خیلی بد تره که...دو برابر بیشتره
این درصدا واین رتبه با منطق نمیخونه جدن....
:-\ :-\ :-\ :-\اعتراض نکنیم بد تر شه
شیمیم بین 40 و50
زیستم 70
فیزیک وریاضی 30 وخرده
عمویا هم 60 اینا..دینیم 70....بجز زبان که 12 درصده...
....
درصدامو کسی پارسال میزد میاورد..1500
تخمین رتبه کانونم هم 1500 بود....
ولی رتبم خیلی بد تره که...دو برابر بیشتره
- ارسالها
- 618
- امتیاز
- 3,331
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- اردبیل
- سال فارغ التحصیلی
- 92
- دانشگاه
- تبریز
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
خیلیا آزاد میخونن ولی تخصص سراسری میارن
کلا ازمون تخصص انگار یه ازمون دیگس ربطی نداره سراسری بخونید یا آزادبه نقل از Eli95 :
خیلیا آزاد میخونن ولی تخصص سراسری میارن
- ارسالها
- 1,223
- امتیاز
- 4,980
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- bnb
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- رشته دانشگاه
- پزشکی سمنان
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
ملت شانس دارن...منم شانس دارم...
دوستم 5900 بود ترازش...600 تایی کمتر از من.......رتبش نصف من شده.
#بد بخت بد شانس
یکی بیاد بگه چه خاکی به سرم بریزم....رتبم خیلی بده با توجه به درصدام و تخمین رتبه ها...به نقل از مينا :این درصدا واین رتبه با منطق نمیخونه جدن....
اعتراض نکنیم بد تر شه
شیمیم بین 40 و50
زیستم 70
فیزیک وریاضی 30 وخرده
عمویا هم 60 اینا..دینیم 70....بجز زبان که 12 درصده...
....
درصدامو کسی پارسال میزد میاورد..1500
تخمین رتبه کانونم هم 1500 بود....
ولی رتبم خیلی بد تره که...دو برابر بیشتره
ملت شانس دارن...منم شانس دارم...
دوستم 5900 بود ترازش...600 تایی کمتر از من.......رتبش نصف من شده.
#بد بخت بد شانس
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
ولی این عمومیا چه قد تو کنکور تاثیر داره تو قلم اصن اینجوری نبود
همه همینجورینبه نقل از مينا :یکی بیاد بگه چه خاکی به سرم بریزم....رتبم خیلی بده با توجه به درصدام و تخمین رتبه ها...
ملت شانس دارن...منم شانس دارم...
دوستم 5900 بود ترازش...600 تایی کمتر از من.......رتبش نصف من شده.
#بد بخت بد شانس
ولی این عمومیا چه قد تو کنکور تاثیر داره تو قلم اصن اینجوری نبود
مبهم
کاربر نیمه‌فعال
- ارسالها
- 6
- امتیاز
- 21
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
سلام دوستان
لطفا خواهشا و عاجزانه ازتون درخواست دارم قبل انتخاب رشته يا قبل اقدام به پشت كنكوري موندن حتما و حتما مطالب كانال ارتياد در تلگرام (@ertiad) كه به بهونه انتخاب رشته كنكوري ها و بعضا دبيرستانيها به وجود اومده رو بخونيد ١١١تا روايته تا حالا كه از زبون دانشجوهاي رشته هاي مختلف نوشته شده. من دو نمونشو در ادامه ميذارم.
به نام خدا
سلام
از یه جهت دوران دانشجویی برزخه. خیلی وقتاش رو فقط منتظری، هرچی هم به آخرش نزدیک میشه دلهره اش بیشتر میشه.
برای من که دوران لیسانسم داره تموم میشه، اتفاقای این چند سال رو مرور میکنم، می بینم "انتخاب رشته" یکی از انتخابا و اتفاقای مهم این چهارپنج ساله. اون هم نه از جهت انتخاب "رشته"، چراکه رشته تحصیلی در سیستم فشل آکادمیک و اقتصادی و اجتماعی جامعه بسیار بی اهمیته، مگر اینکه بخوای ادامه تحصیل بدی خارج، یا مهاجرت اینا بکنی، که باز هم در اون صورت یعنی "رشته" بی اهمیت بوده... بیا خیالت رو راحت کنم. تعطیله آکادمی در ایران. سیستم تعطیله. اگه کسی خوبه، خودش خوبه به صورت تکی. به سیستم ربطی نداره. ادم خوب هم هرجا دیدی، بچسب بهش، ولش نکن. همه جا هم گیر میاد، چه تو زندان، چه تو آمریکا، چه تو دانشگاه. اما مهمتر از اون، خودتی، حالا میگم برات. استادایی هستن که بتونی ازشون چیزی بگیری اما تویی که باید بگیری و اونم به خودت برمیگرده.
انتخاب رشته به نظر من از این حیث مهمه که میتونه با مرتبط بودنش به جهتگیری کلی زندگی تو، به سبک زندگی تو، تو رو به هدفت (به خودت) نزدیک کنه. پس اگه درسا، پروژه ها، شغلها، استادا، جو، همکلاسیا و ... شبیه هدف تو و خود تو باشن، این اتفاق تو رو چند پله جلو می اندازه. اگه این چیزا مرتبط به هدف تو باشن، تو یه بلیت برنده شدن داری. که میتونی باهاش بازی کنی و ببری، یا رهاش کنی و ببازی. میتونه با قرار دادن تو توی یه محیط خوب و وصل کردنت به آدمای به درد بخور، کمکت کنه رشد کنی. هرچقدر درصد آدمهای مهربون و صادق و صمیمی، همراه های خوب، آدمهای معقول و باهدف، آدمای شجاع توی محل تحصیلت بیشتر باشه اون جا جای بهتریه برا درس خوندن. بنابراین بهتره با انتخاب رشته بری جایی که آدمهای دیسنت بیشترن، باهدفا بیشترن و هدفاشون دور و بر هدفای توئه، جای امنیه و کسایی هستن که کمکت کنن.
واقعیتش اینه که همه جا همه جور آدمی هست، و اگه بگردی شبیه های تو هستن. و حتی اگه شبیه تو نباشن و حس کنی تنهایی یا گم شدی، اگه خودت باشی تهش پیدا میشی. اما تو باید خودت باشی.
توی دوران دانشگاه،یعنی تا ۲۳ ۲۴ سالگی تصمیمهای مهم، یعنی تغییرهای مهم، زیادن. اولیش انتخاب رشته اس. ادامه تحصیل، شغل، ازدواج شاید، دوست پیدا کردن، انتخابها و اتفاقهای درونی و شخصی، استقلال، هویت، طوری که زیر و رو میشی، استخون میترکونی، و تازه آدم میشی. اون چیزی که روبنای زندگیته، یه زیربنایی داره که اون تو این سن و سال به وجود میاد، و برا اینکه ساقه هات قرص و محکم باشن، باید خودت باشی. حرفات حرفای خودت باشن، علاقه هات علاقه های خودت باشن، کارات کارای خودت باشن، تصمیمات مال خودت باشن، نخواستنات ما خودت باشن، نه بقیه، نه جو، نه پدر و مادر و خونواده ات، نه استادات، خود خودت.
وقتی فارغ التحصیل میشی، نه نمره ات مهمه، نه تزت مهمه، نه افتخارات تحصیلی و غیر تحصیلی ات. وقت فارغ التحصیلی مثه قیامت میمونه. فقط خودتی. هیچ چیز دیگه ای نیست. سختیش نسبت به کنکور اینه که دستت خالیتره. اون موقع فقط خودت باید بگی چیکاره ای. و باید بگی، نمیتونی نگی. باید بگی میخوای چیکار کنی، چون نصف راه جوونیتو رفتی. و بعدش دیگه جوون نیستی، بزرگسالی. بعد هم خودت تو خودت می یابی که بیهوده و عبثی، اگه ندونی چیکاره ای. و این چیز ساده و قابل تحملی نیست. باید به جایی برسی که بتونی بگی چی هستی. و برای این باید خودت باشی.
علیکم انفسکم. اول و آخر حرفم همینه. خودت باش. برا خودت باش نه برا بقیه. برو دنبال اون چیزی که دوست داری، فک می کنی درسته، می ارزه، یا هرچی. ولی خودت باش. هیچ چیزی آخرش غیر از خودت برات نمیمونه، پس خودت باش.
تو گردنه های سخت زندگی که باید قرص باشی، باید رو پای خودت وایسی و به خودت تکیه کنی. شروعش همینجاس. که برا خودت تصمیم بگیری و پاش واستی. حسرت چیز سختیه، حسرت نداشتن شجاعت برای انجام اون چیزی که خودت فک می کردی و دوست داشتی. تو تصمیمهای زندگی فقط علاقه مهم نیست، چیزهای مهم دیگه هم هستن، خانواده، ریسک، دوراندیشی، اما همیشه تصمیم مستقل و خود بودن سرجاشه.
حرف آخر اینکه استقلال زیادی آدم داره تو انتخاب رشته تا بره دنبال چیزی که میخواد، همیشه زندگی اینجوری نیست. قدرشو بدون!
#رياضي #تجربي #انساني
#برق
#صنعتي_شريف
#پسر
روايت ٢
اگر بخواهم واقعیت را بگویم من از آن دسته آدم هایی بودم که فکر میکردم با این حجم از تحقیقی که من برای انتخاب رشته کرده ام ، دیگر مو لای درز انتخاب رشته من نمی رود و اگر قرار باشد رشته ای وجود داشته باشد که بهترین برای من باشد ، همین مهندسی برق خواهد بود . البته دلایل خودم را برای این نظرم در سر داشتم . مثلا اینکه مهندسی برق هم ریاضی دارد و هم فیزیک و من هم سینه چاک هر دو ، در نتیجه هم خدا را خواهم داشت هم خرما را یا اینکه برای اپلای و رسیدن به اَمریکن دریم و یوتوپیای آمریکایی مسیر هیچ رشته ای هموار تر از برق نیست. از طرفی هم میدانستم تکنولوژی و فناوری و صنایع «های تک» همه یا مستقیم به شاخه ای از مهندسی برق وابسته اند یا به یک مهندس برق برای پیشبرد پروژه هایشان نیاز دارند. همه اینها بعلاوه اسم پرطمطراق «برق شریف» باعث شد تا برقی شوم.
یادم می آید در همان زمان های انتخاب رشته یکی از دوستان که رتبه اش نزدیک من بود و می توانست به راحتی برق قبول شود به شدت تصمیم من را برای رفتن به برق ، جوگیری می خواند و به بیان خودش میگفت : « ببین فلانی ، تو نهایتن یه روز آدم من میشی . » طبیعی بود که من حرفش را قبول نمی کردم ، و حتی هنوز هم نمیکنم ، اما بعد ها که برگشتم و به آن زمان ها فکر کردم در همین جمله طعنه آمیز شاید دو یا سه نکته مهم پیدا کردم . اول اینکه فرق است میان تحقیق برای شناخت یک امر مجهول و تحقیق برای توجیه یک امر معلوم . من هنگامی که تحقیق میکردم تقریبا میدانستم میخواهم برق شریف را انتخاب کنم ، اصلا برای این کنکور خوانده بودم که بتوانم به این کعبه آمال برسم و حالا که نتیجه معلوم شده بود تنها میخواستم با تحقیق انتخابم را موجه کنم . دقت کنید نمیگویم تحقیق برای توجیه یک انتخاب لزوما شما را به اطلاعات غلط رهنمون میکند ، اطلاعاتی که من در خلال این تحقیق ها به دست آوردم کاملا درست بود و بعد ها این درست بودنشان به کمکم آمد اما این رویه توجیه سازی باعث شد حقایقی را نبینم یا خودم را به ندیدن بزنم . بگذارید مثالی بزنم تا بهتر متوجه منظورم شوید . اگر همین الان از شما بپرسند پیراهنتان چند دکمه دارد احتمالا نمیتوانید بی درنگ پاسخ دهید هرچند بارها و بارها پیراهنتان و دکمه هایش را دیده اید. دلیل این امر این است شما هیچ وقت نمیتوانید بدون هیچ به اصطلاح نظریه ای مشاهده یا در اینجا «تحقیق» کنید. این نظریه است که به تحقیق شما جهت میدهد و مشخص میکند که چه چیزهایی را باید ببینید و چه چیزهایی را نباید. برای همین اگر کسی مانند دوسال قبل من پیدا شود ؛ هنگامی که این حرف ها را میخواند به راحتی میتواند آنها را برای خودش توجیه کند و به تصمیم قبلیش ادامه دهد ، کما اینکه من اینکار را کردم ولی از آنجایی که ما انا علیکم بوکیل ، صرفا میتوانم هشدار و انذار دهم که حواستان به نظریه غالب ذهنتان باشد و اگر میتوانید ابتدا آن را تصفیه کنید و سپس تحقیق کنید.
دوست عزیز ما ، که خداوند حفظش کناد ، هنگامی که این حرف را به من زد قصد داشت به جای تصمیم جوگیرانه من ، یعنی برق ، صنایع را انتخاب کند. هر چند خانواده اش نگذاشتند و اکنون به واسطه محیط خانوادگیش عمران میخواند اما اکنون که نگاه میکنم حرف هایی که در دفاع از صنایع و مدیریت و امثالهم میزد کاملا قابل تامل است . قصد ندارم در اینجا از این رشته ها دفاع کنم یا رشته ای را رد کنم اما میخواهم به آن دسته از دوستان علم جو بگویم احتمالا آنقدری که فکر میکنید در برابر پول تقوا ندارید و اگر روزی دیدید رفیق و همدرس شما مسیری را رفت که منجر به این شد که درآمدش مثلا چند برابر شما باشد و شما در بهترین حالت در حال سر و کله زدن با پیپر و ژورنال و دانشجو بودید ؛ ناراحت نشوید ، کل نفس بما کسبت رهینه! این را ازین جهت گفتم که آن زمان فکر میکردم من اصلا به حقوق خیلی بالا نیاز ندارم و همین که بتوانم نیاز های خودم و خانواده ام را تامین کنم برایم کافی است اما بعد ها متوجه شدم انسان واکنش های شدیدی به نابرابری ای میدهد که خودش از آن تحت عنوان بی عدالتی یاد میکند ، فارغ ازینکه واقعا ناعدالتی باشد یا نه ؛ اصلا شما بگویید عدالت چیست؟؟؟
به عنوان نکته آخر هم باید بگویم به شدت پذیرای چیز های جدید باشید . تصورات شما از دنیای علم و در حالت کلی تر دنیا ، قبل و بعد از دانشگاه، به اصطلاح برقی تابع ضربه میخورد ، ناگهان به خودتان می آیید و می بینید که چقدر علائقتان با حتی سه ماه قبلتان فرق کرده است. به عنوان کسی که در خانواده اش ، نود و پنج درصد افراد متخصص حوزه ای از علوم انسانی هستند ، این تغییر علائق برای من بیشتر به این سمت متمایل بود و مطالعات پراکنده گذشته ام بیشتر در جهت علائق جدیدم متمرکز شد. هر چند از آینده بی خبرم و منقلب و مثوی ما دست کس دیگریست اما میتوانم بگویم احتمال اینکه در برق ادامه تحصیل بدهم بسیار ناچیز است . این حرف را هم کسی میزند که اگر دو سال قبل هنگام انتخاب رشته او را می دیدید ، می توانست برایتان تنها دوساعت از معماری دانشکده برق حرف بزند. برای همین تلاش کنید نظریه های ذهنتان را تا حد مناسبی تعدیل کنید و سپس به تحقیق بپردازید . واقع بین باشید و اصلا از خودتان اطمینان نداشته باشید . و در انتها توکل کنید ، ان شاء الله که موفق هستید.
#برق
#صنعتي_شريف
#پسر
#رياضي
#انساني
#تجربي
@ertiad
و كلي روايت ديگه تو تمام رشته ها كه خيلي خوب و مفيده خوندنشون.
سلام دوستان
لطفا خواهشا و عاجزانه ازتون درخواست دارم قبل انتخاب رشته يا قبل اقدام به پشت كنكوري موندن حتما و حتما مطالب كانال ارتياد در تلگرام (@ertiad) كه به بهونه انتخاب رشته كنكوري ها و بعضا دبيرستانيها به وجود اومده رو بخونيد ١١١تا روايته تا حالا كه از زبون دانشجوهاي رشته هاي مختلف نوشته شده. من دو نمونشو در ادامه ميذارم.
به نام خدا
سلام
از یه جهت دوران دانشجویی برزخه. خیلی وقتاش رو فقط منتظری، هرچی هم به آخرش نزدیک میشه دلهره اش بیشتر میشه.
برای من که دوران لیسانسم داره تموم میشه، اتفاقای این چند سال رو مرور میکنم، می بینم "انتخاب رشته" یکی از انتخابا و اتفاقای مهم این چهارپنج ساله. اون هم نه از جهت انتخاب "رشته"، چراکه رشته تحصیلی در سیستم فشل آکادمیک و اقتصادی و اجتماعی جامعه بسیار بی اهمیته، مگر اینکه بخوای ادامه تحصیل بدی خارج، یا مهاجرت اینا بکنی، که باز هم در اون صورت یعنی "رشته" بی اهمیت بوده... بیا خیالت رو راحت کنم. تعطیله آکادمی در ایران. سیستم تعطیله. اگه کسی خوبه، خودش خوبه به صورت تکی. به سیستم ربطی نداره. ادم خوب هم هرجا دیدی، بچسب بهش، ولش نکن. همه جا هم گیر میاد، چه تو زندان، چه تو آمریکا، چه تو دانشگاه. اما مهمتر از اون، خودتی، حالا میگم برات. استادایی هستن که بتونی ازشون چیزی بگیری اما تویی که باید بگیری و اونم به خودت برمیگرده.
انتخاب رشته به نظر من از این حیث مهمه که میتونه با مرتبط بودنش به جهتگیری کلی زندگی تو، به سبک زندگی تو، تو رو به هدفت (به خودت) نزدیک کنه. پس اگه درسا، پروژه ها، شغلها، استادا، جو، همکلاسیا و ... شبیه هدف تو و خود تو باشن، این اتفاق تو رو چند پله جلو می اندازه. اگه این چیزا مرتبط به هدف تو باشن، تو یه بلیت برنده شدن داری. که میتونی باهاش بازی کنی و ببری، یا رهاش کنی و ببازی. میتونه با قرار دادن تو توی یه محیط خوب و وصل کردنت به آدمای به درد بخور، کمکت کنه رشد کنی. هرچقدر درصد آدمهای مهربون و صادق و صمیمی، همراه های خوب، آدمهای معقول و باهدف، آدمای شجاع توی محل تحصیلت بیشتر باشه اون جا جای بهتریه برا درس خوندن. بنابراین بهتره با انتخاب رشته بری جایی که آدمهای دیسنت بیشترن، باهدفا بیشترن و هدفاشون دور و بر هدفای توئه، جای امنیه و کسایی هستن که کمکت کنن.
واقعیتش اینه که همه جا همه جور آدمی هست، و اگه بگردی شبیه های تو هستن. و حتی اگه شبیه تو نباشن و حس کنی تنهایی یا گم شدی، اگه خودت باشی تهش پیدا میشی. اما تو باید خودت باشی.
توی دوران دانشگاه،یعنی تا ۲۳ ۲۴ سالگی تصمیمهای مهم، یعنی تغییرهای مهم، زیادن. اولیش انتخاب رشته اس. ادامه تحصیل، شغل، ازدواج شاید، دوست پیدا کردن، انتخابها و اتفاقهای درونی و شخصی، استقلال، هویت، طوری که زیر و رو میشی، استخون میترکونی، و تازه آدم میشی. اون چیزی که روبنای زندگیته، یه زیربنایی داره که اون تو این سن و سال به وجود میاد، و برا اینکه ساقه هات قرص و محکم باشن، باید خودت باشی. حرفات حرفای خودت باشن، علاقه هات علاقه های خودت باشن، کارات کارای خودت باشن، تصمیمات مال خودت باشن، نخواستنات ما خودت باشن، نه بقیه، نه جو، نه پدر و مادر و خونواده ات، نه استادات، خود خودت.
وقتی فارغ التحصیل میشی، نه نمره ات مهمه، نه تزت مهمه، نه افتخارات تحصیلی و غیر تحصیلی ات. وقت فارغ التحصیلی مثه قیامت میمونه. فقط خودتی. هیچ چیز دیگه ای نیست. سختیش نسبت به کنکور اینه که دستت خالیتره. اون موقع فقط خودت باید بگی چیکاره ای. و باید بگی، نمیتونی نگی. باید بگی میخوای چیکار کنی، چون نصف راه جوونیتو رفتی. و بعدش دیگه جوون نیستی، بزرگسالی. بعد هم خودت تو خودت می یابی که بیهوده و عبثی، اگه ندونی چیکاره ای. و این چیز ساده و قابل تحملی نیست. باید به جایی برسی که بتونی بگی چی هستی. و برای این باید خودت باشی.
علیکم انفسکم. اول و آخر حرفم همینه. خودت باش. برا خودت باش نه برا بقیه. برو دنبال اون چیزی که دوست داری، فک می کنی درسته، می ارزه، یا هرچی. ولی خودت باش. هیچ چیزی آخرش غیر از خودت برات نمیمونه، پس خودت باش.
تو گردنه های سخت زندگی که باید قرص باشی، باید رو پای خودت وایسی و به خودت تکیه کنی. شروعش همینجاس. که برا خودت تصمیم بگیری و پاش واستی. حسرت چیز سختیه، حسرت نداشتن شجاعت برای انجام اون چیزی که خودت فک می کردی و دوست داشتی. تو تصمیمهای زندگی فقط علاقه مهم نیست، چیزهای مهم دیگه هم هستن، خانواده، ریسک، دوراندیشی، اما همیشه تصمیم مستقل و خود بودن سرجاشه.
حرف آخر اینکه استقلال زیادی آدم داره تو انتخاب رشته تا بره دنبال چیزی که میخواد، همیشه زندگی اینجوری نیست. قدرشو بدون!
#رياضي #تجربي #انساني
#برق
#صنعتي_شريف
#پسر
روايت ٢
اگر بخواهم واقعیت را بگویم من از آن دسته آدم هایی بودم که فکر میکردم با این حجم از تحقیقی که من برای انتخاب رشته کرده ام ، دیگر مو لای درز انتخاب رشته من نمی رود و اگر قرار باشد رشته ای وجود داشته باشد که بهترین برای من باشد ، همین مهندسی برق خواهد بود . البته دلایل خودم را برای این نظرم در سر داشتم . مثلا اینکه مهندسی برق هم ریاضی دارد و هم فیزیک و من هم سینه چاک هر دو ، در نتیجه هم خدا را خواهم داشت هم خرما را یا اینکه برای اپلای و رسیدن به اَمریکن دریم و یوتوپیای آمریکایی مسیر هیچ رشته ای هموار تر از برق نیست. از طرفی هم میدانستم تکنولوژی و فناوری و صنایع «های تک» همه یا مستقیم به شاخه ای از مهندسی برق وابسته اند یا به یک مهندس برق برای پیشبرد پروژه هایشان نیاز دارند. همه اینها بعلاوه اسم پرطمطراق «برق شریف» باعث شد تا برقی شوم.
یادم می آید در همان زمان های انتخاب رشته یکی از دوستان که رتبه اش نزدیک من بود و می توانست به راحتی برق قبول شود به شدت تصمیم من را برای رفتن به برق ، جوگیری می خواند و به بیان خودش میگفت : « ببین فلانی ، تو نهایتن یه روز آدم من میشی . » طبیعی بود که من حرفش را قبول نمی کردم ، و حتی هنوز هم نمیکنم ، اما بعد ها که برگشتم و به آن زمان ها فکر کردم در همین جمله طعنه آمیز شاید دو یا سه نکته مهم پیدا کردم . اول اینکه فرق است میان تحقیق برای شناخت یک امر مجهول و تحقیق برای توجیه یک امر معلوم . من هنگامی که تحقیق میکردم تقریبا میدانستم میخواهم برق شریف را انتخاب کنم ، اصلا برای این کنکور خوانده بودم که بتوانم به این کعبه آمال برسم و حالا که نتیجه معلوم شده بود تنها میخواستم با تحقیق انتخابم را موجه کنم . دقت کنید نمیگویم تحقیق برای توجیه یک انتخاب لزوما شما را به اطلاعات غلط رهنمون میکند ، اطلاعاتی که من در خلال این تحقیق ها به دست آوردم کاملا درست بود و بعد ها این درست بودنشان به کمکم آمد اما این رویه توجیه سازی باعث شد حقایقی را نبینم یا خودم را به ندیدن بزنم . بگذارید مثالی بزنم تا بهتر متوجه منظورم شوید . اگر همین الان از شما بپرسند پیراهنتان چند دکمه دارد احتمالا نمیتوانید بی درنگ پاسخ دهید هرچند بارها و بارها پیراهنتان و دکمه هایش را دیده اید. دلیل این امر این است شما هیچ وقت نمیتوانید بدون هیچ به اصطلاح نظریه ای مشاهده یا در اینجا «تحقیق» کنید. این نظریه است که به تحقیق شما جهت میدهد و مشخص میکند که چه چیزهایی را باید ببینید و چه چیزهایی را نباید. برای همین اگر کسی مانند دوسال قبل من پیدا شود ؛ هنگامی که این حرف ها را میخواند به راحتی میتواند آنها را برای خودش توجیه کند و به تصمیم قبلیش ادامه دهد ، کما اینکه من اینکار را کردم ولی از آنجایی که ما انا علیکم بوکیل ، صرفا میتوانم هشدار و انذار دهم که حواستان به نظریه غالب ذهنتان باشد و اگر میتوانید ابتدا آن را تصفیه کنید و سپس تحقیق کنید.
دوست عزیز ما ، که خداوند حفظش کناد ، هنگامی که این حرف را به من زد قصد داشت به جای تصمیم جوگیرانه من ، یعنی برق ، صنایع را انتخاب کند. هر چند خانواده اش نگذاشتند و اکنون به واسطه محیط خانوادگیش عمران میخواند اما اکنون که نگاه میکنم حرف هایی که در دفاع از صنایع و مدیریت و امثالهم میزد کاملا قابل تامل است . قصد ندارم در اینجا از این رشته ها دفاع کنم یا رشته ای را رد کنم اما میخواهم به آن دسته از دوستان علم جو بگویم احتمالا آنقدری که فکر میکنید در برابر پول تقوا ندارید و اگر روزی دیدید رفیق و همدرس شما مسیری را رفت که منجر به این شد که درآمدش مثلا چند برابر شما باشد و شما در بهترین حالت در حال سر و کله زدن با پیپر و ژورنال و دانشجو بودید ؛ ناراحت نشوید ، کل نفس بما کسبت رهینه! این را ازین جهت گفتم که آن زمان فکر میکردم من اصلا به حقوق خیلی بالا نیاز ندارم و همین که بتوانم نیاز های خودم و خانواده ام را تامین کنم برایم کافی است اما بعد ها متوجه شدم انسان واکنش های شدیدی به نابرابری ای میدهد که خودش از آن تحت عنوان بی عدالتی یاد میکند ، فارغ ازینکه واقعا ناعدالتی باشد یا نه ؛ اصلا شما بگویید عدالت چیست؟؟؟
به عنوان نکته آخر هم باید بگویم به شدت پذیرای چیز های جدید باشید . تصورات شما از دنیای علم و در حالت کلی تر دنیا ، قبل و بعد از دانشگاه، به اصطلاح برقی تابع ضربه میخورد ، ناگهان به خودتان می آیید و می بینید که چقدر علائقتان با حتی سه ماه قبلتان فرق کرده است. به عنوان کسی که در خانواده اش ، نود و پنج درصد افراد متخصص حوزه ای از علوم انسانی هستند ، این تغییر علائق برای من بیشتر به این سمت متمایل بود و مطالعات پراکنده گذشته ام بیشتر در جهت علائق جدیدم متمرکز شد. هر چند از آینده بی خبرم و منقلب و مثوی ما دست کس دیگریست اما میتوانم بگویم احتمال اینکه در برق ادامه تحصیل بدهم بسیار ناچیز است . این حرف را هم کسی میزند که اگر دو سال قبل هنگام انتخاب رشته او را می دیدید ، می توانست برایتان تنها دوساعت از معماری دانشکده برق حرف بزند. برای همین تلاش کنید نظریه های ذهنتان را تا حد مناسبی تعدیل کنید و سپس به تحقیق بپردازید . واقع بین باشید و اصلا از خودتان اطمینان نداشته باشید . و در انتها توکل کنید ، ان شاء الله که موفق هستید.
#برق
#صنعتي_شريف
#پسر
#رياضي
#انساني
#تجربي
@ertiad
و كلي روايت ديگه تو تمام رشته ها كه خيلي خوب و مفيده خوندنشون.
salamak
کاربر فوق‌حرفه‌ای
- ارسالها
- 743
- امتیاز
- 2,529
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان امين 1
- شهر
- اصفهان
- مدال المپیاد
- المپياد زيست
- دانشگاه
- علوم پزشکی اصفهان
- رشته دانشگاه
- پزشکی
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
احیانا کسی زبونش مو درنیوورد حین گفتن این نکته بهتون؟..عمومی برگ برنده س کسی بالا 80 بزنه حسابی رتبه شو کشیده پایین!به نقل از آقا حمید رضا :
- ارسالها
- 688
- امتیاز
- 6,765
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- مشهد
- سال فارغ التحصیلی
- 94
- رشته دانشگاه
- دندانپزشکی
پاسخ : تا اعلام نتایج 95
وااقعا ی سال موندن هم چیزی از اینده رو تغیییر نمیده اگر هم بده ،اگر خودتون بخاین،بهترش میکنه!
خانواده هم ببینن راه دیگه ای ندارن قبول میکنن دیگه،تازه کاره اصلی با شماست!مهم ترین،تصمیمه دانش اموزه!خانواده وفق میدن خودشونو معمولا!
خب وقتی چاره دیگه ای نیست،چیکار میشه گرد ؟به نقل از !hanie! :
وااقعا ی سال موندن هم چیزی از اینده رو تغیییر نمیده اگر هم بده ،اگر خودتون بخاین،بهترش میکنه!
خانواده هم ببینن راه دیگه ای ندارن قبول میکنن دیگه،تازه کاره اصلی با شماست!مهم ترین،تصمیمه دانش اموزه!خانواده وفق میدن خودشونو معمولا!
- وضعیت